در حال بارگذاری؛ صبور باشید
منبع :
دوشنبه

۲۹ شهریور ۱۳۸۹

۱۹:۳۰:۰۰
29034

ماه درخشان بني هاشم

شخصيت عباس بن علي، ماه درخشان بني هاشم بي ترديد تمام تاريخ، مثل و مانند و نظير ندارد. صلابت و عاطفه در اين وجود، چنان به هم آمده است و در هم گره خورده است كه گويي هر يك




شخصيت عباس بن علي، ماه درخشان بني هاشم بي ترديد تمام تاريخ، مثل و مانند و نظير ندارد. صلابت و عاطفه در اين وجود، چنان به هم آمده است و در هم گره خورده است كه گويي هر يك زادة ديگري است. انگار از شمشير، شكوفه برويد و از شقايق، آتش زبانه كشد.
اين از شگفتيهاي عاشورا است كه امام، او را رخصت شمشير عنايت نفرمود و به مقام سقايت منصوب كرد و البته خلعتي بود كه خداوند، از بدو خلقت، بر تن او پوشانده بود، با دستهاي مبارك پدر، علي مرتضي عليه السلام
آنچه در تاريخ و مقاتل شهرت يافته، عدم توفيق قمر بني هاشم است در رساندن آب به خيمه ها و جان نهادن در اين راه، اما از ايام نوجواني و جواني عباس، خاطراتي هست كه نشان مي دهد پيشينه سقايت او به گذشته ها باز مي گردد. حتي در خود كربلا، آن ايثار و رشادت شگفت و آن دست و چشم و جانبازي، همه سقايت او نيست.
در ابتداي حصر آب، امام او را فراخويش مي خواند و به همراهي نافع بن هلال و سي سوار و بيست پياده، روانه شريعه فرات مي كند.
عمرو بن حجاج، نگهبان آب در تاريكي شب، خطاب به نافع فرياد مي زند:
«كيستي و به چه كار آمده اي؟»
و پاسخ مي شنود:
«نافع بن هلالم، آمده ام آب بنوشم.»
و او كه قصد نافع را با بيست مشك و پنجاه همراه دريافته است، مي گويد:
«بنوش! خودت بنوش!»
«اما من محال است كه پيش از حسين و فرزندانش، لب به آب بزنم.»
عمرو بن حجاج شمشير از نيام مي كشد و مي گويد:
«ما اينجا ايستاده ايم كه آب به حسين و فرزندانش نرسد.»
و ياران عمرو بن حجاج، محاصره كنندگان آب، همه شمشير از نيام مي كشند و مقابل مي ايستند.
در اينجا عباس بن علي وارد ميدان ميشود و صلابت و شوكت او كاري مي كند كه بيست مشك، از آب فرات پر مي شود، از ميان لشكر غدّار دشمن، عبور مي كند و بي هيچ شهيد و مجروح، به اردوگاه اباعبدالله عليه السلام باز مي گردد.
سابقه هايي از اين دست است كه در روز عاشورا نيز عباس را روانه شريعه فرات مي كند. و او نه به فرات كه به ميدان كارزار مي رود، يك تنه در مقابل خيل عظيم دشمنان و در حالي كه زمين زير پاي او مي لرزد، با خود زمزمه مي كند:
اَقْسَمْتُ بِاللهِ الا عَزِّا الاَعْظَمْ وَ بِالحُجور صادِقاً وَ زَمْزَمْ وَ ذي حَطيم والْفِناءِ الَمحْرَمْ لَيَخْضِبَنَّ الْيَوْمَ جِسْمي بِالدِّم اَمامَ ذِي الْفضْلَ وَ ذِي المكَرمْ ذاكَ حُسَيْنٌ ذوالْفَخارِ الاَقْدَمْ
به خداوند عزيزترين و شكوهمندترين سوگند و صادقانه ترين سوگند
و به حرم امن خدا و زمزم سوگند.
و به خانه خدا و ساحت مسجدالحرام سوگند
پيش پاي صاحب فضيلت و كرامت؛
حسين، اين افتخار پيشة پيشگام.
مشك آب اينك در دست هاي اوست و او فرات را پشت سر و خيام امام را پيش رو دارد. در اينجاست كه دشمن از هزار سو به او حمله مي كند و مرگ بالمعاينه رخ مي نمايد. او همچنانكه به شمشير، با مرگ بازي مي كند، فرياد مي كشد:
لا اَزهَبُ الْمَوتَ اِذَا الْمَوْتُ رُقي حَتّي أَوراي فِي المَصاليت اللِّقا نَفْسي لِسِبْطِ المُصْطَفَي الطُهْرِ وَقا اِنّي اَنَاالْعَبّاسُ اَغْدُو بِالسَّقاء و لا اَخافُ الشَّرَّ يَوْمَ الْمُلْتَقي
از مرگ نمي هراسم، كه مرگ نردبان آسماني من است. تا در ميان شجاعان بخشنده چهره در پوشم.
جان من سپر آن زادة پاك مصطفي.
 

تماس با هنر اسلامی

نشانی

نشانی دفتر مرکزی
ایران ؛ قم؛ بلوار جمهوری اسلامی، نبش کوچه ۶ ، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، طبقه دوم، خبرگزاری ابنا
تلفن دفتر مرکزی : +98 25 32131323
فاکس دفتر مرکزی : +98 25 32131258

شبکه‌های اجتماعی

تماس

تمامی حقوق متعلق به موسسه فرهنگی ابنا الرسول (ص) تهران می‌باشد