اين قسمت يعني مقرنس در بناهاي اسلامي مورد بحث اساسي ما است زيرا اين عنصر تزييني در دوران اسلامي چه از لحاظ كثرت استعمال و چه از نظر تعداد مواد و چه از جهت وسعت عالم اسلام اهميت بخصوصي را حائز است و شايد به علت همين شرايط بوده است كه بعضي اصولاً الين تزيين را يك روش اسلامي دانستهاند. در اين دوران هر چهار دسته از مقرنس مورد استفاده قرار گرفته است و براي مطالعه آن ميتوانيم دو راه در نظر گيريم:
اول مطالعه هر دسته در كليه بناها و دورهها بطور جداگانه.
دوم مطالعه هر چهار دسته در هريك از دورهها چون قرون اوليه، دوره سلجوقي، دوره مغول و غيره. ولي چون دسته اول تقريباًدر همه بناها بكار رفته و گاهي در يك مقرنس دو جنبه القاء شده(واحدهاي مقرنس هم رويهم قرار گرفته و هم آويزان بنظر ميرسد) و از طرف ديگر دسته چهارم يعني مقرنسهاي لانه زنبوري مورد استعمال كمتري داشته است انتخاب راه دوم اولي بنظر ميرسد.
مقرنس در چهار قرن اول هجري
در اين دوره بطور پراكنده در بناهاي موجود قرنيز و مقرنسهايي به چشم ميخورد كه ميتوان آنها را پيشاهنگ اين عنصر تزييني در بناهاي اسلامي دانست.
مقبره شاه اسماعيل ساماني-اين مقبره كه در اواخر قرن سوم هجري در بخارا ساخته شده اضافه بر عناصر تزييني جالب توجه ديگر چون سطح آجري و پيچها(34) و غيره داراي قرنيزهاي ساده و مقرنس ميباشد. قرنيز ساده در انتهاي ديوارهاي بنا، در بالا و پايين يك رديف طاقنما، وجود دارد(35) و مقرنس در گوشوارهاي زير گنبد مقبره است.
اين مقرنس در نگاه اول آن طوريكه بايد جلوه نميكند ولي با اندك دقت متوجه ميشويم كه هرگوشوار مركب است از:
1-قوس آجري كه حدود آن را مشخص ميكند.
2-سطح مزين به آجرهاي جفت و جور شده كه مشبك به نظر ميرسد و بين قوس مذكور و قسمت مركزي گوشار قرار دارد.
3-قسمت مركزي گوشوار كه خود عبارت از يك باند عمودي واقع در روي گوشه تالار مقبره و دو سطح مقعر مثلثي طرفين آن است.
اشتنباط مقرنس هم از سطح آجري مشبك و هم از سطوح مقعر طرفين باند عمودي بروشني ميسر است وبعداً خواهيم ديد كه در دورة سلجوقي چگونه مقرنس، با تبديل باند عمودي بسطوح مقعر و تكرار اين سطوح ، در راه تحول خود ميباشد.
گنبد قابوس-اين مقبره متعلق به شمس المعالي قابوس بن وشمگير آل زيار(366-403 ه.ق) است و از استوارترين بناهاي اسلامي است. اين مقبره اضافه برشيارهاي زيباي ساقه و مخروط گنبد داراي قرنيز و مقرنس نيز ميباشد. قرنيز مدور-ساده بين ساقه و مخروط گنبد قرار دارد و مقرنس در داخل بنا واقع است.
اين مقرنس نسبتاً ساده و در عين حال زيبا در سر در داخلي گنبد و درون طاق هلالي به چشم ميخورد و از اولين نمونههاي مقرنس سازي در بناهاي اسلامي محسوب ميگردد(36).
مسجد جامع نائين-اين مسجد كه به اوايل قرن چهارم هجري منسوب است درجه اول از لحاظ گچبريهاي دقيق و ظريف و ترسيمات هندسي و گياهي خطوط كوفي گلدار مشهور است ولي در بعضي قسمتهاي سقف نوعي مقرنس با گچ القاء شده است.
در روي گوشههاي گنبد بالاي محراب نوعي مقرنس رويهم قرار گرفته گچي به چشم ميخورد به اين معني كه درست در روي- گوشه جرز كوچكي تعبيه و در طرفين آن دو سطح گود بوجود آمده است و آنگاه درروي اين دو سطح دو سطح ديگر و در روي دو سطح دوم يك پنج ضلعي (بطوريكه اگر آن را به يك مثلث و يك مستطيل تقسيم كنيم رأس مثلث در فصل مشترك دو سطح دوم قرار ميگيرد) القاء شده است.(37).
18-داخل تالار مربع مدرسه حيدريه قزوين مربوط به دوره سلجوقي كه مقرنس زيباي شش واحدي را نشان ميدهد.
17-قسمتي از سقف تالار مربع مسجد جامع گلپايگان . مربوط به دوره سلجوقي. در پايين يك گوشواره كه با مقرنس مزين شده است ديده ميشود.
اين مقرنس كه با سطوح و نوارهاي منكسر گچي القاء شده ميبايد مربوط به تاريخ تزيينات گچي بالاي محراب باشد زيرا نوار مزين به نقوش مرواريد در روي ستونهاي نزديك محراب نيز ديده ميشود.
مقرنس ديگر در سقفي ديگر به چشم ميخورد(شكل 11) در اين جا سه رديف مقرنس وجود دارد:
1-جرزهاي كم برجسته كه قسمت بالاي شبيه قيف است و در بين آنها طاقنماهايي با قوس جناغي القاء شده است.
2-جرزهاي نازك و كم برجسته كه قسمت بالاي آن شبيه قيف است و در بين آنها طاقنماهاي كوتاهي با قوس جناغي القاء شده است.
3-لوزيهايي كه رأس پايين آنها در وسط قيفها قرار گرفته است(38).
مقرنس در دو قرن پنجم و ششم
اين دو قرن مقارن دورة سلجوقي و از ادوار درخشان هنر معماري است. در دورة سلجوقي اين هنر در مرحلة تحول شديد است و از صورت كلي كه در ممالك مختلف و نواحي اشغالي عرب بروز كرده بود بسوي عوامل و عناصر ساساني از جمله تالارهاي مربع بزرگ رفت(39) و چون سقف اين نوع تالارها به كمك گوشوار ساخته ميشد زمينه مناسبي براي توسعه مقرنس فراهم شد. اضافه بر مقرنسهاي كه در گوشوار بنا تعبيه ميگرديد خارج آنها نيز با اين عنصر تزييني مزين گرديد. ما سعي ميكنيم با ذكر مثالهاي ذيل اين موضوع را بيان كنيم.
برج لاجيم-اين برج در سواد كوه واقع و در عداد بناهاي دورة آل زيار(316-470 ه) بشمار است. اين برج كه بنام مقبره امازاده عبدالله شهرت دارد در داخل از يك سقف مدور و در خارج از يك گنبد مخروطي ساده و ظريف پوشيده شده است. اين برج مدور از آجر ساخته شده و مقرنس مورد نظر ما از جمله تزييناتي است كه در پاية گنبد مخروطي آن چون يك كمربند قرار دارد. اين تزيينات عبارت است از:
1-يك كتيبه كوفي در بالاي ساقة برج و بين دو قرنيز ظريف.
2-يك كتيبه پهلوي در بالاي كتيبه اول و بين دو قرنيز ظريف.
3-يك رديف مقرنس كه از جرزهاي ظريف آجري و قوسهاي زيباي سه قسمتي به صورت طاق نما القاء گرديده و خود-
در بين دو قرنيز نيز ظريف قرار گرفته است(40).
19-منطقه تعبير حالت(مياني) داخل گنبد مقبره سلطان محمد اولجايتو در سلطانيه مورخ 713-705 هجري كه سه رديف مقرنس رويهم قرار گرفته را نشان ميدهد.
