طرح ترنج دار
طرح ترنج دار از اولين طرح هايي است كه بر روي فرش هاي اين دوره منعكس گرديده است و ما براي آشنايي بيشتر چهار تخته فرش معروف را كه در اين زمان و در اين سبك بافته شده اند انتخاب كرده و آن ها را مورد مطالعه قرار مي دهيم.
قالي اردبيل (قالي شيخ صفي)
قالي اردبيل يكي از زيباترين فرش هايي است كه در بيست سال اوليه دوره صفويه بافته شده است. تار و پود اين فرش از ابريشم و پرز آن از پشم بوده و كار بافت آن در سال 946 هجري قمري پايان گرفته است. نام بافنده آن (مقصود كاشاني) همراه با مطلع يكي از اشعار حافظ:
سر مرا بجز اين در حواله گاهي نيست جز آستان توام در جهان پناهي نيست
در قسمت بالاي فرش ديده مي شود .
اين قالي نفيس را شركت «زيگلر» كه از سال 1883 ميلادي (1262 شمسي) در ايران در زمينه توليد و تجارت فرش فعاليت مي نمود از ايران خارج نموده و به مبلغ 2000 ليره استرلينگ به موزه «ويكتوريا و آلبرت» اين فرش كه مدت سه سال و نيم كار بافت آن به طول كشيده است 1152 سانتي متر طول و 534 سانتي متر عرض داشته و در هر متر مربع آن 517000 گره از نوع سنه بكار رفته است.
طرح اين قالي بسيار جالب است در وسط آن ترنج زيبايي قرار دارد كه شانزده كلاله دور آن را احاطه نموده است. نقش يك چهارم از اين ترنج با كلاله هاي مربوطه در چهار گوشه زمينه فرش تكرار شده و لچك هاي چهار گانه قالي را مي سازند.
زمينه فرش به رنگ آبي سير است و تمامي آن با گل هاي بسيار شكيل و ظريف تزئين شده است. در داخل حاشيه بزرگ كه با سه نوار حاشيه اي باريك محصور شده نقش كتيبه ها و گلوله هايي به صورت يك در ميان ديده مي شود.
روايات چنين است كه اين قالي براي آرامگاه شيخ صفي الدين اردبيلي جد خاندان صفويه بافته شده است. اما در اين مورد بين محققين اختلاف نظرهاي زيادي وجود دارد. عده اي از آنان انتساب اين قالي را به مقبره مزبور به دلايل متعددي مردود مي دانند. يكي از آن ها به نام «ركسفورد استيد» رساله اي در اين مورد نوشته و ادعا مي كند اصولاً در اين آرامگاه بر اساس تأييد متولي آن فرشي با مشخصات اين قالي وجود نداشته است. محقق نامبرده به نقل قول از شخصي به نام «جاكسون» كه در سال 1919 ميلادي با كاركنان شركت «زيگلر» در مورد مسابقه تاريخي اين قالي مذاكراتي داشته است مي نويسد: با وجود آنكه اين فرش در تبريز خريداري شده است با وجود اين از مجموعه فرش هاي متعلق به آستان حضرت رضا عليه السلام بوده است.
در مورد محل بافت اين فرش نيز در بين اهل فن اختلاف است. عده اي بافت آن را در تبريز مي دانند، برخي در قزوين و سرانجام عده زيادتري آن را كار بافندگان كاشان كه در كار بافت فرش هاي ابريشمي و نفيس مهارت و سابقه زيادي داشته اند دانسته و شاهد اين مدعا را نيز اهليت كاشي بافنده و نوع گره هاي فرش (گره هاي فارسي) مي آورند.
به هر حال هيچ يك از مسائل مطروحه و شك و ترديدهاي موجود درباره سابقه تاريخي اين فرش، محل ترديدي در زيبايي و نفاست اين اثر پرنام و نشاني باقي نمي گذارد و اين فرش به هر محل كه وابسته باشد و توسط هر بافنده و با هر نوع گره اي بافته شده باشد در مجموع فرشي است زيبا و شكيل و در خور هرگونه توجه و تحسين.
