در بسياري از آثار نگارگري ايراني كه در نسخههاي مختلف اجرا شدهاند عليرغم تنوع كه دارا هستند و داراي موضوعهاي مانند بزمي رزمي حماسي ديني و ادبي هستند وليكن بهرغم اين تفاوتها در برخي فضاها شباهتهاي كلي نسبت به هم ديده ميشود كه ملل گوناگون دارد يا به جهت كپيبرداري مكرر از يك موضوع و يا پيروي رويگردن از روش و الگوهاي استاد و وفاداري نسبت به روش استاد كه گذشته داشته در اين غالب تلاش ميكردند تا مهارتهاي فراگرفته را هرچه بهتر به ظهور برسانند.
ولي در اين بين آثاري هم ديده ميشود كه كاملاً خاص و متفاوت هستند. آفريندگان، هنرمندان برجستهاي در تاريخ نگارگري ايران بودهاند كه خود مؤلف و موبدع در زمان خود بودند و فضاهايي كه ميآفريدند خود خلاق نسخههايي از موضوعات مختلفي بودند كه بر مبناي متن به تصوير در ميآمده است.
در واقع اين هنرمندان را ميتوان مجلسساز ناميد. ايشان جزء هنرمندان برجسته و استاد محسوب ميشدند و بقيه كه از تواناييهاي كمتر برخوردار بودند در سطح پائينتر قرار ميگرفتند.
از آن جايي كه بسياري از اين هنرمندان نسبت به امضاءِ اثر خود نميپرداختند. از ميان آثاري كه باقي مانده است دريافتن اينكه آثار مربوط به كدام هنرمند مشخص در دورههاي مختلف هنرنگارگري است كار دشواري است و نيازمند تحقيق و مطالعه وسيع است و در نهايت با حدس و تقريب اين آثار منسوب به هنرمندان هردوره كمانه زده ميشود.
ولي آنچه را كه ميتوان از خود آثار بررسي كرده و در مورد آن به نتيجه رسيد. اين است كه از آثار كه در يك نسخه يا موقع مدون شده برخي بسيار شاخص و برجسته هستند به لحاظ نگاه متفاوت و درك متفاوت در اجراي بديع از يك موضوع، لذا بدينگونه تفاوت هنرمندان را ميتوان دريافت و تمايز آنها نسبت به ديگر هم عصران خود تشخيص داده و به شناخت آنان رسيد.
يكي از نسخههاي مهم مجموعه آثار شاهنامه طهماسبي است. گرچه كه هريك از مجلسهاي اين نسخه به تنهايي جز برجستهترين آثار شاهنامه طهماسبي است. گرچه كه هريك از مجلسهاي اين نسخه به تنهايي جز برجستهترين آثار نگارگري ايران محسوب ميگردند ولي در ميان اين مجموعه طيف تعدادي از آنها متمايزتر و برجستهتر هستند و به رغم گذشت آنها از خلق آنها بسيار جذاب و متفاوت ديده ميشوند و همچنان طراوت و زندگي خاص در درون خود دارند.
از آن جمله در اين مقاله به تحليل دو مجلس كه به جهت فضاي ترسيم شده و موضوع نزديك به هم هستند كه عبور سواران از رود است ميپردازيم يكي تصويه عبور كه خسرو و ؟؟؟ وگيو از جيحون منسوب به قديمي كه در موزه هنرهاي معاصر تهران نگهداري ميشود.
سلطام محمد است كه متعلق به يك مجموعه شاخص است كه تنها تصوير سياه و سفيد از آن در اختيار بوده و از آن استفاده شده است. در كتاب شاهنامه طهماسبي كه داراي 258 مجاله ميباشد تنها دو تصوير برروي صفحات آن نامه دوتن از نقاشان ذكر شده است كه «ميرمصور» و «صور دوست محمد» ميباشند. و بقيه بودن و امضا نام هستند.
عبور كيخسرو و فرنگيس و گيو از جيحون
قاب اين تصوير به شكل يك مربع مستطيلي است كه در قسمت چپ بالاي آن به اندازة عرض يك سطر يك شكست پلهكاني در آن ايجاد و در قاب تصوير چهار مربع مستطيل مجازي به وجود آورده است. در واقع جدول قاب تصوير مانند نواري به دور تصوير و ستون و جدولهاي نوشتار حركت كرده و به انتخاب طراح شكل لازم را پيداي كرده است، در اصل اولين و اساسيترين ايجاد حركت و پوياي در تصوير نگارهها از همين نقطه شروع ميشود.