اضافه بر مقرنس پاية گنبد در بالاي مدخل برج سه قوس رويهم و محيط يكي بر ديگري به چشم ميخورد و در بين دو جناح قوس داخلي يك مقرنس ظريف و زيبا ديده ميشود. واحدهاي مقرنس شبيه مثلثهاي مقعري است كه در كنار هم و رويهم قرار گرفته است به نحوي كه رأس مثلثها در بالا است و ساقهاي آنهاي بالا بر رأس آنهاي پايين واقع گرديده است(41). شكل مجموع واحدهاي مقرنس كه عبارت از سه رديف عمودي و در رديف پايين شامل پنج عدد است چون يك مثلث به چشم ميخورد.
برج رزكت-اين برج كه فاصله زيادي با برج لاجيم ندارد از بناهاي قرن پنجم هجري به شمار است و ساقه آن استوانه و گنبدش تقريباً مخروطي است. اين برج نيز از آجر ساخته شده و مقرنس مورد نظر ما از جمله تزييناتي است كه در پاية گنبد چون يك كمربند به اين ترتيب قرار دارد:
1-يك كتيبه كوفي گچي در انتهاي ساقه.
2-يك نوار كم عرض ظريف شامل نقوش بسيار ظريف در بالاي كتيبه مذكور
3-يك رديف مقرنس آجري كه از قطعات آجر جلو متناوب برجسته و گود به چشم ميخورد. آجرهاي مثلثهاي برجسته از پايين و به بالا يعني از رأسش در جهت قاعده جلو ميآيد و عريض ميشود و چون كنگرههاي آويزان به نظر ميرسد.
4-يك رديف مقرنس آجري ديگر واقع در بالاي مقرنس اول و بين دو قرنيز ظريف(شكل 12). اين مقرنس رويهم رفته شبيه مقرنس اول است با اين تفاوت كه داخل مثلثهاي برجسته خالي مانده است(42).
گنبد علي در ابرقو-اين يك مقبره برجي هشت ضلعي و داراي گنبد است كه كلاً با سنگ ساخته شده و تاريخ (ثمان و اربعين و اربع مائه) در كتيبه بالاي ساقه به چشم ميخورد.
اين بنا داراي مقرنس زيبا و نسبتاً بديعي است كه بين انتهاي ساقه و پاية گنبد در دو رديف قرار دارد و مانند كمربند بدور بنا ميپيچد(شكل 13).
اول يك رديف سطوح گود بلافاصله در زير پاية گنبد.
دوم يك رديف فرورفتگيهاي مستطيل در بالاي كتيبه.
سوم يك رديف مقرنس سه قسمتي دربين دو رديف مذكور(43).
برج طغرل در ري-اين بنا كه در534 هجري ساخته شده يك از مقابر برجي شياردار است كه اضافه بر شيارهاي زيباي ساقه خود داراي يك قرنيز مركب و يك مقرنس بسيار زيبا ميباشد. قرنيز در انتهاي ساقه برج چون يك كمربند پهن بدور آن ميپيچد و مركب از يك نوار ظريف و يك جفت فرورفتگيهاي كوچك است كه در طرفين يك رديف طاقنماهاي ظريف قرار دارد.
مقرنس عبارت از چهار رديف است:
1-يك رديف ربع گنبدهاي داراي قوس شكسته درست در انتهاي هر شيار.
2-يك رديف ربع گنبدهاي داراي قوس شكسته درست در انتهاي هريك از دو سطح طرفين شيارها.
3-يك رديف ربع گنبدهاي داراي قوس شكسته در فاصله بين قوسهاي رديف دوم و در محاذات شيارها(شكل14).
ربع گنبدهاي سه رديف طوري قرار گرفته است كه دربالاي هر شيار چون يك صليب جلوه ميكند و اضافه بر آن در فاصله بين قوسهاي رديف دوم و پايه رديف بالا لجكها يا شبه مثلثها به چشم ميخورد(44).
گنبد كبود در مراغهاين بنا مورخ 593 هجري و ساقه آن منشوري است. در بالاي وجوه منشور دو دسته مقرنس زيبا وجود دارد:
رشته اول عبارت از يك عده طاقنما با قوس شكسته است كه هركدام در بالاي يك وجه منشور قرار دارد و شامل سه رديف است:
اول دو ربع گنبد در جنب دو پايه قوس و يك طاقنماي كوچك در بين آن دو.
دوم دو ربع گنبد در بالاي رديف اول.
سوم يك ربع گنبد در بالاي رديف دوم.
رشته دوم كه درست در پاية گنبد قرار دارد عبارت از يك عده طاقنماهاي كوچك و عدهاي سطوح مدور بالاي آنها است كه مجموعاً چون مقرنسهاي آويزان يا استالاكتيت به چشم ميخورد(45).
منارساربان-اين منار در اصفهان ساخته شده و منسوب به قرن ششم هجري است. اين بنا اضافه بر نقوش آجري و كتيبههاي زيباي خود داراي دو رشته مقرنس آجري دقيق و جالب توجه است(شكل 15).
رشته اول در بالاي كتيبه بزرگ منار قرار دارد مركب است از:
1-يك رديف جرز كه از پايين بريده و آويزان بنظر ميرسد و در طرفين طاقنماهايي كه بعضاً داراي قوس شكسته ميباشد قرار دارد.
2-يك رديف شبه مثلثهاي مقعر كه در بالاي طاقنماهاي مذكور قرار دارد و چون قوسهاي جناغي نوك تيز به نظر ميرسد. در بين جناحهاي اين قوسها مثلثهاي قائم الزاويه تشكيل شده كه هرجفت آن چون يك لچك به چشم ميخورد.
3-يك رديف شبه مثلثهاي مقعر ديگر كه قاعده آنها در روي لچكهاي فوق الذكر واقع است. در بين ساقهاي اين مثلثها نيز مثلثهاي قائم الزاويه ديگري تشكيل ميگردد كه هر جفت آن يك سه گوش القاء ميكند(46).
مسجد جامع اصفهان-اين مسجد يكي از بناهاي مفصل و مهم است كه تاريخ درازي دارد و مجموعهاي از عناصر و موضوعات مختلف معماري و تزييني ميباشد. مسجد جامع اصفهان در دورة سلجوقي داراي دوتالار مربع جنوبي و شمالي گرديد و عنصر مورد بحث ما يعني مقرنس در داخل همين دو تالار و عنصر مورد بحث ما يعني مقرنس درد اخل همين دو تالار قرار دارد. تالار جنوبي مشهور به گنبد نظام الملك مورخ حدود 480 و تالار شمالي مشهور به گنبد تاج الملك و مورخ هجري است.
مقرنسهاي هر دو تالار در واقع همان منطقه تغيير حالت مربع به دايره پايه گنبد است و بنابراين ما براي تعقيب تحول اين عنصر تزيني از خارج بناها به داخل توجه ميكنيم.
گنبد نظام الملك-پلان اين تالار مربع و به ضلع پلان اين تالار مربع و به ضلع 15 متر است و در طرف قبله به ديواري كه محراب را در بر ميگيرد محدود ميگردد و از بناهاي سه طرف ديگر خود بوسيلة ستونهاي- قوي كه خود از ستونهاي گرد و به هم چسبيده تشكيل ميشود مشخص است.
20-مقرنس داخل نيم گنبد سر در مسجد جامع اشترجاناصفهان مورخ 715 هجري.
