ارزش يك تصوير: آموزش دين و فيلم
نوشته:اس. ام. ماكاروشكا
ترجمه: قاسم فهيمي
من به اين ضربالمثل قديمي كه ميگويد «تصوير ارزش هزار لغت را دارد»، اعتقاد دارم. بِرگِر نيز ادعا ميكند «ديدن مقدم بر كلام است» هميشه تصوير و مخصوصاً نوع متحرك آن مرا مجذوب خود كرده است. ازآنجاييكه معتقدم فرهنگ ما بسيار ديداري و بصري است، براي بيشتر از يك دهه در بين مطالعات معمول در طي دوره آموزشي خود بررسي فيلمها را مورد توجه قرار دادم. به اميد اينكه، دانشجويان همانطور كه فيلمهاي تجربي، آنها را به بررسي انتقادي فراميخوانند، به بررسي فيلمهاي مذهبي و ديني نيز گرايش پيدا كنند.
دانشجويان، به سه روش با فيلمها برخورد ميكنند: يا فيلم را براي سرگرمي تماشا ميكنند يا اينكه باور ندارند فيلمهاي ديني بتوانند به فهم ديني آنان كمك كنند و يا اينكه تفكر نقادانه خود را كم به كار ميبرند. به خاطر همين موارد، سعي نمودهام وضعيت را براي اهتمام به فيلم در رشتههاي ديني دانشگاهي ايجاد كنم. در اين دوره آموزشي، خود دانشجويان برآنند تا موردي را براي اهميت فيلم و تأثيري كه ممكن است داشته باشد بيابند. البته بيشتر اوقات فيلمها از چشم انتقاد ميگريزيند.
در اين دوره تحصيلي با توصيف فيلمها درك مذهبي دانشجويان نيز بالا ميرود و به آنها در توصيف جهان كمك ميكند. تدريس اين شيوه براي خود من نيز فرصتي براي تصوير مجدد جهان فراهم ميكند و باعث دسترسي به رابطه بين دين و فرهنگ معاصر ميشود.
تعبيرهاي فرامدرن، دين را به عنوان نياز افراد و جوامع در ايجاد مفهوم زندگي معرفي ميكنند. من نيز با آگاهي از فلسفه ديني قرن 19 و فرامدرنيون، دين را پاسخي به پرسش اساسي بشر از مبدأ و غايت زندگي ميدانم. با اين نگرش، دين، تعهد شديد به زندگي شمرده ميشود. اعتقادات شخصي و سياسي مورد توجه قرار ميگيرند و نه به عنوان يك حرفه كه به عنوان تجربه اساسي بشر ملاحظه ميشود.
از آنجايي كه مطالعات من بيشتر در زمينه متون ايدئولوژيك است تا متون الهياتي و اسطوره اي، روش من در تحقيق درباره دين و هنر، استفاده از فيلم ديني است. مسأله، تنها محتواي فيلم نيست، بلكه مفهومي است كه فيلم آن را دنبال ميكند. فيلم در درون خود، مطالعه و تعبيري مجدد از نشانههاي فرهنگي موجود در جامعه دارد در نتيجه به نقد و پرسشي انديشمندانه نياز دارد. بسياري از افراد تصاوير بصري را تصاويري بيضرر و يا بدون هيچ هدف فرهنگي ميدانند. اين قضاوت بي ارزش باعث بي توجهي به فيلم ميشود. من فيلمهايي را در بين مطالعات آموزشي معمول، منظور كردهام تا براي دانشجويان فرصتي فراهم شود بينندههايي منتقد شوند و قادر شوند مفاهيم فرهنگي درون فيلم را شناسايي كرده ارزشها و مفاهيم را مورد بحث قرار دهند. در فيلم، بيننده قادر است در مورد ارزشها و فرضيات اساسي مطرح شده سؤالاتي را فراهم كند. علاوه بر اين با استفاده از ابهامات، تفاوتها و ناهمسازيهاي ظاهري و يا حتي سكوت موجود در فيلم، شبكه پيچيده مفاهيم را درك كند. به عبارت ديگر فيلم در فرآيند پرسش (و نقد) خلق ميشود.
من فيلمهايي را براي آموزش در كلاسهايم انتخاب ميكنم كه به طور ضمني يا صريح به حكايتهاي انجيل اشاره دارند. اين مضامين، مفاهيم مذهبي و سنتي را مورد توجه قرار ميدهند. مضاميني مانند داستان برخورد آدم و حوا با شيطان و يا فيلمهايي از تاريخ زندگي و تعاليم حضرت مسيح. در اين فيلمها دانشجويان حكايتهاي مذهبي و هنرهاي بصري را ارزيابي ميكنند. بررسي اين فيلمها توسط دانشجويان باعث ارزيابي مجدد برداشتهاي خودشان از حقايقي كه بيان ميكنند ميشود.
براي مثال در كنار بررسي فيلم "گفتگوي شيرين" ساخته جوليوس كوپرا، تفسيري را از داستان ساختگي «هبوط» كه به "سِفر پيدايش" نسبت داده ميشود مورد بررسي قرار دادم. كوپرا در اين اثر وسوسه و گناه را نه در حكايت سنتي آدم و حوا، بلكه در ميان كوچه و بازار به تصوير ميكشد. اين كار دانشجويان را به بررسي اهميت مردان و زنان در فيلم وادار ميكند و فرضيات آنها در مورد مرد و زن در حكايت سنتي آدم و حوا با يكديگر مقايسه ميشود. آيا فيلم فقط «هبوط» را توضيح ميدهد يا فرضيات سنتي در مورد زنان را زير سئوال ميبرد يا آنها را از بين ميبرد؟ آيا اين فيلم مفاهيم فرهنگي يا ارزشهاي سنتي و خانوادگي در آمريكا را منعكس ميكند؟
فيلمهايي كه در مورد زندگي حضرت مسيح است، يا ابعاد سياسي و ايدئولوژيك تاريخ زندگي آن حضرت را بازگو ميكنند يا با بيان زندگي عرفاني او، مسيح را نقطه شروع تلقي ميكنند و ميپرسند كه آيا هنوز هم در جامعه كاپيتاليستي كه سيستم قدرت فاسد بوده صلاحيتها نيز ازبين رفته است، مسيح ميتوانند مهم باشد. دانشجويان با بررسي اين فيلمها تفاوتهاي شرايط فرهنگي و فرضيات سياسي ارائه شده در فيلم را مورد بررسي و ارزيابي قرار ميدهند.
دانشجويان با همان جديتي كه كتابها را مطالعه ميكنند، با مذاكره و بحث در مورد فيلمها، به قدرتِ ”ديدن“ خود، تفسير منتقدانه ازآنچه ميبينند، و چگونگي كمك تصاوير به مفاهيم و ارزشهاي موجود در فيلم اطمينان حاصل كنند. از همه مهمتر متوجه ميشوند كه در بهكارگيري متون تحقيقاتي و دستيابي به سؤالاتي نشأت گرفته از حقيقت و ارزشهاي سنتي، كاملاً آزاد هستند. بدين ترتيب آنها را در بهكارگيري توانائيشان جهت پافراترنهادن از آنچه هستند و بازبيني جهانِ پيرامون تشويق ميكنند.
by: Irena S. M. Makarushka
منبع : سایت مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما