باران گرفت و سقف مدائن نشست کرد
دندانههاى کنگره قصد شکست کرد
نورى به صحن معبد زردشتیان رسید
کآتشکده ز نابى آننور مست کرد
بالا بلند آمد و هر ارتفاع را
در زیر پا نهاده و پایین و پست کرد
در هر دلى نشست و به شکلى ظهور داشت
اینگونه بود کآینه را خود پرست کرد
وقتى سؤال کردم از او خود اشارهاى
در پاسخم به پرسش روز الست کرد
حسنش به غایت است وظهورش قیامت است
زیباترین هر آنچه که زیباتر است کرد
فیض مقدسى و تعجب نمىکنم
این چیزها که هست، نگاه تو هست کرد
دندانههاى کنگره قصد شکست کرد
نورى به صحن معبد زردشتیان رسید
کآتشکده ز نابى آننور مست کرد
بالا بلند آمد و هر ارتفاع را
در زیر پا نهاده و پایین و پست کرد
در هر دلى نشست و به شکلى ظهور داشت
اینگونه بود کآینه را خود پرست کرد
وقتى سؤال کردم از او خود اشارهاى
در پاسخم به پرسش روز الست کرد
حسنش به غایت است وظهورش قیامت است
زیباترین هر آنچه که زیباتر است کرد
فیض مقدسى و تعجب نمىکنم
این چیزها که هست، نگاه تو هست کرد