در حال بارگذاری؛ صبور باشید
منبع :
سه‌شنبه

۲۳ شهریور ۱۳۸۹

۱۹:۳۰:۰۰
28183

دین و سینما در قلمرو تاریخ ـ بخش نخست

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

بسم الله الرحمن الرحيم

دین و سینما در قلمرو تاریخ ـ بخش نخست

 

قلندران طریقت به نیم جو نخرند قبای اطلس آنکس که از هنر عاریست

پیش درآمد:

پیشینه سینما به هنرهای دراماتیک و نمایشی مربوط می شود; و هنرهای نمایشی از قدیمیترین رشته های تاریخ و ادبیات بشمار می آید و به طور کلی ریشه در ذات انسانها از تقابل اولیه آدم و شیطان و هابیل و قابیل دارد. به دیگر سخن، خمیرمایه وجود انسان با تضادهای دراماتیک درونی و بیرونی شکل گرفته و می گیرد و گوهر وجود آدمی به چگونگی برخورد، و در نهایت به نتیجه این برخورد بستگی تام دارد. هبوط آدم، نخستین ثمره این برخورد دراماتیک است.

سینما در تداوم سیطره انسان به تکنولوژی و صنعت و به کارگیری آن در بازتاب دریافتهای خود در قالب هنر به عنوان پدیده ای فرهنگی و صنعتی متولد می شود و ابزاری مؤثر و ماندگار در ثبت و ضبط تجربیات هنرمندان مسلط به این مقوله تلقی می شود. از آنجا که ادیان به معنای اعم خود تعیین کننده جلوه های گوناگون فرهنگ بشری بوده اند، دین و هنر همواره در ارتباط تنگاتنگ به شیوه های بیانی باورها دست یازیده اند و در بستر هنرهای دراماتیک از کهن ترین متون دینی تاثیر گرفته اند.

با آنکه بخش غالب و عمده ای از مقوله سینما، صنعتی و تکنولوژیک است، اما همین ظرف پیچیده و جذاب، محتوایی فرهنگی و انسانی را می طلبد و به طور طبیعی و ضروری ابتدا باید برای آن محتوای مناسبی منظور گردد تا در عرضه و ارائه به مخاطب بتواند از موفقیت و مقبولیت ویژه ای برخوردار شود.

در پروسه شکل گیری سینما سبکها، روشها و مکتبهای ادبی متفاوتی تجربه شده و هر یک از آنها دوره های خاصی را پیموده اند. اما بیشترین میزان مقبولیت همگانی از میان انواع سبکهای موجود، نصیب ادبیات کلاسیک و داستانی شده است.

سینمای داستانی

با نگاهی گذرا به سیر تاریخ یکصد ساله سینما درمی یابیم که هنوز سینمای داستانی و قصه گو در میان مخاطبان عمومی خود در جهان، بیشترین مقبولیت را دارد، هدف ما در این بررسی و پژوهش، ارزیابی میزان توفیق سینمای داستانی و یا آدانگارد و ضد قصه و هر گونه ژانر و سبک سینمایی دیگر نیست، بلکه برآنیم تا تاثیر متقابل دین و سینما نسبت به یکدیگر را مورد بحث قرار دهیم.

بی تردید، فرهنگ عمومی جوامع بشری نشات گرفته از پندارها و باورها و اعتقاداتی است که در طول تاریخ به شکل قراردادهایی عام و مشترک در بین جوامع مختلف شکل گرفته اند و به طور مسلم این پندارها و باورها عمدتا ریشه دینی و اعتقادی دارند و سینما برای شکل گیری خود بر اساس همین باورها و اعتقادات، تجربیات برگرفته از زندگی بشر را در قالب پرده جادویی به نمایش گذارده است. برای بررسی میزان تاثیر دین در سینما و نیز چگونگی تاثیرگذاری متقابل سینما بر باورهای دینی، بدوا بر ضرورت چند تقسیم بندی تاکید می کنیم:

الف - تقسیم بندی موضوعی شامل:

1-1- فیلمهایی که به منظور تبلیغ و معرفی ادیان ساخته شده اند.

