بسم الله الرحمن الرحیم
معناشناسی سینمای دینی
بخش اول
در تمام این سالها، هرگز در یک دستگاه شناختی، سینمای متعال و قدسی به طور صحیح بررسی نشده و خبط و خطای مدیریت دولتی مورد بررسی قرار نگرفته است. سینمای دینی نمی تواند با دستور و مداخله حکومت، به سیتره دوران استالینی به وجود آید. به نظر من نخست باید مؤلف باورمند به تجربه قدسی وجود داشته باشد،تا متن و تألیفی که در آن، جهانی دینی و نگرشی ماورایی موج می زند، پدید آید.
اما نفی سینمای دینی و وجود معرفت قدسی در سینما، به نظر من یک تحریف است. اگر سینماگری هنرمند، با نگرشی الهی به جهان می نگرد، چرا اثر او دینی قلمداد نشود. در هر حال در این متن می کوشم، با سعبارهای معناشناسی علمی، امکان سینمای دینی را بررسی کنم.
در این قسمت از نوشته مفصل سینمای دینی، بیشتر می کوشم الگویی برای بیان راههای بررسی روشمند نسبت سینمای دین، به ویژه در مدل های نشانه شناسانه و سپس معناشناسانه ارائه دهم. در واقع چیستی سینمای دینی، پرسشی است که پاسخ خود وجود یا نفی وجودش را، از راههای گوناگون پی می گیرد. من ترجیح می دهم، رها از تأثیر سیاست بر تعریف علمی، در پی پژوهش و کشف این معنی برآیم.
در حقیقت ما می توانیم برای یافتن پاسخ محققانه، به نخستین عناصر سینما رجوع کنیم و دریابیم که آیا هستی بنیادین تصویر متحرک، می تواند با مفاهیم دینی نسبتی داشته باشد؟ نیز ممکن است از یک مسیر پراگماتیستی و یا تاریخی و نیز از مسیری فلسفی به پاسخ نائل آمد.
به هر رو در اولین گام، شاید کالبد شکافی نشانه های تصویری و دیداری فیلم، راه مطمئن تری به نظر برسد. آیا نمی توان از طریق بررسی ساختارهای بنیادین سینما، و انواع نشانه هایی که هستی فیلم را می سازد، در واحد تصویر سینمایی و کلیت فیلم، تشخیص داد که این مجموعه می تواند حامل مفاهیم دینی باشد یا خیر؟ کاملا آشکار است که در اینجا، ما وارد یک قلمرو نشانه شناسانه و سپس معناشناسانه شده ایم.
در این حال باید توجه کنیم که برای ما پرسش «معنا چیست؟» مهم است. م