تئاتر با در نظر گرفتن شبکه ارتباطي و فرآيند انتقال ميان فرستنده [هنر] و دريافتگر، همواره برگرفته و بازتاباننده مناسبات انساني و اجتماعي است.
بر اين اساس ، پرداختن به دغدغه هاي انسان و به کارگيري مضامين فرهنگي اجتماعي را بايد مساله اي بديهي در حوزه توليد و ارائه آن محسوب کرد. تئاتر مذهبي با توجه به چنين رويکردي از نخستين اشکال هنر تئاتر است که خاستگاه هاي آن را مي توان در اجراي مراسم آييني جستجو کرد. تکميل و قاعده مندي آيين هاي نمايشي نيز فرآيندي تدريجي است که طي سال هاي متمادي تا امروز شکل گيري نمايش صحنه اي مذهبي را نتيجه داده است.
همايش آيين هاي عاشورايي که امسال چهارمين دوره برگزاري را پشت سر گذاشت ، عرصه نمايش آيين ها و نمايش هاي مذهبي است ؛ مقتل خواني ، منقبت خواني ، مناجات خواني ، علم گرداني ، پرده خواني ، چاووش خواني ، نخل گرداني ، تعزيه و ديگر شيوه هاي سنتي نمايش ايراني که مي توانند ابزار بيان مضامين مذهبي در قالب نمايش قرار گيرند، آيين ها و شيوه هاي نمايشي هستند که در گستره اين رويداد فرهنگي هنري فرصت حضور پيدا مي کنند و تماشاگران و مخاطبان بسياري نيز دارند، اما اجرا نکردن ديگر آيين هاي مذهبي (بجز پرده خواني) در چهارمين همايش آيين هاي عاشورايي تبريز، نمايش هاي صحنه اي تنها آثاري بودند که اجرا شدند، مورد توجه قرار گرفتند و داوري شدند.
به طور کلي براي بررسي همه آثار به نمايش درآمده در اين همايش مي توان 3 تقسيم بندي براي آنها قائل شد.
دسته اول
نمايش هايي هستند که موضوعات و دستمايه هاي داستاني ساده و تکراري اي دارند. مضامين کليشه اي اغلب اين نمايش با ساختار اجرايي ساده و کليشه اي نيز ارائه شدند و تقريبا بيشتر آثار به نمايش درآمده در همايش را مي توان در اين گروه قرار داد.
دسته دوم
نمايش هايي را مي توان در این دسته قرار داد که براي طرح مضامين آشنا و کليشه اي و تکرار شده شان در پي کشف شيوه هاي اجرايي نو بوده اند. برخي از اين آثار در به دست آوردن زيباشناسي هنري حاصل آمده از انطباق محتوا و فرم ناموفق بوده اند؛ مثل «شب نام تو را ترانه مي خواند» به کارگرداني سعيد نجفيان که خلاقيت هايي را در حوزه طراحي صحنه و اجراي نمايش به کارگرفته بود، اما ارتباط اين نوآوري ها در قياس با داستان و مضمون نمايش منطقي و متناسب ديده نمي شد؛ اما دسته ديگر نمايش هايي که در اين گروه قرار مي گيرند نمايش هايي هستند که قالب اجرايي نو و مناسبي را براي موضوع آشنايشان برگزيده اند.
دسته سرم
نمايش هايي هستند که مضامين مورد اشاره شان را در قالب داستان و فضاي روايي خلاقانه ارائه کرده اند؛ به عنوان نمونه ، نمايش «قرباني» به کارگرداني سيرويس همتي که در مسير کارکرد نوآوري هاي نمايشي بي شباهت به نمايش قبلي اين کارگردان در دومين همايش آيين هاي عاشورايي هم نيست [محال هم ممکن است] ، اصلا داستان ديگر گونه اي را براي روايت انتخاب کرده و از زاويه ديد تازه اي سعي در جلب توجه مخاطب و انتقال مفاهيم موردنظر به آنها دارد.
قرباني با فضاهاي تازه و زاويه روايت و نقلي مضمون متفاوتش احتمالا در زمينه انتقال و ارتباط با دريافتگر از ديگر آثار به نمايش درآمده در همايش موفق تر است.
در مجموع همايش آيين هاي عاشورايي ، عرصه مقايسه و داوري براي ارزيابي چگونگي نمايش ها را فراهم مي آورد و از اين بابت فرصت مغتنمي است که در آن مي توان مجموعه اي از مولفه هاي مناسب و مهم براي رسيدن به يک تئاتر مذهبي مطلوب را نتيجه گرفت.