در حال بارگذاری؛ صبور باشید
منبع :
یکشنبه

۲۱ شهریور ۱۳۸۹

۱۹:۳۰:۰۰
27879

غریو شیون در گوش خیمه‌ها افتاد

غريو شيون در گوش خيمه‌ها افتاد كه: «دست‌هاي كسي از بدن جدا افتاد» غريو، آتش شد... خيمه‌ها در آتش سوخت زمين، زبانه گرفت و به دست و پا افتاد زمين، زبانه گرفت


غریو شیون در گوش خیمه‌ها افتاد
که: «دست‌های کسی از بدن جدا افتاد»

غریو، آتش شد... خیمه‌ها در آتش سوخت
زمین، زبانه گرفت و به دست و پا افتاد

زمین، زبانه گرفت و مقدرات خوشش
شکست و دود شد و .. دود در فضا افتاد

خدا نخواست زمین را همیشه بی‌برکت
و این رسالت بر دوش کربلا افتاد

که این رسالت، این بار، بوی خون می‌داد
که این رسالت، از دوش «جلجتا» افتاد

زمین به خون خدا پاک شد، به خود لرزید
گلوی قرآن خشکید و از صدا افتاد

گلوی قرآن خشکید و ... باز،‌ جوشان تر
صدا شد و در پژواک دره‌ها افتاد

صدا شد و در بال پرنده‌ها پیچید
و هر پرنده عاشق، در این هوا افتاد

هوای عشق کسی که صدای قرآن بود
که با غروبش خون در دل خدا افتاد

هوای عشق کسی که هنوز خون خداست
کسی که قصه عشقش بی‌انتها افتاد

همان کسی که قلم از نوشتنش وا ماند
در آن سطور که از این نوشته‌ جا افتاد...




تماس با هنر اسلامی

نشانی

نشانی دفتر مرکزی
ایران ؛ قم؛ بلوار جمهوری اسلامی، نبش کوچه ۶ ، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، طبقه دوم، خبرگزاری ابنا
تلفن دفتر مرکزی : +98 25 32131323
فاکس دفتر مرکزی : +98 25 32131258

شبکه‌های اجتماعی

تماس

تمامی حقوق متعلق به موسسه فرهنگی ابنا الرسول (ص) تهران می‌باشد