به ياد استاد فقيد ميرعلي تبريزي
خط نستعليق يکي از زيباترين و دلنوازترين شيوه هاي نگارش خط در خوشنويسي اسلامي و ايراني است. خطي که به تنهايي بيان کننده احساسات، عواطف دروني، طبع و سليقه زيبائي شناسي هنرمند است.
استادان خوشنويس ايراني همواره سرآمد هنرمندان و نگارگران بوده اند. آنان که با مشاطه گري در هر دوره از زمان به گونه اي بر زيبائي اين هنر بي بديل افزودند و با دستان هنرمند خود عروس زيباي هنر جهاني را به خضاب ناب ايراني آراسته اند. «استاد ميرعلي تبريزي» را واضع خط نستعليق معرفي مي کنند، اما به نظر مي رسد که خط نستعليق پيش از او نيز جود داشته و استاد ميرعلي تبريزي در سده نهم هجري هم زمان با سلطنت تيمور گورکاني براي اولين بار خط نستعليق را تحت قاعده و قوانين خوشنويسي درآورده است و به حدي رسانده که به صورت خطي مستقل و قابل رقابت با خطوط ششگانه درآيد، در رساله هاي قديمي خوشنويسي داستاني نقل شده که ميرعلي شبي در خواب، پرواز غازهاي وحشي را ديد و حرکات سيال نستعليق را از حرکات نرم بدن اين پرندگان هنگام پرواز الهام گرفت.
خطوط ششگانه يا خطوط اصول، شش خط اصلي در خوشنويسي اسلامي هستند که در تمامي کشورهاي اسلامي از جمله ايران رواج داشته اند و هنوز هم اغلب آن ها مورد استفاده خوشنويسان هستند. هر يک از اين خطوط يا قلم ها داراي قواعد و نظم معيني مي باشند. ابداع اين خطوط را به ابوعلي محمدبن علي بن حسين (حسن) بن عبدالله بغدادي معروف به ابن مقله وزير نسبت داده اند که اين خطوط ششگانه عبارتند از: محقق، ريحان، ثلث، نسخ، رقاع و توقيع.
ذهن هنرمند استاد تبريزي همواره در حال تلاش و تکاپو براي يافتن خطي بود که روحي تازه به هنر ايران ببخشد که پس از سالها تلاش و کوشش با ترکيب شيوه نگارش نسخ وتعليق به ترکيبي زيباو چشم نواز از هنر دست يافت به نام نسختعليق که بعدها به جهت رواني تلفظ به نستعليق امروزي تبديل شد.
سالها بعد «سلطان علي مشهدي» ملقب به «سلطان الخطاطين» در مقام تمجيد از استاد ميرعلي گفت:
نسخ و تعليق گر خفي و جلي است
واضع اصل خواجه ميرعلي است
تا که بوده است عالم و آدم
هرگز اين خط نبوده در عالم
وضع فرمود او ز ذهن دقيق
از خط نسخ وز خط تعليق
ني کلکش از آن شکر ريز است
که اصلش از خاک پاک تبريز است
فرزند برومند استاد تبريزي به نام «عبدالله» ايرادات خط پدر را برطرف کرده و خط نستعليق را به اوج مي رساند و پس از پدر نيز با پرورش شاگرداني که از سرشناس ترين خوشنويسان ايرانند عروس خط ايران را جاودانه مي کند شاگرداني چون:
«ميرزا جعفر تبريزي»، «اظهر تبريزي»، «سلطان علي مشهدي»، «ميرعلي هروي» و... در سده هاي آغازين پيدايش خط نستعليق، دو سبک متفات از آن در نقاط مختلف ايران ظاهر شد؛ يکي شيوه «جعفر تبريزي» و ديگري شيوه «اظهر تبريزي» بود که بعدها «سلطانعلي مشهدي» آن را کامل تر کرد و در ناحيه خراسان و اطراف آن متداول ساخت.
براي مدت يک قرن و نيز شايد بتوان «ميرعلي هروي» را يکي از بي بديل ترين نگارندگان خط نستعليق دانست اما در هجري شخصي به نام «عمادالحسني قزويني» نستعليق را به اوج زيبايي و ظرافت رساند، استاد ميرعماد با ايجاد سبک و مکتب جديدي از نستعليق شاگردان بسياري را مجذوب خويش کرد تا آنجا که پس از سال از ظهور اين شيوه همچنان چون ستاره اي در آسمان هنر مي درخشد.
پس از قتل ميرعماد به فرمان شاه عباس صفوي بسياري از خوشنويسان از دربار صفوي به دربار گورکانيان هند يا عثماني رفتند و خط نستعليق را در آن سرزمين ها رواج دادند تا آنجا که اين خط به محبوبيتي چشمگير در دربار آنان دست يافت. در اواخر دوره صفوي با شکستن حروف و تندنويسي خط نستعليق شيوه اي معروف به شکسته در ايران رايج شد که خود خطي مستقل است و سومين خط ايراني به حساب مي آيد.
پس از ظهور سلسله قاجاريه خط نستعليق اين بار قدرتمندتر از گذشته بر آسمان هنر ايران درخشيد آثاري ماندگار در اين عرصه به وجود آمد و هنرمندان بزرگي ظهور کردند. استاداني که سينه به سينه و نسل به نسل با قلم خويش يادگاري مي نگاشتند بر آسمان هنر اين سرزمين تا ياد استاد ميرعلي تبريزي و نسلهاي پس از او ستاره اي باشد بر بلنداي اين سرزمين هميشه سربلند.