بسم الله الرحمن الرحیم
الهیات انتقادی و تئوری فیلم دینی
غلامرضا جلالی
درآمد : الهیات انتقادی، روی باورهای الهیات سنتی نظیر خیر و شر مبتنی است و از تفسیر تمثیلی و نمادین، برای ارزیابی داستانهای دینی بهره میگیرد. خواندن صحیح یک متن دینی، این نکته را تدارک میکند که چگونه یک فیلم، معانی دینی را حتی با بینندهای که با متنهای و سنتهای دینی ناآشنا است، مرتبط میکند. |
الهیات در سنت توماسآکوئینی به دو شاخه كلي تقسيم ميشود:"طبيعي" و "نقلي".منظور ايشان از الهیات طبیعی اين است كه در طبیعت بشر قوهای وجود دارد که میتواند حق را از باطل بشناسد. این الهیات در جستجوی معرفتی نسبت به خدا است که همگان در پذيرش آن اتفاق نظر داشته باشند. الهیات طبيعي، عقلی و تکوینی نیز خوانده میشود.
الهیات نقلی در ورای عقل قرار دارد و شامل مسائلی مانند تثلیث و گناه اولیه درآيين مسیحیت است. این الهیات، وحیانی نیز خوانده شده است.
پس از توماس آكوئيني؛ مک کواری الهیات سیستماتیک را به اين اقسام افزود وگفت اين الهيات جامع همه مباحث مربوط به الهیات است. در این الهیات به وظایف علم الهی توجه خاصی میشود و از آن جهت سیستماتیک خوانده شده که داراي سه مقوم است:
1- اجزای آن به نحو جامع تنظیم یافتهاند.
2- با علوم و معارف دیگر بشری ارتباط دارد.
3- ارتباط بین این علم و علوم دیگر رااجزاي آن تحکیم ميكنند.
این الهیات سه قسم دارد:
1- الهیات فلسفی(عقلانی)[1]
2- الهیات جزمی كه به مقدس و تاریخی تقسيم ميشود.
3- الهیات اعمالی كه به وصف ایمان و حضور آن در زندگی میپردازد.
بهجز اقسام يادشده از دو الهيات ديگر نيز ياد شده است .الهیات اخلاقی كه کار دین را در زمینه اخلاق و اجتماع سازمان میدهد و الهیات علمی كه تحقیق در امور زندگی و اخلاقی و اجتماعی دین را به عهده دارد.[2]
يكي از مهمترين اقسام الهیات، الهیات انتقادی است. این الهیات به ارتباط الهیات با مباحث گوناگون اجتماعی و انسانی ميپردازد و در غرب سمینارهایی تحت عنوان مطالعات دینی و سينما با بهرهگيري از اين الهيات برگزار ميشود. و رابطه دین و سینما بيشتر از منظر اين الهيات مورد پژوهش قرار ميگيرد، تا جايي كه امروزه موضوع رابطه دین و سینما از مباحث عمومی تلقي شده و صدها کتاب در جهان غرب در این موضوع نگارش یافته است.
تعریف ساختار دین در فیلمهایی که عمدتا دینی نیستند، یا مشترکات آموزههای فیلم و دین درباره انسان یا تبیین دیدگاههایی که دین و سینما درباره طبیعت خوبی و بدی مطرح ميكنند؛ از بحثهايي شمرده ميشوند كه در اين منابع مورد گفتگو قرار ميگيرند.
جانشینی اندیشههای سکولار به جای سنتها دینی[3]، نقد دین[4]، باورهای دینی[5]، خلاء معنی و شب تاریک روح[6]، سنت قدسي و تجربه سکولار[7]، شهادت[8]، بهشت و دوزخ،[9] رنج، فقدان، مرگ،[10] تاریخ مقدس،[11] و اسطوره[12] از مباحث مشترک دين وسينما هستند که سینما به آنها توجه نشان داده است.
