هزار رشته تو را به قرآن پیامبر پیوند زده است. از بدایت تا نهایت قرآن، تو را میخوانیم. هر آیهای تلاوت نام و نشان توست. گویی قرآن سرودی است که تو را باز میگوید.
کهف میخوانیم، ترنم لبهای خاکی و خاکستری تو را بر نیزه تداعی میکنیم. فجری میخوانیم، غروب عاشورا تصویر میشود و نفس مطمئنهای که حنجر زیر خنجر، راضیهً مرضیه به دوست میاندیشد.
صافات میخوانیم، ذبح عظیم تو را در «وفدیناه بذبحِ عظیم» تجسم میکنیم. حج میخوانیم و «الذین اُخرجوا مِن دیارهم بغیر حق» بر زبانمان میگذرد و هجرت مظلومانهی تو را یاد میکنیم.
و تکویر میخوانیم و میپرسیم «باتی ذنبِ قتلت» معصومیت تو را در قتلگاه غربت و عطش گریه میکنیم.
یا حسین، قرآن پیامبر همه، توصیف توست، آیهی مباهله، سورهی هل اتی، آیهی تطهیر، آیه کهیعص، قصهی یوسف، سرگذشت یحیی، صبر ایوب، داغ زکریا، غم یعقوب... کدام قصه، قصهی تو نیست؟
تو تنها میراثدار پیامبر خاتم نیستی که همهی میراث انبیا در دستان توست. اعطته مواریث الانبیا (15)
پیامبران در تو خلاصه شدهاند. بی تو رسم نبوت برچیده میشد. آوای توحید خاموش و بیطنین میشد و «ایمان و عدالت و حق» در انزوای تاریخ گم میشد.
خوب گفتهاند: اسلام با «محمد» وضع شد و با تو «بقا» یافت. تو پاسدار آیین محمدی و پیامبر سپاسدار تو. با ایثار تو اسلام اقتدار و عزت یافت و ستم خواری و ذلت. نام تو همطراز اسلام است. یا حسین.