سطحستونها و ديواري كه روي آنها قرار دارد تا ارتفاع ده متر از يك اندود ساده گچي ولي ضخيم پوشيده شده و سرستونهاي نازك ستونها با گچبري تزيين گرديده است. در بالاي قسمت اندود شده آجرهاي بنا هويدا است و هشت طاقنما با قوس شكسته كار چهار عدد آن رويگوشوارها و چهار عدد درروي ديوارها قرار دارد يك منشور كوتاه هشت ضلعي را تشكيل ميدهد. در بالاي اين هشت ضلعي يك منشور كوتاه شانزده ضلعي كه در نتجه ايجاد شانزده طاقنماي كوچك با قوس شكسته صورت گرته است قرار دارد و كتيبهحلقوي زير پايه گنبد مدور را تحمل ميكند. مجموع طاقنماهاي بزرگ و كوچك و لچكهايي كه بين جناحهاي قوسها را پر ميكند و در ضمن گرفتن ارتفاع در فضاي خالي داخل تالار جلو ميآيد خود يك مقرنس بزرگ مدور است ولي ما به معرفي قسمت مشخصتر يعني گوشوار آن ميپردازيم. من حيث المجموع گوشوارهاي اين تالار شبيه گوشوارهاي مقبره شاه اسماعيل ساماني است كه قبلاً بيان كرديم(47) ولي از آنها مفصلتر و مقرنس آن روشنتر است. هرگوشوار كه شامل يك مقرنس ميباشد(شكل 16) عبارت است از:
1-قوس آجري كه هريك از پايههاي آن در روي يك جرز قرار دارد و حدود گوشوار را مشخص ميكند.
2-قوس سه قسمتي ديگر در داخل قوس اول كه حدود مقرنس را مشخص ميكند.
3-دو طاقنما با قوسهاي سه قسمتي در طرفين گوشه بالاي دو ديوار.
4-دو طاقنما باقوسهاي سه قسمتي در طرفين دو طاق نماي مذكور.
5-دو ربع گنبد رويهم قرار گرفته در روي طاق نماهاي با قوس شكسته.
6-دوثمن گنبد در طرفين دو ربع گنبد مذكور و هريك در روي يك طاقنماي داراي قوس سه قسمتي.
با اين ترتيب مقرنس گوشوار داراي هشت واحد. در سه رديف عمودي، ميباشد(48).
گنبد تاج الملك-مقرنس گوشوارهاي اين تالار مربع عيناً مانند مقرنس گنبد نظام الملك است ولي هر چهار طاقنماي جنب گوشه داراي قوس شكسته است(49).
مقرنس در ساير تالارهاي زمان سلجوقي چون تالار مربع مسجد جامع اردستان، مسجد جامع گلپايگان، مدرسه حيدريه قزوين و غيره به كار رفته كه گاهي بسيار شبيه مقرنس گنبد نظام الملك است و گاهي داراي كم و بيش تفاوت ميباشد.
مقرنس گوشوارهاي تالار مسجد جامع اردستان عيناً مانند مقرنس گنبد تاج الملك است و تفاوت آن با مقرنس گنبد نظام الملك در قوس طاقنماهاي جنب گوشه است به اين معني كه هرچهار طاق نماي مربوط به مسجد اردستان داراي قوس شكسته است(50).
مقرنس گوشوارهاي تالار مربع مسجد جامع گلپايگان داراي واحدهاي بيشتر و رويهم رفته كاملتر از مقرنس گنبد-نظام الملك است. اين مقرنس داراي پنج رديف افقي و چهار رديف عمودي،من حيث المجموع به شكل مثلث، است(شكل 17):
21-سر در مقبره سلطان حيدر-خياو مورخ حدود 730 هجري كه يك مقرنس كاشي مثلثي را نشان ميدهد.
رديف اول عمودي داراي يك ربع گنبد در روي گوشه، دو طاقنما در طرفين ربع گنبد، دو ثمن گنبد در طرفين طاقنماها.
رديف دوم عمودي داراي دو ربع گنبد و دو ثمن گنبد.
رديف سوم عمودي داراي يك ربع گنبد و دو ثمن گنبد
رديف چهارم عمودي عبارت از يك ربع گنبد(51).
مقرنسهاي تالار مربع مدرسه حيدريه قزوين در طرفين گوشههاي آن قرار دارد به اين معني كه در بالاي طاقنماهاي احداث شده با شش واحد، افقي و عمودي، يك مقرنس زيبا، كه رديفي از آجر به شكل قوس پنج قمستي آن را محدود كرده، تعبيه گرديده است(شكل 18). داخل هر واحد را كه خود بصورت يك قوس شكسته است زينتي به شكل برگ سه قسمتي تزيين ميكند(52).
مقرنس در دورة مغول
مغولها گرمترين و سردترين ايام سال را بروش زندگي چادرنشيني به سر ميآوردند و پس از آنكه با تمركز قدرت مغول در آذربايجان ثروت و فرهنگ و تمدن كشور از خراسان به تبريز منتقل گرديد و مسافرين و جهانگردان و تجار از مغرب به سرزمينهاي تحت تسلط آنها روي آوردند. اين قوم خونخوار ديگر نميتوانست به عنوان چادرنشيني از اين سوي به آن سوي برود و طبعاً تحت تأثير محيط قرار گرفت و به تدريج در تماس با فرهنگ ايران اسلامي به طور عميق از آن متأثر شد و در نتيجه حيات معماري تجديد گرديد و سبك معماري سلجوقي تعقيب شد(53). معماري دوره مغول بطرف تحول رفت، به خطوط عمودي و ظرافت اشكال توجه شد ايوانها باريكتر و رفيعتر گرديد، ديوارها نازكتر و فشار صقفها بروي جرزها هدايت شد(54). مقرنس نيز رونق بيشتري پيدا كرد و با رديفهاي مفصلتر و مواد متنوعتر در محلهاي بيشتري بكار رفت و از چهار دسته آن (مقرنس جلو آمده، رويهم قرار گرفته، آويزان، لانه زنبوري) در خارج و داخل بناها استفاده گرديد.
مقرنسهاي جلو آمده و ساده تقريباً در كليه بناهاي دوره مغول اكثر در خارج و بعضاً در داخل مساجد، زيارتگاهها، برجها، منارهها و غيره به كار رفته و ميتوانيم در اين مورد مثالهاي ذيل را ذكر كنيم:
داخل مسجد عليشاه تبريز(55) و خارج مسجد اشتر خان اصفهان(56).
خارج مقبره اولجايتو در سلطانيه(57) و داخل امامزاده علي بن بجنورد(58).
خارج امامزاده ابراهيم(59) قم و داخل امازاده علي بن ابوالمعالي بن علي صافي(60) قم.
خارج ميل رادكان مشهد(61) و برج علاء الدين ورامين(62).
خارج منارههاي مسجد اشترخان(64) و منارههاي زيارتگاه تربت جام(64).
مقرنسهاي رويهم قرار گرفته به فراواني در داخل و بعضاً در خارج بناها بكار رفته مانند:
1-مقبره سلطان محمد اولجاتيو در سلطانيه مورخ 12-705 هجري-در گيلويي انتهاي ديوار خارجي اين بنا چند رديف مقرنس رويهم قرار گرفته وجود داشته065) ولي در مقرنس داخل آن كه منطقة تغيير حالت(مياني)(66) واقع است سه رديف مقرنس، اكثر مشتمل بر واحدهاي پنج ضلعي، به وضوح ديده ميشود(شكل 19). اين پنج ضلعيها يا با دقت زيادتر شش ضلعيها شبيه مثلثهايي است كه ساق آنهاي بالا در رأس آنهاي پايينقرار گرفته و زمينه بين قاعدة هرمثلث بالا و ساقهاي دو مثلث پايين چون يك مثلث سه پر به چشم ميخورد(67).
