هنر در مشرق زمين (بويژه ايران) هيچگاه به طبيعت و عينيِِّت نپرداخت وهمواره ساختاري انتزاعي را به نمايش گذاشت و بر اصالت خيال (از نوع عرفاني - فلسفي آن ) اهميّت داد .بدين گونه بود که حتّي کلام و نوشته صورتي هنرمندانه به خودگرفت.( ايران و چين ) بي شک يکي از نيرومندترين دستاوردهاي انساني که به گسترش اسلام ياريهاي حياتي کرده است خوشنويسي ايراني است که کتابهاي قرآن ودعا را به زيباترين صورت تجسّمي ممکن بهر گوشه وکنار قلمروهاي ِ اسلام اشاعه مي داده است.
هنرمند ايراني که بر اساس تحوّل زمان و آگاه به دوران حرکت مي کرد، صورتهاي مختلفي نيز از خوشنويسي را ارايه کرد که همراه با تفکّر آن دوران مطابقت کند - در دوره اي همراه با تَذهيب ،دوره اي کنار نقاشي ،هميشه در کنار معماري و سفال ، و زماني کاملاََََ ًمستقل. مثلا ً دراواخردوره ي صفوي که تفکر ِ آزادي ِ شعرا از قيد وبند" سبک هندي " بميان مي آيد ،ظهور خطي را شاهديم که کاملا ً آزاد و رها از قيد وبندهاي اصول نستعليق است و ضمن داشتن ِ پشتوانه اي غني - صورتي مطلقا ً نوين دارد .
آثار نمايشگاه حاضر ضمن برخورداري از خوشنويسي کلاسيک ، صورتي جديد و امروزي دارند .اصول وقواعد خوشنويسي ِ شکسته يا ثلث ( اَعم از وسايل و لوازم نوشتار مثل قلم ني يا مرکب و... ) وشيوه هاي نگارش ِخطوط کاملاَ ً رعايت شده اند . اگرچه در سنّت قلمي با اين پهنا هاي درشت نداشته ايم ،يا نوشتن روي بوم ِ زبر نقاشي خود حکايتي از سختي اجراي کار را با اين توان گوياست ونيازمند سالها ممارست .
" تفکر مولانا محصولي از حکمت اشراقي است که بر دو پايه ي ِ ذوق واستدلال استواراست وفهم آن آشنايي با حکمت مَشّايي و ذوق فطري و صفاي ظمير لازم دارد .اين حکمت در صدد احياي فلسفه و حکمت خسرواني و پهلوي ِ ايران ِ باستان وحکمت يونان، درعرفان و حکمت ايراني است." با آگاهي و اعتقاد براين حقايق انکار ناپذير که ايرانيان آفرينندگان ِ هنروفرهنگ – بصورت دوران ساز در سراسر ِشرق وهمچنين در تاريخ ِاسلام بوده اند ، بهرام حنفي ، خودآگاهانه و ناخودآگاهانه با کلماتِ بي نهايت زيبا و ژرف ِ پارسي ِاصيل کوشيده است پيوند دروني ِخود را با سرچشمه هاي ِ ايراني ِ آن حقايق ِ تاريخي وفرهنگي با تکنيکهاي ِخوشنويسي ِ ايراني به ظهور برساند .آهنگهاي اين ظهور که در غرب صورتهاي ِمختلف ِتکنيک ناميده مي شود ،درآثار هر هنرمند اصيل ِايراني از جمله در تابلوهاي ِ اين نمايشگاه ناشي ازپيوند ِخوني ودروني با روح ِسرشاراز موسيقي در زبان و فرهنگ و شعر ِجهانگير پارسي ِاصيل است .
رنگهاي نگارگري ايراني چنانچه در ميان دانشمندان وهنرشناسان ومستشرقين غربي صدسالي است که ديگر به امري مشهورتبديل شده است ،" رنگهاي ِخالص ،شفاف و نوراني "ونماينده ي" حکمت الاشراق ِ" باطني ِ ايراني است .
بهرام خود را نه فقط شاگرد بلکه مريد دل سپرده ي فرهنگ ِاصيل ِايراني مي داند - که هزاران سال پيش از اسلام بلکه حتّي از 3000سال پيش از فيلسوفان باستاني ِيونان از اصالت دادن به هستي و عشق و آزادي وعدالت وصلح - پيامبرانه سخن گفته است . مدرک ِانکار ناپذير اين حقيقتِ بزرگ منشور جهاني ِ حقوق ِبشر در دوره ي کوروش ِبزرگ است. که اکنون به عنوان ِنخستين فرمان ِحقوق ِبشر به تصويب ِکارشناسان ِسازمان ِملل و ديگر نهادهاي ِحقوق ِبشررسيده است.
بهرام حنفي
نهم مهرماه 1385
3 اکتبر 2006 ميلادي
تهران
www.bahramhanafi.com