اشاره: «کاروان شعر عاشورا» عنوان کتابی است که محمدعلی مجاهدی (پروانه) با پشتوانه چهل سال مطالعه دامنهدار، دربارة ادبیات آیینی به رشته تحریر درآورده است. این کتاب در 6 منزل و با سیمای امام حسین (ع) در شعر فارسی، منظومههای عاشورایی دور از دسترس و چهرههای نامآشنای شعر عاشورایی از سده چهارم تا زمان معاصر به گفتة مجاهدی، اولین تذکرة متقن شاعران عاشوراییسُراست و جهت تکمیل به جلد دومی نیاز دارد که در آن به آثار برگزیده و عاشورایی شاعران جوان بپردازد.
مجاهدی، «قلمرو شعر عاشورا» را از حوزة «شعر عاشورا» مجزا میداند. پاسخ ایشان به پرسشهای مربوط به «اشعار عاشورایی» در شمارة آینده خواهد آمد و آنچه در ادامه میاید، پاسخ ایشان به پرسشهای مربوط به کتاب است.
لطفاً بفرمایید تألیف کتاب «کاروان شعر عاشورا» را از چه سالی آغاز کردهاید؟ ایا نوع نگاه شما، بیان سیر تاریخی کاروان شعر عاشوراست یا با نوع گزینش اشعار، نگاه تحلیلی ـ انتقادی داشتهاید؟
در طول چهل سال مطالعات دامنهداری که پیرامون شعر و ادب آیینی در زبان فارسی داشتهام، صدها فیش موضوعی به تدریج فراهم آمده که در تألیف آثاری از این دست مورد استفاده قرار میگیرد. نگاه من در تدوین «کاروان شعر عاشورا» بیشتر بر اساس سیر تاریخی بوده، ولی هرکجا که سخن اقتضا کرده، از جنبههای تحلیلی و انتقادی منظومههای عاشورایی غافل نمانده و به همین منظور فصل دهم این اثر به معرفی منظومههای نادر و دور از دسترس عاشورایی و پدیدآورندگان آنها اختصاص دادهام که صبغه کاملاً پژوهشی و کتابشناسی دارد.
آیا این کتاب حاصل یک پژوهش انفرادی بوده یا شخص و اشخاص دیگری هم در پژوهشکدة تحقیقات اسلامی شما را یاری کردهاند؟ و دیگر اینکه اشاره کردهاید که به دلیل پارهای از مشکلات تنها به معرفی 103 نفر از چهرههای عاشورایی پرداختهاید؛ ممکن است که برخی از مشکلات را عنوان کنید؟
در فراز آغازین پاسخ به پرسش اول، نحوه شکلگیری این کتاب را توضیح دادم. تألیف این اثر، کاری کاملاً انفرادی بوده و شخص یا اشخاص دیگری در پژوهشکدة تحقیقات اسلامی مطلبی به آن نیفزودهاند. در اینجا باید اشاره کنم متأسفانه بهرغم میل باطنی اینجناب و قراردادی که فیمابین اینجانب و پژوهشکده، امضا شده بود، کتابی که قرار بود در سه مجلد و در 1500 صفحه تدوین و منتشر شود، به صورتی که ملاحظه میفرمایید درآمد! تأثر من بیشتر بابت بخش پایانی این اثر است که به چهرههای نامآشنای شعر عاشورا در مقطع معاصر تعلق داشت؛ چراکه ناگزیر شدیم از بین 400 چهره، فقط به معرفی 103 چهره بسنده کنیم! و این نارضایتی خود را در پایان مقدمة خود (ص 18) نگاشتهام.
گاهی فکر میکنم، اگر روزی پشت صحنههای فعالیتهای فرهنگی؛ از جمله تألیف و تولید آثار ادبی، فرهنگی، تاریخی و دینی به تصویر کشیده شود، چه حقایق تلخی که واگو نخواهد شد. من هیچ خاطره خوشی از سه اثری که توسط این ناشر چاپ و منتشر شده، ندارم، بلکه ذهنم درگیر خاطرههای بسیار غمانگیزی است که رهاورد این تعامل و همکاری است!
در اولین کارم، «شکوه شعر عاشورا در زبان فارسی» که پس از چاپ بلافاصله توسط داوران «شب شعر سراسری شعر عاشورا» در شیراز، (سال 1389) به اتفاق آرا به عنوان کتاب عاشورایی سال برگزیده و معرفی شد، نام اینجانب، روی جلد، به غلط، به جای محمدعلی مجاهدی، علیاکبر مجاهدی چاپ شده! و هنگامی که اعتراض کردم و گفتم که نباید یک نهاد فرهنگی اینگونه آشکارا حقوق معنوی مؤلف را نادیده بگیرد، یک تکه مقوا روی آن چسباندند! و حاضر به تعویض جلد کتاب نشدند! یا در سومین اثرم، «پژوهشی در مقتلهای فارسی»، پژوهشکده نسبت به حذف حدود 10 صفحه مطلبی که در مورد «شهید جاوید» نگاشته بودم، به صورت یکطرفه اقدام کرد! حال داوری با شما. کسی که این اثر را میخواند و جای شهید جاوید را در آن خالی میبیند حمل بر بیاطلاعی مؤلف نمیکند؟!
