خط نستعليق يكي از زيباترين و دلنشينترين انواع خط است كه به خط ايراني و فارسي هم شهرت دارد. اين نوع خط چون انحنا ندارد و كج و معوج نوشته نميشود، عيوب آن زود آشكار ميگردد. هنرمند خوشنويس خط نستعليق بايد از قدرت و توانايي و مهارت بسياري برخوردار باشد تا بتواند در زمرة خوشنويسان به حساب آيد و چنانچه به سمت استادي رسيد مقام و منزلت والايي دارد كه به نظر نگارنده، مهمتر از مقام استادي در ساير خطها ميباشد. همان طوري كه خطوط نستعليق ميرعماد حسني حدود چهار صدر سال است چون خورشيدي تابناك در جهان هنر خوشنويسي ميدرخشد و كسي را مقابله با او ميسر نبوده است اما خوشنويسان معروف خطهاي ديگر به اين پاية شهرت نرسيدهاند. اينك برخي از خوشنويسان نستعليق اصفهان را معرفي مينماييم:
باباشاه اصفهاني: از معروفترين خوشنويسان زمان خود بوده و تا آن زمان كسي به درجة او نرسيده است. لطافت خطش را در درجة اعجاز و حسن خطش را خداداد دانستهاند. صاحب تاريخ عالم آراي عباسي او را از بزرگترين استادان نستعليق زمان شاه طهماسب صفوي دانسته است. باباشاه شعر هم ميگفته و «حالي» تخلص ميكرده، اين سه بيت از اوست:
از واضع خط نسخ تعليـق بشنو سخني زروي تحقيـق
بالاي الف سـه نقطـه بايـد امــا بــه همان قلم كه آيــد
يك نقطه بس است گردن با شش نقطــه درازي تن بــا
از وقايع جالب توجه اينكه رسالة منثور «آداب المشق» باباشاه اصفهاني را قطعه فروش بيانصافي به عنوان رسالة ميرعماد تغيير نام داده تا به مبلغ بيشتري بفروشد و اين رساله را به نام ميرعماد فروخته است. پس از چندي محققان و خطشناسان و كاغذشناسان حقيقت را تشخيص دادند و مشكل مرتفع گرديد. خطهايي كه از باباشاه به يادگار مانده همگي در نهايت قدرت و ملاحت و شيوايي است و كمتر كسي تا كنون در خوشنويسي به او ترجيح داده شده است. باباشاه در مسافرتي كه به عراق كرد در سال 996 هـ . ق در بغداد درگذشت و همانجا دفن گرديد. اين بيت زيبا از او است:
ز هر جا بگذرد تابوت من فرياد برخيزد كه آه اين مرده سنگين ميرود پرآرزو دارد
عبدالجبّار اصفهاني: او از شاگردان طراز اوّل ميرعماد و از استادان برجستة خط نستعليق در قرن يازدهم است. آنچه او از قطعات ميرعماد تقليد كرده و به خوبي از عهده برآمده است. عبدالجبّار آثار خطي زيادي دارد. وفات او در سال 1065 هـ . ق اتفاق افتاد.
نوراي اصفهاني: او فرزند قاضي غلامعلي (قاضي اصفهان) است و از شاگردان معروف ميرعماد به شمار ميايد. به طوري كه ميرعماد خط او را به خط «رشيدا» ترجيح ميداده و به امر شاه عباس شاهنامة زيبايي نوشت اما آخر كار از اعمال ناپسند شاه عباس نسبت به خود رنجيد و راهي هندوستان شد و به سال 1070 هـ .ق در آنجا وفات يافت.
ميريحيي اصفهاني: او برادر زن و شاگرد ميرعماد بوده و با وجود اين از شيوة «ميرعلي» پيروي ميكرده و اقلام ششگانه را از خفي تا جلي خوش مينوشته است. شاه عباس به او لقب ميرثاني داده بود. وفاتش را به سال 1050 هـ . ق ضبط كردهاند. در مجموعة آقاي عباس غازي كه از خوشنويسان و موسيقيدانان و مشوّق هنرمندان اصفهان ميباشند، قطعه نستعليقي از او وجود دارد.
ابوتراب اصفهاني: او سالها در خدمت ميرعماد تعليم ميگرفت و از مقامات معنوي ميرعماد بهرهمند شده بود. پس از قتل ميرعماد جانشين او شد و در اندك مدتي شاگردان زيادي تربيت كرد. سال وفات او را 1072 هـ . ق نوشتهاند. مدفن او در مسجد لنبان اصفهان است.