الهیات انتقادی و تئوری سینمای دینی:
اولین برداشت از سینمای دینی، هر فیلمی است که موضوع اصلی آن دینی باشد. برداشت دوم این است که فیلم راوی اسطوره بنیادین دین و سمبلهای قابل رویت آن باشد، اساطیر و سمبلهایی که از منشا ایمان سنتی و زندگی اخلاقی برمیخیزند. ولي بايد ديد به راستي چه چیزی فیلم را دینی میکند؟ آیا فیلمی که به شخصیت دینی مانند حضرت موسی وحضرت محمد(ص) پرداخته باشد، فیلم دینی است. درست مانند کتابی که درباره آنها نوشته شده است؟
در پاسخ باید گفت سینماگران داراي چنین نگاهی نيستند. سینما یک هنر کامل است و از راههای زیادی با یک موضوع ارتباط برقرار میکند. از راه گفتار، کارگردان هنری، موسیقی، عکاسی و...
بعضی با فیلم همانند متن برخورد میکنند. اگر یک فیلم درباره دین، یا مردم دینگرا، یا داستان چهرههای بزرگ دینی مانند موسی، عیسی و پیامبر اسلام است، آن را فیلم دینی تلقی میکنند؛ یا اگر یک فیلم درباره حیات پس از مرگ، دوزخ، بهشت و عنوانهای اخلاقی بحث میکند، آن را دینی میدانند. ولی سینماگران چنین نمیاندیشند، از نظر آنها چنان كه اشاره شد سینما بهطور کامل دارای صورت هنری است که از برایند امور مختلفی به وجود آمده است و رويكرد آن به يك موضوع ديني آن را ديني نميكند و سينما با همان هويت پيشين خود باقي ميماند.
نقد فيلم ديني در غرب:
نقد فیلم دینی در غرب شباهت زیادی به بحثهای کلامی و مطالعات ادبیات انجیلی دارد. فیلمهای دینی دهههای گذشته در غرب با رویکرد به مرگ خدا Death of God و کلام سکولار secular theology نقد میشد. افرادی چون جیمز وال (James wall) از صاحبنظران بحث تئوری فیلم، به جد چالشهای فرهنگی معاصر با ایمان مسیحی را در این بحثها دخالت داده و با اهداف تبلیغی، سینما را مفسر ارزشهای فرهنگی معرفی و معنی دیگری را در فیلم دینی جستجو نمیکنند.
جیمز وال، از خود میپرسد فیلم دینی چیست؟ او جواب را در پاسخ به دو پرسش دیگر مییابد: فیلم چیست؟ و فیلم درباره چیست؟ از نظر او فیلم همانند هنر نباید معنی داشته باشد بلکه باید وجود داشته باشد. به بیان دیگر فیلم یک تولید هنری است که با نگاه هنرمندانه ارتباط برقرار میکند و احساسي را در ما بهوجود میآورد. از نظر او اگر نمایش انجیلی مردود است، فیلمهای دینی خیلی بیشتر مردود هستند. چون هر دو خطابی هستند. در حالی که به عنوان نمونه The pawn broker اثر sidneney Lumet محصول سال1965 یا Nothing But a man اثر Michael Roemer فیلمهایی هستند با اصالت و کارآمدی دینی.
وال فیلم دینی را اینچنین تعریف میکند:"تصویر متحرکی است که از کاربرد هنری رسانه استفاده میکند تا از چیزی که انسان بودن خوانده ميشود، تجلیل کند"[13]
بهطور مختصر، فیلم دینی انسان بودن را با دیدگاه هنری پیوند میزند. برای وال نگاه ویژه مسیحی در یک فیلم همان نگاه ویژه مسیحی به انسان است.[14]
جان ماي، پژوهشگر ديگري است كه همانند وال مرکزیت را در سینمای دینی به نگاه کارگردان میدهد و ادعا ميكند: استفاده از این نگاه دستیابی به معنی دینی در یک فیلم را به دنبال دارد. او فیلم را داستان قابل رویت میداند و از یک مدل میانرشتهای الهیات و ادبیات برای بیان سه تئوری در تعامل الهیات و فیلم استفاده میکند.
1 -هترونومي Heteronomy: بیانگر این است که گستره ادبیات فقط به وسیله استاندارد خارجی خودش میتواند سنجیده شود، این وسیله چیزی جز ایمان مسیحی نیست.
2-تئونومي Theonomy: تئونومي بيانگر اين نكته است كه ادبیات و دین ناممکن است که به وسیله یکدیگر داوری شوند، چون هیچیک مطلق نیستند.