نمونه ديگري مشابه با اين قالي كه بافت ظريف تري داشته و فقط شامل قسمت بزرگي از زمينه فرش مي باشد نيز در موزه «لس آنجلس» در كاليفرنيا نگهداري مي شود.
قالي موج دريا
قالي معروف موج دريا كه در موزه «وين» نگهداري مي شود از نظر طرح و نقش به كلي متمايز از ساير قالي هاي ايراني است به اين گونه كه در قسمت هاي بالا و پائين ترنج بسيار بزرگ آن تصاوير كشتي و دريانورد بافته شده است. اين فرش و ساير فرش هاي مشابه ان كه تاكنون هشت تخته از آن ها شناخته شده است بنابر سفارش بازرگانان پرتغالي كه در اين دوره در بندرهاي جنوب ايران به خصوص بندرعباس در رفت و آمد بوده اند بافته شده اند و شايد به همين دليل است كه پاره اي از محققين فرش آن ها را در گروه فرش هاي پرتغالي طبقه بندي نموده اند. تاريخ بافت اين فرش در سال 1079 هجري شمسي بوده است.
فرش چلسي
فرش چلسي كه در نوع خود از فرش هاي زيباي جهان است از يكي از تجار خيابان كينگز در چلسي واقع در لندن خريداري شده و به اين جهت بدين نام معروفيت يافته است. اين فرش هم اكنون در مجموعه هاي فرش هاي موزه ويكتوريا و آلبرت لندن جاي دارد. تار و پود آن از ابريشم و پرز آن از پشم و به اندازه هاي 540×316 سانتي متر و گره ههاي آن از نوع فارسي و تعداد آن 8387 گره در دسي متر مربع شمارش شده است. اين فرش داراي دو ترنج كامل به كلاله هاي جانبي و دو نيم ترنج متصل به حاشيه و لچك هايي به نقش يك چهارم ترنج است و در زمينه لاكي رنگ آن حيوانات شكار مانند آهو و گوزن و وحوشي مانند شير و پلنگ و هم چنين جانوران افسانه اي مانند اژدها در ميان درختان و شاخسارهاي گلدار ديده مي شوند.
در حاشيه بزرگ فرش دو سري ختائي به هم پيوسته و يك شكل و معكوس با يكديگر در دو رنگ قرمز و لاكي و سرمه اي بافته شده اند كه در مجموع نقش دلپذيري را به اين فرش مي دهند.
فرش ترنج دار منظره حيوانات
مشخصات فرش منظره حيوانات موزه پولدي پيتزولي شهر ميلان (ايتاليا) چنين است. فرشي است در زمينه قرمز رنگ بدون لچك كه فقط ترنج مياني دارد. نقش پر از حيوان اين قالي به آن مشابهتي مطابق با فرش چلسي مي دهد. تار و پود اين فرش از ابريشم و پرز آن از پشم مي باشد.
اندازه هاي 692×360 سانتي متر و گره هاي آن از نوع سنه و تعداد ان 568800 گره در متر مربع شمارش شده است. در بخش داخلي اين فرش متن قرمز رنگ فرش را احاطه كرده است اشعار زير به چشم مي خورد.
سايه وش در قدم شاه افتاد اين خوش آن فرش كه در بزم مراد
كرد فرش قدمش موي سفيد روي ننهاد بره چون خورشيد
پرده ديده حورالعين است اين نه فرش است گل نسرين است
زان سبب كرده در او جا بلبل وستانيست پر از لاله و گل
جدول آب به هر گوشه روان نقش زنجير او كرده عيان
طرح گلداني
در طرح گلداني متن قالي غالباً با شاخه هاي اسليمني و تركه هاي گلدار و يا خطوط هندسي به اشكال لوزي و يا مربع به طريق تقسيم شده است كه زمينه فرش مشبك و توري مانند به نظر مي رسد و در داخل هر يك از اين مساحت هاي كوچك شكل گلداني مملو از گل و يا نقش دسته گلي ديده مي شود. غالباً طرح هاي گلداني يكسو هستند به گونه اي كه هر گاه در جهت معكوس به آن ها نظر افكنده شود اشكال بافته شده در آن وارونه جلوه گر مي شوند. در برخي از طرح هاي يكسويه گلداني ممكن است تصاويري از حيوانات وحشي و شكارچياني سوار بر اسب بر متن فرش بافته شوند.