در داخل قاب چهار مصرع به شكل چهارستون كه شش سطر در بالا و دو سطر در پائين آن وجود دارد در حالي كه عنوان مجلس را به صورت يك لوح تذهيب شده در ميان گرفته است.
فضاي اصلي تصوير در حد فاصل و مابين اين سطور نوشتار قرار گرفته است. رود جيحون در قسمت اصلي و در پائين نقاشي وقت بالا، ساحل رود با فضاي آسمان و قسمتي از ابر در بالاترين قسمت قاب تصوير جاي گرفته است.
نگاه ناظر به صورت مجازي همچون پرندهاي برفراز اين فضاي خيلي تجسم شده است.
در ميان امواج و داخل رود كيخسرو و فرنگيس و گيو سوار بر اسبان خود از سمت چپ به سمت راست تصوير در حال حركت و عبور عرض رود ديده ميشوند، به طوري كه نيمي از بدن اسبان در آب مجسم شده است و در آب شناور هستند در بالاي سر آنها يك قايق كه دو قايقران در حالي با يك دست و پارو در دست داشته و دست ديگر انگشت بردهان دارند حيرت زده نظارهگر حركت عبور پرهراسي هستند.
در ميان آب دستههايي از ماهيان رود در حال حركت و شنا در امواج همراه با مرغابيان كه بر سطح آب در حال بازي و حركت هستند ديده ميشود و تعدادي از اين مرغابيان تيز در حال پرواز بر بالاي سر سواران و در اطراف فضاي نقاشي به تصوير كشيده شده است.
كيخسرو در حال رسيدن به ساحل قرار دارد و در حالي كه بدن و جهت نگاه و سر او به پشت چرخيده است به درون تصوير و به جهت فرنگيس و گيو اشاره دارد.
حركت و برخورد امواج رود به پيكرة اسب كيخسرو به طرزي زيبا تجسم شده است.
طراحي حركت پيكرهها و دستان آنها تماماً با ظرافت و دقت لازم از نظر بيان احساس و ساختار بعدي تجسم شده است بطوري كه جهت نگاه فيگورها نسبت به هم در ايجاد وزن و حركت مجازي تصوير نقش اساسي و حساب شدهاي را ايفا ميكنند.
نحوة حركت دستان فرنگيس كه با يك دست در زير دستاري صورت خود را پوشانده است و با دست ديگر افسار و دهنه اسب را به طرزي ظريف و زنانه در دست دارد اجرا شده است. و نگاه او رو به جلو و به طرف كيخسرو قرار دارد. در كنار و كمي عقبتر از او گيو با قدرت گرزي در دست و با دستي ديگر مهار اسب را دارد با چهرهاي آرام در پي دوسوار جلوتر در حال حركت و عبور از رود ديده ميشود.
در اينجا چهره گيو بهطرز استادانهاي چهرهپردازي و با احساس اجرا و پرداخت شده است.
در بالاي سر اين سواران قايقي قرار دارد كه به نحو فوقالعادهاي زيبا و ظريف طراحي شده كه نيمي از بدنه قايق توسط قاب تصوير بريده شده است در درون آن دو قايقران كه با تكيه به چوبة پاروهاي خود كه به صورت دو فرم صاف قرار دارد ناظر به اين عبورهستند و بر حركت و هيجان فضا ميافزايد.
در اينجا نگاه بيننده توسط نگاه قايقرانان و حالت خم شدن آنها و نيز جهت حركت پاروهاي آنان، از راست و كنار تصوير به مركز تصوير و سمت چپ هدايت شده و توسط نگاه و حركت گيو و اسبش به سمت راست كار جهت يافته و سپس با سر اسب كيخسرو كه به سمت جلو قرار دارد به صورت مجازي تا ساحل مقابل هدايت شده و تداوم مييابد.
تصوير كردن قسمتي از ساحل رود در پائين و گوشه راست نقاشي نكتهاي است كه براي بيننده اندازه و مقايسه عرض رود و رسيدن به ساحل نجات را تجسم ميسازد.