2-1- فیلمهایی که با هدف ایجاد تزلزل در باورهای دینی و در واقع به منظور ضدیت با دین ساخته شده اند.

3-1- فیلمهایی که صرفا با تاثیرپذیری ظاهری و قشری از اعتقادات مردمی ملتها شکل گرفته اند.

4-1- فیلمهایی که در عمق و نه در لایه ظاهری به تبلیغ اعتقادات و باورهای دین پرداخته اند.

بدیهی است در بررسی موارد فوق با توجه به تعدد سبکها و متفاوت بودن فرهنگ سازندگان و آفرینندگان آثار هنری، تفاوتهای چشمگیری دیده می شود. به عنوان مثال، فیلمسازان و هنرمندان بلوک شرق که در بمباران تبلیغاتی مارکسیسم و فلسفه ماتریالیسم رشد کرده اند، با فیلمسازان و هنرمندان ایتالیایی که بافت فرهنگیشان در همجواری واتیکان و حاکمیت کلیسا شکل گرفته است، تفاوت فاحشی دارند. در نتیجه، تقسیم بندی دوم وسومی نیز وجود دارد که نخست، تقسیم بندی اقلیمی و تقسیم بندی تاریخی و دوره ای.

ب: در بخش اقلیمی و جغرافیایی به طور عمده سه محور را می توان مطرح کرد:

2-1- سینمای بلوک شرق.

2-2- سینمای آمریکا (هالیوود) و اروپای غربی.

2-3- سینمای هندوستان و جهان سوم و سینمای ایران.

این تقسیم بندی در بطن خود، دارای دوره های مختلفی است که به تبع متفاوت بودن دیدگاهها در تفکر هنرمندان سینما به تناسب تغییر و تحولاتی که در محافل روشنفکری غرب پدید آمده است نیز قابل تغییر بوده است. بنابر آنچه ذکر شد، تقسیم بندی سوم به طریق اولی می تواند مورد ارزیابی قرار گیرد.

ج: برشهای تاریخی:

3-1- سینمای سه دهه اول (1900 تا 1930) تولد سینما (سینمای مستند و داستانی مستند) .

3-2- سینمای دهه های چهارم، پنجم و ششم قرن بیستم - سینمای داستانی و کلاسیک.

3-3- سینمای دوره های پایانی قرن بیستم - سینمای آدانگارد، شاعرانه و عارفانه.

ژانر تاریخی - مذهبی

در ارزیابی و تبیین بخش موضوعی 1-1- شایان ذکر است که فیلمهای عمده تولید شده در این بخش، فیلمهایی است که بر اساس تاریخ زندگی پیامبران از جمله حضرت موسی بن عمران، عیسی بن مریم، یوسف و زلیخا، سلیمان و بلقیس و حواریون و پیروان معروف انبیای بنی اسرائیل و بالاخره محمد رسول الله (ص) تهیه شده اند. این گونه فیلمها در ژانر فیلمهای تاریخی - مذهبی قرار دارند.

عمده ترین کمپانیهای فیلمسازی جهان مانند "فوکس قرن بیستم"، برادران وارنر و مترو گلدین مایر در سیطره کامل صهیونیسم بوده و هست و بدین جهت نخستین فیلم بزرگ مذهبی فیلمی است به نام "ده فرمان" که در سال 1923 به کارگردانی "سیسیل ب دومیل" در آمریکا تهیه شد و قسمت دوم آن در سال 1956 نیز توسط وی ساخته شد و بی شک یکی از عظیمترین و تاثیرگذارترین فیلمهای مذهبی و تاریخی است که تا این زمان در سینما به نمایش درآمده است.

