در حال بارگذاری؛ صبور باشید
منبع :
یکشنبه

۲۸ شهریور ۱۳۸۹

۱۹:۳۰:۰۰
28915

مؤلفه های فرم (شکل و ظاهر مسجد)

● فصل اول مؤلفه هاي فرم (شكل و ظاهر مسجد) : وقتي بحث ازفرم و ظاهر مسجد به ميان مي آيد، منظور تمام ابعاد و اضلاع ظاهري و شكلي مسجد است و مراد ساختار فيزيكي و سازه


● فصل اول

مؤلفه های فرم (شکل و ظاهر مسجد) :

وقتی بحث ازفرم و ظاهر مسجد به میان می آید، منظور تمام ابعاد و اضلاع ظاهری و شکلی مسجد است و مراد ساختار فیزیکی و سازه ای و ظاهر آن به عنوان یک کالبد و ساختمان در فضای درونی روستاها و شهرهاست .این پیکره مقدس هم به عنوان یک واحد مستقل مذهبی، در فضای مسکونی و زندگی اجتماعی و هم به لحاظ عناصر و اجزاء تشکیل دهنده و مکمل آن، زمینه های وحدت آفرین و انسجام بخش را در ذهن تداعی می کند که در ابتدا نمادهای وحدت به صورت یک پیکره مجزا و مستقل روستایی و شهری مسجد مورد بررسی قرار گرفته و در ادامه اجزاء و عناصر مرتبط با آن نیز مورد کنکاش قرار می گیرد :

۱) ساختمان مسجد :

زمانی که بافت و شاکله یک محدوده جغرافیایی اسلامی را مورد بررسی و بازشناسی نظری قرار دهیم ،خواهیم دید که مساجد چه به لحاظ ساختار درونی و چه از بُعد طول وعرض جغرافیایی در ارتباط با سایر عناصر محیط خود از ویژگی و مکانیسم دگرگونی برخوردار می باشد:

نخستین بُعد ) بعد مذهبی و دین محوری و ایجاد فضای وحدت بخش و معنوی است

بُعد دوم) برجستگی و نمود ظاهری و فیزیکی مکان مسجد در فضای مادی می باشد. جالب اینجاست که حتی تحقق عینی و مادی مسجد نیز انگاره ها وتصوراتی معنوی در دل خود نهفته دارد به گونه ای که اولین چیزی که درذهن ما از منظر مادی تداعی می شود، حضور یک انسان متعبّد و در حال دعا و نیایش است. گنبد مسجد بسان سر انسان و دو مناره ، همانند دستان او است که در حال نیاز بسوی درگاه احدیت بلند شده است. این انسان عابد در فضای پر ازدحام زندگی و ساختمانهای برافراشته اطراف و هیاهوی مادی، بدون هیچ توجه به اطراف در کمال آرامش و طمأنینه در حال سیر در احوالات کمال گونه خویش است و آنچنان ارتباط محکم واستواری ، با خدای خویش برقرار نموده است که ناخودآگاه دیگران را نیز به تفکر و تدبر وا می دارد.

۲) مسجد مرکز ثقل فضای شهری :

مسجد در محیط زندگی نه تنها جامعه بشری را به وحدت و همسویی فرا می خواند بلکه نوع ساختار فضای روستایی و شهری را با حضور خود چنان شکل می دهد که همانند نقطه ثقل وگرانیگاه، دیگر مکانها ومناطق مسکونی ، تجاری، فرهنگی و عبادی را نیز به سمت خویش متمرکز می سازد.جایی که مسجد حضور معنوی دارد، درکنار و جوار آن مراکز خدمات عمومی و عام المنفعه شکل می گیرد واین نوعی زمینه سازی جهت ایجاد همگرایی در این جوامع است.

مراکز آموزشی، مدرسه ، حوزه علمیه و دانشگاه نزدیکترین مراکز فرهنگی و دینی به مسجد می باشند و پس از آن بازارشکل می گیرد.اگر نگاهی به حجره های بازار جوار مسجد، با دیگر مغازه های شهری داشته باشیم، میزان بهره مندی و تأثیرپذیری روحی و ذهنی و قداست خاص آن را نسبت به دیگر مراکز مشابه آن در خواهیم یافت .این حجره ها از نظر شکل شباهتهای بسیاری نسبت به مساجد دارند، به همین خاطر با تأثیر پذیری از فضای معنوی مسجد، بسیاری از مدارس و بازارها به سبک و سیاق آن ساخته می شدند(بهره گیری از معماری و قالبهای هنری به کار گرفته شده در مسجد) و غالب این مراکز نوعی وحدت و هماهنگی را از نظر شکل ظاهری با مسجد نشان می دهند.

