در حال بارگذاری؛ صبور باشید
منبع :
سه‌شنبه

۲۳ شهریور ۱۳۸۹

۱۹:۳۰:۰۰
28204

ریخت شناسی تطبیقی سینمای دینی در شرق و غرب {بخش پایانی}

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

بسم الله الرحمن الرحيم

 

ریخت شناسی تطبیقی سینمای دینی در شرق و غرب {بخش پایانی}

 

سینمای دینی غرب از ترس، دودلی و تردید شروع می شود و قهرمان پس از طی مراحلی، به مرحله ایمان و وقوع معجزه یقین و آرامش دست می یابد.

 

به این ترتیب، می توانیم ریخت شناسی سینمای دینی شرق و غرب را دو فرمول جداگانه زیر خلاصه کنیم:

 

الف- ریخت شناسی سینمای دینی غرب:

 

1. شک و تردید قهرمان همراه با حس اضطراب و نا امیدی

 

2. تجلی شر و ترس

 

3. شر یا شریر قربانی خود را طلب می کند، می فریبد یا به دام می اندازد

 

4. بهای مقاومت و نزاع در برابر شر تعیین می شود

 

5. قهرمان بها را می پردازد

 

6. قهرمان با از دست دادن چیزی که همان بهای مبارزه با شر است، دوباره خیر و نیکی را در جهان حکمفرما می کند و با این عمل خود، به ایمان و یقین قلبی می رسد

 

7. ایمان به وقوع پیوسته و بهای آن نیز از سوی قهرمان و یا پیروان او پرداخت شده است؛ مظاهر ایمان تجلی پیدا می کند و ترس و اضطراب از یاد می رود.

 

از نمونه های این نوع فیلم ها در آثار غربی می توان به آثار درایر چون مصایب ژاندارک (1928)، برگ هایی از کتاب شیطان (1919)، بیوه کشیش و دیگری را دوست بدار و به خصوص گرترود (1964) اشاره کرد. همچنین آثار برگمان چون چشم شیطان (1960)، پرسونا (1966) و چشمه باکره (1959) که در آنها "شک و تردید" و رسیدن به ایمان موضوع اساسی فیلم است.

 

 

 

ب- ریخت شناسی سینمای دینی شرق:

 

1. جهان آزمونی است و قهرمان به آزمون فرا خوانده می شود

 

2. از قهرمان درخواست ایثار می شود

 

3. قهرمان با ایثار خود، گویی که به قوانین هستی و خالق آن احترام می گذارد

 

4. مفهوم تسلیم با مفهوم خودآگاهی ارتباط نزدیکی دارد؛ از این رو قهرمان شرقی با خودآگاهی و اختیار، آزمون و شروط آن را پذیرا می شود

 

5. قهرمان در طی آزمون و ایثار، به خودشناسی و آگاهی برتر می رسد

 

6. آگاهی برتر قهرمان به کل مخلوقات و همنوعانش منتقل می شود، با آزمون ایثار، ایمان قهرمان دوباره سنجیده می شود و با آزمون عشق و ایمان، او به مرحله ای بالاتر از خودآگاهی و آگاهی هستی ارتقا پیدا می کند و نسل خود رانیز به این ارتقا می رساند.

 

از این گونه فیلم ها در سنیمای ایران می توان به نیاز ساخته علیرضا داودنژاد، پدر (1374)، بچه های آسمان، رنگ خدا و باران از مجید مجیدی، عاشق فقیر از حسین لیالستانی، از کرخه تا راین و مهاجر از حاتمی کیا و هیوا (1376) و نجات یافتگان (1374) از رسول ملاقلی پور اشاره کرد.

 

به این ترتیب، متوجه می شویم که تفاوت اساسی ریخت شناسی سینمای دینی غرب و شرق در این است که سینمای دینی غرب از ترس، دودلی و تردید شروع می شود و قهرمان پس از طی مراحلی، به مرحله ایمان و وقوع معجزه یقین و آرامش دست می یابد، ولی قهرمان سینمای دینی شرق از ابتدا در مرحله یقین است، اما آزمون هایی لازم است تا ایمان او درباره سنجیده شود و او با ایثار و قربانی کردن خویش به مقام بالاتری از درک و آگاهی و به مفهوم والاتری از خودآگاهی برسد و در مراتب هستی بالاتر رود.

 

بحث خود را با جملاتی از فیلم افسانه قلعه سورام از فیلم ساز شهیر ارمنی، پاراجانف، به پایان می بریم :

 

پسر : "بانو چه کنم که قلعه بر جای بماند؟"

 

بانو : "طلا ... طلا در دیوار قلعه کار بگذارید..."

 

پسر : "مردم طلا از کجا بیاورند؟"

 

بانو : "نفهمیدی بدبخت؟ طلا یعنی یک جوان قد بلند، زیبا و چشم آبی... اگر ملتی جوانی داشته باشد که حاضر باشد خود را در دیوار قلعه کشورش زنده به گور کند، آن ملت شکست ناپذیر است.

 

" فیلم با صحنه ای تمام می شود که جوان خود را در دیوار "قلعه سورام" زنده به گور می کند، در حالی که می گوید : "ای مام زمین، مرا بپذیر" و سپس دیگر انبوهی از خاک است که او را می پوشاند... چنین است که قلعه استوار و محکم بر جای می ماند و دیگر هیچ دشمنی را به آن راهی نیست.

 

این شاید یکی از نادرترین تصاویر سینمای دینی باشد.

 

آری به راستی باید طلا در دیوار قلعه کار گذاشت و طلا در سینمای شرق، یعنی به کارگیری مفاهیم ارزشی در جای جای لحظه های فیلم و در خون و نبض ساختار آن. این عاملی است که سینمای دینی شرق را چنین دلنشین می کند و اگر چنین فیلمی از چنین حالی و آنی برخوردار باشد، آن فیلم بی گمان جاودانه است.

 

حال بار دیگر به دو تمثیل از سینمای دینی شرق و غرب که در ابتدای مطلب عنوان شد، اشاره می کنیم.

 

سینمای دینی شرق چنین است :

 

به درخت بادام گفتم : «با من از خدا سخن بگو»!

 

درخت بادام شکوفه داد که : «خدا سخن می گوید»

 

و سینمای دینی غرب : شب ها می خواهم با آن فرشته سخن بگویم، اگر او به چشمانم گام نهد، شاید بپرسد : «بهشت را می بینی؟» باید پاسخش را دهم که «بهشت سوخته است ...»

 

منبع : سینمافردا

نويسنده :چیستا یثربی

تماس با هنر اسلامی

نشانی

نشانی دفتر مرکزی
ایران ؛ قم؛ بلوار جمهوری اسلامی، نبش کوچه ۶ ، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، طبقه دوم، خبرگزاری ابنا
تلفن دفتر مرکزی : +98 25 32131323
فاکس دفتر مرکزی : +98 25 32131258

شبکه‌های اجتماعی

تماس

تمامی حقوق متعلق به موسسه فرهنگی ابنا الرسول (ص) تهران می‌باشد