طراحي حركت مواج ماهيان و مرغابيان و ساختار پرتحرك درختان در ساحل بالاي رود و اتصال آن به آسمان آبي و ابرها هيجان و حركت اين تصوير زيبا را كاملتر و محكمتر ساخته است.
نكته اصلي در اين تصوير در اين است كه با اينكه يك منظره زيبا و عريض و آرام را به نمايش گذاشته و حركت و هيجان پنهان را نيز در خود تأئيد دارد.
اجزا اين نقاشي كه شامل پنج پيكره انساني و اسبان، نيمه يك قايق و چند درخت و بوته خودرو و دستههاي پرندگان و مرغابيان، ماهيان و پهنه رود و فضاي آسمان كه بيشتر آن در زير نوشتار قرارداد تشكيل شده است.
احساس حركت خروش و جريان تند آب و هول و نظر امكان فرو غلطيدن در كام امواج آب به طرزي بديع و زيبا تصوير شده است. و براي بينندهاي كه با اثر برخورد مينمايد همچنان زنده و پرتحرك مينمايد يعني در عين داشتن سكون و آرامش، حركت، پويايي، هيجان و زمان را در تصوير به نمايش گذاشته است.
تجسم پويايي اين چنين بديع و متحورانه از فضاي ذهني كه در نوع خود كم نظير مينمايد نشانگر توانمندي و درك عميق استاداني است همچون اين اثر قديمي كه اينجا اثر منسوب به او است.
مصطفي ندرلو
در بسياري از آثار نگارگري ايراني كه در نسخههاي مختلف اجرا شدهاند عليرغم تنوع كه دارا هستند و داراي موضوعهاي مانند بزمي رزمي حماسي ديني و ادبي هستند وليكن بهرغم اين تفاوتها در برخي فضاها شباهتهاي كلي نسبت به هم ديده ميشود كه ملل گوناگون دارد يا به جهت كپيبرداري مكرر از يك موضوع و يا پيروي رويگردن از روش و الگوهاي استاد و وفاداري نسبت به روش استاد كه گذشته داشته در اين غالب تلاش ميكردند تا مهارتهاي فراگرفته را هرچه بهتر به ظهور برسانند.
ولي در اين بين آثاري هم ديده ميشود كه كاملاً خاص و متفاوت هستند. آفريندگان، هنرمندان برجستهاي در تاريخ نگارگري ايران بودهاند كه خود مؤلف و موبدع در زمان خود بودند و فضاهايي كه ميآفريدند خود خلاق نسخههايي از موضوعات مختلفي بودند كه بر مبناي متن به تصوير در ميآمده است.
در واقع اين هنرمندان را ميتوان مجلسساز ناميد. ايشان جزء هنرمندان برجسته و استاد محسوب ميشدند و بقيه كه از تواناييهاي كمتر برخوردار بودند در سطح پائينتر قرار ميگرفتند.
از آن جايي كه بسياري از اين هنرمندان نسبت به امضاءِ اثر خود نميپرداختند. از ميان آثاري كه باقي مانده است دريافتن اينكه آثار مربوط به كدام هنرمند مشخص در دورههاي مختلف هنرنگارگري است كار دشواري است و نيازمند تحقيق و مطالعه وسيع است و در نهايت با حدس و تقريب اين آثار منسوب به هنرمندان هردوره كمانه زده ميشود.
ولي آنچه را كه ميتوان از خود آثار بررسي كرده و در مورد آن به نتيجه رسيد. اين است كه از آثار كه در يك نسخه يا موقع مدون شده برخي بسيار شاخص و برجسته هستند به لحاظ نگاه متفاوت و درك متفاوت در اجراي بديع از يك موضوع، لذا بدينگونه تفاوت هنرمندان را ميتوان دريافت و تمايز آنها نسبت به ديگر هم عصران خود تشخيص داده و به شناخت آنان رسيد.
يكي از نسخههاي مهم مجموعه آثار شاهنامه طهماسبي است. گرچه كه هريك از مجلسهاي اين نسخه به تنهايي جز برجستهترين آثار شاهنامه طهماسبي است. گرچه كه هريك از مجلسهاي اين نسخه به تنهايي جز برجستهترين آثار نگارگري ايران محسوب ميگردند ولي در ميان اين مجموعه طيف تعدادي از آنها متمايزتر و برجستهتر هستند و به رغم گذشت آنها از خلق آنها بسيار جذاب و متفاوت ديده ميشوند و همچنان طراوت و زندگي خاص در درون خود دارند.