محمدصالح اصفهاني: محمد صالح فرزند ابوتراب از استادان و خوشنويسان مشهور خط نستعليق و پيرو شيوه ميرعماد بوده است. بسياري از كتيبههاي بناهاي تاريخي اصفهان در اواخر دوران صفويه از جمله كتيبة بالاي ايوان چهلستون و كتيبههاي متعدد ديگر به خط اوست. محمدصالح شاعر نيز بوده و اين بيت پرمعنا از اوست:
چه شد حق سعي و كجا شد سپاس چرا خلق گشتند حق ناسپاس
محمدباقر سمسوري: محمدباقر اصفهاني اهل بلوك جي و از اعاظم نستعليقنويسان اصفهان بوده و در عهد فتحعليشاه و محمدشاه قاجار ميزيسته است. او از شاگردان مكتب ميرعماد بوده و كمتر كسي به خوبي او خطهاي ميرعماد را تقليد ميكرده است. محمدباقر تا سال 1262 هـ . ق كه تاريخ وفات عيال فتحعليشاه است زنده بود زيرا سنگ قبر او را كه مانند گوهري تابناك در تخت فولاد اصفهان ميدرخشد با خط خوش نستعليق نوشته است.
ميرزا غلامرضا اصفهاني: او از معروفترين خوشنويسان قرن اخير بوده و در خوشنويسي شهرت بسزايي داشته است. محمدشاه قاجار او را به استادي فرزند خود گماشت.ميرزا غلامرضا استاد مسّلم خط نستعليق بوده و از «ششدانگ» تا «كتابت»، «خفي» و «غبار» را استادانه مينوشته و به قول يكي از خوشنويسان؛ «هم با پارو و هم با يك مو» ميتوانسته خوشنويسي نمايد. او در شكستهنويسي هم قدرتي تمام داشت. در خط، «يا علي مدد» امضا مينموده و خطهاي بسياري از او باقي مانده است. مدتي از عمر خود را در تهران به سر برد و در سال 1307 هـ . ق همانجا درگذشت و در «صفايية ابن بابويه» دفن گرديده است.
محراب بيك اصفهاني: او از شاگردان ميرعماد و به پرهيزكاري و صفات حميده موصوف بوده است. تاريخ وفاتش سال 1061 هـ . ق است. اين خوشنويس آثار اندكي از خود به يادگار گذاشته است.
نورالدين محمد: او فرزند «تُرابا» و برادر محمدصالح اصفهاني است. نورالدين محمد، ابتدا در كتابخانه سلطنتي، در زمان شاه عباس مشغول به كار بوده و از خوشنويسان مشهور ميباشد. وفات او به سال 1094 هـ . ق اتفاق افتاد.
ميرزا عبدالجواد: ميرزا عبدالجواد متخلّص به «عنقا» فرزند علي اشرف از اعيان و معاريف اصفهان بوده و در خط نستعليق و شكسته شهرت داشته است. وي در زمان فتحعليشاه به تعليم شاهزادگان درباري ميپرداخته و عمري طولاني داشته است. از عنقا آثار زيادي، از قطعات گرفته تا كتابهاي نفيس به جا مانده است. وفات او به سال 1275 هـ . ق در تهران اتفاق افتاد.
ميرزا عبدالرحيم افسر: او فرزند ميرزا محمدعلي مسكين، شاعر اصفهاني است. افسر از خوشنويسانِ بنا,ِ دورة ظل السلطان در اصفهان بوده. نستعليق را شيرين مينوشته و شاگردان زيادي داشته است.
ميرزا فتح اله جلالي: جلالي از خوشنويسان نستعليق اواخر دوران قاجاريه در اصفهان بوده است.
ميرزا ابوالقاسم محمد نصير طرب: از شاگردان افسر و فرزند كوچك هماي شيرازي بوده و در خط نستعليق شهرت داشته است. محمدنصر طرب در سال 1330 هـ . ق درگذشت.
* شكسته نستعليق يكي ديگر از انواع معروف خطنويسي ميباشد كه بسيار زيبا و به نقاشي شباهت دارد. خوشنويسان اصفهاني اين رشته عبارتاند از:
محمد علي اصفهاني: او معاصر «شفيعا» بوده و به شيوة او كتابت ميكرده است. در طب و شعر نيز دستي داشته و تخلص او «وفا» بوده است. اگرچه در رديف پيشوايان خط شكستهاش ميدانند، اما شهرت چنداني نداشته است. تاريخ وفات او به طور دقيق معيّن نشده اما تا سال 1161هـ . ق كه تاريخ تأليف كتاب «رياض الشعرا» بوده حيات داشته است.
