خوشنويسان معاصر در اصفهان
به حق ميتوان گفت امروز اصفهان يكي از مراكز مهم تعليم خوشنويسي در ايران است. گروه زيادي چه در انجمن خوشنويسان و چه در كلاسهاي خصوصي و عمومي موفقيتهاي درخشاني كسب كردهاند. در اين قسمت به معرفي بعضي از خوشنويسان معروف معاصر اصفهان ميپردازيم:
حبيب الله فضائلي: استاد حبيب الله فضائلي از خوشنويسان مشهور ايران و اصفهان ميباشد. نامبرده روحاني و فرهنگي و محقق و پژوهشگر و از معدود خوشنويساني است كه در نوشتن كليّه خطها، داراي قدرت و توانايي بسياري بود. اما در ثلثنويسي كمتر نظير داشت. استاد فضائلي چندين بار سمت رياست انجمن خوشنويسان اصفهان را عهدهدار بود. از جمله آثار او، كتاب «اطلس خط» و «تعليم خط» اهميت بيشتري دارد. قرآن بسيار نفيسي كه با خط نستعليق نوشته از اهميت خاصي برخوردار است. كتاب «گنجينه الاسرار» اثر «عمان ساماني» را در كمال استادي و شيوايي نوشته است. در بسياري از اماكن متبركه خط زيباي ايشان زينتبخش است. استاد فضائلي در ادبيات فارسي و شعر هم دستي داشته و اشعار زيادي سروده است.
بيشتر شاگردان او در خوشنويسي به مقام استادي رسيدهاند. استاد فضائلي در سال 1376، به دنبال چندين ماه بيماري چشم از جهان فرو بست.
نصرالله معين: استاد معين مردي درويش مسلك و خاكي و مردمي است. شهرت او در خوشنويسي مورد توجه است. از انواع خط، شكسته را شيرين مينويسد اما در نستعليقنويسي كمتر نظير دارد و آثار ارزندهاي آفريده كه در مجموعهها موجود است. او از «ششدانگ» تا «غبار» را استادانه مينويسد. استاد معين شاگردان زيادي داشته كه معروفترين آنها كرمعلي شيرازي است.
سيدرضا صدرالحسني: او از روحانيون فاضل و هنرمند و هنرشناس اصفهان ميباشد. در هنر خوشنويسي پيرو سبك ميرعماد است و الحق بسيار زيبا و دلنشين مينويسد. با توجه به استادي و صاحب نظري در شناخت خط خوشنويسان متقدم، انساني وارسته و منزوي است و دور از جنجال و هياهو زندگي ميكند. آثار او به مصداق اين بيت، اندك است:
كم گوي و گزيده گوي چون درّ تا زاندك تو جهان شود پر
از استاداني كه سالها در مدارس اصفهان به تعليم پرداختهاند و حق بزرگي به گردن متعلمان دارند، ميرزا عبدالحسين خوشنويس، ميرزا اسدالله رجالي، ميرزا عبدالجواد نقاش، ميرزا آقاي فرد و استاد حسين خوشنويسزاده و استاد كشفيپور را ميتوان نام برد.
اما استاداني كه در طول دهههاي اخير به تعليم و ارشاد جوانان پرداخته و آثار ارزنده و قابل توجهي در انواع مختلف خط از خود باقي گذاشته و با تمام قدرت مشغول خدمت هستند بنا به ترتيبي كه در كتاب «اشك قلم» آمده است، عبارتاند از: عباس قناعت، شيرازي، حسيني، سيلاني، كريمي، فرزونده، وكيلي، شادمان، صالحي، عطريان، حسامي، ظهير رحيمي، فرزانه و سياوش، اين جوانان هنرمند و متعهد هر كدام در رشته خود سمت استادي داشته خط اكثر آنها تابندگي و انسجام قابل توجهي دارد.
منوچهر قدسي استاد دانشگاه، محقّق و شاعر، خوشنويسي را در خانوادة هنرمند خود در چند نسل به ارث برده و مقدمه كتاب «اشك قلم» در معرفي خط خوشنويسان اصفهان، به خط شيواي اوست. او در سال 1376 دار فاني را وداع گفت..
عباس غازي: اين درويش واقعي و محقّق وارسته بنا به عشق و علاقه شخصي ضمن اشتغال به شغل مشكل و ارزشمند نانوايي به فراگرفتن هنر در رشتههاي موسيقي و خوشنويسي پرداخته و الحق توانا و صاحب نظر شده و شاگردان زيادي را تعليم داده و لحظهاي از آموختن و نوشتن و نواختن غفلت نكرده است.
آثار دانشمندان بزرگ اين مرز و بوم در طول قرون و اعصار در خلال صدها جلد كتاب علمي، تاريخي، ادبي و هنري با همين خطها نوشته شده و زينتبخش موزهها و راهنماي بسياري از دانشمندان جهان بوده است. اما چند دهه قبل، بعضي از فرنگ رفتهها به فكر تغيير خط افتاده بودند و با اين بهانه كه املاء كلمات فارسي ناقص است، ميگفتند حروف فارسي به لاتين تبديل شود.
ولي خوشبختانه فرزندان فردوسي، پاسداران فرهنگ و ادب و زبان پارسي با هوشياري آن زمزمههاي بدآهنگ را خاموش كردند و از آن جمله استاد جلال همايي با سخنراني آتشين خود اعلام داشت كه حيات اين ملت كهنسال و متمدن مربوط به فرهنگ غني چندين هزار ساله اوست و اين خودباختگان ميخواهند با تغيير خط و نابودي كتابها، افتخارات علمي اين ملت را نابود كنند. همچنين اديب برومند شاعر ملي نيز در شعري زيبا آورده است:
هر چه ضايع شده ما را بس باد محو خط، ضايعه اكبر ماست
البته پيش از آنها، در زمان قاجاريه نيز ميرزا ملكمخان و ميرزا فتحعلي آخوندزاده هر كدام بنابر مقاصد خاصي به فكر تغيير الفبا و خطّ فارسي افتادند و به همين منظور ميرزا فتحعلي آخوندزاده به دربار ايران نامه نوشت. اما ميرزا سعيدخان انصاري وزير امور خارجه پاسخ ميرزا فتحعلي را به اين شرح فرستاد: اليق و انسب آن است كه ميرزا فتحعلي آخوندزاده در باب تغيير الفباي اسلام خيالات خود را به اولياء دولت عثماني معروض دارد. ما ملت ايران به تغيير الفباي خودمان محتاج نيستيم به علت اينكه ما سه خطّ داريم: نستعليق و شكسته و نسخ كه در حسن و زيبايي بالاتر از خطوط جميع ملل روي زمين است و ما هرگز اين خطوط خودمان را متروك و خطّ جديد ميرزا فتحعلي آخوندزاده يا خطّ جديد ميرزا ملكمخان را معمول نميكنيم و نخواهيم كرد.