فیلمنامه ده فرمان بر اساس بخشهای عمده تورات و باب مهاجرت انجیل تدوین یافته بود و به اکثر زبانهای زنده جهان ترجمه و دوبله شد و در تمام نقاط جهان به نمایش درآمد. قدرت نفوذ عمیق باورهای دینی یهودیان که با استفاده از امکانات فنی و هنری سینما به وجود آمده بود، شگفت انگیزترین اثر را در تماشاگرانش گذاشت و به عنوان یکی از مذهبی ترین فیلمهای تاریخ صد ساله سینما که به منظور تبلیغ دین ساخته شده بود، شناخته شد. به تصویر کشیدن "وحی در کوه طور"، ارائه شکافته شدن رود نیل، ترسیم معجزات حضرت موسی و. . . بحق با زیباترین شیوه سینمایی در ده فرمان ارائه شد، به گونه ای که تمام تماشاگران در سراسر جهان را تحت تاثیر خود قرار داد.

دومین سوژه و داستانی که فیلمهای دینی فراوانی بر اساس آن تهیه و تولید شد، و حتی محور فیلمنامه های دینی و گاهی ضد دینی قرار گرفت، داستان زندگی حضرت عیسی بن مریم (ع) و آیین مسیحیت است.

حاکمیت مسیحیت

گستردگی حاکمیت شاخه های کاتولیک و پروتستان بر جامعه اروپا و امریکا و بعضا جهان سوم و حتی روسیه تزاری و رخدادهای تلخ و شیرین و وحشتناک قرون وسطی و جریانهایی مانند انکیزیسیون و در پی آن رنسانس فرهنگی غرب از یک سو، و ظهور اکثریت هنرمندان و فیلمسازان اروپا و امریکا و روسیه از بطن این جریانها - به لحاظ اعتقادات خانوادگی و باورهای دوران کودکی و نوجوانی - از سوی دیگر موجب شد تا در آثار هنری و سینمایی آنان ردپای خاطرات تلخ و شیرین حاکمیت مسیحیت آشکارا احساس شود. به عبارت دیگر، حاکمیت دین، چه در فیلمنامه هایی که هنرمندان متعصب مسیحی نوشته اند و چه در فیلمنامه ها و فیلمهایی که هنرمندان عصیانگر مسیحی الاصل آفریده اند، بخوبی دیده می شود. اساس تضاد هنر با دین و دیانت از همین تجربه تلخ تاریخ شکل می گیرد و مارکسیسم در همین بستر نامبارک متولد می شود و روشنفکری به سبک غربی و مکتبهای تندرو ادبی در همین شرایط ظهور می کنند. تقابل دین و علم و فلسفه و فقه و مذهب نیز زاییده این دوران پر مخاطره تاریخی است. علاوه بر این، روشنفکری و اراداتی به جهان سوم و بیگانه با فرهنگ و سنن و اعتقادات جهان سوم از همین آبشخور سیراب می شود، ضمن اینکه ردپای استعمار را می توان در این جاده انحرافی بخوبی مشاهده کرد. در این حالت است که الیناسیون فرهنگی، اپیدمی لائیک گرایی و فردگرایی در جهان سوم، جایگزین خداگرایی می شود و التقاط فرهنگی و هنری پدید می آید:

اکثر فیلمهای مذهبی که بر اساس زندگی عیسی مسیح (ع) ساخته شده و به قصد ترویج آیین مسیحیت هم بوده، حول محور مسائل عاطفی و لطافتهای روحی زندگی این پیامبر طراحی شده است. نمونه هایی از آن، فیلمهایی همانند "عیسی بن مریم"، "آواز برنادت"، "شاه شاهان"، "انجیل به روایت متی"، "کفشهای ماهیگیر" و دیگر فیلمهای باصطلاح پردواکشن است که در دوره اقتدار سینمای پر طمطراق هالیوود تولید شده اند و در سطح جهانی نیز موفقیتهایی - چه از لحاظ گیشه و چه به خاطر تاثیرگذاری فرهنگی - داشته اند. اما آنچه در همه اینگونه آثار موج می زند، حضور تفکر مختلط و باصطلاح "اسرائیلیات" است که در قالب انجیل و تورات تحریفی ارائه شده است.

