به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا) «حسین سلطانزاده» مدیر گروه رشته پژوهش هنر دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز، در جریان نشست «پارادایمهای شهر اسلامی» که ۳۰ بهمن در محل خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا) برگزار شد، با بیان این مطلب گفت: گاه این اندیشه وجود دارد که اسلام دستورالعملهای ویژهای برای شهر داشته اما باید توجه کرد که این تغییرات به گونهای نبوده که بتواند تمام فضای شهر را تحت تأثیر خود قرار دهد؛ یکی از ویژگیهای اسلام وجود مساجد جامع در شهرها است، همین امر موجب شده که مساجد جامع در شهرهای اسلامی در مهمترین نقطه شهر واقع شود؛ همانطور که میبینیم بیش از هفتاد درصد مساجد جامع شهرهای اسلامی در امتداد راههای اصلی و بازارها قرار دارند.
به عقیده وی، زمانی که به بررسی فضاهای شهری میپردازیم باید بدانیم که عوامل تأثیرگذار بر شهرها با عوامل شکلگیری معماری متفاوت است؛ فضاهای معماری درون خود طراحی میشوند و از عوامل محیطی در این طراحی استفاده زیادی نمیشود.
سلطانزاده، در نظر گرفتن «حیاط مرکزی» به عنوان عاملی فرهنگی و اسلامی در برخی کتب را اشتباهی تاریخی دانسته و اظهار کرد: حیاط مرکزی در معماری یک عنصر اقلیمی ـ محیطی و نه دینی و اسلامی است اما از آنجایی که این پدیده با فرهنگ اسلامی انطباق داشته بنابراین مسلمانان به دنبال توسعه و تداوم آن بودند؛ ولی باید توجه کرد که حیاط مرکزی قبل از ورود اسلام به کشورهایی چون ایران در برخی اماکن تاریخی چون «تخت جمشید» و یا حتی یونان و روم باستان نیز موجود بوده است.
وی افزود: در گذشته عامل محیط و اقلیم در طراحی شهرها نقش بسیار مهمی ایفا میکرد؛ شهرهایی که در نواحی گرم و خشک قرار داشتند به سبب ویژگیهای اقلیمی خاص همان منطقه، خانهها به صورت فشرده و متراکم ساخته میشدند تا بادهای سوزان تابستان و یا سرمای زمستان نتواند به تکتک منازل نفوذ کند، این درحالی است که در نواحی با آب و هوای معتدل منازل با فاصله و به صورت پراکنده ساخته شدهاند و این امر خود به خود بر روی الگوی شهری اثرگذار بوده است؛ بنابراین در گذشته محیط جغرافیایی و طبیعی بیشترین تأثیر را روی شهرسازی داشت.
وی در ادامه تأکید کرد: دین اسلام و مکتب تشیع در گیلان و مازندران نخستین حکومت دینی را شکل داد اما شاهد هستیم که با ورود اسلام به این منطقه هیچ «حیاط مرکزی» در شهرها به وجود نیامد مگر در مدارس علمیه و کاروانسراها که آنها نیز الگوبرداری شدهاند یعنی الگوی طراحی در آنها برونگرا است.
مدیر گروه رشته پژوهش هنر دانشگاه آزاد با اشاره به و جود کوچههای باریک و بافت منحصر به فرد شهری در ایران تصریح کرد: شهرهای ایرانی در گذشته دارای بافت ارگانی و خودرو بودند؛ کوچههای تو در تو و باریک که برخی محققین غربی از این ساخت شهری تعابیر منفی ارائه و آن را به اغتشاش فرهنگی مسلمانان نسبت دادهاند ناشی از این بوده که بسیاری از شهرهای ایران از جمله اصفهان، تهران، شیراز و تبریز روستاهایی بودند که رفتهرفته توسعه یافتند.