«آرتور پوپ» عقيده دارد كه اصل اين طرح از جوشقان است و شاهد آن را نيز فرشي متعلق به آرامگاه شاه عباس در قم مي آورد كه در مايه طرح هاي گلداني بافته شده و بافنده آن «نعمت الله جوشقاني» بوده است.
نمونه هايي از فرش هاي بافته شده با اين طرح امروزه زينت بخش موزه هاي بزرگ دنيا در شهر هاي نيويورك، هامبورگ، پاريس، ميلان، لندن و تهران مي باشند.
طرح شكارگاه
فرش هاي بافته شده در اين سبك معمولاً مجسم كننده صحنه هايي از شكار و طبيعت مي باشند. تعداد فرش هايي كه در اين گروه و مربوط به اين زمان طبقه بندي شده اند به هجده تخته مي رسند.
براي شناسايي بيشتر اين سبك از ميان تخته فرش هايي بزرگ اندازه اين گروه، قالي معروف صحنه شكارگاه موزه وين را مورد مطالعه قرار مي دهيم.
قالي صحنه شكارگاه از نظر زيبايي و ظرافت بافت (12700 گره در درسي متر مربع) بدون ترديد شاهكاري از فن قالي بافي جهان است. تار و پود و پرز اين فرش گرانبها از ابريشم و اندازه هاي آن 680 سانتي متر طولو 320 سانتي متر عرض مي باشد.
طرح زيباي اين قالي را كه بافت آن در كاشان صورت گرفته است به «سلطان محمد» شاگرد بهزاد نقاش معروف نسبت مي دهند.
در متن قالي نقش حيواناتي از قبيل شير، گورخر و شكارچياني كه درصدد تعقيب آن ها هستند بچشم مي خورد.
ترنج هشت گوشه و سبز رنگ اين فرش با زمينه عنابي مايل به صورتي و حاشيه لاكي رنگ آن در مجموع هماهنگي و تعادل رنگي اين فرش با زمينه عنابي مايل به صورتي و حاشيه لاكي رنگ آن در مجموع هماهنگي و تعادل رنگي بسيار دلپسندي را ارائه مي دهد.
طرح درخت و بوته
در دوران صفويه با استفاده از نقش ترنج و تصوير حيوانات و اشكال درختان و بوته ها طرح جديدي در هنر نقش قالي ابداع شد كه بنام طرح درخت و بوته معروف گرديد.
برخي از فرش هاي بافته شده در اين سبك داراي يكسويه هستند بدين ترتيب كه هرگاه در خلاف جهت خواب فرش به آن نظر افكنده شود نقوش حيوانات و درختان معكوس ديده مي شوند در حالي كه در برخي ديگر كه داراي طرح دو سويه هستند شكل درختان و بوته ها و جانوران به گونه اي است كه در دو جهت مي توان به فرش نظر انداخت بدون آن كه مشكل فوق وجود داشته باشد.
بهترين نمونه اي كه از اين سبك مربوط به اين دوره وجود دارد فرشي است كه در موزه فيلادلفيا نگهداري مي شود كه بافت آن در كردستان صورت گرفته است. نمونه ديگري از اين سبك نيز در موزه متروپولتين وجود دارد كه در آن ترنج فرش به صورت استخر آبي مملو از ماهي بافته شده است. در اطراف اين ترنج درختان زيباي پر گل و شاخه هاي گل دار جابجا ديده مي شوند. طرح فرش مورد بحث دو جهته است در حالي كه قالي موزه فيلادلفيا از نوع يك سويه بوده و اشكال آن بر اساس طرح هاي گلداني بافته شده است.
در برخي از انواع اين فرش ها رديف ها به گونه اي بافته شده اند كه فرش ها به صورت مشبك به نظر مي رسند و ما نمونه هايي از اين قبيل فرش ها را كه بافت آن ها منتسب به كرمان و جوشقان مي باشد امروزه در موزه هاي عمومي و كلكسيون هاي شخصي مشاهده مي كنيم.