بر اساس روایات وارده ،پیشوایان دین، مساجد را« بیو ت الله» می خوانند؛ یعنی خانه های خدا در روی زمین.«خانه خدا همان خانه مردم است و اگر نمونه کوچکی از خانه ای بزرگ بنام شهر باشد، منطقاً می بایست تناسبات و فرمهای آن در شهر پیاده گردد.

اصولاً شهر اسلامی می بایست بر اساس فرم خانه خدا بنیان و بنیاد گیرد؛ حال ببنیم درمسجد چه فرمی وجود دارد که بکار گرفتن آن در فضای شهری ، شهر اسلامی را به مثابه خانه بزرگ خدا قرار داده و مفهوم دارالمؤمنین را تداعی می کند. مسجد بالذّات مکانی برای عبادت است،هویت واحد خانه و خانه بزرگ مردم (شهر) الزام می کند که تمامی افعالی که در خانه بزرگ انجام می شود، حاوی همان هویت و جهتی باشد که درخانه خدا وجود دارد؛ شاید از این زاویه بتوان سهل ترفهمید که چرا قرآن تلاش برای کسب روزی حلال ، تجارت و کسب علم را در برخی روایات بزرگترین عبادت ها دانسته است.

همچون :«الکاسب حبیب الله» و نیز روایتی از امام صادق (ع) که : «تلاش برای کسب روزی حلال چون جهاد در راه خداست» دقیقاً به همین دلیل است که در بنیاد گذاری شهر اسلامی بازار از لحاظ فرم معماری، همچون مسجد ساخته می شود. قوس ها ، مقرنس ها و نقوش اسلیمی به همان صورت که در مسجد مورد استفاده بود، در بازار بکار گرفته می شد، تا فضایی خلق کند که شخص خود را بیگانه از فضای عبادی مسجد نینگارد و به همین دلیل فعل خود را عبادت بداند.

در همین جا تأکید می شود،این نوع نگرش به شهر که خانه بزرگتر خدا محسوب می شود ، در معماری شهری اسلام ، فرمهای هماهنگ و واحدی خلق کرده است که این وحدت، خود از ارکان افعال و اعمال در اسلام است.از سوی دیگرچون مسجد محل تعلیم و تعلم نیز بود، آنگاه که افزایش متعلمان ایجاب می کرد مکانهایی مستقل برای تعلیم و تعلم فراهم آید، باز بنا به هویت واحد عبادت و کسب علم ، مدارس نیز در صورت معماری خودهویتی مسجد گونه یافتند.»

۳) تأثیرپذیری خانه های مسکونی از مساجد:

الگو پذیری غالب خانه های ساخته شده، در ادوار گذشته از فرم و نمای مسجد در راستای همگون سازی و وحدت در خانه های عادی مردم، با خانه های خدا در روی زمین بوده است و در واقع خانه های مردم در ادامه فضای معنوی و فیزیکی مساجد شکل یافته که این امر از اصل وحدت رویه در توسعه فضای مسجد به درون اجتماع مردم تأثیر پذیرفته است.

۴) مسجد محل پیوند زمین به آسمان :

«معماران جهان اسلام ، عشق و احترام را از مؤلفه های اصلی زیباشناسانه مساجد ذکر نموده اند،اگر نماز معراج مؤمن است که هست پس مساجد اسلامی باید محل پیوند زمین به آسمان بهشتی باشند. این نگرش خواسته یا ناخواسته در معماری مساجد ، مجال بروز و ظهور می یابد؛ بویژه وقتی در نظر داشته باشیم که اصلی ترین کارفرمای ساخت و ساز مساجد در طول تاریخ ، اهتمام قلبی و احترام معنوی خود مؤمنان بوده است. بیشتر مساجد اسلامی را مردم عادی کوچه و بازار با امکانات مادی و معنوی خود بنیان نهاده و ساخته اند. چه بسیار معماران و کارگران ساده ساختمانی که به صورت رایگان ،یا با حداقل دستمزد در بنای مساجد کار کرده اند.