وی افزود: باید به این نکته نیز اشاره کنیم که تهاجمات داخلی و خارجی در گذشته علیه ایران زیاد بود و دو شیوه معیشت در کشورمان وجود داشت: شهرنشینی و کوچنشینی؛ ایلات تا صد سال پیش قدرت زیادی در ایران داشتند و حتی مشروطه که ظاهراً نهضتی شهری است توسط ایلات به وجود آمد بنابراین عامل امنیت نیز نقش مهمی در ایجاد بافت شهری با کوچههای تو در تو داشته است.
این استاد معماری بیان کرد: در روزگار قدیم مناطقی که در بنبست واقع بودند ارزش بیشتری داشتند چراکه به هنگام تهاجم دشمنان ورود به کوچهها با دشواری انجام میشد و مسلماً کوچههای تو در تویی که نهایتاً به بن بست منتهی میشدند غیرقابل دسترستر بودند.
سلطانزاده نظام اجتماعی را نیز در ساخت شهری ایران دخیل دانسته و افزود: جوامع قدیم قوانین واحدی نداشتند و هر قبیلهای قانون خاصی داشت و این قبایل طبق رسوم و عادت از هم دفاع و حمایت میکردند؛ در واقع شهر، بازتاب نظام ایلی و قبیلهای بوده و اگر بخواهیم بافت شهری را نتیجه بازتاب فرهنگی ـ اسلامی بدانیم، اشتباه کردهایم، یعنی نظام اجتماعی هم تأثیر داشته است؛ نباید به نظام گذشته بازگردیم بلکه باید الگوهای جدیدی را طبق فرهنگ اسلامی و دینی طراحی کنیم و آنها را مورد استفاده قرار دهیم.
وی در پایان به تعاریف مختلفی که محققین از معماری اسلامی ارائه شده، اشاره و عنوان کرد: برخی افراد معماری و یا شهرسازی اسلامی را به طور کامل نفی میکنند و معتقدند که باید از واژههایی چون «معماری ایرانی» یا «مصری» استفاده کنیم، در مقابل برخی محقققین اعتقاد دارند که باید از عبارت معماری مسلمانان یعنی معماری جامعه اسلامی استفاده کنیم که به نظر من بهترین تعریف همین است؛ البته هستند کسانی که معماری اسلامی را نوعی معماری میدانند که با دستورالعملهای اسلامی مطابقت داشته باشد یعنی بر اساس آیات و احادیث نوعی شهر ساخته شود که جنبهای کاملاً اسلامی به خود بگیرد.
«یارمحمد بای» مدیر گروه اماکن اسلامی پژوهشکده تاریخ اسلام و مدیر گروه متوسطه وزارت آموزش و پرورش نیز که در این نشست حضور داشت، درباره مشکلات شهری جامعه امروز به نقش فرهنگسازی اشاره کرده و گفت: مهمترین اصل برای ساخت شهرهای اسلامی فرهنگسازی در میان مردم است و قرآن به عنوان برترین کتاب آسمانی همه اصول مهم را برای ایجاد چنین شهری در خود جای داده است.
وی افزود: در حالی که جوامع غربی با برگزاری همایشهایی چون «بررسی زاویه در هنر و معمای اسلامی» به کوچکترین عوامل موجود در هنر اسلامی توجه میکنند، جامعه ما روز به روز با بیتوجهی به آموزههای دینی و اسلامی به آلودگی شهرها و مناطق جنگلی میپردازد و تنها راهحل برای این مشکلات بازخوانی قرآن و آیات الهی است زیرا تمام این آیات انسان را به احترام به محیط زندگی خود فرامیخواند.
یارمحمد بای با اشاره به سوگند خوردن خدا به «شهر» یادآور شد: این آیه نشانگر توجه عمیق قرآن و دین اسلام به شهر یعنی مهمترین سلول تمدن امروزی است؛ شهر به عنوان محل آسایش انسان باید عاری از هر نوع آلودگی و مزاحمت باشد در حالی که شهرهای ما به مکانهایی ضدآسایشی مبدل شدهاند.