ماتمسراست عالم امکان زماتمت
آتش زند به خرمن جان شعله غمت
عالم سیاهپوش بود در عزای تو
چون از افق عیان شده ماه محرمت
هرگز نمردهاند شهیدان کوی تو
ای آنکه صد مسیح شود زنده از دمت
ای کعبه حقیقی جان، کربلای تو
وی قبله مراد جهان ابروی خمت
از ذهن خلق یاد تو بیرون نمیرود
نُقل دهان ما شده نَقل مکرمت
بر سطر سطر دفتر تاریخ ثبت شد
با خون اصغر تو قیام معظمت
پیوسته اهل دل به سر و سینه میزنند
هرجا به پا شود علم سوگ و ماتمت
در سوگ جانگداز تو، صاحبعزا خداست
خون خدا تویی و خدا بر تو خونبهاست