این دردهای بیدرمان زیاد است و اگر این پرسش را مطرح نکرده بودید، به موارد یاد شده هرچند به صورت گذرا اشاره نمیکردم، ولی پرداختن به این معضل اساسی در دستور کار من قرار دارد و در اثری که هماکنون سرگرم نگارش آن هستم، به تفصیل از آن سخن گفتهام و اگر ناشر این سه اثر غیر از پژوهشکده مذکور بود، عکسالعمل من ابعاد حقوقی و قانونی نیز به خود میگرفت که بنا به مصلحت از آن دو صرفنظر کردم.
آیا این امیدواری وجود دارد که با برطرف شدن مشکلاتی که فرمودهاید، این تحقیق ادامه پیدا کند و تکمیلتر شود؟
همانطور که گفتم، چون حقوق مادی این اثر در کل به ناشر واگذار شده، بنابراین به نظر نمیرسد تحقیق یاد شده ادامه پیدا کند، مگر اینکه در اثری دیگر و در بخشی مستقل و مجزا به آن بپردازم یا در مجلد دوم ناگفتهها را اضافه کنم تا ناشر دیگری توفیق نشر آن را پیدا کند.
گزینش اشعار با چه معیاری صورت گرفته است؟ آیا در انتخاب شعر شاعران معاصر از خود آنها کمک گرفتهاید؟
آیا با قاطعیت میتوان گفت که اشعار گزینشی به عنوان بهترین نمونههای عاشورایی آن شاعر است؟
گزینش آثار پس از بررسی آثاری که از هر شاعر عاشوراییسرا در اختیار داشتم، صورت گرفته و در انتخاب آثار تنی چند از شاعرانِ معاصر، نمونه آثارشان را به طور مستقیم از خود آنها دریافت کردهام، ولی بیشتر مواقع گزینشها را از متون منظومی که در اختیارم بود، انجام دادهام. در هر حال این ادعا را نداشته و ندارم که آثار برگزیدة شاعران بهترین آثار آنان است ولی تا حد امکان سعی کردهام که بهترینها را انتخاب کنم. ای بسا مجموعههای شعر عاشورا که در دسترس من قرار نداشتند و نتوانستم از آنها استفاده کنم.
چرا در «کاروان شعر عاشورا» هیچ اشارهای به بحر طویلهای عاشورایی نشده است؟ عدهای معتقدند که بیشتر تحریفهای عاشورایی ـ از حیث محتواـ در بحر طویلها دیده میشود. به نظر شما این عقیده تا چه میزان مبنای علمی و تحقیقی دارد؟
بحر طویلهای عاشورایی در زبان فارسی چندان ریشهدار نبوده و کهنترین آنها متعلق به 150 سال پیش است. چون در این اثر برای آسیبشناسی شعر عاشورا و بایدها و نبایدهایی که در این حوزه به طور جدی مطرح بوده و عوامل الزامی و پرهیزی تعریفشدهای دارد، بخش مستقلی در نظر گرفته نشده بود، بنابراین از نقل بحر طویلها که بیشتر مواقع از مطالب اساطیری، باژگونه و گزافه رنج میبرند، خودداری کردم و به جای آنها از آثار دیگر شاعران بهره بردم.
از این قالب شعری که لحن حماسی و آهنگی «مطنطن» میطلبد، میتوان به صورت کارآمدتری استفاده کرد و این ظرفیت را دارد که قرائتهای حماسی و مکتبی، از فرهنگ ماندگار عاشورا را به تصویر بکشد.
لطفاً برای معرفی کامل کتاب «کاروان شعر عاشورا» اگر موضوعی در پرسشها مغفول مانده، توضیح دهید؟
«کاروان شعر عاشورا» را میتوان اولین تذکره متقن شاعران عاشوراییسرا تلقی کرد و برای تکمیل کردن آن، مجلد دومی را در نظر گرفت تا آثار برگزیده عاشورایی شاعران معاصر بهویژه شعرای جوان که در مجلد اول مجال پرداختن به آنها را پیدا نکردهام، در آن منعکس شده و بدین ترتیب این شرمساری بیش از این آزارم ندهد. نقد شعر عاشورا را درکتاب «شکوه شعر عاشورا در زبان فارسی» انجام دادهام که در صورت تمایل میتوان به آن مراجعه کرد.