در چنین حالتی آنکه متولی و کارفرمای ساخت مساجد است ، دل مؤمن است؛ چرا که مسجد خانه خداست و کسی که به ساختن مسجد اهتمام می ورزد، درخشت خشت بنا به خداوند می اندیشد و برای رضای او کار می کند. پس بندرت معماری را می توان سراغ گرفت که در طرح و ساخت مسجد ازتمام نبوع و توانایی خود مایه نگذارد او در تمام مراحل به اجراخروی می اندیشد که چیزی جز بهشت نیست. بی شک تصویر و تصّور بهشت بر ضمیر پنهان روح معمار تأثیر نهاده و در بنای مسجد خود را آشکار می کند. اگر به دوایر گنبد مسجد از درون نگاه کنیم ، هر کس در هر کجا که نشسته باشد، به نوعی زیر مرکز یک دایره قرار دارد(وحدت نظر در هدف ونقطه غایی ).

گنبد دایره وار و کروی شکل از درون مسجد، ضمن آنکه به آسمان اشاره می کند، اهل مسجد را به تجمع و گردهمایی در اطراف یکدیگر دعوت می کند.» اما در نگاهی وسیعتر می توان گفت: « تمام طراحی شهر با مسجد مرتبط است و این امر افزون بر نقش مرکزی مسجد در فرآیند بروز شهر ، بگونه ای بسیار دقیقتر از اصل وحدت و انسجام سرچشمه میگ یرد که بر همه اجزا و ارکان شهر پرتو افکن است.اسلام و هنر در مسجد ، پرشکوهترین تقارن ممکن را با یکدیگر دارند. خدای اسلام، الله تعالی نه فقط رحیم و حکیم بلکه جمیل هم هست ؛ لذا دوستدار جمال برای همین است.»

۵) مسجد و وحدت در پیروی ازکعبه:

تمامی مساجد موجود در کرة خاکی از حیث سمت و جهت قرا رگیری دارای وحدت جهت و انسجام می باشند.سمت و سوی همگی آنها به سوی کعبه، اولین خانه خداپرستی و توحید است. هیچ مسجدی را نمی توان یافت که جهت و زاویه ای غیر از این داشته باشد و این ساختمان ظاهری مسجد است که تمامی مسلمانان را نیز جهت می دهد و مسیر آنها را تنها به یک نقطه واحد منتهی می کند، نقطه ای که کمال و سعادت انسان تنها در حرکت در این مسیر روشن تعیین و تبیین می گردد.

۶) مسجدو وحدت در جهت دهی به ظواهر شهری:

با توجه به اینکه مسجد ازتقدّس مکانی و معنوی بالایی در میان عامه مردم برخوردار است و خود مسجد نیز سمت و جهت توحید را از نظر ظاهری (قبله) و نیز خداپرستی در باطن خویش به همراه دارد؛ همین امر موجب شده است،تا در فضای روستایی و شهری با الگو قرار دادن جهت و سمت گیری مسجد، بسیاری از دیگر سازه ها و ساختمانها با آن هم جهت شوند و نوعی وحدت و همگرایی را درفضای شهری بوجود آورند؛ چون مردم با اعتقاد قلبی که نسبت به آموزه های دینی دارند و طبق این آموزه ها هم جهت شدن فرد در انجام امور روزمره با مبانی دینی و حتی هنگام خواب(رو به قبله ) در ثواب و اجر اخروی مؤثرخواهد بود. به همین خاطر جهت استقرارمسجد به عنوان مبنا و اصل در ساخت و ساز قرار می گیرد و در نتیجه فضای شهری به گونه ای شکل می گیرد که اکثریت قریب به اتفاق مردم تا جایی که ممکن است خود را هم جهت و هم سوی با مسجد قرار می دهند. شاید یکی از دلایل تغییر قبله مسلمین از مسجد الاقصی، به کعبه ایجاد وحدت خاص در بین مسلمانان و هماهنگ نبودن آنها با قبله دیگر ادیان بوده است.