2-مسجد جامع اشترجان اصفهان-مقرنس داخل نيم گنبد سر در ورودي اين مسجد عبارت از پنج رديف سطوح مقعر پنج ضلعي (با دقت زيادتر شش ضلعي) و يك رديف شبه لوزي است(شكل 20). رويهم رفته واحدهاي مقرنس شبيه واحدهاي مقرنس داخل مقبره سلطانيه است ولي منظرة لانه زنبوري را نيز القاء ميكند(67) .
3-مسجد جامع فريومد سبزوار مورخ اوايل قرن هفتم هجري-در بالاي محراب اين مسجد يعني دو گوشوار و پيشاني ايوان جنوبي آن مقرنس زيباي رويهم قرار گرفتهاي با گچ در روي آجرها صورت گرفته است. سطوح مقعر پيشاني با وجودي كه نامساوي است مقرنس رويهم قرار گرفته را بخوبي القاء ميكند ولي سطوح واقع در گوشوار بيشتر آويزان و از نوع استالاكتيت است(68).
4-مقبره سيد ركن الدين يزد مورخ 725 هجري-در بالاي مشبك نماي شمالي اين مقبره مقرنسي با گچ مشتمل برچهار رديف پنج ضلعي و يك رديف شبه لوزي القاء گرديده كه طرز قرار گرفتن آنها شباهت زيادي به مقرنس داخل مقبره سلطانيه دارد(69).
5 و 6-گنبد غفاريه مراغه مورخ حدود 728 هجري و مقبره سلطان حيدرخياو (شكل 21) مورخ حدود 730 هجري-مقرنس اين دو بنا در سر در ورودي واقع و با كاشي صورت گرفته اس. مقرنس هر دو بنا يك مثلث متساوي الساقين را القاء ميكند و رديفهاي عمودي هريك پنج است و شباهت زيادي به مقرنس تالار مسجد جامع گلپايگان و مقرنسهاي طرفين گوشههاي تالار مربع مدرسه حيدريه قزوين دارد(70).
7-مسجد جامع پامنار كرمان مورخ 793 هجري-در سر در ورودي اين مسجد يك مقرنس زيباي كاشي شش رديفي وجود دارد كه از لحاظ قرار گرفتن سطوح مقعر شبيه مقرنس داخل مقبره سلطانيه است.(71).
مقرنسهاي آويزان در بناهاي دورة مغول كم نيست. البته اين نوع مقرنس را بطور قطع نميتوان از انواع ديگر تفكيك كرد زيرا هر چهار دسته مقرنس كم يا بيش در فضاي مجاور خود پيش رفته است ولي چند مثال كه بيشتر مفهوم با شكل استالاكتيت را تصديق ميكند ذيلاً معرفي ميشود.
اول مقرنس گچي سر در ورودي مقبره با يزدي در بسطام مورخ حدود 700 هجري(72).
دوم مقرنس گچي دهنه مقابل سر در ورودي هارونيه طوس مورخ اوايل قرن هشتم هجري(73).
سوم مقرنس كاشي سر در ورودي مسجد جامع ورامين مورخ 722 هجري كه وسيله تيرهايي كه از طاقآجري گوشار بيرون آمده نگهداري ميشود074).
چهارم مقرنس سر در ورودي مسجد جامع يزد مورخ 724 هجري(75).
پنجم مقرنس ايوان جنوبي مسجد جامع نطنز مورخ 704 هجري(76).
مقرنسهاي لانه زنبوري يا شبه آن در بعضي بناهاي دورة مغول بكار رفته ولي مثال روشن ما در اين مورد تقريباً منحصر به مقبره شيخ الصمد اصفهاني واقع در نطنز مورخ 707 هجري است. اين مقرنس در بالاي كتيبه گچبري شده مقبره و در روي هشت نقطه اصلي نيم ستونهاي زواياي آن قرار گرفته و به استثناي هشت پنجره تقريباً تمام سطح داخلي گنبد را پر كرده است. طرز قرار گرفتن سطوح مقعر نامنظم است ولي رويهم رفته بالوزيها وشش ضلعيهاي خود يك طرح لانه زنبوري را به خوبي القاء ميكند(77). مقرنس نيم گنبد سر در ورودي مسجد جامع اشتر خان نيز بطوريكه قبلاً اشاره شد ميتواند يك طرح لانه زنبوري را القاء كند(78).
اضافه بر چهار دسته مقرنسهاي مذكورنمونههاي جالب توجهي كه در خور مطالعه جداگانه است وجود دارد و دليل تنوع اين عنصر تزييني در دورة مغول ميباشد.
1-محراب مسجد جامع اردبيل مورخ قرن هشتم هجري-اين محراب عبارت از طاقنمايي است كه در بين سه نوار، يك پهن در بين و دوباريك، به شكل يك قاب قرار دارد و قوس آن در محل كليد اندكي شكسته بنظر ميرسد. در بالاي اين قوس يك باند مستطيل ودر بالاي آن يك تزيين مثلثي به چشم ميخورد كه مقرنس گچي مورد نظر ما در طرفين بالاي آن مثلث وجود دارد.
واحدهاي مقرنس عبارت از سطوح مقعر و شبه بعضي واحدهايي است كه تاكنون از آنها صحبت كردهايم ولي طرز قرار گرفتن اين واحدها متفاوت است به اين معني كه يك رديف عمودي در راست و رديف ديگر در سمت چپ شكاف مثلثي واقع است و تا چهار دفعه يكي روي ديگري قرار ميگيرد و در رديف پنجم، يعني روي شكل مثلث سطح مقعر، نصف يك گنبد بيضوي را كه با سه رديف عمودي مقرنس مزين شده است نشان ميدهد(79). شبيه اين مقرنس را از لحاظ شكل كلي در سر در ورودي تالار مربع مسجد ورامين مورخ 723 هجري نيز ميبينيم(80).
2-مسجد جامع اشترخان اصفهان مورخ 715 هجري-در اين مسجد، اضافه بر مقرنس كه قبلاً معرفي كرديم. دو نوع مقرنس به جالب توجه ديگر نيز وجود دارد:
اول مقرنس ايوان جلو تالار مربع مسجد. در ته اين ايوان سه درگاه ديده ميشود: يك عريض و رفيع در وسط و دو كم عرض و كم ارتفاع در طرفين. در بالاي اين سه درگاه،-هم سطح با كليد قوس شكسته رفيع، سطح مقرنس مثلثي وجود دارد: يك كم عمق درست در روي قوس درگاه رفيع و در دو عميق در روي دو گوشه. و بين ساقهاي خميده اين مثلثها با سطوح مقعر لوزي و بين اضلاع اين لوزيها با مثلثهاي مقعر كه قاعدة آنها در بالا است پر شده است. مجموع مثلثهاي پايين و بالا و لوزهاي بين آنها يك مقرنس نسبتاً ساده در زير نيم گنبد ايوان بوجود آورده است(81).
22-محراب ايوان جنوبي مسجد جامع گناباد-مورخ 609 هجري كه دو رديف مقرنس ظريف را نشان ميدهد.
دوم مقرنس زير گنبد تالار مربع مسجد. در فاصله بين جناحهاي دو قوس و دايره زير گنبد مدور و به عبارت ديگر گوشوارهاي لچكي يك مقرنس مثلثي مستقل با لوزيهاي مقعر القاء گرديده است(82).
مقبره شيخ يوسف سروستاني در سروتان مورخ 714 هجري-ورودي اين مقبره با يك قاب تزيين مستطيل مشخص است و مقرنس مورد نظر ما در بالاي اين قاب به چشم ميخورد. اين مقرنس ساده عبارت از دو رديف سطوح مقعر است كه در طرفين رديف بالا جرزهايي كه ته آنها بريده به نظر مي‹سد قرار دارد. اين مقرنس از طرفي شباهت به مقرنس داخل محراب ايوان جنوبي مسجد جامع گناباد(شكل 22) مورخ 609 هجري(83) و از طرف ديگر شباهت زياد به مقرنس بالاي سطح خارجي كعبه زردشت مربوط به دوره هخامنشي، كه قبلاً دربارة آن صحبت كرديم(84) دارد.
