شهرسازی برآمده از نحوه زندگی است. وقتی نحوه زندگی درهم و برهم است به تبع آن شهرسازی هم نادرست میشود. وقتی بنيان معماری شهری بر اصل بساز و بفروشی باشد انتظار آن نمیرود كه آن شهر، شهری اسلامی باشد.
«داراب ديبا» معمار، طراح و نقاش
«داراب ديبا» معمار، طراح و نقاش در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) با تاكيد بر مطلب فوق گفت: معماری اسلامی بايد به لحاظ مفاهيم بهروز شود ولی به لحاظ كالبدی، معماری هر عصری متناسب با آن عصر است. امروزه هر كشوری با مسائل جهان از طريق ارتباطات، اينترنت و در كل در جهانی كه عنوان دهكده جهانی پيدا كرده، پيوند خوردهاست. در اين راستا اگر معماری ما بهروز نشود از كشورهای ديگر عقب میافتيم.
اين معمار با ذكر اين مساله كه اصول اسلامی در معماری كلاسيك رعايت شده است اذعان داشت: امروز بهجای معماری اسلامی میتوانيم بگوييم معماری معاصر جوامع مسلمان يا معماری كشورهای اسلامی ولی آوردن قيد اسلامی به معماری حالت سياسی و تاريخی به اين مقوله میدهد. به اعتقاد اين طراح، بهروزشدن معماری اسلامی امری لازم است و عملیشدن آن با مشكلاتی كه وجود دارد تقريباً غيرممكن است.
عضو هيات علمی دانشكده هنرهای زيبای دانشگاه تهران درباره ماهيت معماری در روند تغييرات زمان گفت: معماری تغيير پيدا میكند ولی جوهره معرفتیاش ثابت میماند ولی اين بدان معنا نيست كه كالبد هم بايد مانند سابق باقی بماند.
وی معماری اسلامی را به لحاظ تاريخی اصيل دانست و افزود: ما مفاهيم فرهنگی را پاس میداريم، با اين حال نبايد به مقوله معماری با تعصب نگاه كرد. معماری ما بايد منطبق با جهانیشدن و زمان معاصر باشد.
كارشناس وزارت مسكن و شهرسازی با ذكر اينكه آوردن قيد اسلامی برای معماری كار درستی نيست، تاكيد كرد: در محافل بينالمللی آوردن جمله معماری اسلامی يك رابطه قديمی را به ذهن متبادر میكند. از ديد منتقدان وقتی میگوييم معماری اسلامی نگاهی به معماری كلاسيك و تاريخی است نه معماری امروز.
وی در ادامه تصريح كرد: كشوری كه از تحولات جهانی دور بماند، مجبور است زير پوشش استعمار جهانی قرار گيرد. بايد تمام رويكردهای جديد وارد زندگی ما شود. ارزشهايی است كه ميراث ما است و ايرانیها آنها را پاس میدارند و در قلبشان وجود دارد ولی معنا ندارد همه چيز مثل گذشته باشد.
عضو موسس دفتر طراحی و مطالعات معماری، بهترين كشوری كه بهترين نمره را در پيشرفت و بهروزشدن و در عين حال حفظ سنن و اصالت خود داشته را ژاپن دانست و افزود: اين كشور توانسته در تكنولوژی، پوشاك و معماری شأنی پيدا كند كه با بهترين آثار در اروپا و آمريكا مقابله میكند. بايد برای پيشرفت در همه عرصهها وارد بازار جهانی شويم كه لازمه آن اين است كه آزادی فكر داشته باشيم.
استاد مدعو دانشگاه(M.I.T) هاروارد امريكا روند بازگشت به معماری اسلامی را يك رفتار و كنش سياسی قلمداد كرد و بيان داشت: اين رويكرد يك رويكرد هنری، فرهنگی نيست. ما معماری داريم و فرهنگ فلسفی - دينی داريم كه اساس آن اسلام است. پايبند معرفت و حكمت يا به عبارتی فلسفه اسلامی هستيم ولی وقتی آن را در الگوی معماری میبريم احتياج به آزادی داريم. آزادی اين است كه معمار بتواند ترجمه مفاهيمی كه در قلب ما وجود دارد را به هر رنگ و فرمی تبديل كند، چنانچه وقتی مردم آن را نگاه میكنند بتوانند غنای سرزمين خود را در آن پيدا كنند. البته اين كار هوش و ذوق فوقالعاده میخواهد. معمولاً آدمهايی كه اين ذوق سرشار را ندارند به كار ساده كپیكاری روی میآورند.
