بسم الله الرحمن الرحیم
معناشناسی سینمای دینی
بخش سوم
در خصوص مشخصه های تصویر سینمایی،سخنی وجود دارد که در درک امکانات آن برای القای حس و معنای دینی، به ما یاری می رساند و آن مبحث رمزگان تصویری است.
همواره سینما به عنوان یک هنر محسوس، به شمار می رود که در آن تصویر متحرک، ماهواً و ناگزیر همانند «چیز»ها و اشیائی است که «موجودند» بدین لحاظ مفاهیم شهودی و عرفانی و ماوراء الطبیعی، به این دلیل که غالباً فرا حسی و فراعقلی و نامحسوس به شمار می آیند، چنین به نظر می رسد از توان بیان فیلمیک فراتر هستند و سینما نمی تواند در حالی که از راه مقایسه تصویر و عینیت خارجی و ملموس شناخته می شود، به این قلمرو متافیزیکی نزدیک شود.
در این تصویرپردازی، از کلیت و موفقیت بیانی سینما دو اشکال عمده وجود دارد: نخست اینکه، متافیزیک تنها روایت از جهان قدسی نیست؛ بلکه ویژگی ادراک مابعدالطبیعی یونان است که در بخشی از دیدگاه فلسفی مسیحیت و اسلام تأثیر نهاده است. روایت مهم تر در ادراک دینی اسلامی، روایت وجود شناسانه است که در معرفت وحیانی و عرفانی نقش اصلی را ایفا می کند و از این منظر هستی ماورایی و ملکوت در دل همین هستی موجود جاری است. و انسان حامل بهشت و دوزخ خود است و اگر چشم دیگر بین داشته باشد، هم اکنون با نظر به ژرفا وجودی موجودات قادر می باشد آوای لاهوت را بشنود. در نتیجه، ما با نگاه عمیق به همین هستی محسوس نیز قادر خواهیم بود به تجربه قدسی دست پیدا کنیم و الزامی نیست که سینما وارد یک جهان سوررئال شود. تا از تجربه معنوی و الوهیت برخوردار گردد.
ثانیاً کار نشانه شناسانه، هرگز مبتنی بر مقایسه جهان فیلم با جهان طبیعی نیست. بلکه فی نفسه بر شروعی دیگر متکی است. متز می گوید: «کار نشانه شناختی، فقط شروعی متمایز از قیاس می تواند داشته باشد. رمزگانی هست که مواردی به تصویر می افزاید و مواردی وجود دارند که در تصویر مستحیل می گردند.»
در تصویر سینمایی، دو گونه رمزگان وجود دار