برخي از آداب خوشنويسي كه رعايت آن بر تمامي سالكين طريق خوشنويسي لازم است :
1-خلوص نيت:
1-خلوص نيت:
نخستين آداب مربوط به معلم و شاگرد، «خلوص نيت» است، بدين معني که هيچ گونه شوائب انتفاعي و مادي را با اين هدف مقدس و الهي نياميزند، زيرا ارزش عمل، به قصد و نيت بستگي دارد.
قرآن مي فرمايد: «در آيين داري، خداوند را با خلوص نيت بندگي کن.»
ونيز پيامبر گرامي اسلام «ص» فرموده اند: «نيه المومن خير من عمله»؛ نيت و جنبش دروني مومن از رفتار و عمل او ارزشمندتر است.
قرآن مي فرمايد: «در آيين داري، خداوند را با خلوص نيت بندگي کن.»
ونيز پيامبر گرامي اسلام «ص» فرموده اند: «نيه المومن خير من عمله»؛ نيت و جنبش دروني مومن از رفتار و عمل او ارزشمندتر است.
2-تمرين و يادگيري مداوم معلم و شاگرد:
معلم و شاگرد نبايد از يادگيري ودريافت فيض از ديگران خود را محروم سازند وعناويني همچون مقام و منصب، شهرت، دينداري، سن و ... نبايد در راه يادگيري از کوچکترها و افراد پايين تر از خود مانع گردند.
پيامبر اسلام «ص» مي فرمايد: «حکمت و دانش، گمشده ي افراد باايمان است.»
سعيد بن جبير گويد: «انسان تا وقتي که در تعلم و دانش آموختن کوشا باشد، همواره عالم و دانشمند است.»
پيامبر اسلام «ص» مي فرمايد: «حکمت و دانش، گمشده ي افراد باايمان است.»
سعيد بن جبير گويد: «انسان تا وقتي که در تعلم و دانش آموختن کوشا باشد، همواره عالم و دانشمند است.»
3-ويژگي هاي اخلاقي:
همان گونه که استاد، جهات جسماني، عقلاني و هنري شاگردان را پرورش مي دهد؛ مربي رو ح آنها نيز بايد باشد. رفتار مربي، در واقع الگوي اخلاقي شاگردان است، چنان که گفته اند:
«دوصد گفته چون نيم کردار نيست»
مهمترين خصوصياتي که يک مربي بايد آن را حائز باشد، عبارتند از:
الف.نشاط و محبت و نرمش:
مربي نبايد سخت دل،سختگير و دل مرده باشد، زيرا در اين صورت حس گريز شاگرد را بر مي انگيزد.
در مجلس خود راه مده همچو مني را
کافسرده دل، افسرده کند انجمني را
از سوي ديگر نرمش بيش از حد، شخص را زبون و ضعيف النفس جلوه ميدهد.
نرمي زحد مبر که چو دندان مار ريخت
هر طفل ني سوار ، زند تازيانه اش
ب.ضبط نفس و خويشتن داري:
برخي از حوادث و رفتاري که مطلوب مربي نيست، نبايد موجب خشم و تندخويي وي گردد، زيرا اين امر سبب به هدر رفتن وقت، مشغوليت ذهن و در نهايت قهر و خود را از ادامه کار، کنار کشيدن است.
ج.احترام به آداب ملي و ديني:
هنرجويان بخشي از اجتماع اند، و مربي بايد مصالح اجتماع را مدنظر داشته باشد و آداب ملي و مذهبي جامعه را محترم بشمارد.
د.سعي و تلاش در انجام وظيفه:
رسالت بزرگ مربي ايجاب مي کند که مربي در حد توان تلاش کند و وظيفه تعليم را با شوق و رغبت دنبال نمايد:
«تا شوي از جمله ي عالم عزيز
جهد تو مي بايد و توفيق نيز»
«دوصد گفته چون نيم کردار نيست»
مهمترين خصوصياتي که يک مربي بايد آن را حائز باشد، عبارتند از:
الف.نشاط و محبت و نرمش:
مربي نبايد سخت دل،سختگير و دل مرده باشد، زيرا در اين صورت حس گريز شاگرد را بر مي انگيزد.
در مجلس خود راه مده همچو مني را
کافسرده دل، افسرده کند انجمني را
از سوي ديگر نرمش بيش از حد، شخص را زبون و ضعيف النفس جلوه ميدهد.
نرمي زحد مبر که چو دندان مار ريخت
هر طفل ني سوار ، زند تازيانه اش
ب.ضبط نفس و خويشتن داري:
برخي از حوادث و رفتاري که مطلوب مربي نيست، نبايد موجب خشم و تندخويي وي گردد، زيرا اين امر سبب به هدر رفتن وقت، مشغوليت ذهن و در نهايت قهر و خود را از ادامه کار، کنار کشيدن است.
ج.احترام به آداب ملي و ديني:
هنرجويان بخشي از اجتماع اند، و مربي بايد مصالح اجتماع را مدنظر داشته باشد و آداب ملي و مذهبي جامعه را محترم بشمارد.
د.سعي و تلاش در انجام وظيفه:
رسالت بزرگ مربي ايجاب مي کند که مربي در حد توان تلاش کند و وظيفه تعليم را با شوق و رغبت دنبال نمايد:
«تا شوي از جمله ي عالم عزيز
جهد تو مي بايد و توفيق نيز»
4.تواضع و فروتني:
مربي نبايد نسبت به شاگردان خود، رفتاري شکوهمندانه و بزرگ مابانه داشته باشد، بلکه بايد متواضع و فروتن باشد.
