در حال بارگذاری؛ صبور باشید
منبع :
شنبه

۱۱ دی ۱۳۸۹

۲۰:۳۰:۰۰
37398

سير خوشنويسي در ايران

خوشنويسي يا خطاطي در ايام گذشته و دنياي سنتي، پيوسته با تحول و نوآوري همراه بوده است اما در جهان سنتي، به دليل عدم نياز عامه مردم به طور مستمر و روزمره به خط و فقدان نيازهاي تجاري و انتشاراتي و تبليغاتي، اهداف خوشنويسي ترکيبي بوده است از زيبايي بصري ـ آساني، سرعت و سهولت نگارش و خوانايي.


خوشنويسي

خوشنويسي يا خطاطي در ايام گذشته و دنياي سنتي، پيوسته با تحول و نوآوري همراه بوده است اما در جهان سنتي، به دليل عدم نياز عامه مردم به طور مستمر و روزمره به خط و فقدان نيازهاي تجاري و انتشاراتي و تبليغاتي، اهداف خوشنويسي ترکيبي بوده است از زيبايي بصري ـ آساني، سرعت و سهولت نگارش و خوانايي تا درنهايت، بتواند روند مراسالات و مکاتبات و امور ديواني و تا حدودي نيز انتقال دانش و اطلاعات را سرعت و سهولت بخشد. از طرف ديگر، هم در نظام سنتي و هم در دنياي معاصر و مدرن، انگيزه‌هاي کارکردي عاملي مهم و درجه اول، ‌در تحولات خط محسوب مي‌شود. اگر چه زيبايي بصري نيز بدون شک مورد نظر خطاطان قرار گرفته اما امروز، صنعت چاپ و يک دستي و متحدالشکلي مکاتبات، اين بعد عملکردي خطاطي را به حداقل رسانده و در کنار آن جنبه‌هاي ديگر خطاطي اهميت يافته است. بنابراين نوآوري، مهم‌ترين خاستگاه تحولات خط در يکصدو پنجاه سال اخير مي‌‌باشد. تحولات فرهنگي ـ هنري و سياسي ـ اجتماعي و فناوري که زمينه ساز نوآوري متفاوتي در خط شده‌اند در ايران، طي دو حرکت در دوره‌هاي قاجار و پهلوي خطاطي و خوشنويسي را تحت تأثير قرار داده اند:

الف ـ دوره اول ـ قاجاريه ـ (‌دوره نوآوري در جامعه سنتي)

جامعه قاجاري جامعه‌اي سنتي بود اما در اين دوران از عهد عباس ميرزا پسر فتحعلي شاه و پس از جنگ هاي ايران و روس و شکست هاي ايران با جمع بندي از دلايل شکست و با حرکتي عبرت گيرانه توسط عباس ميرزا تحولاتي در روند نوآوري انجام گرفت که حاصل آن نوسازي قشون ـ ‌ورود صنعت چاپ و ورود برخي کارخانجات و تأسيس مدارس سبک جديد و فرستادن دانشجو به خارج از کشور براي کسب علم و هنر بوده است. اما شاه بيت اين نوآوري بعدها در ظهور و روزنامه ها و نشرياتي تحقق يافت که به نحوي اطلاع رساني و آگهي هاي جديد را به عهده گرفتند. خط و خوشنويسي نيز در پرتو اين تحولات وارد عرصه شد اما با ضرب آهنگي بسيار کند حرکت نمود تا بتواند نشريات تازه بر عرصه رسانده را بسنده نمايد به عنوان نمونه نخستين نشرياتي که خوشنويسي جديدي را مي‌‌طلبيدند عبارت بودند از:

• کاغذ اخبار در 1253 به سردبيري ميرزا صالح شيرازي

• وقايع اتفاقيه 1267 –1264 به سردبيري اميرکبير

• قانون 1295-1290 به سردبيري ميرزا ملکم خان

به طور تفصيلي تر و جهت تشريح نوآوري و تأثير ‌آن بر خطاطي يکصد و پنجاه ساله آخر سرنوشت نخستين روزنامه‌هاي ايران قابل بررسي است.