«ديبا» كه برگزاركننده نمايشگاههای انفرادی و جمعی در ايران و خارج از كشور در زمينه نقاشی، عكاسی و معماری است معماری برگرفته از فرهنگ اسلامی را معماری متعالی خواند و خاطرنشان كرد: هنر پر از معنويت است. اگر دل تزكيه نشود هنر متعالی بهوجود نمیآيد. شايد اين سخنان بسيار شعارگونه باشد ولی ما در دنيايی زندگی میكنيم كه اقتصاد حرف اول را میزند بنابراين عمل به اين حرفها بسيار مشكل مینمايد.
كارشناس بينالمللی مطالعات و ارزيابی هنر و معماری معاصر كشورهای اسلامی در پاسخ به خبرنگار ايكنا با اين مضمون كه اصول شهرسازی اسلامی چيست و منبع آن كدام است، گفت: اين اصول، ريشه در فرهنگ ما دارد. اين طرز تفكر با طرز تفكر موجود در كشور آلمان تفاوت دارد. در بحث مسكن، ما عرصههايی داريم كه در فرهنگمان برايمان مهم است. بهطور مثال بحث محرميت را داريم. اتاق خواب كه عرصه خصوصی است در انتهای ساختمان و قسمتهای عمومی در ابتدا و ورودی ساختمان ساخته میشد. در اين فرهنگ عرصهها تفكيك شده است. تفكيك عرصهها بسته به آداب معاشرت ماست و نيز اصولی چون احترام به بزرگترها، تمام اين آيتمها در شكلگيری خانه اثرگذار هستند.
استاد مدعو دانشكده هنرهای زيبای پاريس(بوزار) در ادامه تاكيد كرد: يك آدم هوشيار بايد بداند چه چيزهايی از فرهنگ خود را به صورت انتزاعی و شكلی در كالبدی كه میسازد درست كند. رابطه دنيای زمينی و آسمانی در ميدان و بازار امام و مسجد امام در اصفهان ديده میشود. ما اين مفاهيم كلی را كه مفاهيمی، ازلی فكری است، میگيريم و در هندسه، سلسلهمراتب فضاها، كوتاهی و بلندی سقفها، چگونگی واردشدن در اتاقها تمامی اين اصول را كه برآمده از اين فكر ازلی است به كارمیبنديم.
علت پيادهنشدن اصول معماری اسلامی در شهرسازی امروز
اصول معماری اسلامی برخاسته از فرهنگ ما است اما اين اصول و جوهره به صورت فرم درنمیآيند. چون شهرسازی ما حول و حوش اقتصاد و سوداگری میچرخد
«ديبا» كه مولف كتاب «مساجد معاصر كشورهای اسلامی» ( انتشارات آكادمی لندن 1373) است در پاسخ به خبرنگار ما كه صحت يا سقم استفاده از اصول شهرسازی اسلامی در شهرسازی امروز را مطرح كرد، بيان كرد: منظور از شهرسازی اسلامی را متوجه نمیشوم. ساختار شهرهای قديمی _سنتی ما خيلی مشخص است. محله مردمی، مساكن، مساجد، حمام، خط بازار. ما در اين شهرها عرصههای عمومی و خصوصی را داريم اما امروزه نوع زندگی عوض شده است. با آمدن بيمارستان، بانك، شهرداری، وزارتخانهها و ديگر اماكن شهری، ديگر امروز ما نمیتوانيم آن الگوی گذشته را ادامه دهيم.
