... و در سراچه تدبیر
به افقهاى دور مى نگرم
چون چشم عاشقان
که در هجران یار
به خون نشسته است
در سر کوچه طلب
ایستاده ام
و جاده فراق را
نظاره مى کنم
و امید مرا همیشه
منتظر نگاه خواهد داشت...
... و در سراچه تدبير به افقهاي دور مي نگرم چون چشم عاشقان كه در هجران يار به خون نشسته است در سر كوچه طلب ايستاده ام و جاده فراق را نظاره مي كنم و اميد مرا هميشه منتظر