۷) مسجد سیمای وحدت شهری :

«در طول تاریخ تمدن اسلامی ، رابطه ای عمیق و معنی داری بین مساجد و سایر کاربری های شهری و شهروندان مسلمان برقرار بوده و همچنان برقرار می باشد. اگر نقشه پراکندگی مساجد را در کلیه شهرها تهیه کنیم، ملاحظه می شود که مساجد با داشتن نظمی طبیعی و ارگانیک (نظمی پیجده تر ، انعطاف پذیرتر و منطقی تر از نظم خشک و هندسی)، در سر تا سر شهرها مستقر شده اند ، بگونه ای که پاسخگوی نیاز شهروندان می باشند.مسجد یک نشانه شهری قوی تلقی میشود ، نشانه ای فیزیکی و کالبدی ، نشانه ای ذهنی ، نشانه ایمان و معنویت ، نشانه پیوند و وحدت مسلمانان و نشانه ای که جهت آن ، رو به سوی قبله مسلمانان و توحید است.پس در آن رمزی و گنجی نهفته است.

یک ارزش والاست و مظهر رشد، سازندگی و تعالی شهروندان می باشد.سیمای کلی مساجد بگونه ای است که با مشاهده آنها از دور بخصوص مناره ها و گنبد و مشاهده تغییرات کاملاً محسوس آنها از نظر ارتفاع،فرم و حجم رنگ و جنس مصالح بکار رفته نسبت به سایر کاربری های اطراف آن ، دارای جاذبه بسیار قوی می باشند و انسانها را به سمت خود جذب می کنند. فرم بکار رفته در سر در ورودی مساجد میل به دعوت و فراخوان عمومی به داخل آن را در اذهان مردم تداعی می کند.»

۸) مسجد و وحدت در اعلام اوقات شرعی :

آنگاه که انسان غرق در زندگی روزمره و انجام امور معیشت و حیات مادی می گردد. ناگهان یک سروش آسمانی در این هیاهو همچون تلنگری بر اذهان می کوبد و همگان را از این فضای مادی برای رجعت و عزیمت معنوی به سرای دیگری می خواند. پخش اذان از مأذنه تمامی مساجد آنچنان هماهنگ است که تمامی آنها در یک وقت مشترک و واحد شرعی ندای الله اکبر سر می دهند. «صوت دلنشین مؤذن و پیام عمیق و رسای اذان ، دعوت کننده مسلمانان به نماز جماعت است که در هر شبانه روز سه یا پنج بار در اوقات صبحگاهان ، نیمروز و شامگاهان به گوش مردم کاملاً آشنا می باشد،این وقت شناسی و دعوت ، جزئی از فرهنگ جامعه اسلامی تلقی می شود، در صورتی که در غیر از این ساعات اگر از مسجدی صدای اذان شنیده شود، به ذهن مردم عجیب بنظر می رسد »

صدای اذان و اوقات شرعی بگونه ای است که آنی و لحظه ای درگستره کره زمین قطع نمی گردد. زیرا در هر لحظه هر موقعیت جغرافیایی واجد یک وقت شرعی در اوقات پنج گانه نماز است که بصورت مستمر و واحد و باانسجامی ناگسستنی،هیچگونه خلل و یا وقفه ای در برآوردن بانگ توحید ایجاد نمی گردد و دائماً صدای سروش آسمانی اذان در دایره زمین ،از سوی نباتات و جمادات و موجودات زنده به آسمان بلند است («یسبح لله ما فی السموات و ما فی الارض الملک القدوس العزیزالحکیم.»قرآن کریم، سوره جمعه ،آیه ۱.) و همه را به وحدانیت و دوری از شرک و بت پرستی دعوت می کند( اشهد ان لا اله الا الله).

۹) مسجد و وحدت در چشم انداز معماری فضای زندگی:

«وقتی از معماری ایرانی در چشم انداز تاریخی آن یاد می شود. همه چیز ابتدا در چند انگاره کلی مثل «تواضع» ، « تزئین » ، « مقیاس » ، « هندسه » و « وحدت » و .... متعین و آنگاه بی مقدمه در ارتباط با دین و دنیا به سنجش در می آید. درقیاس و تطبیق با معماری متکلف غرب ، که اغلب درگیر نسبت های تألیفی و سامانه های ژئومتریک بوده است.این توجه بسیار به تفکر ماورایی و این تغییر خوانش ماهیت خاکی معماری به ساحتی افلاکی و آسمانی،تاآنجا پیش می رود که گاه بطور کلی از مسأله مهم ساختمان دور می ماند و کمتر از قواعد و ضوابط اقلیمی و فرهنگی و محیطی و حرفه ای حرفی به میان می آید.دراینکه بسیاری از مبادی و مفاهیم زندگی ما ایرانیها،حداقل در گستره تاریخی آن،تبیین رابطه خلق وخالق بوده و گرداین دایره می گشته،تردیدی نیست.»