وی افزود: اصول معماری ما برخاسته از فرهنگ ما است اما اين اصول و جوهره به صورت فرم درنمیآيند. چون شهرسازی ما حول و حوش اقتصاد و سوداگری میچرخد. اين مشكل برای كشورهايی است كه معماری قوی داشتند و امپرياليسم در 150 سال اخير روی اين كشورها پنجه انداخته و نگذاشته كه رشد كنند در حالی كه اروپايیها و آمريكايیها اين گرفتاری را ندارند. هند هم اين مشكلات را ندارد چون آنان بسيار پايبند آداب و اصول هستند ولی ايرانيان خيلی سازش میكنند.
عضو هيات تحريريه مجله علمی دانشكده هنرهای زيبای دانشگاه تهران و مجله معماری و شهرسازی درباره بهروزشدن معماری برگرفته از فرهنگ اسلامی مطابق با نياز روز گفت: بهروزكردن معماری كلاسيك اسلامی مطابق با نياز روز جامعه معاصر به دليل مسائل اقتصادی و گرفتاریهای ناشی از آن امكانپذير نيست. پرداختن به اين مسائل بنيه اقتصادی قوی میخواهد و سيستم اجتماعی ما اين امكان را به معمار نمیدهد در حالی كه سيستم اجتماعی كشورهايی چون سوئد پايه كافی را به انسان میدهد كه يك نفر با پرداختن يك سوم از درآمد خود مسكن تهيه كند در نتيجه در آن كشورها اين كار شدنی است. ما بين جهان سنتی، اعتقادی و جهان مدرن و انگيزههای مالی، عاطفی و فرهنگی گم شدهايم.
«ديبا» كه عضو رابط هيات تحريريه مجله آرشيتكتور دوژوردوئی (پاريس) و مجله معمار (لندن) است در پاسخ به خبرنگار ما با اين مضمون كه با تمامی مشكلاتی كه در عرصه بومیشدن معماری وجود دارد، باز هم چگونه میتوان شهری ايرانی - اسلامی داشت، گفت: شهرسازی برآمده از نحوه زندگی است. وقتی زندگی درهم و برهم است شهرسازی هم نادرست میشود. منطق ساختن ساختمان هرمی اين است كه نور بيشتری را به داخل ساختمان میرساند ولی امروزه ترجمه نادرستی از اين سبك شده و ساختمانهايی میبينيم كه با ارتفاع 15 طبقه از طبقه 13 به بعد ساختمان عقب رفته و هيچ منطق خاصی بر آن حاكم نيست، نه تنها نور كافی به ساختمان نمیرساند بلكه از لحاظ زيبايیشناسی هم فاقد هرگونه زيبايی است.
وی اهم مشكلات شهرسازی و معماری معاصر ايران را سوداگری، زمينبازی، خريد و فروش تراكم، تجارت و عدم پايداری در پست دولتمردان و در نتيجه آن عقيمماندن طرحهای معماری دانست و افزود: طرحی كه توسط مقام مسئولی تاييد میشود، بعد از تعويض او و جايگزينشدن مسئولی ديگر آن طرح بايگانیشده و رسيدگی نمیشود.
مولف «نگاهی به مهندسی و معماری معاصر ايران» در ادامه اظهار داشت: وقتی بنيان معماری شهری بر اصل بساز و بفروشی باشد انتظار آن نمیرود كه آن شهر، شهری انسانی باشد.
وی كه مولف كتاب «خانههای سنتی اصفهان» است، درصدد ارائه الگويی برای خانههای امروز است كه به طور صريح اذعان كرد: در مقام يك معمار، با اين مشكلاتی كه وجود دارد واقعاً نمیدانم كه مساله مسكن را چگونه بايد سامان دهم. شايد اگر زمين به صورت تعاونی در اختيار مردم قرار گرفته و معماران بر اساس اصول معماری مساكن را بنا كنند؛ مشكل شهرسازی امروز تا حدی مرتفع شود ولی متاسفانه قسمت عظيمی از بودجه كشور صرف امور نظامی و دفاعی میشود و علت آن شايد اين امر باشد كه ما از نظر ژئوپلتيك، كشوری آسيبپذير هستيم.