از آن جمله در اين مقاله به تحليل دو مجلس كه به جهت فضاي ترسيم شده و موضوع نزديك به هم هستند كه عبور سواران از رود است ميپردازيم يكي تصويه عبور كه خسرو و ؟؟؟ وگيو از جيحون منسوب به قديمي كه در موزه هنرهاي معاصر تهران نگهداري ميشود.
سلطام محمد است كه متعلق به يك مجموعه شاخص است كه تنها تصوير سياه و سفيد از آن در اختيار بوده و از آن استفاده شده است. در كتاب شاهنامه طهماسبي كه داراي 258 مجاله ميباشد تنها دو تصوير برروي صفحات آن نامه دوتن از نقاشان ذكر شده است كه «ميرمصور» و «صور دوست محمد» ميباشند. و بقيه بودن و امضا نام هستند.
عبور كيخسرو و فرنگيس و گيو از جيحون
قاب اين تصوير به شكل يك مربع مستطيلي است كه در قسمت چپ بالاي آن به اندازة عرض يك سطر يك شكست پلهكاني در آن ايجاد و در قاب تصوير چهار مربع مستطيل مجازي به وجود آورده است. در واقع جدول قاب تصوير مانند نواري به دور تصوير و ستون و جدولهاي نوشتار حركت كرده و به انتخاب طراح شكل لازم را پيداي كرده است، در اصل اولين و اساسيترين ايجاد حركت و پوياي در تصوير نگارهها از همين نقطه شروع ميشود.
در داخل قاب چهار مصرع به شكل چهارستون كه شش سطر در بالا و دو سطر در پائين آن وجود دارد در حالي كه عنوان مجلس را به صورت يك لوح تذهيب شده در ميان گرفته است.
فضاي اصلي تصوير در حد فاصل و مابين اين سطور نوشتار قرار گرفته است. رود جيحون در قسمت اصلي و در پائين نقاشي وقت بالا، ساحل رود با فضاي آسمان و قسمتي از ابر در بالاترين قسمت قاب تصوير جاي گرفته است.
نگاه ناظر به صورت مجازي همچون پرندهاي برفراز اين فضاي خيلي تجسم شده است.
در ميان امواج و داخل رود كيخسرو و فرنگيس و گيو سوار بر اسبان خود از سمت چپ به سمت راست تصوير در حال حركت و عبور عرض رود ديده ميشوند، به طوري كه نيمي از بدن اسبان در آب مجسم شده است و در آب شناور هستند در بالاي سر آنها يك قايق كه دو قايقران در حالي با يك دست و پارو در دست داشته و دست ديگر انگشت بردهان دارند حيرت زده نظارهگر حركت عبور پرهراسي هستند.
در ميان آب دستههايي از ماهيان رود در حال حركت و شنا در امواج همراه با مرغابيان كه بر سطح آب در حال بازي و حركت هستند ديده ميشود و تعدادي از اين مرغابيان تيز در حال پرواز بر بالاي سر سواران و در اطراف فضاي نقاشي به تصوير كشيده شده است.
كيخسرو در حال رسيدن به ساحل قرار دارد و در حالي كه بدن و جهت نگاه و سر او به پشت چرخيده است به درون تصوير و به جهت فرنگيس و گيو اشاره دارد.
حركت و برخورد امواج رود به پيكرة اسب كيخسرو به طرزي زيبا تجسم شده است.
طراحي حركت پيكرهها و دستان آنها تماماً با ظرافت و دقت لازم از نظر بيان احساس و ساختار بعدي تجسم شده است بطوري كه جهت نگاه فيگورها نسبت به هم در ايجاد وزن و حركت مجازي تصوير نقش اساسي و حساب شدهاي را ايفا ميكنند.
نحوة حركت دستان فرنگيس كه با يك دست در زير دستاري صورت خود را پوشانده است و با دست ديگر افسار و دهنه اسب را به طرزي ظريف و زنانه در دست دارد اجرا شده است. و نگاه او رو به جلو و به طرف كيخسرو قرار دارد. در كنار و كمي عقبتر از او گيو با قدرت گرزي در دست و با دستي ديگر مهار اسب را دارد با چهرهاي آرام در پي دوسوار جلوتر در حال حركت و عبور از رود ديده ميشود.