۱۰) مسجد و وحدت در رنگ و نمای ظاهری :

در تمامی مساجد موجود در جهان اسلام،مشاهده می شود که همگی آنها در بکارگیری رنگهای متنوع از چارچوب وحدت گونه ای پیروی می کنند استفاده از رنگهای سبز ، فیروزه ای و آبی، بسیارمعمول و فراگیر می باشد.«از ویژگیهای بهشت که در مساجد اسلامی نیز جلوه نمایی می کند ، رنگ و روشنایی توصیف شده آن در احادیث است. می گویند:

ـ در بهشت طلوع و غروب نیست.گویی همیشه ساعات اول صبح است رنگ آب لاجوردی و آبی فیروزه ای از عمده ترین رنگهای زمینه ای دیوارها ، کاشی ها ، محراب و گنبد و صحن و شبستان و .... مساجد است.این رنگ آبی ، رنگ اختصاصی ساعات بامداد است ؛ طیفی از رنگهای آبی و سبز نزدیک به هم تداعی گر آسمان ، بیکرانگی و بی نهایت ، قدرت و وسعت است و سبز ، رنگ رویش و صلح و آرامش و برکت.از دیگر ویژگیهای معماری مساجد حضور و تجلی دو مؤلفه تکرار و تداوم است ؛ تکرار و تداومی که کاملاً بر مبانی زیباشناسی بنا نهاده شده و تداعی گر عنصر جاودانگی در بهشت است.تکراری که کاملاً بر تازگی و تنوع تأکید می کند ، نه خستگی و ملال خاطر ، از تکرار اجزای مقرنس ها گرفته،تا تکرار گلبرگها و خطوط و نقوش اسلیمی و حتی تکرار عناصر و فضاهای معماری کلی مساجد.»

۱۱) وحدت در پذیرش مکان عبادت:

مساجددر میان تمام مذاهب و فرق مختلف اسلامی، از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و همگی بر منزلت و شأن این مکان الهی و قدسی اتفاق نظر دارند و از این نظر نیز مسجد از صدر اسلام تاکنون نه تنها هیچ تغییری از نظر شکلی و ماهوی که به اصل، بنیان و شأن آن خدشه ای وارد سازد ایجاد نشده، بلکه در طول تاریخ،تنها همین مکان بعنوان محوریت وحدت از منظر و بعد مکانی روز به روز به نقش و کارکردهای آن افزوده شده و شاهد افزایش نقش آفرینی آن نیز بوده ایم و هیچ مکانی جایگزین که بتواند نقش مسجد را ایفاء کند، تاکنون در هیچیک از فرق و مذاهب اسلامی مشاهده نشده است.

۱۲) مسجد و انسجام ادواری هنر و معماری اسلامی:

سیر تکوین هنر و معماری اسلامی در طی دوره های مختلف و تطور زمانی در مسجد نمود و ظهور پیدا کرده است. بسیاری از مساجد تاریخی و بزرگ فعلی موجود در جهان اسلام در ابتدای ساخت و شکل گیری بسیار ساده بودند؛ اما در طی سالیان متمادی و درطول تاریخ، بسیاری از هنرهای نوین که برخاسته از ذوق و قریحه ذاتی هنرمندان مسلمان بود، در این مساجد شکل گرفت و تکامل یافت و در هر عصری هنر و معماری تازه ابداع شد.

