در گذشته خوشنويسي بسيار كاربرديتر بود. كوچك و بزرگ همزمان با تحصيل كه البته امكان آن براي اكثر مردمي كه از طبقات متوسط به پايين بودند وجود نداشت، نوشتن با قلم و مركب را ياد مي گرفتند و يا مجبور بودند ياد بگيرند. خودكار و خودنويس و روان نويس ساخته نشده بود. خوش خط نوشتن و فرا گرفتن خط از دلمشغوليهاي خيلي از درباريان و حتي مردم عادي بود.
چند تن كه خطشان (با تعاريف قدما) خوش مي شد و خوشخط مي شدند كاتبي پيشه مي كردند و در كتابت خانه ها كتابت ميكردند يا به كارهاي ديواني مي پرداختند. چند تني هم پيدا مي شدند كه خود را به بالاتري قله هاي خوشنويسي مي رساندند و خود قله اي بلند مي گشتند.
امروزه با آمدن دستگاه هاي حروف نگاري و طبع و نشر، كاتبان شغلشان را -كه تهيه نسخه هاي متعدد از نسخه اصلي كتاب و نوشتن نامه ها و عريضه ها بود- از دست دادند و كتابت جنبه هنري پيدا كرده و از حالت ضروري و كاربردي بيرون آمده و بيشتر جنبه هنري و زيبايي پسندي پيدا كرده است و خوشنويسان برجسته با ممارست بسيار اثري بديع مي نويسند كه با فن آوري هاي نشر در شمارگان بسيار، بصورت كتب نفيس عرضه بازار مي شود و در دسترس همگان قرار مي گيرد.
سلاطين و متمولين گذشته به هر دليلي عادت نداشتند كه قطعهاي را قاب بگيرند و از ديوار بياويزند. خطوط بيشتر در قالب كتاب و جنگ عرضه مي شد و در بيشتر اوقات در خدمت متن بود اما امروزه هنرمندان دوست دارند كه هرچه سريع تر قطعه اي بسازند و قاب كنند و به ديوار بكوبند و درست در اين موقع است كه از ديد غير فني، خواندن متن از ديدن مهم تر ميشود و به دنبال آن اقلام ريز از دور ناخوانا مي شوند و اقلام درشت جلوه بصري بيشتري پيدا ميكند. از ديگر دلايل هم شايد اين باشد كه اصولا كتابت كار سنگين و طاقت فرسايي است و مداومت و ممارست زيادي ميخواهد تا كار يكدستي پديد آيد اما مي شود با تمريناتي چند قطعهاي ساخت.
حافظ عروس طبع مرا جلوه آرزوست آيينه اي ندارم از آن آه مي كشم
از آثار باقي مانده پيداست كه قدما بيشتر با دانگ مشقي و كوچكتر از آن مي نوشتند و براي عرض هنر قطعاتي چند كه اوجش چليپا بود پديد مي آورند و گاه تمريناتشان قطعات نابي از سياه مشق مي شد كه بالاترين درجه خطاشان لابلاي سياهي ها مي درخشيد و به ندرت، به فراخور كاري كه پيش مي آمد، كتيبهاي براي عمارتي مرقوم مي كردند. به نظر ميرسد دانگي كه مشقي مي نامند دانگي بوده است كه خوشنويسان بيشتر با آن دانگ مشق و تمرين ميكردند.
مولانا سلطانعلي مشهدي در "مشق و تنوع تعليم" مي فرمايد:
قلمي مشق كردن نقلي روز مشق خفي و شام جلي
يكي از دلايل اين تقسيم بندي در سالهاي اوليه فراگيري خوشنويسي شايد آماده سازي دست براي نوشتنِ از غبار تا كتيبه باشد و اينكه چرا شب را براي قلم درشت تر در نظر گرفته است شايد به مساله كمبود نور و نبود برق در آن زمانه و خستگي بدن در شب و بطور خلاصه به حفظ سلامتي و بينايي برگردد.
البته اين نكته نيز فراموش نشود كه شيوه غالب خوشنويسي در اين زمانه بر پايه شيوه استاد كلهر است كه با شيوه قبلش از پايه فرق مي كند. خود كلهر و شاگردانش تا عمادلكتاب و كاوه و حتي برادران ميرخاني و بسياري از استادان معاصر بيشتر آثار هنريشان به قلمهاي كتابت و چليپا بوده است.
انجمن خوشنويسان ايران كه حدود شش دهه قبل به همت استاداني از جمله كاوه و سيد حسين ميرخاني پايه گرفت، دوره هاي آموزشي خود را به چند مرحله تقسيم كرد كه از دانگ مشقي در مبتدي شروع مي شود و به دانگ چليپا و كتابت در ممتاز مي رسد. پس هنرجويان براي فارغ التحصيلي نه تنها نياز نيست كه بزرگتر از دانگ مشقي بنويسند بلكه بايد در كتابت نيز تبحر لازم را پيدا كنند و آزمون دهند.
به جز ذوق شخصي و شايد از روي تففن، از دلايلي كه هنرجويان را به سمت دانگهاي بزرگ مي كشاند شايد اين باشد كه قطع پهنتر قلم سبب مي شود كه كامل روي كاغذ بنشيند و زاويه قلمگذاري حفظ شود و شايد اين احساس پديد آيد كه نوشتن دايره و كشيده كه با تمام پهناي قلم و قويتر نوشته مي شود، راحت تر شده است اما با كمي تمرين با دقت در مي يابند آنجا كه ضخامت قلم تغيير مي كند، مثلا در اتصالات و در كلماتي مثل "مصطفي" به مشكل بر ميخورند و جراحي با قلمتراش اين معضل را برطرف نميكند و خط معمولا زير تيغ جراحي از بين رفته و اين اثر، به اثر ديگري غير از خوشنويسي بدل مي شود.
هرچند برخي از استادان و صاحب نظران ارجمند معتقد بوده و هستند كه قلم هاي درشت دست را قوي مي كند اما به هنر جوياني كه با نوشتن با قلم هاي درشت، مركز قلمشان تغيير مي كند و اصول و نسبت خطشان در كتابت و چليپا به هم مي خورد و يا فشار دستشان روي كاغذ زياد مي شود و يا دچار عارضه هاي ديگر مي شوند به هيچ وجه توصيه نميشود با قلمي با دانگ بزرگتر از دانگهاي آزمون بنويسند.
قويا به هنر جويان عزيز پيشنهاد مي شود كه قبل از فارغ التحصيلي پيرو شيوه انجمن باشند و با اقلامي كه از آنها آزمون به عمل مي آيد كار كنند و بعد از دريافت مدرك ممتاز با اطمينان از اينكه اصول و پايه خوشنويسي را فرا گرفته اند
، شگرد هاي اقلام ديگر را بياموزند و بيازمايند.