مى آیى
مثل نسیم
با یک سبد ستاره و گل
چشمان تو
سلام بهار است
ژرفاى بیکران تو را
دریا
با واژه
واژه
واژه ى امواج
تکرار مى کند
و آفتاب
جوبار دستهاى تو را
مى آیى
و بیرق طراوت و باران را
در گرمسیر خانه ى ما
مى کارى
تو اجتماع ساکت ما را
از عشق و عاطف
ه سرشار مى کنى
تو جلوه ى تمامت عشقى
چندى است آفتاب
ریشه هاى تو را
تکثیر مى کند
یک پنجره
از سمت خانه ى ما باز است
صد پنجره براى تماشا
تنهایى زمین چقدر بزرگ است
ما از تبار صاعقه ایم
از تبار سرو
در غربت تکلم دریا
گریستیم
و در نهادمان
آتشفشان شگفت
اینک
آکنده از خیال توییم
آکنده از ترانه و لبخند
اى دلپذیر
بى تو
زمین تنهاست
پرواز در کنار تو
زیباست