به همین خاطر اگر بخواهیم به هنر گذشته معماری اسلامی بپردازیم و آن را مورد مطالعه قرار دهیم، با نوعی انسجام و وحدت نسلی و سلسله مراتب تاریخی در هنرهای بکار گرفته شده، درمساجد مواجه خواهیم شد. در واقع این مساجد بودند که وحدتی بین آثار و هنر گذشتگان طی نسلهای متمادی قبل و بعد ایجاد کرده اند و گسستی در این زمینه در آن دیده نمی شود؛ ازطرفی در بروز و ظهور استعدادهای هنری در مساجد نوعی وحدت رویه در بین همه هنرمندان برقرار بوده است.تمامی سبکها و قالبهای مختلف هنری در مساجد رشد و نمو یافته اند.(قالبهایی که با اصل اسلام و ارزشهای الهی و قدسی در تناقص و تضاد نبودند.)

۱۳) مسجد موضوعی وحدت آفرین :

یکی از موضوعاتی که مورد اتفاق نظر همه مسلمانان است و می تواند محور فعالیتها،برنامه ها وکارهای پژوهشی وتحقیقاتی قرار گیرد، موضوع مسجد است. در طول تاریخ اسلام رویدادها و حوادث بسیاری پیرامون جایگاه مسجد رقم خورده است که در هر موضوعی به تناسب می تواند سر لوحه ومنشاء برنامه ریزی در حال حاضر قرار گیرد.(یک نمونه ازآن را می توان به نامگذاری هفته جهانی مسجد، به مناسبت به آتش کشیده شدن مسجد الاقصی،در اجلاس وزرای خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی مورد تصویب قرار گرفت، نام برد.)

● فصل دوم

نمادهای وحدت در اجزاء و عناصر مسجد:

مسجد نه تنها در یک قالب کلی و پیکره ظاهری در محیط زندگی ما می تواند به عنوان مکانی وحدت آفرین محسوب می گردد، بلکه تک تک عناصر و اجزاء متشکله آن نیز در درون و ماهیت خود نمادی از مؤلفه های وحدت را آشکار می سازند. منتهی در این بخش استنباط مفاهیم وحدت به صورت زیرکانه،ماهرانه و به شیوه ای هنرمندانه تجلی پیدا می کند که تنها اهل فن و متخصصان برجسته این رشته هستند که توانایی کشف راز و رمز و مصادیق این وحدت را دارا می باشند.

«اجازه دهید برای نمونه، در اثبات این مدعا از چند مورد نام ببریم:

ـ نخست این که مساجد اسلامی را می توان مجموعه بی نظیری از انواع و اقسام هنرهای اسلامی دانست. از طراحی بنا و معماری کلی ساختمان گرفته تا کاشیکاری و گچبری و آینه کاری و خوشنویسی و شعر و نجاری و منبت کاری و .... و حتی فرش های مساجد و این یعنی مجموعه ای تمام عیاراز آثار هنری ! این هنرهای مختلف و گوناگون ، در عین تکثری که دارند ، باید نهایتاً اثر واحدی بنام مسجد را خلق کنند.

نقش و نگاره های اسلیمی دیوارها وخطوط کوفی و نستعلیق اطراف محراب و گنبد درونی و برجستگی و فرورفتگی های مقرنس ها و نهایتاً قوس منحنی حاکم بر کلیت معماری مسجد ، باید در کمال سازگاری و هماهنگی با یکدیگر قرار گیرند.» اوج هماهنگی و وحدت میان اعتقادات و باورهای دینی مردم با مسجد این پایگاه توحیدی را می توان در آثار هنری و معماری خاص بکار رفته در آن که نمود ظاهری پیدا کرد مشاهده نمود .قالبهای هنری بکار رفته در مساجد هنری مقدس و پاک می باشند.

زیرا این آثار هنری از قلبها ، سینه ها و دستهایی برخاسته که همگی آنها پاک و طاهر بودند و در درون آنها ریا ، شرک و ثنویت جایگاهی نداشته بلکه تنها و تنها برای رضای خداوند و ارضاء نیاز معنوی و درونی خویش دست به ساخت آثاری ماندگار و گرانبها زدند. در نیّت آنها اگر شرک و ثنویت و دوگانگی وجود داشت یعنی طلبها و خواسته های مادی با ذوق وسلیقه هنری آنها ممزوج می شد .هیچگاه آثار و برونداد هنری آنها با نیّات درونی پاک وخالص هم جهت نبود.