ميرزا كوچك اصفهاني: از معروفترين شاگردان عبدالمجيد درويش طالقاني است كه در شكستهنويسي از استادان مسلّم زمان خود بوده و خطهاي بسياري به صورت قطعه و كتاب به يادگار گذاشته است. وفات او به سال 1228 هـ . ق است.
محمدرضا اصفهاني: محمدرضا معروف به «كَر» از معاصرين و شاگردان عبدالمجيد درويش بوده و در دستگاه اسماعيل سلطان خبوشاني سمت كتابت داشته و كتابهاي بسياري از جمله شاهنامة فردوسي را براي او نوشته است. سال وفات او به درستي معلوم نيست اما قطعاتي از او باقي مانده كه مربوط به سال 1195 هجري ميباشد.
معتمدالدوله ميرزا عبدالوهاب نشاط: او وزير فتحعليشاه قاجار بوده، در شكستهنويسي توانا و قدرتمند بوده و گنجينة معتمد، از آثار باقيماندة اوست. نسب وي به حكيم سلمان، طبيب مخصوص شاه عباس ميرسد. معتمدالدوله از دوستان نزديك عبدالمجيد درويش بوده و عبدالمجيد در خانة او اقامت داشته است. نشاط، شاعري توانا و نويسندهاي قدرتمند است چنانكه شهرت او بيشتر به همين هنرهاست. ديوان او تاكنون چندين بار به چاپ رسيده است. او در سال 1244 هجري درگذشت.
خواجه تاج سلماني اصفهاني: او در زمان سلطان ابوسعيد گوركاني ميزيسته. بيشتر تذكرهنويسان او را واضع خط تعليق ميدانند. تاج اگر واضع و مبتكر هم نباشد، اوّل كسي است كه خط تعليق را سر و صورتي داده و تحت قاعده درآورده تا آنجايي كه هيچ مخترعي خط اختراعي خود را بدان پايه نرسانده است. وفات او به سال 897 قمري اتفاق افتاده است.
سيدعلي اكبر گلستانه: او از مشهورترين شكستهنويسان ايران است. پس از عبدالمجيد درويش، كسي شكستهنويسي را به درستي و زيبايي او ننوشته است. در نوشتن خط نستعليق هم توانايي بسيار داشته و شيوة او شيوه درويش بوده است. آثار بسياري از خود باقي گذاشته و در شكستهنويسي استاد تمام عيار بوده است. گلستانه در سال 1319 قمري در حين يك عمل جراحي بدرود حيات گفت.
دكتر عبدالباقي نواب: او از پزشكان صاحب نام و استاد دانشكده پزشكي و رئيس دانشكدة ادبيات اصفهان بود. خط شكسته را به پيروي از گلستانه، استادانه و شيرين مينوشت. در اغلب انجمنهاي شعر و ادب شركت داشت و از مشوقين هنرمندان اصفهان در رشتههاي مختلف بود.
* تعليق از انواع ديگر خط است. اما خطي خاص و مشكل ميباشد. تعليق به معناي پيچك مو است. خط تعليق را خط «تَرَسُّل» نيز ميناميدند چنانكه خاقاني زلف معشوق را چنين توصيف كرده:
اي زلف تو پيچيدهتر از خط ترسّل بر دامن زلف تو مرا دست توسّل
خوشنويسان اين رشته در اصفهان عبارتاند از:
آقا محمدكاظم واله اصفهاني: از مشاهير ادبا و شعرا و رجال عالي مقام اوايل دورة قاجار بوده است. نامبرده از خوشنويسان نامدار خط تعليق و سرآمد همه خوشنويسان اين رشته بوده است. علاوه بر تعليق، نستعليق را نيز خوش مينوشته. مهمتر آنكه در خط «ناخني» كه يك نوع خط مشكل و بسيار قابل توجه است، استاد بوده است. آثار ارزنده و زيبايي از اين خوشنويس نزد مجموعهداران خطهاي نفيس و موزهها، به خصوص كتابخانة مجلس شوراي ملّي موجود است. سنگ آرامگاه او كه قبل از مرگ به وسيله خود او نوشته شده، از نفايس ارزشمند هنر خطّاطي ايران به شمار ميرود. واله با سال 1229 هـ . ق در اصفهان وفات يافت و در تكية «والهيه» تخت فولاد اصفهان، زير گنبد زيبايي دفن گرديده است.