كارشناسان فن عقيده دارند تمام فرش هاي بافته شده در اين سبك كه داراي طرح يك سويه مي باشند در قرن هاي شانزده و هفده و هجدهم ميلادي در شمال غربي ايران و كردستان بافته شده اند در پاره اي از نمونه هاي اين قبيل دست بافت ها صحنه هاي شكار و تصاوير حيوانات مختلف نيز ديده مي شود.
در مجموعه هاي خصوصي و عمومي به دست بافت هاي ديگري با رنگ هاي مسلط آبي و سرمه اي بر مي خوريم كه موتيف ها و نگاره هاي آن ها در رديف هاي افقي بافته شده اند و هر رديف مشتمل بر دو ترنج كامل و دو نيم ترنج در مجاورت حاشيه ها مي باشد. از گوشه هاي هر ترنج چهار تركه و يا چهار درخت كوچك به خارج امتداد پيدا كرده و به صورت سپري محافظ در اطراف ترنج ها به چشم مي خورند. نمونه هاي ظريف و زيبايي از اين گونه قالي ها امروزه در موزه هاي فيلادلفيا و متروپولتني نيويورك نگهداري مي شوند.
طرح گلدار هراتي
طرح قالي هاي گلدار هراتي منسوب به شهر هرات است كه در روزگاران پيشين در خراسان و امروزه در افغانستان قرار دارد. بنابر نظر مورخين و كارشناسان هنر قالي بافي، شهر هرات پايتخت دربار تيموريان اولين مركز بافت فرش هاي با طرح گلدار در ايران بوده است.
حاشيه فرش هاي هراتي با طرح متمايز از طرح زمينه فرش طراحي شده كه در آن غالباً نقش قوري چاي و يا سماور درون مايه اصلي و غالب طرح را تشكيل مي دهد.
طرح بيشتر فرش هاي تيپ هراتي، فاقد اشكال پرنده و حيوان مي باشد در حالي كه به ندرت در برخي از فرش هاي بافته شده در اين سبك نقش پرنده و حيوان نيز ديده شده است از جمله يك جفت فرش معروف به نام امپراطور كه هديه پطر كبير امپراطور روسيه به لئوپولد اول امپراطور اطريش بوده است.
امروزه يك تخته از اين فرشها در موزه متروپولتين نيويورك و ديگري در موزه وين نگهداري مي شود. در زمينه قرمز اين قالي ها نقش هاي حيواناتي در رديف هاي افقي و عمودي بافته شده است و در حد فاصل اين نقش ها، گل ها و برگ هاي پيچك دار ديده مي شود. چنين به نظر مي رسد فرش هاي هراتي كه داراي نقش حيوان هستند مربوط به اواخر قرن شانزدهم و اوايل قرن هفدهم باشند كه گاه بافت آن ها تا قرن هجدهم ميلادي نيز ادامه داشته است.
تأثير طرح هاي هراتي با برگ هاي نيم دايره اي و حاشيه زيبا و اختصاصي آن در بافت هاي امروزي مراكز مختلف قالي بافي ايران از جمله آذربايجان، كردستان، همدان و استان هاي مركزي ايران انكارناپذير است. اين روزها در بسياري از اين مناطق و همچنين برخي از كشورهاي اروپاي شرقي و هندوستان و پاكستان فرش هاي زيبايي در اين سبك بافته مي شود.
طرح باغي
در طرح باغي متن فرش مطابق نقشه كلاسيك باغ هاي ايراني به وسيله جوي هاي آب به چهار قسمت مساوي تقسيم مي شود (طرح چهار باغ).
جوي هاي آب در سر راه التقاي خود به استخر مياني باغ كه در حكم ترنج فرش است از ميان حوضچه هايي به فاصله هاي مساوي از يكديگر مي گذرند. در اين حوضچه ها و استخر مياني اردك ها و ماهي هايي در متن آبي كم رن گو يا بژ بافته شده اند. در زمينه هاي چهار گانه فرش شاخه هايي از گل و درختاني كه بر شاخسارهاي آن ها پرندگاني به نغمه سرايي مشغولند طبيعت جانداري را مجسم مي سازند.