در اينجا چهره گيو بهطرز استادانهاي چهرهپردازي و با احساس اجرا و پرداخت شده است.
در بالاي سر اين سواران قايقي قرار دارد كه به نحو فوقالعادهاي زيبا و ظريف طراحي شده كه نيمي از بدنه قايق توسط قاب تصوير بريده شده است در درون آن دو قايقران كه با تكيه به چوبة پاروهاي خود كه به صورت دو فرم صاف قرار دارد ناظر به اين عبورهستند و بر حركت و هيجان فضا ميافزايد.
در اينجا نگاه بيننده توسط نگاه قايقرانان و حالت خم شدن آنها و نيز جهت حركت پاروهاي آنان، از راست و كنار تصوير به مركز تصوير و سمت چپ هدايت شده و توسط نگاه و حركت گيو و اسبش به سمت راست كار جهت يافته و سپس با سر اسب كيخسرو كه به سمت جلو قرار دارد به صورت مجازي تا ساحل مقابل هدايت شده و تداوم مييابد.
تصوير كردن قسمتي از ساحل رود در پائين و گوشه راست نقاشي نكتهاي است كه براي بيننده اندازه و مقايسه عرض رود و رسيدن به ساحل نجات را تجسم ميسازد.
طراحي حركت مواج ماهيان و مرغابيان و ساختار پرتحرك درختان در ساحل بالاي رود و اتصال آن به آسمان آبي و ابرها هيجان و حركت اين تصوير زيبا را كاملتر و محكمتر ساخته است.
نكته اصلي در اين تصوير در اين است كه با اينكه يك منظره زيبا و عريض و آرام را به نمايش گذاشته و حركت و هيجان پنهان را نيز در خود تأئيد دارد.
اجزا اين نقاشي كه شامل پنج پيكره انساني و اسبان، نيمه يك قايق و چند درخت و بوته خودرو و دستههاي پرندگان و مرغابيان، ماهيان و پهنه رود و فضاي آسمان كه بيشتر آن در زير نوشتار قرارداد تشكيل شده است.
احساس حركت خروش و جريان تند آب و هول و نظر امكان فرو غلطيدن در كام امواج آب به طرزي بديع و زيبا تصوير شده است. و براي بينندهاي كه با اثر برخورد مينمايد همچنان زنده و پرتحرك مينمايد يعني در عين داشتن سكون و آرامش، حركت، پويايي، هيجان و زمان را در تصوير به نمايش گذاشته است.
تجسم پويايي اين چنين بديع و متحورانه از فضاي ذهني كه در نوع خود كم نظير مينمايد نشانگر توانمندي و درك عميق استاداني است همچون اين اثر قديمي كه اينجا اثر منسوب به او است.
عبور فريدون از رود دجله منسوب به سلطان محمد از كتاب شاهنامه طهماسبي، متعلق به مجموعه خصوصي، قاب تصوير مستطيلشكل كه از گوشة بالا سمت راست توسط يك ضلع با زاويه مثلثشكل محدود شده و درخت اجرا شده بر روي اين قسمت درون تصوير و حاشيه تصوير را به هم متصل ساخته است، در قسمت پائين در همين امتداد نيز اين كادر با يك حركت پلكاني شكست داده شده و پيرامون كار را مشخص ساخته است.
در داخل قاب اصلي اشعار در چهارستون و در شش سطر در بالا و در امتداد همان چهارستون با دو سطر ديگر در پايين كار ابيات و نوشتار را در خود جاي داده است، تصوير اصلي در حد فاصل و مابين نوشتار تصوير شده است. در بالا، ساحل رود قسمت اصلي كار و بعد از آن پهنه رود اجرا شده است و در پايين در سمت چپ و كنار لبه قاب تصوير قسمت كوچكي از ساحل ديگر رود كه شيري در حال گردش و نگاهي به درون تصوير دارد ديده ميشود.
بالاي سر قايقران از گوشة كادر سپاهيان سوار بر اسبان خود در صفي فشرده در حال سرازير شدن به سمت رود هستند در لبه رود حالت يكي از سواران كه هيجان و ترس او و اسبش از داخل شدن به آب به طرز بسيار جالبي طراحي شده است مشاهده ميشود.