ب- دوره دوم – پهلوي (دوره‌ نوسازي)

در سراسر قرن چهارده شمسي تاريخ خط و خوشنويسي در ايران مواجه با سرعت و نوآوري شگفتي است تا بتواند نيازهاي معاصر تجارت و تبليغات و فناوري را پاسخگو باشد. از سوي ديگر در سراسر قرن بيستم مکاتب بين‌المللي که پس از توليد در خاستگاه خود به سرعت جهاني مي‌شدند، هنرمندان نوآور جهان به دو دسته تقسيم گردند: نخستين دسته هنرمنداني بودند که در هماهنگي کامل با سبک‌هاي بين‌المللي قرار گرفتند و دسته دوم از هنرمنداني تشکيل مي‌شد که گرايش‌هاي بومي و ملي را در فضايي جهاني جستجو مي‌کردند. نقش اين هنرمندان بر تولد خطاطي نوين از چنان اهميتي برخوردار است که جايگزيني براي آن نمي‌توان يافت. شايد بتوان گفت مکتب سقاخانه خاستگاه اصلي زيباشناسي و نوآوري معاصر، در خوشنويسي خط بوده است.

مکتب سقاخانه و تأثير آن بر نوآوري در خطاطي

در دهه چهل در ايران – در بهبوهه مدرانيزاسيون و درگيري‌هاي سنت گرايان و مدرنيست‌ها در حالي که مکتب رايج در سپهر بين‌المللي، هنر مردمي يا پاپ آرت در حال عبور و انقضاي دوره خود بود عده‌اي از هنرمندان نوآور ايراني، مکتب جديدي را بنيان نهادند که تأثير شگرفي بر تحولات خط، از خود باقي گذاشت، اين مکتب بعدها، سقاخانه، نام گرفت.

در رأس اين هنرمندان – پرويزتناولي، ژازه طباطبايي و حسين زنده رودي در جستجوي تعريف درباره‌اي از زيبايي‌هاي ملي و سنتي برآمدند. و يا به بياني ديگر اين هنرمندان با عشق به زواياي فرهنگ ملي و نگاهي گسترده به فرهنگ جهاني به فکر افتادند که مکتبي ملي- بين‌المللي تأسيس نمايند و حتي شايد بدون تمهيدي اوليه و به صورتي طبيعي به سوي تأسيس مکتب فوق کشانده شدند رويکرد اينان به اشياء و عناصر بصري محيط اطراف زندگي مردم که در سقاخانه و زيارتگاه‌ها و اماکن مذهبي وجود داشت، باعث شد که از اين اشياء در فضاي معاصر تعريف مجددي به عمل آيد و در ساماني دهي تازه و بديعي، به مکتبي جديد و قابل قبول و سرشار از نوآوري تبديل شود …

عناصر مورد علاقه اين هنرمندان در نماز، قفل‌ها و کليدها - ضريح ‌هاي اماکن متبرکه و سقاخانه‌ها، نگين‌هاي انگشتري و حرزها و کاسه‌ها و الواح شمايل‌هايي بود که در مجموع از ديرباز مورد استفاده مردم جامعه سنتي بوده است بدون اينکه مردم يا هنرمندان با جنبه‌هاي بصري و زيباشناختي آن توجه خاصي مبذول نموده باشند. در حقيقت زيبايي با گوشت و پوشت و خون جامعه سنتي عجين شده و مصرف‌کنندگان غرق در آن بودند. در اين ميان خط، هم به عنوان عنصري مستقل که در اين اماکن پيوسته وجود داشته و هم به صورت حکاکي‌هايي، بر روي ظروف و نگين‌هاي انگشتري، مورد توجه هنرمندان قرار گرفت. آنان همان طور که ساخت و ساز و ترکيب‌بندي مجددي بر روي همه اشياء و تصاوير مذکور انجام دادند با نگاه مجدد خلاقانه بر خط نيز، آن را تعريف جديدي نموده و طراحي مجدد، ترکيب‌بندي و ساخت و ساز نويني بدان بخشيدند و بدين ترتيب نگاه بصري تازه‌اي به خط، در قلب سقاخانه متولد شد و خط کوفي اين بار، پس از تحويل و تحولاتي هزار و چهارصد ساله، به سوي زبان و بيان جديدي حرکت نمود.