«ديبا» با انتقادی، چنين به سخنان خود پايان داد: ما معماران، هنرمندانی تنها هستيم و هيچ مرجعی به سخنان ما اهميت نمیدهد.
«داراب ديبا» معمار، طراح و نقاش
«داراب ديبا» معمار، طراح و نقاش در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) با تاكيد بر مطلب فوق گفت: معماری اسلامی بايد به لحاظ مفاهيم بهروز شود ولی به لحاظ كالبدی، معماری هر عصری متناسب با آن عصر است. امروزه هر كشوری با مسائل جهان از طريق ارتباطات، اينترنت و در كل در جهانی كه عنوان دهكده جهانی پيدا كرده، پيوند خوردهاست. در اين راستا اگر معماری ما بهروز نشود از كشورهای ديگر عقب میافتيم.
اين معمار با ذكر اين مساله كه اصول اسلامی در معماری كلاسيك رعايت شده است اذعان داشت: امروز بهجای معماری اسلامی میتوانيم بگوييم معماری معاصر جوامع مسلمان يا معماری كشورهای اسلامی ولی آوردن قيد اسلامی به معماری حالت سياسی و تاريخی به اين مقوله میدهد. به اعتقاد اين طراح، بهروزشدن معماری اسلامی امری لازم است و عملیشدن آن با مشكلاتی كه وجود دارد تقريباً غيرممكن است.
عضو هيات علمی دانشكده هنرهای زيبای دانشگاه تهران درباره ماهيت معماری در روند تغييرات زمان گفت: معماری تغيير پيدا میكند ولی جوهره معرفتیاش ثابت میماند ولی اين بدان معنا نيست كه كالبد هم بايد مانند سابق باقی بماند.
وی معماری اسلامی را به لحاظ تاريخی اصيل دانست و افزود: ما مفاهيم فرهنگی را پاس میداريم، با اين حال نبايد به مقوله معماری با تعصب نگاه كرد. معماری ما بايد منطبق با جهانیشدن و زمان معاصر باشد.
كارشناس وزارت مسكن و شهرسازی با ذكر اينكه آوردن قيد اسلامی برای معماری كار درستی نيست، تاكيد كرد: در محافل بينالمللی آوردن جمله معماری اسلامی يك رابطه قديمی را به ذهن متبادر میكند. از ديد منتقدان وقتی میگوييم معماری اسلامی نگاهی به معماری كلاسيك و تاريخی است نه معماری امروز.
وی در ادامه تصريح كرد: كشوری كه از تحولات جهانی دور بماند، مجبور است زير پوشش استعمار جهانی قرار گيرد. بايد تمام رويكردهای جديد وارد زندگی ما شود. ارزشهايی است كه ميراث ما است و ايرانیها آنها را پاس میدارند و در قلبشان وجود دارد ولی معنا ندارد همه چيز مثل گذشته باشد.
عضو موسس دفتر طراحی و مطالعات معماری، بهترين كشوری كه بهترين نمره را در پيشرفت و بهروزشدن و در عين حال حفظ سنن و اصالت خود داشته را ژاپن دانست و افزود: اين كشور توانسته در تكنولوژی، پوشاك و معماری شأنی پيدا كند كه با بهترين آثار در اروپا و آمريكا مقابله میكند. بايد برای پيشرفت در همه عرصهها وارد بازار جهانی شويم كه لازمه آن اين است كه آزادی فكر داشته باشيم.
استاد مدعو دانشگاه(M.I.T) هاروارد امريكا روند بازگشت به معماری اسلامی را يك رفتار و كنش سياسی قلمداد كرد و بيان داشت: اين رويكرد يك رويكرد هنری، فرهنگی نيست. ما معماری داريم و فرهنگ فلسفی - دينی داريم كه اساس آن اسلام است. پايبند معرفت و حكمت يا به عبارتی فلسفه اسلامی هستيم ولی وقتی آن را در الگوی معماری میبريم احتياج به آزادی داريم. آزادی اين است كه معمار بتواند ترجمه مفاهيمی كه در قلب ما وجود دارد را به هر رنگ و فرمی تبديل كند، چنانچه وقتی مردم آن را نگاه میكنند بتوانند غنای سرزمين خود را در آن پيدا كنند. البته اين كار هوش و ذوق فوقالعاده میخواهد. معمولاً آدمهايی كه اين ذوق سرشار را ندارند به كار ساده كپیكاری روی میآورند.
