به فرمان خداوندی نظر کرد زحج بگذشت و آهنگ سفر کرد
خدای خویش را فرمود لبیک به دشت کربلای خون سفر کرد
بهشتی سیرتان را کرد گلچین و جنگی سخت با ابنای شر کرد
گذشت از خان و مان و زندگانی تمام هستی خود را سپر کرد
و با شیواترین شعر حماسه جهان را یک تنه زیر و زبر کرد
و با همدل ترین یاران عاشق نهال عاشقی را بارور کرد
تمام خویش را فرزند زهرا به میدان شهادت رهسپر کرد
وضوی خون گرفت از شط ایثار شهادت را چه زیبا شعله ور کرد
قدم بنهاد در قربانگه عشق زدین احمدی دفع خطر کرد
قیامت ازقیامش گشت بر پا حسین بن علی ( ع ) کاری دگر کرد
و شد سرحلقه ی مستان توحید به کوی عشق حق تقدیم سر کرد
زداغش گشت پشت آسمان خم دل افلاکیان را خون جگر کرد
بسان سید بطحا پیمبر حسین سرجدا شق القمر کرد