خط و تبليغات

نيازهاي جامعه، در مقطع زماني مذکور نيز خود محل بررسي است. رقابت‌هاي تجاري، تبليغات، اعم از آگهي‌ها و پوسترها و همچنين، روزنامه‌ها و کتب و ساير نشريات به هنرمندان فرصتي بخشيدند که با هوشياري خاص خود اين هنر تازه پا به عرصه گذاشته را در روندي جديد به کار گيرند، نيازهاي تبليغاتي تجاري، سينماها، کتاب‌ها، روزنامه‌ها و مسابقات، بيان جديد بصري را طلب مي‌کردند. خط و خوشنويسي مي‌توانست اين نيازها را برآورده نمايد. اين بار وظيفه بصري خط بر وظيفه مراسلاتي و مکاتباتي برتري يافت و به معناي ديگر در روند رقابت زيبايي و سودمندي (در زمينه مراسلات) زيبايي گوي سبقت را ربود.

سنت ‌شکني در ارتباط شکل و محتوي

در روند خلاقيت‌هاي نوآورانه، هنرمندان به چنان ابداعاتي در خط دست يافتند که مي‌توان آن را مجموعه‌اي از سنت شکني ها، نام نهاد، شايد بتوان گفت مهم‌ترين سنت شکني در رابطه، فرم و محتوا صورت گرفت. در دنياي سنتي، خط وظيفه داشت که مفهوم را به آسان ترين، سهل ترين، سريعترين و خواناترين وجهي بيان نمايد تا در نگاه اول فرم و محتوي و شکل و مفهوم يک جا به بيننده و خواننده القاء ‌شود. اما اينک وظيفه مهم خط زيبايي و تبليغ است. لهذا، هنرمندان در حالي که بديع بودن و شگفتي را همراه زيبايي از اهداف مهم بصري تعيين نمودند با سه اقدام مهم عرصه نوآوري يعني، تغيير شکل (‌دفرماسيون) در حروف اغراق در حروف (اگزجريشن) و ساده سازي (‌استيلزيشن) آن چنان تحولاتي در حروف ايجاد نمودند تا بتوانند زيبايي و قدرت ارايه و روح تبليغ گراي آن را بالا ببرند. از اين روي، خط در نگاه اول نه مي‌‌توانست و نه مي‌‌خواست که در روند اين تغييرات مفاهيم را همراه با شکل، يکجا القا نمايد. در نقاشي، از اين هم، پا فراتر نهاده شد و به تمامي رابطه مفهوم و شکل از هم گسيخته گرديد و خط در کنار رنگ و ساير اشکال به جزيي از ترکيب بندي تبديل گرديد و تغيير شکل و تکرار حروف فقط
به قصد زيبايي از اهداف مهم هنر خط تلقي گرديد.

هنرمنداني چون زنده رودي خط را در مرز جنبشي پيش بردند و تناولي خط را در مجسمه‌هاي هيچ ‌يا نقاشي « هيچ» بر روي کاسه بشقاب ها، متحول نمود و به دنبال آنان پي آرام آنچنان تغيير شکل هايي در حروف به وجود آورد که به کلي رابطه فرم و محتوي را از هم گسست و خط در آثار او به مجموعه‌اي از حرکت حروف در بطن سطوح رنگي تبديل گرديد. مافي نياز با سياه مشق هاي خود اين سنت شکني را ادامه داد تا نوبت به احصايي رسيدکه در آخرين تحولات هنري خود فقط به يک مجموعه‌اي از حرکت حروف دست يافت و نام آن را بسم الله نهاد.

پس از آن افجه‌اي با خط، نقاشي کرد و بالاخره جليل رسولي از خط و چسباندني ها ‌به يکديگر سعي نمود ضمن احترام به رابطه فرم و محتوي در خط، از طريق چسباندن ترمه ها و نمدها و نظاير آن به تابلوي خط، غناي ملي و زيبايي سنتي ببخشد... و اين روند ادامه داشته است تا آخرين دست آورد خط به نام مُعَلي توسط عجمي در سال 1378 شمسي پا به صحنه نهاد. اين خط نيز تلاش مي‌‌کند رابطه فرم و محتوا را حفظ نمايد. توسل به نام علي ابن ابي طالب ع الهام بخش هنرمند، در تحول حروف و ترکيب بندي بوده است.