3 -اوتونومي autonomy: اوتونومي دربرگیرنده نورمهایی برای داوری، اجرای نظم و انظباط است. براساس اين رويكرد، هر نوع بحث از مذهب یا ابعاد ديني سینما باید به زبان فیلم محدود شود.[15]
مشکل نظريه ادبی مای(May) این است که بنیادگرا و درعينحال ساده و روشن است. فیلم ادبیات نیست، نظریه ادبی با رسانه سینما نه در موضوع هم سویی دارد، و نه نسبت به فیلم جانبدارانه است. بنابراین دیدگاه فیلم، به مثابه داستان قابل رویت(visualstory)، تجربه فیلم را به عنوان يك عمل دقیق، از بين ميبرد.
آخرین تلقی مای، تاکید او به heteronomy به جاي autonomy است. او در کتاب images and Likeness به این دیدگاه نزدیک میشود که ادبیات و فیلم میتوانند به وسیله ایمان مسیحی داوري شوند.
نظريه نیلهارلی:
نیلهارلی Neil Hurles نظريهپرداز ديگري است كه بايد از او يادكرد.
هارلی با این دیدگاه که الهیات زمین بازی نخبگان است و سینما عرصه تودهها، میکوشد میان الهیات و سینما در این مبنا که هردو به تعالیجویی میپردازند، پیوند بزند [16]. او متوجه این نکته است که تعالیجویی نه در غربت متافیزیک یک عالم قدسی باید ریشه بدواند، بلکه در رویارویی با واقعیت است كه تعاليجويي را بايد تفسير كرد. او منتقدی است که به تمرین شناخت بصیرت مبادرت میورزد و تمرین تعالیجویی را به نقد میکشد. از نظر او تعالیجویی استعداد بینندگان فیلم فوقالعاده با ایمان دینی، وحی و جهان قدسي مرتبط است. این ترفند کلامی، بینندگان غیرشکاک فیلم را به معتقدین گمنام دگرگون میکند.
الهیات سینماییهارلی، گونهای از الهیات سیستماتیک است که در آن او جملات سینمایی معاصر را در قالب جهانی مرور میکند: آزادی، وجدان، شر، مرگ، زیبایی و آینده.
در هر حال شرط او به نرمی از فیلم به الهیات حرکت میکند، فیلم را با بهرهگیری از هرمنوتیک hermeneutic تعالیجویی تفسیر میکند تا الهیات سینمایی را توسعه دهد. استراتژیهارلی مسئلهآفرینی و دشوارسازی است. تغییر یک مقوله کلامی ویژه، و بهکار بردن آن بهمثابه یک ابزار هرمنوتیک تحلیلي.[17]
هارلی پرسشي را درباره منبع چنین شناختی، مطرح میکند: آیا معارف کلامی قبلا در متن وجود داشتهاند؟ یا آنها به وسیله خواننده مطرح شدهاند؟ هارلی بیش از این خودش را در تحقیقش برای یک الهیات سکسی سینما در تجربه تعالیجویی در برخوردبا سکس در فیلم، افشا و مطرح میکند . اصولی که او برای یک الهیات سکس سینما ارائه میدهد، به خاطر مطابقتی که با ارزشهای سنتی کاتولیک رومی دارند، قابل توجه هستند.
فیلم و مطالعات انجیلی:
آخرین جاذبههای الهیات در فیلم، به مطالعات کتاب مقدس دامن گسترده و به دو قلمرو متوجه شده:
1- نگاه تاریخی به آموزههای سینمای عیسی یا داستانهای انجیلی.
2- گفتمان تصویری میان مطالعات کتاب مقدس و فیلم. این رویکرد بيشتر با نام جوت(Jewett) وكريتزر(تماس با هنر اسلامی
نشانی
نشانی دفتر مرکزی
ایران ؛ قم؛ بلوار جمهوری اسلامی، نبش کوچه ۶ ، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، طبقه دوم، خبرگزاری ابنا
تلفن دفتر مرکزی : +98 25 32131323
فاکس دفتر مرکزی : +98 25 32131258شبکههای اجتماعی
تماس