برخي از فرش هاي چهار باغ به شكل محراب طراحي شده اند و در بعضي ديگر زمينه فرش به شش قسمت تقسيم مي شود و در نتيجه دو استخر مياني و يا ترنج بوجود مي آيند.
تاريخ بافت اين فرش را به قرون هفده و هجده ميلادي منتسب نموده و اصل آن را از كرمان مي دانند.
فرش هاي زربافت لهستاني
فرش هاي لهستاني به گروه بزرگي از قالي هاي زربفت كه در اين دوره بافته مي شدند گفته مي شود. شايد يكي از دلايل انتساب اين فرش ها به لهستان اين است كه در نمايشگاه بين المللي پاريس (سال 1878) در ميان اموال يك شاهزاده لهستاني به نام «چارتوريسكي» يكي از اين نوع فرش ها به نمايش گذارده شده بود ولي در حقيقت وجه تسميه اين سري فرش ها را بايد در سابقه تاريخي دورتري جستجو كرد.
در بهار سال 1601 ميلادي مطابق با سال 979 هجري شمسي «زيگموند سوم» فرمانرواي لهستان به يك بازرگان ارمني به نام «موراتوويتس» مأموريت مي دهد تا به ايران مسافرت كرده و چند تخته فرش براي كاخ هاي سلطنتي لهستان تهيه نمايد.
بازرگانان نامبرده نيز بافت فرش هاي مورد نظر را به بافندگان كاشان كه در آن زمان در بافت فرش هاي ابريشمي داراي تجربه و شهرت فراواني بودند سفارش مي دهد. اين فرش هاي سفارشي كه تعداد آنها هشت تخته مي باشند هم اكنون در موزه «رزيدنتس» مونيخ نگهداري مي شوند.
به طور كلي در حدود 300 تخته از اين فرش ها در زمان شاه عباس و احتمالاًجانشينان او بافته شده است. به استثناي فرش هاي موجود در مونيخ تعدادي نيز در قلعه «روزنبرگ» در كپنهاك وجود دارند كه از طرف شاه صفي به «دوك فردريك» هديه شده اند.
تعدادي ديگر از همين نوع فرش نيز در اين قلعه نگهداري مي شوند كه در 1041 شمسي به ملكه دانمارك هديه شده اند. چهار تخته از اين سري فرش ها نيز در مرقد حضرت علي عليه السلام در نجف و تعدادي از آن ها در كليساي سان ماركو در شهر ونيز (ايتاليا) و يك تخته از اين سري فرشينه ها در مقبره شاه عباس دوم در شهر قم وجود دارند. اكثر اين فرش هاي پر شكوه و جلال به رنگ هاي متمايل به صورتي و سبز و زرد كم رنگ مي باشند.
در پايان فصل قالي بافي صفويه يادآوري از هنرمنداني چون بهزاد- عليرضا عباسي – ميرك – سلطان محمد نقاش كه خلاقيت هنري آنان هنر نقش قالي ايران را به اوج كمال خود رسانيد چندان بي مورد نخواهد بود.
قالي بافي ايران از پايان دوره صفويه تا سال 1300 هجري شمسي
در سال هاي پاياني سلسله صفويه تا ظهور فتنه افغان كه به انقراض اين سلسله منجر مي گردد توجه چنداني به هنر قالي بافي مبذول نمي شود ولي كم و بيش قالي هاي نفيسي در اين فاصله زماني بافته مي شوند كه امروزه چندان اثري از آن ها در ايران وجود ندارد چه تعدادي از آنها در اثر بي توجهي پوسيده و متلاشي شده و شماري از آنها را نيز افراد و يا شركت هاي اروپايي كه در ايران فعاليت تجارتي داشتند از ايران خارج كشده و به موزه ها و ثروتمندان اروپايي فروخته اند.