اينک که خطاطي، در روند تحولات جديد، وظيفه خود را خوانايي و سهولت نگارش و سرعت مراودات و مراسلات نمي‌داند کم يا بيش به فرمي زيبا تبديل شده است که در درجه اول معناي خود را نه فقط القا نمي‌کند بلکه ادعايي نيز دارد در دوره‌هاي معاصر، در نقاشي ارايه فرم محض، نه تنها جرم نيست بلکه مطلوب نيز هست زيرا مخاطب مختار است که هر چه مي‌‌خواهد ببيند و هر طور دوست دارد.قرائت کند اما در گرافيک، به ويژه در روند کاربردهاي زندگي روزمره هنرمند ناچار است زيبايي را با سودمندي و گويايي ترکيب کند انبوه مخاطبان خود را که اغلب عامه مردمند، نه نخبگان، راضي نمايد…

بنابراين، تمهيدات نويني، به ياري خطاطي جديد آمده است.اين تمهيدات جديد، عبارت‌اند از: ترکيب بندي، رنگ عناصر خيال و رمزهاي تصويري که به حوزه و قلمرو مربوطه نزديکند (‌مثلاً سينما يا تبليغ قالي). اما همه شگردهاي بالا، هنگام مفيد مي‌‌افتد که بينده و مخاطب با مشارکت فعال خود در فهم و خواند خط جديد تلاش نمايد…. و اين يکي از مهم‌ترين ويژگي هاي تحول خوشنويسي در خط معاصر است.

مدرنيستها و اقلام قدي

ز آنجايي که مدرنيست ها از دشواري خط و ناخوانايي آن واهمه نداشته‌اند جسورانه و بي دريغ درروند اين نوآوري از اقلام قديم استفاده نمودند. ظرفيت بالاي نوآوري خط کوفي که از ثلث قرن دوم و سوم تا « معلي» در قرن پانزدهم هجري ادامه داشته و حتي گسترش يافته است به هنرمندان فرصت داد که تمامي اقلام خط توجه نمايند نه تنها تعليق و نستعليق و شکسته، که خط هاي خوانايي هستند بلکه شکل هاي قديم تر و گمنام تر خط را نيز چون رقاع و محقق و ريحان و در شکل هاي هندسي، کوفي را چون خط بنايي ( معقلي ) و حتي کوفي گياهي را نيز به عنوان مواد خام آثار خود تلقي نمايند. نکته مهم اينست که از تکنيک هاي ساده با قلم ني و مرکب، تا قلم و مو و رنگ روغن و حتي امروزه کامپيوتر ديجيتال آرت، هيچ يک از اقلام خط سنتي با خطوط مدرن در تضاد قرار نگرفته‌اند چرا که ظرفيت بالاي خط کوفي، با همه تحولاتش توانسته است فرصت همزيستي خط و فناوري و هنر معاصر را به بهترين وجهي ايجاد نمايد.

کلک هاي خط پارسي

کلک هاي خط پارسي شامل: اجازت، تعليق، توقيع، ثلث، جلي، [[جلي ديواني[[، ديواني، رقاع(رقعه)، ريحاني، سنبلي، سياق، شجري، شکسته، نستعليق خط شکسته نستعليق وکوفيو‌‌محقق و‌‌معلي يا نسخ مي‌‌باشد.

خط ناخني

گونه‌اي ديگر از خوشنويسي موجود است که خط ناخني نام دارد. و مبداء آن به جاي استفاده از جوهر و قلم, با فشردن کاغذ در بين دو ناخن انگشت مياني و شست کاغذ را تغيير شکل مي‌دهد و بدين ترتيب کلمات شكل ميگيرند. گفتني است اين نوع خط بسيار بديع است و گسترش چنداني ندارد.

« تهيه شده توسط گروه آموزشي هنر راهنمايي اداره آموزش و پرورش بندپي غربي »
 

تماس با هنر اسلامی

نشانی

نشانی دفتر مرکزی
ایران ؛ قم؛ بلوار جمهوری اسلامی، نبش کوچه ۶ ، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، طبقه دوم، خبرگزاری ابنا
تلفن دفتر مرکزی : +98 25 32131323
فاکس دفتر مرکزی : +98 25 32131258

شبکه‌های اجتماعی

تماس

تمامی حقوق متعلق به موسسه فرهنگی ابنا الرسول (ص) تهران می‌باشد