«ديبا» كه برگزاركننده نمايشگاههای انفرادی و جمعی در ايران و خارج از كشور در زمينه نقاشی، عكاسی و معماری است معماری برگرفته از فرهنگ اسلامی را معماری متعالی خواند و خاطرنشان كرد: هنر پر از معنويت است. اگر دل تزكيه نشود هنر متعالی بهوجود نمیآيد. شايد اين سخنان بسيار شعارگونه باشد ولی ما در دنيايی زندگی میكنيم كه اقتصاد حرف اول را میزند بنابراين عمل به اين حرفها بسيار مشكل مینمايد.
كارشناس بينالمللی مطالعات و ارزيابی هنر و معماری معاصر كشورهای اسلامی در پاسخ به خبرنگار ايكنا با اين مضمون كه اصول شهرسازی اسلامی چيست و منبع آن كدام است، گفت: اين اصول، ريشه در فرهنگ ما دارد. اين طرز تفكر با طرز تفكر موجود در كشور آلمان تفاوت دارد. در بحث مسكن، ما عرصههايی داريم كه در فرهنگمان برايمان مهم است. بهطور مثال بحث محرميت را داريم. اتاق خواب كه عرصه خصوصی است در انتهای ساختمان و قسمتهای عمومی در ابتدا و ورودی ساختمان ساخته میشد. در اين فرهنگ عرصهها تفكيك شده است. تفكيك عرصهها بسته به آداب معاشرت ماست و نيز اصولی چون احترام به بزرگترها، تمام اين آيتمها در شكلگيری خانه اثرگذار هستند.
استاد مدعو دانشكده هنرهای زيبای پاريس(بوزار) در ادامه تاكيد كرد: يك آدم هوشيار بايد بداند چه چيزهايی از فرهنگ خود را به صورت انتزاعی و شكلی در كالبدی كه میسازد درست كند. رابطه دنيای زمينی و آسمانی در ميدان و بازار امام و مسجد امام در اصفهان ديده میشود. ما اين مفاهيم كلی را كه مفاهيمی، ازلی فكری است، میگيريم و در هندسه، سلسلهمراتب فضاها، كوتاهی و بلندی سقفها، چگونگی واردشدن در اتاقها تمامی اين اصول را كه برآمده از اين فكر ازلی است به كارمیبنديم.
علت پيادهنشدن اصول معماری اسلامی در شهرسازی امروز
اصول معماری اسلامی برخاسته از فرهنگ ما است اما اين اصول و جوهره به صورت فرم درنمیآيند. چون شهرسازی ما حول و حوش اقتصاد و سوداگری میچرخد
«ديبا» كه مولف كتاب «مساجد معاصر كشورهای اسلامی» ( انتشارات آكادمی لندن 1373) است در پاسخ به خبرنگار ما كه صحت يا سقم استفاده از اصول شهرسازی اسلامی در شهرسازی امروز را مطرح كرد، بيان كرد: منظور از شهرسازی اسلامی را متوجه نمیشوم. ساختار شهرهای قديمی _سنتی ما خيلی مشخص است. محله مردمی، مساكن، مساجد، حمام، خط بازار. ما در اين شهرها عرصههای عمومی و خصوصی را داريم اما امروزه نوع زندگی عوض شده است. با آمدن بيمارستان، بانك، شهرداری، وزارتخانهها و ديگر اماكن شهری، ديگر امروز ما نمیتوانيم آن الگوی گذشته را ادامه دهيم.