پس از سالها انتظار، مجلد «هنر و هنرمندان اصفهان» كه جزئي از تاريخ مفصل و معظم اصفهان به قلم تواناي استاد جلال همايي است، به زير طبع آراسته گرديده و دريغ داشتم كه زحمات آن استاد در معرفي ديگر خطاطان اصفهان، به اختصار مورد اشاره قرار نگيرد و علاقهمندان را به مبدأ اصلي، يعني كتاب ارزشمند «تاريخ اصفهان» مجلد «هنر و هنرمندان» راهنمايي نكنم.- آقا زين العابدين محلاتي، از شاگردان زينالعابدين معروف به «اشرف الكتاب» اصفهاني، نسخنويس معروف بوده است. - آقا زين العابدين قزويني، ملقب به معجزنگار و كاتب مخصوص فتحعليشاه قاجار بوده است. - علي خان فرقاني، قرآن نويس معروف سال 1346 هـ . ق به بعد ميباشد. - رضاقلي اديب، نستعليق خوش مينوشته و سال
1290 ه.ق وفات يافته است. - ميرزا حسينقلي خان كتيبه نويس، كتيبة آرامگاه والة اصفهاني در تكية واليه اثر اوست. - عبدالحميد ادهمي، معاصر نادرشاه افشار بوده و كتيبة مسجد «شعيا» به خط شيواي «ثلث» از اوست. - ميرزا عبدالغفار پاقلعهيي، خوش نويس خط نستعليق و متوفي به سال 1336 هـ . ق. - ابريشمكار اصفهاني، از نستعليقنويسان مشهور بوده و تا سال 1366 هـ . ق حيات داشته است. - آقا عبدالله ارباب، برادر آيت الله حاج آقا رحيم ارباب اصفهاني و كاتب چندين قرآن نفيس ميباشد. - سيدعلي اكبر اردستاني، نسخ نويس و از شاگردان مشهور «اشرف الكتاب» ميباشد. - آقا ميرزا ابوالقاسم، متوليد سال 1296 هـ . ق است. قرآن قطع بزرگ او كه به خط ثلث و به شيوة بايسنغر و الوان نوشته شده متعلق به كتابخانة مجلس شوراي ملي ميباشد
- ملامهدي واثق، از خوشنويسان عصر صفويه و زمان شاه سليمان بوده است. - ملامحمدتقي كاتب، نسخ نويس و از شاگردان «ميرزا آقاجان پرتو» بوده است. - سيد محمد بقا، از نسخ نويسان بنام و از شاگردان مشهور اشرف الكتاب ميباشد كه از استاد خود به دريافت لقب اشرفالكتابي مفتخر گرديد. - محمدصالح جوشقاني اصفهاني، خوشنويس نستعليق بوده و از آثار مهم او ديوان خلاق المعاني كمالالدين اسماعيل اصفهاني است كه به شيوة ميرعلي هروي نوشته است. - محمدصالح اصفهاني، از نوابغ خوشنويسان خط نستعليق در زمان شاه سليمان و شاه سلطان حسين صفوي بوده است. - محمدصالح خاتون آبادي، از نستعليق نويسان زمان صفويه و از شاگردان ميرعماد بوده است. - ميرزا علي كاتب، متوليد سال 1295 هـ . ق و از تندنويسان به نام و در خدمت اداره آمار و ثبت احوال بوده است. - عبدالله عاشور، استاد خط نسخ بوده و بيش از صد جلد قرآن كوچك نوشته است كه يكي از آن قرآنها، سنة 1227 هـ . ق رقم خورده است - ميرزا ابوالقاسم اصفهاني، از خوشنويسان خط نسخ است و قرآن نفيسي به خط او در كتابخانة سلطنتي موجود است. وفات او سال 1220 هـ . ق است. - ميرزا محمدعلي اصفهاني، از خوشنويسان خط نسخ و ثلث قرن سيزدهم بوده است. - ميرزا محمدعلي شكستهنويس، علاوه بر خوشنويسي شاعر و متخلص به «وفا» بوده و در دارالسلطنه اصفهان كار ميكرده است. مرقعي به تاريخ 1126 هـ . ق از او موجود است. - محمدحسين تبريزي اصفهاني، نستعليقنويس قرن دهم، كه مدتي ميرعماد نزد او تعليم ميديده. - ميرزا زينالعابدين شكستهنويس، از خوشنويسان قرن دوازدهم ميباشد. مرقعي از خط زيباي او در كتابخانة سلطنتي موجود است. - محمدرضا خاتونآبادي، از نستعليقنويسان معاصر است و ديوان جمالالدين عبدالرزاق به نام او است. - سيد ابوالمعاني