در آخرین دوره اسلامی، عموماً شیشه از اروپا به کشورهای اسلامی وارد میشد. شیشهها در ابتدا از کارگاه شیشهگری ونیز و پس از آن از بوهمیان (منطقهای در غرب جمهوری چک) که صادرات خود به کشورهای اسلامی را به سبک اسلامی میساختند، وارد این کشورها میشدند. شواهدی از ساخت شیشه در جهان اسلام در این دوران وجود دارد، که متعلق به قرن شانزدهم ترکیه و قرن هفدهم ایران است. البته این شیشهها چندان ظریف نیستند و به خوبی نیز حفظ شدهاند، به همین علت بسیاری از شیشهها از بین رفته و ناشناخته باقی ماندهاند. مدارکی دال بر ساخت ظروف و پنجرههای شیشهای در ترکیه در قرن شانزدهم و اشتغال مردم استانبول به ساخت ظروف و بطریهای شیشهای در قرن هفدهم و جود دارد. ژان شاردن، جهانگرد فرانسوی قرن هفدهم در سفرنامه خود نوشتهاست: «ایرانیان سالیان دراز با هنر شیشهگری آشنا بودهاند سالها پیش از آن که یک شیشهگر فقیر ایتالیایی این هنر را در ایران مجدداً رواج دهد و میگوید بیشتر شیشهها پر از ترک بوده و رنگی متمایل به خاکستری داشتند.» جهانگرد دیگری به نام ژان باپتیست تاورینه که در قرن هفدهم به ایران سفر کرده، در سفرنامه خود چنین مینویسد: «در شیراز، بطریهای شیشهای بزرگ و کوچک زیادی وجود دارد که برای نگهداری گلاب و عطریات به کار میروند. همچنین ظروف شیشهای بزرگتر برای جمعآوری شور و ترشی ساخته میشود که این مواد غذایی را به جاهای دیگر نیز صادر میکنند.» گویا تنگهای بزرگی هم برای صادر کردن شراب معروف شیراز مورد استفاده قرار میگرفتهاند. امروزه، این ظروف کاربردی، باقی نماندهاند و نمیتوان با اطمینان کامل هیچ یک از شیشهها را متعلق به قرن چهاردهم و پانزدهم و منسوب به آسیای میانه دانست. در قرن نوزدهم میلادی، تحت تأثیر جنبشهای ملی و ارتقاء صنایع و هنرهای بومی و همچنین به علت تآسیس هنرستانها و کالجهایی به شیوه اروپا، تلاشهایی برای احیای مجدد شیشهگری صورت گرفت که موفقترین آنها در ایران بود و با کمک اروپاییان این صنعت نیرومند پای گرفت. بهترین محصولات متعلق به این دوره، عطرپاشهای زینتی است. که با توجه به نقاشی مینیاتوری قدیمی شکل گرفتهاند. اروپاییان این تزئینات را «خارجی» مینامند و بسیاری به آنها علاقمند هستند. البته به اشتباه این محصولات را متعلق به قرن شانزدهم میلادی میدانند. روشن کردن مساجد: چراغهای مساجد با شیشههای مینادار، یکی از بهترین نمونهها و تماشاییترین آثار شیشهگری اسلامی به شمار میروند. این چراغها، آیاتی چند از قرآن کریم را به یاد میآورند که در آن به اهمیت چراغ به عنوان یک شیء، شیشه به عنوان یک ماده و تقدس نور اشاره شدهاست. «خداوند نور آسمانها و زمین است، داستان نورش به مشکاتی میماند که در آن چراغی روشن باشد و آن چراغ در میان شیشهای که تلألو آن گویی ستارهای است درخشان و روشن، .......» سوره مبارکه نور-آیه 35 در نوشتهها و کتیبههای روی چراغهای شیشهای میناکاریشده، غالباً نام و عنوان و لی نعمت سلطان یا یکی از درباریان که دستور ساخت مسجد یا آرامگاهی را دادهاند، دیده میشود. چراغها هم نشانهای از وجود خداوند هستند و هم یادآور خداترسی و دینداری سلطان میباشند. تزئینات چراغها بسیار زیاد و پرکار است و این سئوال در ذهن مطرح میشود که آیا واقعاً چراغها جنبه کاربردی داشتهاند و برای روشن کردن محیط مورد استفاده قرار میگرفتهاند. با توجه به اندازه چراغها و وجود ظرفهایی که با روغن پرشده و فتیلهای درون آن قرار میگرفت، بعید به نظر میرسد که چنین باشد. روشن شدن فتیلهها، باعث میشود که چراغ، نوری رنگی به محیط ببخشد، مانند یک پنجره با شیشههای رنگی، ولی محیط را چندان روشن نمیکند. به نظر میرسد که نور لازم برای عبادتکنندگان که به نماز یا مطالعه در مسجد مشغول بودهاند با چراغهای اضافی سادهتر فراهم میشد و چراغهای تزیینی بیشتر به منظور زیباتر کردن محیط و ایجاد جلوهای سمبلیک مورد استفاده قرار میگرفتهاند.
منبع : فصلنامه تخصصي سفال و سراميك،شماره