وی افزود: اصول معماری ما برخاسته از فرهنگ ما است اما اين اصول و جوهره به صورت فرم درنمیآيند. چون شهرسازی ما حول و حوش اقتصاد و سوداگری میچرخد. اين مشكل برای كشورهايی است كه معماری قوی داشتند و امپرياليسم در 150 سال اخير روی اين كشورها پنجه انداخته و نگذاشته كه رشد كنند در حالی كه اروپايیها و آمريكايیها اين گرفتاری را ندارند. هند هم اين مشكلات را ندارد چون آنان بسيار پايبند آداب و اصول هستند ولی ايرانيان خيلی سازش میكنند.
عضو هيات تحريريه مجله علمی دانشكده هنرهای زيبای دانشگاه تهران و مجله معماری و شهرسازی درباره بهروزشدن معماری برگرفته از فرهنگ اسلامی مطابق با نياز روز گفت: بهروزكردن معماری كلاسيك اسلامی مطابق با نياز روز جامعه معاصر به دليل مسائل اقتصادی و گرفتاریهای ناشی از آن امكانپذير نيست. پرداختن به اين مسائل بنيه اقتصادی قوی میخواهد و سيستم اجتماعی ما اين امكان را به معمار نمیدهد در حالی كه سيستم اجتماعی كشورهايی چون سوئد پايه كافی را به انسان میدهد كه يك نفر با پرداختن يك سوم از درآمد خود مسكن تهيه كند در نتيجه در آن كشورها اين كار شدنی است. ما بين جهان سنتی، اعتقادی و جهان مدرن و انگيزههای مالی، عاطفی و فرهنگی گم شدهايم.
«ديبا» كه عضو رابط هيات تحريريه مجله آرشيتكتور دوژوردوئی (پاريس) و مجله معمار (لندن) است در پاسخ به خبرنگار ما با اين مضمون كه با تمامی مشكلاتی كه در عرصه بومیشدن معماری وجود دارد، باز هم چگونه میتوان شهری ايرانی - اسلامی داشت، گفت: شهرسازی برآمده از نحوه زندگی است. وقتی زندگی درهم و برهم است شهرسازی هم نادرست میشود. منطق ساختن ساختمان هرمی اين است كه نور بيشتری را به داخل ساختمان میرساند ولی امروزه ترجمه نادرستی از اين سبك شده و ساختمانهايی میبينيم كه با ارتفاع 15 طبقه از طبقه 13 به بعد ساختمان عقب رفته و هيچ منطق خاصی بر آن حاكم نيست، نه تنها نور كافی به ساختمان نمیرساند بلكه از لحاظ زيبايیشناسی هم فاقد هرگونه زيبايی است.
وی اهم مشكلات شهرسازی و معماری معاصر ايران را سوداگری، زمينبازی، خريد و فروش تراكم، تجارت و عدم پايداری در پست دولتمردان و در نتيجه آن عقيمماندن طرحهای معماری دانست و افزود: طرحی كه توسط مقام مسئولی تاييد میشود، بعد از تعويض او و جايگزينشدن مسئولی ديگر آن طرح بايگانیشده و رسيدگی نمیشود.
مولف «نگاهی به مهندسی و معماری معاصر ايران» در ادامه اظهار داشت: وقتی بنيان معماری شهری بر اصل بساز و بفروشی باشد انتظار آن نمیرود كه آن شهر، شهری انسانی باشد.
وی كه مولف كتاب «خانههای سنتی اصفهان» است، درصدد ارائه الگويی برای خانههای امروز است كه به طور صريح اذعان كرد: در مقام يك معمار، با اين مشكلاتی كه وجود دارد واقعاً نمیدانم كه مساله مسكن را چگونه بايد سامان دهم. شايد اگر زمين به صورت تعاونی در اختيار مردم قرار گرفته و معماران بر اساس اصول معماری مساكن را بنا كنند؛ مشكل شهرسازی امروز تا حدی مرتفع شود ولی متاسفانه قسمت عظيمی از بودجه كشور صرف امور نظامی و دفاعی میشود و علت آن شايد اين امر باشد كه ما از نظر ژئوپلتيك، كشوری آسيبپذير هستيم.
«ديبا» با انتقادی، چنين به سخنان خود پايان داد: ما معماران، هنرمندانی تنها هستيم و هيچ مرجعی به سخنان ما اهميت نمیدهد.