در فتنه افغان آنچه كه از اين هنر و صنعت باقي مانده بود از بين مي رود و در زمان سلسله هاي افشاريه و زنديه وحتي تا اواخر سلسله قاجاريه قالي بافي كماكان بي رونق باقي مي ماند. تنها در پايان عمر اين دودمان است كه قالي بافي تجديد حيات نموده و به صورت رضايت بخشي ادامه پيدا مي كند. در اين زمان طبقات تازه به دوران رسيده در كشورهاي صنعتي اروپا و همچنين ايرانيان مرفه كه داشتن قالي و قاليچه را در منازل خود وسيله رفاه و از اسباب شوكت مي دانستند كم كم به خريد قالي و قاليچه متمايل مي شوند به اين جهت تجارت فرش در بازارهاي داخل و خارج رونق مي گيرد.
در اين زمان سياحان زيادي به ايران آمده و در مراجعت تعدادي فرش به عنوان ره آورد سفر همراه خود مي برند. آن ها در سفرنامه هاي خود اشارات مفصلي به دست بافت هاي ايراني و مرغوبيت و دوام آن ها مي نمايند كه اين خود انگيزه ديگري است كه اروپاييان را به خريد و جمع آوري قالي هاي ايراني ترغيب مي كند.
در اواخر قرن گذشته تجارت خانه هاي اروپايي و آمريكايي كه در امر تجارت قالي و قاليچه بودند براي تأمين فرش هاي مورد نياز بازارهاي خود شعباتي در مراكز قالي بافي ايران تأسيس مي كنند. كارگزاران اين شركت ها پشم هاي رنگ شده را همراه با نقشه هاي مطلوب خود در اختيار فرشبافان قرار داده و سفارش بافت كالاي مورد نظر را با عقد قراردادهايي به آن ها مي دادند ولي در خاتمه جنگ جهاني اول با برچيده شده شعبات اين شركت ها، تجار و سرمايه داران ايراني جايگزين آن ها شده و اختيار تجارت و صنعت فرش را در دست مي گيرند.
وضعيت قالي بافي ايران در سال هاي معاصر
صنعت و تجارت فرش در ايران از ابتداي اين قرن تاكنون در مجموع رو به رشد و ترقي بوده است. ولي اين رشد هيچ گاه به صورت يكنواخت و مستمر نبوده است. توليد و تجارت آن در اين سال ها دچار نوسانات متعددي گرديده و بحران هاي زيادي را پشت سر گذارده است. بروز جنگ جهاني دوم به مقدار قابل توجهي در ميزان توليد و صادرات فرش ايران تأثير گذارد كه البته اين ركود در صادرات فرش هاي ايران به ايالات متحده آمريكا تأثير چنداني نداشت. تنها بعد از خاتمه جنگ و فراغت مردم از مشكلات ناشي از آن و فراواني مواد اوليه اين كالا بود كه مجدداً صنعت و تجارت فرش با آهنگ پيشين به رشد و ترقي خود ادامه داد.
نمودار توليد و صادرات فرش بر اساس نوسانات كلي قيمت ها در جهان و اوضاع سياسي و اقتصادي مملكت همواره دستخوش تغييراتي بوده است. اگر در گذشته خشك سالي ها موجب رونقي قالي بافي بودند وكشاورزان بي نصيب از محصولات كشاورزي، معيشت خود را در اين سال ها از صنايع روستايي و از همه مهم تر قالي بافي تأمين مي نمودند در عوض اين روزها ترك عادت ده نشيني و جدائي كارگران بافنده از دارهاي قالي سنتي خود و اشتغال به كارهاي غير مفيد مانند دست فروشي و يا بيكاري مطلق به صورت چوب لاي چرخ پيشرفت اين صنعت عمل كرده و آشكارا آن را به عقب مي راند كه خوشبختانه عامل افزايش جمعيت در اين سال ها اين عامل منفي را تا حدودي خنثي كرده است. ولي با وجود تمام اين تنگناها، قالي بافي همواره از اقبال عمومي برخوردار بوده و هنوز درصد شايان توجهي از عشاير، روستاييان و حتي شهرنشينان به طور مستمر و يا نيمه وقت به اين پيشه با ارزش و مفيد مي پردازند
منبع : http://arakcarpet.blogfa.com/page/2.aspx