بلکه چند گانگی درآثارآنان نیز مشاهده می شد. (چرا که از کوزه همان برون تراود که در اوست). هنر الهی برخاسته از فطرت و نهاد انسان الهی ومؤمن است این هنر مقدس منشاء الهی نیز دارد. چون ذات خداوند ذاتی یکتا و واحد است، در قالبهای هنری ومعماری نیز این وحدانیت و وحدت تجلی پیدا می کند. «این حضور الهی در مساجد به صورتی یک دست سپید و ساده درصدر اسلام که فقر و سادگیشان یادآور غنی مطلق است، جلوه گر می نمود، که این امردر قالب نماها ، طاقها و گنبدهایی که به طرز ماهرانه ای رنگ آمیزی شده اند و در توازن و هماهنگی خود،گویی تجلی وحدت در کثرت و بازگشت کثرت به وحدت را بازگو می کنند نمایان است.»

البته باید این نکته مهم را مد نظرقرار داد «که هنر اسلامی خارج از متن خود نمی تواند بررسی شود. برخی تعاریف ، متن محور، برخی مؤلف محور و برخی هم محیط محوریا تاریخ محوراند. با وجود کثرت این تعاریف میتوان به یک وحدت نسبی رسید. برخی تمدنها همانند تمدن مسیحی و تمدن یهودی هم از لحاظ جغرافیایی و هم از لحاظ فرهنگی به تمدن اسلامی بسیار نزدیک بودند.تمدن اسلامی و هنر اسلامی برای مطرح شدن و نشان دادن خود می بایست،از آن تمدنها فاصله می گرفت.پس شروع به فاصله گذاری میان خودش و تمدنهای نزدیکش کرد.از طرفی تمدنهای خیلی دور ، مانند :

ـ چین ، مصر و هند بدلیل « خیلی دور بودن » رابطه چندانی که موجب تأثیر زیاد بر هنر اسلامی شود ، نداشتند در این میان تمدن ایرانی « نه خیلی دور و نه خیلی نزدیک » بود. نیز ایرانیان به وحدانیت اعتقاد داشتند.ولی وحدانیت متفاوت با وحدانیت ادیان ابراهیمی، (یهودیت ، مسیحیت و اسلام) این امر باعث شده، پیش متنهای اسلامی بیشترین تأثیر را از پیش متنهای ایرانی که حاوی وحدانیت و یکتا پرستی است، داشته باشند.»

در همین راستا«نگاهی دقیقتر به اسناد و منابع مرتبط با هنر معماری از مساجد بدرستی نشان می دهد،از طریق بررسی هنر معماری مساجد میتوان به اهمیت نقش و جایگاه آن در جامعه پی برد. گسترش کارکرد مساجد (بر خلاف بناهای مذهبی دیگر ادیان) ، این بنا را به عنوان مبدأ و درعین حال مجمع مسلمانان ومحل وحدت وانس برای حل و فصل امور جاری قرار داد و بدین لحاظ طی صدها سال ، توجه حاکمان و اقبال مردم ، جایگاه ویژه ای برای آن از حیث اجتماعی رقم زده است.

اشتیاق هنرمندان برای نشان دادن هنر و خلاقیت خود در بنای مساجد ، به خلق شاهکارهای هنر معماری در طول تاریخ ایران منجر شد که تعالی آن را میتوان در مساجد سلجوقی ، ایلخانی ، تیموری ، صفوی و تاحدودی قاجاریه مشاهده کرد...» «در بنای بسیاری از مساجد در سرزمینهای اسلامی هنرهای گونه گون در انبوه این خیزش سترگ بهم در آمیخته و معماری در این میان نقش متوازن کننده و وحدت گونی را ایفا کرده است ؛ کاشیکاری ، نقاشی ، گچبری ، منبتکاری ، خوشنویسی و خطاطی کتیبه ها ، حتی صوت خوش و موسیقی دل انگیز در صدای مؤذن و قرائت کتاب الله. 

تماس با هنر اسلامی

نشانی

نشانی دفتر مرکزی
ایران ؛ قم؛ بلوار جمهوری اسلامی، نبش کوچه ۶ ، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، طبقه دوم، خبرگزاری ابنا
تلفن دفتر مرکزی : +98 25 32131323
فاکس دفتر مرکزی : +98 25 32131258

شبکه‌های اجتماعی

تماس

تمامی حقوق متعلق به موسسه فرهنگی ابنا الرسول (ص) تهران می‌باشد