نقيب حسيني، از خوشنويسان خط نستعليق معاصر شاه سلطان حسين صفوي است. - صحيفي جوهري، معروف به ذوالقدر و از ثلثنويسان مشهور اصفهان است. كتيبة مسجد جارچي كه در سال 1019 هـ . ق نوشته شده، به خط اوست. - سيد محمود نقاش، از ثلثنويسان بنام قرن نهم ميباشد كه خط ثلث را به شيوه بايسنغر مينوشته است. - ميرزا ابوتراب اصفهاني، به قولي مخترع خط شكسته نستعليق است و به سال 1077 هـ . ق فوت كرده است. - آقا عبدالحسين شكستهنويس، معاصر زينالعابدين اشرف الكتاب اصفهاني بوده است. - ميرزا امين نصرآبادي، در عهد شاه سليمان زندگي ميكرده و خط نسخ و نستعليق را نيكو مينوشته است. - شيخ حافظ اصفهاني، از كتّاب و ثلثنيوسان مشهور قرن هفتم بوده و از راه كتاب ارتزاق مينموده است. - عبدالجبار اصفهاني، از خوشنويسان مشهور خط نستعليق و از شاگردان ميرعماد بوده و در سال 1065هـ . ق فوت نموده است. 34- ميرزا ابراهيم اصفهاني، از خوشنويسان مشهور خط نستعليق بوده و در قرن دهم ميزيسته است. - آقا محمدابراهيم قمي، استاد مسلّم خط نسخ در اواخر قرن يازدهم بوده است. محمد ابراهيم مجرد زندگي ميكرده و درآمد قرآن نويسي خود را صرف دوستان و مستمندان مينمود. - عبدالملك عطاش اصفهاني، از مبلغان بزرگ شيعه و استاد خط ثلث كوفي بوده و در سال 500 هـ . ق وفات يافته است. - ملاعلي خطاط كوساري، از خوشنويسان به نام اواخر دورة صفويه است. ملاعلي كه فتنة افغان را ديده است علاوه بر خوشنويسي از علم موسيقي بهرة كافي داشته و داراي آوازي خوش بوده است. - ابوالفتوح گلستانه، از نستعليقنويسان مشهور زمان شاه سليمان صفوي است. - سيد عليخان جواهر رقم، فرزند ميرزا مقيم خوش نويس ميباشد – كه او خود از شاگردان ميرعماد بوده است – سيد عليخان در محلة عباسآباد اصفهان ساكن بوده و سپس راهي هندوستان شد - اشرف اصفهاني، از خوشنويسان نستعليق دربار شاه سليمان بوده و مرقعات او در كتابخانة سلطنتي موجود است. - ميرزا محمد اصفهاني، از رجال عهد فتحعليشاه قاجار بوده و در خط نسخ سمت استادي داشته، علاوه بر اين از موسيقي و شعر بهره كافي داشته و در شعر، صفائي تخلص ميكرده است. - ميرزا تقي اصفهاني دولتآبادي، از منشيان و مستوفيان و خوشنويسان عالي مقام زمان شاه عباس دوم است كه نسخ را خوش مينوشته است. - ملامحمدحسين ضياء اصفهاني، از خوشنويسان خط نستعليق و از فضلا و شعراي عهد محمدشاه قاجار بوده است. - ميرزا محمدحسين اصفهاني، از تعليقنويسان بنام قرن يازدهم هجري است. ميرزا محمد در اواخر عمر راهي هندوستان شد. - نورالدين محمد لاهيجي، نورالدين معروف به «نورا» از شاگردان معروف ميرعماد و از مقربان درگاه شاه عباس بوده است. كتيبة زير گنبد بزرگ مسجد شاه و كتيبة كاشي مسجد آقا نور به خط زيباي او است. نورالدين پس از قتل ميرعماد، رنجيده خاطر به لاهيجان رفت اما نوازشهاي شاهانه او را به اصفهان بازگردانيد.
- محمدباقر خوراسگاني اصفهاني، از خوشنويسان بنام خط ثلث و نسخ بوده است. در سال 1235 هـ . ق قرآني به خط خوش نسخ جلي براي فتحعليشاه قاجار نوشته كه در كتابخانة سلطنتي موجود است. - فغان الدين بلبل اصفهاني، خط ثلث و رقاع و نسخ را خوش مينوشت و پيرو سبك عليرضا عباسي بوده است. در اوايل قرن يازدهم از قم به اصفهان آمده و ساكن شد، اين شعر از او است:
بلبل به ناله بلدة قم را وداع كرد كاين شهر را ترانه ما ناپسند بود