در این میان فیلمهای عظیم و پر طرفداری دیده می شوند که بدون هیچگونه موضعگیری و صرفا بر اساس تاریخ زندگی بشر و پیامبران از دیدگاه ادیان تولید شده اند، که از جمله می توان به "راز آفرینش" ، "سلیمان و ملکه سبا"، "بزرگترین داستان عالم" و " یوسف و زلیخا "اشاره کرد. و آخرین و شاید بهترین فیلمی که در این ژانر و گونه سینمائی تولید شده است فیلم سینمائی محمد رسول الله (ص) » ساخته مصطفی عقاد کارگردان مصری است که در سرتاسر جهان به نمایش درآمد و با استقبال همه مواجه گردید.

1-2- گستردگی آثار در زمینه فیلمهایی که به منظور نقد ادیان و اعتقادات دینی و بویژه آیین مسیحیت تولید شده اند، بسیار زیاد بوده و این وضع همچنان ادامه دارد.

تشکیک در دین

از آنجا که آیین مسیحیت رایج در اروپا و غرب به دلیل عدم تطابق واقعی با حقایق منبعث از فطرت خداجوی انسانها همواره مورد تشکیک قرار گرفته است، هنرمندان به شکلی گستاخانه در این وادی گام نهاده اند و به تولید آثار منتقدانه و جسارت آمیز و گاهی وقیحانه پرداخته اند. اینگونه آثار در عین حال که به جایگاه و موقعیت اجتماعی قابل تامل و توجهی دست یافته اند، به علت هتک حرمت و اعتقادات و مقدسات مردم، هیچگاه قابل دفاع نبوده و نیستند و صرفا از آنها به عنوان آثار هنری برجسته نام برده می شود.

ژاندارک و سینما

یکی از سوژه های بسیار جذابی که همواره دستمایه تولید آثار سینمایی بوده، زندگی "ژاندارک" است. نخستین اثر جنجالی در این مقوله فیلم "مصائب ژاندارک" ساخته " کارل درایر" در سال 1928 است که به طور وحشتناکی انکیزیسیون را مورد نقد و تهاجم قرار داده است. ویکتور فلمینگ، فیلمساز قدرتمند آمریکایی نیز فیلم بلند سینمایی ژاندارک را در سال 1948 ساخت و پس از او فیلمی از "روبر برسون" در سال 1963 در فرانسه با عنوان "محاکمه ژاندارک" به روی پرده آمد.

فیلمسازان دوران نئورئالیسم ایتالیا نیز کم و بیش به دلیل نزدیکی با واتیکان و حاکمیت مسیحیت در فرهنگ و تمدن کشور خودشان بیشتر از دیدگاههای نقد آمیز به مسیحیت پرداخته اند. "فلینی" در "فیلم رم" و "زفیره لی" در "برادر خورشید، خواهر ماه" با زیبایی و ظرافت خاصی مسائل پشت پرده روحانیت اشرافی کلیسا را به نقد کشیده اند، تا جایی که "پازولینی" جهت مقابل با آنچه مسیحیت اشرافی نامیده می شد در سال 1964، فیلم "انجیل به روایت متی" را ساخت تا بلکه بتواند مسیح را از هزار توی اشرافیت تحمیلی خارج کند و به عنوان منجی و یاور دردمندان ارائه دهد.

گستاخانه ترین فیلم

تعداد آثاری که در تضاد و تنازع با اعتقادات دینی است و بسیاری از آنها نیز به دلیل خرافه بودن قابل تامل و توجه است، فراوان است، اما گستاخانه ترین فیلم "آخرین وسوسه مسیح" از "اسکور سیس" است که در عین حال، جنجالی ترین فیلم کنونی سینمای جهان نیز به شمار می رود.