رسول خدا «ص» فرمود: «خداوند متعال به من وحي نمود – که به شما اعلام کنم تا – تواضع و فروتني را پيشه خود سازيد.»
و نيز فرمود: «نسبت به کسي که به وي علم را مي آموزيد و يا از او علم را فرا مي گيريد، نرم و ملايم باشيد.» و شايسته است که تمام شاگردان را به ويژه شاگردان فاضل وبرجسته را با محبوبترين نام ها و القاب مورد خطاب قرار دهد. زيرا مربي با اين کا به آنها شخصيت و وقار مي بخشد.
امام صادق «ع» مي فرمايد: «نسبت به دانش آموزان خود تواضع کنيد و نسبت به استاد خود فروتن باشيد و از علماء متکبر نباشيد که رفتار باطلتان حق شما را ضايع مي کند.»
5.تشويق و ترغيب:
معروف ترين قانوني که اسلام، معلمان و مربيان را بدان دعوت فرموده تا د راه پيشبرد هدف هاي تعليم و تربيت از آن بهره برداري کنند قانون «تشويق» است.
شهيد ثاني گويد: «فايده تشويق و تقدير اين است که موجب نشاط و شادابي شاگرد در امر تحصيل مي شود و موجب مي گرد که بيش از پيش در انجام وظايف خويش کوشا باشد.»
6.استفاده از بهترين روش براي تدريس:
مربي بايد روشي را در تدريس انتخاب کند که تعليم وي به آسان ترين وجه، قابل فهم گردد. او بايد خوش ترين و دلچسب ترين واژه ها را به کار گيرد و بيانش آرام و روشنگر باشد و از يادگيري شاگردان اطمينان حاصل کند.
مسير او در تدريس بايد: از آسان به مشکل، از بسيط به مرکب، از محسوس به معقول و از عملي به نظري باشد.
7.نظم و انضباط:
مربي بايد بداند که: زبان حال او از لسان مقال او، موثرتراست. يعني اگر مربي به وظايف خود آشنا باشد و نظم و ترتيب رادر آمد و رفت و تدريس بکار گيرد، با عملش در اطوار و رفتار و گفتار شاگردان، دگرگوني ايجاد مي کند و با عوام مخل برخورد مناسب خواهد داشت.
8.شکر و تقدير:
شکر آن است که: نعمت را منعم بداند و از جانب او خشنود بوده و به حمد خدا بپردازد و نعمت را در راه اطاعت منعمش بکار برد.
معرف نعمت منعم آن است که شخص بداند؛ همه نعمت ها از جانب خداست و واسطه هاي نعمت و فيض را – که آنها هم از جانب خداست، احترام بگذارد.
«من لم يشکر المخلوق لم يشکر الخالق» کسي از انعام و لطف مخلوق تشکر نکند، شکر نعمت خالق را به جاي نياورده است. در تورات نوشته شده:«از کسي که به تو انعام مي کند سپاسگزاري کن، و به کسي که شاکر تست، انعام نما؛ چه آن که نعمت ها بر اثر سپاسگزاري، پايدار مي ماند و بر اثر کفران نابود مي گردد.
تقدير، آن است که حداقل به اندازه انعام و اکرام و تعليم و ... از صاحب آن تشکر کني، و اين تشکر سه مرتبه دارد: تشکر عملي، تشکر لساني و حداقل آن تشکر قلبي است.
حضرت سجاد «ع» مي فرمايد: «خداي متعال هرقلب شکسته و بنده شاکر را دوست مي دارد، خداي متعال فرداي قيامت به بنده اي از بندگان خود مي فرمايد : آيا از فلاني سپاسگزاري نمودي؟ عرض مي کند: به عوض او از تو شکرگزاري نمودم،مي فرمايد: «از من هم سپاسگزاري نکردي، چون از او شکرگذاري نکردي.»
سپس فرمود: سپاسگزارترين شما از خداي تعالي کسي است که از مردم بهتر شکرگذاري کند.
9.رعايت حقوق استاد:
اميرالمومنين علي «ع» مي فرمايد: «ازجمله حقوق عالم اين است که: از او زياد نپرسي و جامه اش نگيري و چون بر او وارد شدي و گروهي نزد او بودند،به همه سلام کن و او را نزد آنها به تحيت مخصوص گردان؛ مقابلش بنشين و پشت سرش منشين، چشمک نزن، با دست اشاره مکن، پرگوئي مکن که فلاني و فلاني بر خلاف نظر او چنين گفته اند و از زيادي مجالسش دلتنگ مشو، زيرا مثل عالم، مثل درخت خرماست؛بايد در انتظار باشي تا چيزي از آن برتو فرو ريزد.
قدر استاد نکو دانستن
حيف،استاد به من ياد نداد
حداقل حقوق استاد بر تو اين است که: ياد استاد را در ذهن و دراجتماع زنده نگه داري، اگر زنده است براي او دعاي خير، و اگر مرحوم است، برايش استغفار کني.
پي نوشت ها:
1.قرآن مجيد، سوره زمر، آيه 2
2.منيه المريد، ص 58، الحکمه ضاله المومن
3.ان ا... اوحي الي ان تواضعوا-اسلام و تعليم و تربيت، صفحه 172
4.لينوالمن تعلمونه و لمن تتعلمون منه منيه المريد، صفحه 66
5.اصول کافي، ج 1، صفحه 44
6.اخلاق حسنه؛ فيض کاشاني، ص 157
7.اخلاق حسنه؛ فيض کاشاني، صفحه 164
8. اخلاق حسنه؛ فيض کاشاني، صفحه 165
9.اصول کافي – ج 1، صفحه 46
کلک ديرين ،شماره دوم