اول مطالعه هر دسته در كليه بناها و دورهها بطور جداگانه.
دوم مطالعه هر چهار دسته در هريك از دورهها چون قرون اوليه، دوره سلجوقي، دوره مغول و غيره. ولي چون دسته اول تقريباًدر همه بناها بكار رفته و گاهي در يك مقرنس دو جنبه القاء شده(واحدهاي مقرنس هم رويهم قرار گرفته و هم آويزان بنظر ميرسد) و از طرف ديگر دسته چهارم يعني مقرنسهاي لانه زنبوري مورد استعمال كمتري داشته است انتخاب راه دوم اولي بنظر ميرسد.
مقرنس در چهار قرن اول هجري
در اين دوره بطور پراكنده در بناهاي موجود قرنيز و مقرنسهايي به چشم ميخورد كه ميتوان آنها را پيشاهنگ اين عنصر تزييني در بناهاي اسلامي دانست.
مقبره شاه اسماعيل ساماني-اين مقبره كه در اواخر قرن سوم هجري در بخارا ساخته شده اضافه بر عناصر تزييني جالب توجه ديگر چون سطح آجري و پيچها(34) و غيره داراي قرنيزهاي ساده و مقرنس ميباشد. قرنيز ساده در انتهاي ديوارهاي بنا، در بالا و پايين يك رديف طاقنما، وجود دارد(35) و مقرنس در گوشوارهاي زير گنبد مقبره است.
اين مقرنس در نگاه اول آن طوريكه بايد جلوه نميكند ولي با اندك دقت متوجه ميشويم كه هرگوشوار مركب است از:
1-قوس آجري كه حدود آن را مشخص ميكند.
2-سطح مزين به آجرهاي جفت و جور شده كه مشبك به نظر ميرسد و بين قوس مذكور و قسمت مركزي گوشار قرار دارد.
3-قسمت مركزي گوشوار كه خود عبارت از يك باند عمودي واقع در روي گوشه تالار مقبره و دو سطح مقعر مثلثي طرفين آن است.
اشتنباط مقرنس هم از سطح آجري مشبك و هم از سطوح مقعر طرفين باند عمودي بروشني ميسر است وبعداً خواهيم ديد كه در دورة سلجوقي چگونه مقرنس، با تبديل باند عمودي بسطوح مقعر و تكرار اين سطوح ، در راه تحول خود ميباشد.
گنبد قابوس-اين مقبره متعلق به شمس المعالي قابوس بن وشمگير آل زيار(366-403 ه.ق) است و از استوارترين بناهاي اسلامي است. اين مقبره اضافه برشيارهاي زيباي ساقه و مخروط گنبد داراي قرنيز و مقرنس نيز ميباشد. قرنيز مدور-ساده بين ساقه و مخروط گنبد قرار دارد و مقرنس در داخل بنا واقع است.
اين مقرنس نسبتاً ساده و در عين حال زيبا در سر در داخلي گنبد و درون طاق هلالي به چشم ميخورد و از اولين نمونههاي مقرنس سازي در بناهاي اسلامي محسوب ميگردد(36).
مسجد جامع نائين-اين مسجد كه به اوايل قرن چهارم هجري منسوب است درجه اول از لحاظ گچبريهاي دقيق و ظريف و ترسيمات هندسي و گياهي خطوط كوفي گلدار مشهور است ولي در بعضي قسمتهاي سقف نوعي مقرنس با گچ القاء شده است.
در روي گوشههاي گنبد بالاي محراب نوعي مقرنس رويهم قرار گرفته گچي به چشم ميخورد به اين معني كه درست در روي- گوشه جرز كوچكي تعبيه و در طرفين آن دو سطح گود بوجود آمده است و آنگاه درروي اين دو سطح دو سطح ديگر و در روي دو سطح دوم يك پنج ضلعي (بطوريكه اگر آن را به يك مثلث و يك مستطيل تقسيم كنيم رأس مثلث در فصل مشترك دو سطح دوم قرار ميگيرد) القاء شده است.(37).
18-داخل تالار مربع مدرسه حيدريه قزوين مربوط به دوره سلجوقي كه مقرنس زيباي شش واحدي را نشان ميدهد.
17-قسمتي از سقف تالار مربع مسجد جامع گلپايگان . مربوط به دوره سلجوقي. در پايين يك گوشواره كه با مقرنس مزين شده است ديده ميشود.
اين مقرنس كه با سطوح و نوارهاي منكسر گچي القاء شده ميبايد مربوط به تاريخ تزيينات گچي بالاي محراب باشد زيرا نوار مزين به نقوش مرواريد در روي ستونهاي نزديك محراب نيز ديده ميشود.
مقرنس ديگر در سقفي ديگر به چشم ميخورد(شكل 11) در اين جا سه رديف مقرنس وجود دارد:
1-جرزهاي كم برجسته كه قسمت بالاي شبيه قيف است و در بين آنها طاقنماهايي با قوس جناغي القاء شده است.
2-جرزهاي نازك و كم برجسته كه قسمت بالاي آن شبيه قيف است و در بين آنها طاقنماهاي كوتاهي با قوس جناغي القاء شده است.
3-لوزيهايي كه رأس پايين آنها در وسط قيفها قرار گرفته است(38).
مقرنس در دو قرن پنجم و ششم
اين دو قرن مقارن دورة سلجوقي و از ادوار درخشان هنر معماري است. در دورة سلجوقي اين هنر در مرحلة تحول شديد است و از صورت كلي كه در ممالك مختلف و نواحي اشغالي عرب بروز كرده بود بسوي عوامل و عناصر ساساني از جمله تالارهاي مربع بزرگ رفت(39) و چون سقف اين نوع تالارها به كمك گوشوار ساخته ميشد زمينه مناسبي براي توسعه مقرنس فراهم شد. اضافه بر مقرنسهاي كه در گوشوار بنا تعبيه ميگرديد خارج آنها نيز با اين عنصر تزييني مزين گرديد. ما سعي ميكنيم با ذكر مثالهاي ذيل اين موضوع را بيان كنيم.
برج لاجيم-اين برج در سواد كوه واقع و در عداد بناهاي دورة آل زيار(316-470 ه) بشمار است. اين برج كه بنام مقبره امازاده عبدالله شهرت دارد در داخل از يك سقف مدور و در خارج از يك گنبد مخروطي ساده و ظريف پوشيده شده است. اين برج مدور از آجر ساخته شده و مقرنس مورد نظر ما از جمله تزييناتي است كه در پاية گنبد مخروطي آن چون يك كمربند قرار دارد. اين تزيينات عبارت است از:
1-يك كتيبه كوفي در بالاي ساقة برج و بين دو قرنيز ظريف.
2-يك كتيبه پهلوي در بالاي كتيبه اول و بين دو قرنيز ظريف.
3-يك رديف مقرنس كه از جرزهاي ظريف آجري و قوسهاي زيباي سه قسمتي به صورت طاق نما القاء گرديده و خود-
در بين دو قرنيز نيز ظريف قرار گرفته است(40).
19-منطقه تعبير حالت(مياني) داخل گنبد مقبره سلطان محمد اولجايتو در سلطانيه مورخ 713-705 هجري كه سه رديف مقرنس رويهم قرار گرفته را نشان ميدهد.