برخی از آثار سینمایی را که نگاه نقادانه آنها آشکارا به اعتقادات و باورهای دینی بوده است به عنوان نمونه نام می بریم:

1- برگهایی از کتاب شیطان - کارل درایر 1919

2- ویریدیانا - لوئیس بونوئل 1960

3- بهشت می تواند منتظر بماند - ارنست لوئیچ 1943

4- کشیش عشق - کریستوفر نایلر 1981

5- عیسی مسیح سوپر استار - نورمن جوینسون 1977

6- شیاطین - کن راسل 1970

7- مسیح وحشی - کن راسل 1972

8- خدای سیاه، شیطان سفید - گلو برروش 1964

آنچه در این مجموعه ومقوله، بیشتر حائز اهمیت است نگاه شیطانی پدیدآورندگان این آثار است که از سینما به عنوان ابزاری برای جبران ناکامیهای خویش و یا مطرح شدن بیشتر خود در جوامع هنری استفاده کرده اند.

دیدگاههای عاطفی

1-3- در بخش فیلمهایی که با تاثیرپذیری از باورهای دینی تولید شده اند، بخش عمده ای از سینمای امریکا، اروپا و بخصوص سینمای عوامگرای هنر را شامل می شود. در این زمینه سینماگرانی که با دیدگاههای رمانتیکی و عاطفی به مساله حیات و زندگی بشر پرداخته اند، بیشترین تاثیرپذیری را از ادیان داشته اند. فیلمسازانی نظیر تارکوفسکی ، روسلینی، روبربرسون، لوئیس بونوئل، ویکتور فلمینگ و حتی اینگمار برگمن از این دسته اند. خدا و دین در آثار این فیلمسازان در جایگاه حقیقی خود به طور طبیعی حضور دارد و برغم گرایش فوق العاده به اومانیسم، همواره قهرمانان و آدمهای فیلمهایشان در مسیر خیر و شر آزمایش می شوند. سینماگران عصر طلایی سینما را نیز در بین اینان می توان جستجو کرد. تاثیرپذیری از اعتقادات صحیح نقش اصلی را در روابط انسانها ایفا می کند.

مذهب این فیلمسازان عبارت است از نوعدوستی، کمک به مستمندان، برگزاری آیینهای مذهبی، احترام به عقاید دیگران و استمداد از قدرت لایزال خداوندی به هنگام بروز مشکلات. از آنجا که در بینش مسیحیت، خداوند تصویر خود را در قالب مسیح جلوه گر می سازد، اکثر این فیلمسازان به دلیل همین اعتقاد، چنین باوری را در آثار خود به صورت نمادین ارائه داده اند.

هالیوود و صهیونیسم

پس از شکل گیری هالیوود - بزرگترین مرکز سینمایی جهان - که بی تردید با سیاست و سرمایه گذاری سرمایه داران بزرگ صهیونیست ایجاد شد و کمپانیهای قدرتمندی همچون "برادران وارنر" و "فوکس قرن بیستم" و "مترو گلدن مایر" به صورت کارتلها و تراستهای غول آسای سینمایی در بطن آن ظهور یافتند.

سینما در خدمت سرمایه داری و تفکر مادی و ماتریالیستی - از نوع کاپیتالیستی آن - درآمد و دین همچون ابزار و اهرمی برای تخدیر مخاطبان و در اصل جوامع انسانی در خدمت اهداف کلی سردمداران تولید فیلم قرار گرفت.

تولید فیلمهایی نظیر "آهنگ برنادت" ، "کفشهای ماهیگیر" "بن هور"، "ال سید"، "راز آفرینش" و . . . بیش از آنکه به دین بنگرد، به گیشه و باصطلاح دلارهای رنگارنگ تماشاگران تخدیر شده سینما توجه داشت.