كمي جلوتر در داخل رود فريدون در قسمت جلو صف سپاه درحاليكه نگاهي به پشت سر خود به سمت لشكريان دارد و دستي بر كمر و در دست ديگري گرزي بر دوش نهاده است. سوار پشت سر او كه با دو دست پرچمي پيچيده بر چوبه بلند بر دوش خود حمل ميكند قرار دارد كه اين چوبه با علامت بالاي خود همانند معمدي عمودي فضاي تصوير را به دو نيمه تقسيم كرده است.
كمي بالاتر و در لبه رود در سمت چپ دو تن از لشكريان پياده در مقابل هم ايستاده مشغول گفتوگو و نظاره هستند در كنار اين دو سه تن ديگر كه يكي از همراهان درحاليكه سوار ديگري ايستاده و او را براي سوار شدن بر ترك خود ياري ميدهد و بعد از او نيز سوار ديگري قرار دارد كه سر اسبش به سمت درون تصوير پيچده است مشاهده ميگردند.
در داخل رود جريان امواج و گردش آب و ماهيان كه بر امواج حركت ميكنند و شناي مرغابيان بر زيبايي اين مجموعه اضافه كرده است.
حركت و قرار گرفتن عناصر تصوير نسبت به خود و نسبت به يكديگر و همچنين نحوة استقرار عناصر در فضاي تصوير بسيار قابل تأمل است.
حركت قايقران در سمت چپ و شيري كه در سمت راست و در پائين كادر درحاليكه بهصورت تنها قرار دارند و هيچگونه ارتباط فرمي با ديگر عناصر ندارد، تنها به جهت نگاه خود به درون تصوير مانند يك فلش ديد را به مركز تصوير يعني نوك علامت پرچمي كه توسط سواري در حال حمل است معطوف ميگردد و اين ارتباط بصري به صورت مجازي برقرار ميگردد.
در قسمت بالا و در تصوير سواران و لشكريان نسبت به قرار گرفتن آنها نسبت به يكديگر گرچه بهلحاظ فرمي در ارتباط هستند و هر رديف از آنها روي رديف ديگر را ميپوشاند و يك انجام ؟ ايجاد ميكنند ولي با هنرمندي تمام بهصورت متناوب سواران در مقابل هم در حال گفتوگو اجرا شدهاند و حركت بدن و سر آنها در ارتباط با مجموعه پيكرهها داراي توجيه درست بصري طراحي شده است.
حركت اسبان نيز بسيار ظريف در همين ارتباط اجرا شده است بهطور مثال اسب سفيد كه در درون آب قرار دارد با زيبايي تمام در حال شيهه كشيدن و با دهاني باز ترسيم شده است.
و يا دو اسب ديگر كه در گوشه بالاي ساحل رود ايستادهاند با جذابيت لازم نسبت به يكديگر و در كنار هم طراحي شدهاند.
و در قسمت ديگر نسبت قرار گرفتن دو تن از همراهان كه يكي كماني بر دوش دارد و ايستاده در حال گفتوگو باهم هستند و دو تن در كنار آنها كه در حال ياري كردن ديگري براي سوار شدن بر اسب است به جهت قرار گرفتن پيكرهها نسبت به يكديگر بسيار حساب شده اجرا و پرداخت شده است.
در كل مجموعه تمام پيكرهها و عناصر بعدي ديگر در قرار گرفتنشان در قسمتهاي مختلف تصوير از جمله اطراف و وسط تصوير از طرف بالا به درون صفحه به داخل كتاب هدايت ميشود.
درعينحالي كه تمام عناصر در جزئيات در جاي خود و بهتنهايي در نهايت اجرا و پرداخت شدهاند و در نقطه و جاي خود تعريف لازم را دارند و آرام و تا حدي تزئيني بهنظر ميآيند ولي در هماهنگي كلي يك تركيببندي فعال و پرهيجان از يك مجموعه را تشكيل ميدهند.
در عين حال كه حركت لشكريان از گوشه به طرف بيرون قاب تصوير جهت ايجاد كرده ولي تصوير قايق و حركت نگاه مرد پاروزن از يك گوشه و حركت و نگاه شير در گوشة ديگر و حركت عمود پرچم و علامت كه بالاي آن قرار دارد و مثلث تشكيلشده از آن كه قاعده آن در پائين تصوير تشكيل شد و نوك آن در بالا است بدين صورت يك استواري از نظر فرم و ايستايي در نگاه ايجاد كرده است و بدين صورت اين تصوير هم داراي استقرار است و هم بهصورت فعال و ديناميك در درون قاب تصوير چشم بيينده را به تمام نقاط تصوير حركت و هدايت مينمايد.