اضافه بر مقرنس پاية گنبد در بالاي مدخل برج سه قوس رويهم و محيط يكي بر ديگري به چشم ميخورد و در بين دو جناح قوس داخلي يك مقرنس ظريف و زيبا ديده ميشود. واحدهاي مقرنس شبيه مثلثهاي مقعري است كه در كنار هم و رويهم قرار گرفته است به نحوي كه رأس مثلثها در بالا است و ساقهاي آنهاي بالا بر رأس آنهاي پايين واقع گرديده است(41). شكل مجموع واحدهاي مقرنس كه عبارت از سه رديف عمودي و در رديف پايين شامل پنج عدد است چون يك مثلث به چشم ميخورد.
برج رزكت-اين برج كه فاصله زيادي با برج لاجيم ندارد از بناهاي قرن پنجم هجري به شمار است و ساقه آن استوانه و گنبدش تقريباً مخروطي است. اين برج نيز از آجر ساخته شده و مقرنس مورد نظر ما از جمله تزييناتي است كه در پاية گنبد چون يك كمربند به اين ترتيب قرار دارد:
1-يك كتيبه كوفي گچي در انتهاي ساقه.
2-يك نوار كم عرض ظريف شامل نقوش بسيار ظريف در بالاي كتيبه مذكور
3-يك رديف مقرنس آجري كه از قطعات آجر جلو متناوب برجسته و گود به چشم ميخورد. آجرهاي مثلثهاي برجسته از پايين و به بالا يعني از رأسش در جهت قاعده جلو ميآيد و عريض ميشود و چون كنگرههاي آويزان به نظر ميرسد.
4-يك رديف مقرنس آجري ديگر واقع در بالاي مقرنس اول و بين دو قرنيز ظريف(شكل 12). اين مقرنس رويهم رفته شبيه مقرنس اول است با اين تفاوت كه داخل مثلثهاي برجسته خالي مانده است(42).
گنبد علي در ابرقو-اين يك مقبره برجي هشت ضلعي و داراي گنبد است كه كلاً با سنگ ساخته شده و تاريخ (ثمان و اربعين و اربع مائه) در كتيبه بالاي ساقه به چشم ميخورد.
اين بنا داراي مقرنس زيبا و نسبتاً بديعي است كه بين انتهاي ساقه و پاية گنبد در دو رديف قرار دارد و مانند كمربند بدور بنا ميپيچد(شكل 13).
اول يك رديف سطوح گود بلافاصله در زير پاية گنبد.
دوم يك رديف فرورفتگيهاي مستطيل در بالاي كتيبه.
سوم يك رديف مقرنس سه قسمتي دربين دو رديف مذكور(43).
برج طغرل در ري-اين بنا كه در534 هجري ساخته شده يك از مقابر برجي شياردار است كه اضافه بر شيارهاي زيباي ساقه خود داراي يك قرنيز مركب و يك مقرنس بسيار زيبا ميباشد. قرنيز در انتهاي ساقه برج چون يك كمربند پهن بدور آن ميپيچد و مركب از يك نوار ظريف و يك جفت فرورفتگيهاي كوچك است كه در طرفين يك رديف طاقنماهاي ظريف قرار دارد.
مقرنس عبارت از چهار رديف است:
1-يك رديف ربع گنبدهاي داراي قوس شكسته درست در انتهاي هر شيار.
2-يك رديف ربع گنبدهاي داراي قوس شكسته درست در انتهاي هريك از دو سطح طرفين شيارها.
3-يك رديف ربع گنبدهاي داراي قوس شكسته در فاصله بين قوسهاي رديف دوم و در محاذات شيارها(شكل14).
ربع گنبدهاي سه رديف طوري قرار گرفته است كه دربالاي هر شيار چون يك صليب جلوه ميكند و اضافه بر آن در فاصله بين قوسهاي رديف دوم و پايه رديف بالا لجكها يا شبه مثلثها به چشم ميخورد(44).
گنبد كبود در مراغهاين بنا مورخ 593 هجري و ساقه آن منشوري است. در بالاي وجوه منشور دو دسته مقرنس زيبا وجود دارد:
رشته اول عبارت از يك عده طاقنما با قوس شكسته است كه هركدام در بالاي يك وجه منشور قرار دارد و شامل سه رديف است:
اول دو ربع گنبد در جنب دو پايه قوس و يك طاقنماي كوچك در بين آن دو.
دوم دو ربع گنبد در بالاي رديف اول.
سوم يك ربع گنبد در بالاي رديف دوم.
رشته دوم كه درست در پاية گنبد قرار دارد عبارت از يك عده طاقنماهاي كوچك و عدهاي سطوح مدور بالاي آنها است كه مجموعاً چون مقرنسهاي آويزان يا استالاكتيت به چشم ميخورد(45).
منارساربان-اين منار در اصفهان ساخته شده و منسوب به قرن ششم هجري است. اين بنا اضافه بر نقوش آجري و كتيبههاي زيباي خود داراي دو رشته مقرنس آجري دقيق و جالب توجه است(شكل 15).
رشته اول در بالاي كتيبه بزرگ منار قرار دارد مركب است از:
1-يك رديف جرز كه از پايين بريده و آويزان بنظر ميرسد و در طرفين طاقنماهايي كه بعضاً داراي قوس شكسته ميباشد قرار دارد.
2-يك رديف شبه مثلثهاي مقعر كه در بالاي طاقنماهاي مذكور قرار دارد و چون قوسهاي جناغي نوك تيز به نظر ميرسد. در بين جناحهاي اين قوسها مثلثهاي قائم الزاويه تشكيل شده كه هرجفت آن چون يك لچك به چشم ميخورد.
3-يك رديف شبه مثلثهاي مقعر ديگر كه قاعده آنها در روي لچكهاي فوق الذكر واقع است. در بين ساقهاي اين مثلثها نيز مثلثهاي قائم الزاويه ديگري تشكيل ميگردد كه هر جفت آن يك سه گوش القاء ميكند(46).
مسجد جامع اصفهان-اين مسجد يكي از بناهاي مفصل و مهم است كه تاريخ درازي دارد و مجموعهاي از عناصر و موضوعات مختلف معماري و تزييني ميباشد. مسجد جامع اصفهان در دورة سلجوقي داراي دوتالار مربع جنوبي و شمالي گرديد و عنصر مورد بحث ما يعني مقرنس در داخل همين دو تالار و عنصر مورد بحث ما يعني مقرنس درد اخل همين دو تالار قرار دارد. تالار جنوبي مشهور به گنبد نظام الملك مورخ حدود 480 و تالار شمالي مشهور به گنبد تاج الملك و مورخ هجري است.
مقرنسهاي هر دو تالار در واقع همان منطقه تغيير حالت مربع به دايره پايه گنبد است و بنابراين ما براي تعقيب تحول اين عنصر تزيني از خارج بناها به داخل توجه ميكنيم.
گنبد نظام الملك-پلان اين تالار مربع و به ضلع پلان اين تالار مربع و به ضلع 15 متر است و در طرف قبله به ديواري كه محراب را در بر ميگيرد محدود ميگردد و از بناهاي سه طرف ديگر خود بوسيلة ستونهاي- قوي كه خود از ستونهاي گرد و به هم چسبيده تشكيل ميشود مشخص است.
20-مقرنس داخل نيم گنبد سر در مسجد جامع اشترجاناصفهان مورخ 715 هجري.