ظهور فیلمسازانی دیگر اندیش همچون اینگماربرگمن سوئدی و فدریکو فلینی ایتالیایی و لوئیس بونوئل اسپانیولی و ژان لوک گودار فرانسوی توانست سیطره هالیوود را در تسخیر سینما در جهان کند و یا تضعیف کند، و در این رهگذر بود که دین و باورهای دینی به شکل نمادهایی اسطوره وار و صرفا تزیینی در درون فیلمها به کار گرفته شد و هیچگونه تاثیری در قوام یافتن اندیشه دینی نداشت.

از سوی دیگر، سیطره مارکسیسم و ماتریالیسم - البته از نوع مارکس و لنین - بر مجموعه روسیه و به تعبیر دیگر، اتحاد جماهیر شوروی موجب شد تا هنرمندان و سینماگران این منطقه از جهان به طور کلی در خدمت این تفکر درآیند و فیلمسازانی همانند "آیزنشتاین" در شوروی ظهور کرد که تئوری مونتاژ و شهره محافل علمی سینما شد، و آنچنان اصول دیالکتیک و ماتریالیسم دولتی را بر هنر سینما تزریق کرد که پیش از آن - سابقه چندانی نداشت.

اینگونه فیلمسازان روسی در تضاد مستقیم با ادیان و بخصوص مسیحیت و آیین مسیح به خلق آثار سینمایی دست یازیدند و با استعاذه از شرایط زمانه - که مردم در تضاد مستقیم با تزاریسم مستبد بودند - به تلفیق قصه های مستند و نوع تصویرگرایی ویژه خود، آنان را جذب سبک سینمایی خود کردند که هنوز آفتهای ناشی از این سبک و ترکشهای آن در جهان سوم و بویژه کشور ما مشاهده می شود و رد پای آن را می توان در بعضی از آثار سینمایی به وضوح احساس کرد.

این دسته از فیلمسازان، تصویرگران رنجهای دوران تزاریسم بودند و مدتها در فضای هنر دوستی لنینی و استالینی و اسلاف آنان به تولید آثار سینمایی پرداختند. هنرمندان و نویسندگان فطرت گرایی نیز همانند سولژ نیتسین و تارکوفسکی به میدان آمدند و با خلق آثار ادبی و هنری متفاوت با آنچه که قبلا در خدمت حکومت نگاه منتقدان ادبی و هنری جهان را به خود جلب کردند، به طوری که آثار شبه عرفانی و انسانی اینها در اروپا و بعضا آسیا با استقبال شدید هنرمندان و هنر دوستان روبرو شد. اما این هنرمندان هم در گستره حاکمیت هالیوود، تاب مقاومت نیاوردند و بر این اساس بود که هالیوود به عنوان حاکم مطلق العنان سینما در تماشاخانه های سراسر جهان به قدرت نمایی خود ادامه داد.

سینمای هندوستان

سینمای هندوستان مقوله ویژه و ملقمه ای است از هنر و تخیل رقص و آواز، و خلاصه تخدیرگر ذهن تماشاگران بخصوص در آسیا و خاورمیانه و ایران. دین هم در آن، بیشتر شبیه یکی دیگر از عناصر قشری ظهور می یابد و سینماگران عمده آن هم با توجه به وجود بیش از هفتاد نوع باور دینی در سرزمینشان - که هر یک از این باورها، پیچیدگیهای خاص خود را دارد - با تلفیق عناصر عاطفه و اضطراب و التهاب ، اعتقادات دینی بومی خود را به گونه ای متحجرانه در آثار سینمایی شان به تصویر می کشند. ضمن اینکه ظهور چند سینماگر برجسته نظیر "س

تماس با هنر اسلامی

نشانی

نشانی دفتر مرکزی
ایران ؛ قم؛ بلوار جمهوری اسلامی، نبش کوچه ۶ ، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، طبقه دوم، خبرگزاری ابنا
تلفن دفتر مرکزی : +98 25 32131323
فاکس دفتر مرکزی : +98 25 32131258

شبکه‌های اجتماعی

تماس

تمامی حقوق متعلق به موسسه فرهنگی ابنا الرسول (ص) تهران می‌باشد