در اين تصوير كه شامل 36 پيكرده انساني بعلاوه تعدادي از پيكرده اسبان و حيوانات، همراه با منظرهاي از درختان و بوته گلهاي خودرو و پننه رود با مرغابيان و ماهيان و ديگر عناصر تشكيل يافته است.
در اينجا نقاش پويائي از يك تجسم با موضوع خاص را به تصوير كشيده است كه با آگاهي تمام از شناخت اصول و مباني بصري كه در ساختار اجزاي تصوير بهكار گرفته است به يك نتيجه اينچنين بديع و جذاب دست مييابند.
دراينجا به مقايسه اين دو تصوير با هم ميپردازيم.
در اين مقايسه هر دو شباهت فضا و زاويه ديدي تقريباً يكسان دارند. در تصوير يك عناصر بسار كمتر و در تصوير دو عناصر بيشتر در قاب تصوير نقاشي شده است.
در تصوير 2 تمام عناصر در يك مقياس با اندازه كوچك تجسم شده كه همه عناصر در آن قرار بگيرد. ولي در تصوير يك پيكرهها و عناصردر مقياسي كمي بزرگتر و زاويه ديد كمي بستهتر تجسم شده است.
در تصوير يك نه كار خلوت و ساده ديده ميشود و نه در تصوير دو فضا شلوغ و تنگ ديده ميشود بلكه كه هر دو تصوير با فضاي جذاب و تركيببندي زيبا اجرا شده است.
نكته مهم كه در هر دو شرايط ديده ميشود حركت سرپيكرهها است كه در برخي نقاط به جهتهاي مختلف طراحي شده و اين امر به ايجاد نوعي وزن و حركت مجازي است كه بهطور حساب شده در دو اثر اجرا شده كه موجب تعادل و حركت لازم براي يك تركيببندي پوياگر ديده است كه در عين حال كه تصوير از يك استواري و تعادل برخوردار است ولي بسيار پرهيجان و از درون فعال و پويا و پرحركت ديده ميشود. كه چشم بيننده در تمام تصوير حركت كرده و زيبايي را در كمال به ظهور رسانده است. اين امر نشانگر آگاهي و دانش فوقالعاده دو هنرمند نسبت به عناصر تجسمي و استادي آن را گواهي ميدهد. چرا از نظر تجسم كلي فضاي تصوير و چه كنترل آن از نظر پرداخت عناصر بصري در داخل تصوير.
همچنين اجراي اجزاي ديگر مانند پوششها، لباس پيكردهها و زره و زيورآلات اسبان با ظرافت كامل و سليقه لازم كار شده، و نيز اجزاي طبيعت شامل طراحي درختان گياهان و گلها و بوتههاي خودروف حيوانات و پرندگان و مرغبيان و ماهيان درون رود حركت امواج و حتي سنگهاي ريز و درشت اطراف رود همه و همه با دقت تمام و بهصورت موجزانهاي پرداخته شدهاند.
در تصوير شماره يك حركت تصوير از درون قاب تصوير بهطرف بيرون و لبه قاب دوم يعني لبه صفحه كتاب دارد ولي در تصوير 2 برعكس در جهت مخالف تصوير نگاه ببننده به بيرون و بهطرف داخل صفحه و عطف كتاب هدايت ميشود و اين نماينگر اين است كه در طراحي و اجراي نقاشيها حفظ تنوع و ايجاد حركت متناوب در صفحات يك نسخه و كتاب مورد توجه و اهتمام هنرمندان سرپرست كارگاه بوده است و بر آن تأكيد داشتند.
منبع : سایت هنرهای تجسمی حوزه هنری
در بسياري از آثار نگارگري ايراني كه در نسخههاي مختلف اجرا شدهاند عليرغم تنوع كه دارا هستند و داراي موضوعهاي مانند بزمي رزمي حماسي ديني و ادبي هستند وليكن بهرغم اين تفاوتها در برخي فضاها شباهتهاي كلي نسبت به هم ديده ميشود.