سطحستونها و ديواري كه روي آنها قرار دارد تا ارتفاع ده متر از يك اندود ساده گچي ولي ضخيم پوشيده شده و سرستونهاي نازك ستونها با گچبري تزيين گرديده است. در بالاي قسمت اندود شده آجرهاي بنا هويدا است و هشت طاقنما با قوس شكسته كار چهار عدد آن رويگوشوارها و چهار عدد درروي ديوارها قرار دارد يك منشور كوتاه هشت ضلعي را تشكيل ميدهد. در بالاي اين هشت ضلعي يك منشور كوتاه شانزده ضلعي كه در نتجه ايجاد شانزده طاقنماي كوچك با قوس شكسته صورت گرته است قرار دارد و كتيبهحلقوي زير پايه گنبد مدور را تحمل ميكند. مجموع طاقنماهاي بزرگ و كوچك و لچكهايي كه بين جناحهاي قوسها را پر ميكند و در ضمن گرفتن ارتفاع در فضاي خالي داخل تالار جلو ميآيد خود يك مقرنس بزرگ مدور است ولي ما به معرفي قسمت مشخصتر يعني گوشوار آن ميپردازيم. من حيث المجموع گوشوارهاي اين تالار شبيه گوشوارهاي مقبره شاه اسماعيل ساماني است كه قبلاً بيان كرديم(47) ولي از آنها مفصلتر و مقرنس آن روشنتر است. هرگوشوار كه شامل يك مقرنس ميباشد(شكل 16) عبارت است از:
1-قوس آجري كه هريك از پايههاي آن در روي يك جرز قرار دارد و حدود گوشوار را مشخص ميكند.
2-قوس سه قسمتي ديگر در داخل قوس اول كه حدود مقرنس را مشخص ميكند.
3-دو طاقنما با قوسهاي سه قسمتي در طرفين گوشه بالاي دو ديوار.
4-دو طاقنما باقوسهاي سه قسمتي در طرفين دو طاق نماي مذكور.
5-دو ربع گنبد رويهم قرار گرفته در روي طاق نماهاي با قوس شكسته.
6-دوثمن گنبد در طرفين دو ربع گنبد مذكور و هريك در روي يك طاقنماي داراي قوس سه قسمتي.
با اين ترتيب مقرنس گوشوار داراي هشت واحد. در سه رديف عمودي، ميباشد(48).
گنبد تاج الملك-مقرنس گوشوارهاي اين تالار مربع عيناً مانند مقرنس گنبد نظام الملك است ولي هر چهار طاقنماي جنب گوشه داراي قوس شكسته است(49).
مقرنس در ساير تالارهاي زمان سلجوقي چون تالار مربع مسجد جامع اردستان، مسجد جامع گلپايگان، مدرسه حيدريه قزوين و غيره به كار رفته كه گاهي بسيار شبيه مقرنس گنبد نظام الملك است و گاهي داراي كم و بيش تفاوت ميباشد.
مقرنس گوشوارهاي تالار مسجد جامع اردستان عيناً مانند مقرنس گنبد تاج الملك است و تفاوت آن با مقرنس گنبد نظام الملك در قوس طاقنماهاي جنب گوشه است به اين معني كه هرچهار طاق نماي مربوط به مسجد اردستان داراي قوس شكسته است(50).
مقرنس گوشوارهاي تالار مربع مسجد جامع گلپايگان داراي واحدهاي بيشتر و رويهم رفته كاملتر از مقرنس گنبد-نظام الملك است. اين مقرنس داراي پنج رديف افقي و چهار رديف عمودي،من حيث المجموع به شكل مثلث، است(شكل 17):
21-سر در مقبره سلطان حيدر-خياو مورخ حدود 730 هجري كه يك مقرنس كاشي مثلثي را نشان ميدهد.
رديف اول عمودي داراي يك ربع گنبد در روي گوشه، دو طاقنما در طرفين ربع گنبد، دو ثمن گنبد در طرفين طاقنماها.
رديف دوم عمودي داراي دو ربع گنبد و دو ثمن گنبد.
رديف سوم عمودي داراي يك ربع گنبد و دو ثمن گنبد
رديف چهارم عمودي عبارت از يك ربع گنبد(51).
مقرنسهاي تالار مربع مدرسه حيدريه قزوين در طرفين گوشههاي آن قرار دارد به اين معني كه در بالاي طاقنماهاي احداث شده با شش واحد، افقي و عمودي، يك مقرنس زيبا، كه رديفي از آجر به شكل قوس پنج قمستي آن را محدود كرده، تعبيه گرديده است(شكل 18). داخل هر واحد را كه خود بصورت يك قوس شكسته است زينتي به شكل برگ سه قسمتي تزيين ميكند(52).
مقرنس در دورة مغول
مغولها گرمترين و سردترين ايام سال را بروش زندگي چادرنشيني به سر ميآوردند و پس از آنكه با تمركز قدرت مغول در آذربايجان ثروت و فرهنگ و تمدن كشور از خراسان به تبريز منتقل گرديد و مسافرين و جهانگردان و تجار از مغرب به سرزمينهاي تحت تسلط آنها روي آوردند. اين قوم خونخوار ديگر نميتوانست به عنوان چادرنشيني از اين سوي به آن سوي برود و طبعاً تحت تأثير محيط قرار گرفت و به تدريج در تماس با فرهنگ ايران اسلامي به طور عميق از آن متأثر شد و در نتيجه حيات معماري تجديد گرديد و سبك معماري سلجوقي تعقيب شد(53). معماري دوره مغول بطرف تحول رفت، به خطوط عمودي و ظرافت اشكال توجه شد ايوانها باريكتر و رفيعتر گرديد، ديوارها نازكتر و فشار صقفها بروي جرزها هدايت شد(54). مقرنس نيز رونق بيشتري پيدا كرد و با رديفهاي مفصلتر و مواد متنوعتر در محلهاي بيشتري بكار رفت و از چهار دسته آن (مقرنس جلو آمده، رويهم قرار گرفته، آويزان، لانه زنبوري) در خارج و داخل بناها استفاده گرديد.
مقرنسهاي جلو آمده و ساده تقريباً در كليه بناهاي دوره مغول اكثر در خارج و بعضاً در داخل مساجد، زيارتگاهها، برجها، منارهها و غيره به كار رفته و ميتوانيم در اين مورد مثالهاي ذيل را ذكر كنيم:
داخل مسجد عليشاه تبريز(55) و خارج مسجد اشتر خان اصفهان(56).
خارج مقبره اولجايتو در سلطانيه(57) و داخل امامزاده علي بن بجنورد(58).
خارج امامزاده ابراهيم(59) قم و داخل امازاده علي بن ابوالمعالي بن علي صافي(60) قم.
خارج ميل رادكان مشهد(61) و برج علاء الدين ورامين(62).
خارج منارههاي مسجد اشترخان(64) و منارههاي زيارتگاه تربت جام(64).
مقرنسهاي رويهم قرار گرفته به فراواني در داخل و بعضاً در خارج بناها بكار رفته مانند:
1-مقبره سلطان محمد اولجاتيو در سلطانيه مورخ 12-705 هجري-در گيلويي انتهاي ديوار خارجي اين بنا چند رديف مقرنس رويهم قرار گرفته وجود داشته065) ولي در مقرنس داخل آن كه منطقة تغيير حالت(مياني)(66) واقع است سه رديف مقرنس، اكثر مشتمل بر واحدهاي پنج ضلعي، به وضوح ديده ميشود(شكل 19). اين پنج ضلعيها يا با دقت زيادتر شش ضلعيها شبيه مثلثهايي است كه ساق آنهاي بالا در رأس آنهاي پايينقرار گرفته و زمينه بين قاعدة هرمثلث بالا و ساقهاي دو مثلث پايين چون يك مثلث سه پر به چشم ميخورد(67).
2-مسجد جامع اشترجان اصفهان-مقرنس داخل نيم گنبد سر در ورودي اين مسجد عبارت از پنج رديف سطوح مقعر پنج ضلعي (با دقت زيادتر شش ضلعي) و يك رديف شبه لوزي است(شكل 20). رويهم رفته واحدهاي مقرنس شبيه واحدهاي مقرنس داخل مقبره سلطانيه است ولي منظرة لانه زنبوري را نيز القاء ميكند(67) .
