نگاه اول
عید، «حوّل حالنا» است
که واجب است بفهمیم
عید، شوقی است
که پدرم را به مزرعه میخواند
عید، تنپوش کهنة باباست
که مادر
آن را به قد من کوک میزند
و من آن قدر بزرگ میشوم
که در پیراهن میگنجم
عید، تقاضای سبز شدن است
یا مقلّب القلوب!
نگاه دوم
عید،
سوپرمارکتی است
که انواع خوردنیها در آن هست
عید، بوتیکی است
که انواع پوشیدنیها در آن هست
عید،
ملودی مبارک باد است
که من با پیانو مینوازم
شب بخیر دوست من!