3-مسجد جامع فريومد سبزوار مورخ اوايل قرن هفتم هجري-در بالاي محراب اين مسجد يعني دو گوشوار و پيشاني ايوان جنوبي آن مقرنس زيباي رويهم قرار گرفتهاي با گچ در روي آجرها صورت گرفته است. سطوح مقعر پيشاني با وجودي كه نامساوي است مقرنس رويهم قرار گرفته را بخوبي القاء ميكند ولي سطوح واقع در گوشوار بيشتر آويزان و از نوع استالاكتيت است(68).
4-مقبره سيد ركن الدين يزد مورخ 725 هجري-در بالاي مشبك نماي شمالي اين مقبره مقرنسي با گچ مشتمل برچهار رديف پنج ضلعي و يك رديف شبه لوزي القاء گرديده كه طرز قرار گرفتن آنها شباهت زيادي به مقرنس داخل مقبره سلطانيه دارد(69).
5 و 6-گنبد غفاريه مراغه مورخ حدود 728 هجري و مقبره سلطان حيدرخياو (شكل 21) مورخ حدود 730 هجري-مقرنس اين دو بنا در سر در ورودي واقع و با كاشي صورت گرفته اس. مقرنس هر دو بنا يك مثلث متساوي الساقين را القاء ميكند و رديفهاي عمودي هريك پنج است و شباهت زيادي به مقرنس تالار مسجد جامع گلپايگان و مقرنسهاي طرفين گوشههاي تالار مربع مدرسه حيدريه قزوين دارد(70).
7-مسجد جامع پامنار كرمان مورخ 793 هجري-در سر در ورودي اين مسجد يك مقرنس زيباي كاشي شش رديفي وجود دارد كه از لحاظ قرار گرفتن سطوح مقعر شبيه مقرنس داخل مقبره سلطانيه است.(71).
مقرنسهاي آويزان در بناهاي دورة مغول كم نيست. البته اين نوع مقرنس را بطور قطع نميتوان از انواع ديگر تفكيك كرد زيرا هر چهار دسته مقرنس كم يا بيش در فضاي مجاور خود پيش رفته است ولي چند مثال كه بيشتر مفهوم با شكل استالاكتيت را تصديق ميكند ذيلاً معرفي ميشود.
اول مقرنس گچي سر در ورودي مقبره با يزدي در بسطام مورخ حدود 700 هجري(72).
دوم مقرنس گچي دهنه مقابل سر در ورودي هارونيه طوس مورخ اوايل قرن هشتم هجري(73).
سوم مقرنس كاشي سر در ورودي مسجد جامع ورامين مورخ 722 هجري كه وسيله تيرهايي كه از طاقآجري گوشار بيرون آمده نگهداري ميشود074).
چهارم مقرنس سر در ورودي مسجد جامع يزد مورخ 724 هجري(75).
پنجم مقرنس ايوان جنوبي مسجد جامع نطنز مورخ 704 هجري(76).
مقرنسهاي لانه زنبوري يا شبه آن در بعضي بناهاي دورة مغول بكار رفته ولي مثال روشن ما در اين مورد تقريباً منحصر به مقبره شيخ الصمد اصفهاني واقع در نطنز مورخ 707 هجري است. اين مقرنس در بالاي كتيبه گچبري شده مقبره و در روي هشت نقطه اصلي نيم ستونهاي زواياي آن قرار گرفته و به استثناي هشت پنجره تقريباً تمام سطح داخلي گنبد را پر كرده است. طرز قرار گرفتن سطوح مقعر نامنظم است ولي رويهم رفته بالوزيها وشش ضلعيهاي خود يك طرح لانه زنبوري را به خوبي القاء ميكند(77). مقرنس نيم گنبد سر در ورودي مسجد جامع اشتر خان نيز بطوريكه قبلاً اشاره شد ميتواند يك طرح لانه زنبوري را القاء كند(78).
اضافه بر چهار دسته مقرنسهاي مذكورنمونههاي جالب توجهي كه در خور مطالعه جداگانه است وجود دارد و دليل تنوع اين عنصر تزييني در دورة مغول ميباشد.
1-محراب مسجد جامع اردبيل مورخ قرن هشتم هجري-اين محراب عبارت از طاقنمايي است كه در بين سه نوار، يك پهن در بين و دوباريك، به شكل يك قاب قرار دارد و قوس آن در محل كليد اندكي شكسته بنظر ميرسد. در بالاي اين قوس يك باند مستطيل ودر بالاي آن يك تزيين مثلثي به چشم ميخورد كه مقرنس گچي مورد نظر ما در طرفين بالاي آن مثلث وجود دارد.
واحدهاي مقرنس عبارت از سطوح مقعر و شبه بعضي واحدهايي است كه تاكنون از آنها صحبت كردهايم ولي طرز قرار گرفتن اين واحدها متفاوت است به اين معني كه يك رديف عمودي در راست و رديف ديگر در سمت چپ شكاف مثلثي واقع است و تا چهار دفعه يكي روي ديگري قرار ميگيرد و در رديف پنجم، يعني روي شكل مثلث سطح مقعر، نصف يك گنبد بيضوي را كه با سه رديف عمودي مقرنس مزين شده است نشان ميدهد(79). شبيه اين مقرنس را از لحاظ شكل كلي در سر در ورودي تالار مربع مسجد ورامين مورخ 723 هجري نيز ميبينيم(80).
2-مسجد جامع اشترخان اصفهان مورخ 715 هجري-در اين مسجد، اضافه بر مقرنس كه قبلاً معرفي كرديم. دو نوع مقرنس به جالب توجه ديگر نيز وجود دارد:
اول مقرنس ايوان جلو تالار مربع مسجد. در ته اين ايوان سه درگاه ديده ميشود: يك عريض و رفيع در وسط و دو كم عرض و كم ارتفاع در طرفين. در بالاي اين سه درگاه،-هم سطح با كليد قوس شكسته رفيع، سطح مقرنس مثلثي وجود دارد: يك كم عمق درست در روي قوس درگاه رفيع و در دو عميق در روي دو گوشه. و بين ساقهاي خميده اين مثلثها با سطوح مقعر لوزي و بين اضلاع اين لوزيها با مثلثهاي مقعر كه قاعدة آنها در بالا است پر شده است. مجموع مثلثهاي پايين و بالا و لوزهاي بين آنها يك مقرنس نسبتاً ساده در زير نيم گنبد ايوان بوجود آورده است(81).
22-محراب ايوان جنوبي مسجد جامع گناباد-مورخ 609 هجري كه دو رديف مقرنس ظريف را نشان ميدهد.
دوم مقرنس زير گنبد تالار مربع مسجد. در فاصله بين جناحهاي دو قوس و دايره زير گنبد مدور و به عبارت ديگر گوشوارهاي لچكي يك مقرنس مثلثي مستقل با لوزيهاي مقعر القاء گرديده است(82).
مقبره شيخ يوسف سروستاني در سروتان مورخ 714 هجري-ورودي اين مقبره با يك قاب تزيين مستطيل مشخص است و مقرنس مورد نظر ما در بالاي اين قاب به چشم ميخورد. اين مقرنس ساده عبارت از دو رديف سطوح مقعر است كه در طرفين رديف بالا جرزهايي كه ته آنها بريده به نظر مي‹سد قرار دارد. اين مقرنس از طرفي شباهت به مقرنس داخل محراب ايوان جنوبي مسجد جامع گناباد(شكل 22) مورخ 609 هجري(83) و از طرف ديگر شباهت زياد به مقرنس بالاي سطح خارجي كعبه زردشت مربوط به دوره هخامنشي، كه قبلاً دربارة آن صحبت كرديم(84) دارد.