کاشي يک جسم سخت مانند سراميک ،سنگ ،فلز و حتي شيشه است که از آن براي پوشش سقف ،کف زمين يا ديوار استفاده مي شود.اصطلاح کاشي به صورت امروزي مي تواند به هر ساختار کاشي مانندي که مستطيلي شکل باشد اطلاق شود.کاشيها اغلب براي پوشش ديوار و سقف به کار مي روند و مي توانند به صورت مربعهاي ساده يا موزاييکهاي پيچيده ديده شوند.معمولا کاشيها از سراميک ساخته مي شوند اما کاشيها مي توانند از مواد ديگري مانند شيشه،مرمر ،گرانيت و لوح سنگي هم ساخته شوند.
کاشيکاري اسلامي
کاشيکاري بعد از فتح ايران توسط مسلمانان به حيات خود ادامه داد و استفاده از آجرهاي لعابي رنگ آميزي شده به عنوان يکي از عناصر مهم معماري ايراني درآمد و از ايران به جهان اسلام راه يافت شد که نمونه هاي قابل توجه آن سفالگري ايزنيک در ترکيه در زمان امپراطوري عثماني در قرن 16و17 مي باشد.
قصرها،اماکن عمومي و مساجد فراوان از اين کاشيکاريها بهره بردند که شامل موتيفهايي به شکل گل و خوشنويسي به همراه نمونه هاي هندسي زيبا بودند .
در دوران صفويه نمونه هاي زيادي از کاشيکاري تزئيني ايراني به چشم مي خورد.در ان زمان ، پايتخت صفويان شهر اصفهان بود و مساجد معروف،کليساها ،قصرها ،بازارها و اماکن عمومي زياذي با موتيفهاي تزئيني کاشي ايراني مزين شده اند.اصفهان مهمترين شهري است که مي توان ردپاي هنر کاشيکاري را در آن يافت.
کاشيکاري ايراني
تاريخچه کاشي(آجر لعابي ) و هنرهاي تزئيني در ايران به دوران قبل از تاريخ بر مي گردد.کاشيکاري در ميان هنرهاي تزئيني در معماري ايراني جايگاه ويژه اي دارد.مي توان هنرهاي تزيني را به اين صورت دسته بندي کرد:حجاري ،آجر کاري ،تزئينات گچکاري و کاشيکاري.روشهاي پيچيده توليد،طراحي و نوع مصالحي که در هر يک از اين 4 روش به کار مرور تحت تاثير عوامل طبيعي ،اقتصادي و تاثيرات سياسي قرار گرفته است.
از زمانهاي بسيار دور از کاشيکاري براي تزئين بناهاي تاريخي استفاده شده است.نمونه هائي از موزائيک در تکامل تزئينات کاشيکاري نقش داشته است.بناهاي مختلفي از نمونه هاي موزائيک و سنگهاي رنگي و کاشيکاريهاي با اشکال مثلثي ،نيم دايره و دايره بهره برده اند.
اين نمونه ها بعدها به صورت طراحي عناصر طبيعي مانند درخت ،گياهان ،حيوانات و انسان تکامل پيدا کرد. اولين نمونه هاي موزائيک کاري مربوط به ستونهاي معبدي در ابيد بين النهرين است و مربوط به نيمه دوم قبل از ميلاد مسيح مي باشد.در اين بنا سنگهاي رنگي با تزئينات صدف و عاج مزين شده اند و در آنها الگو هاي هندسي کاملا به چشم مي خورد.اين موزائيک کاريهاي اوليه پايه کاشيکاريهاي بعدي بودند.اولين نمونه هاي کاشيکاري که به عنوان تکاملي در اين هنر به شمار مي رفت در مکانهايي مانند قصرهاي عاشور و بابل در زمان مشابه يافت شده اند.معروفترين نمونه کاشيکاري نمونه موزائيک کاري است که در اکتشافات مارليک يافت شده است.
با ظهور اسلام در ايران،هنر کاشيکاري به شکوفايي رسيد و اين هنر ، مهمترين ويژگي هنرهاي تزئيني در تزئين بناهاي مذهبي به شمار مي رفت نياز .به کاشيکاران ايراني در تمام مناطق امپراطوري اسلامي به شدت احساس مي شد.قديمي ترين نمونه کاشيکاري اسلامي در گنبدهاي مساجد مربوط به قرون هفت و هشت ميلادي به چشم مي خورد.همانطور که ما امروزه مي دانيم،تا قرن 11-10 ميلادي آجر کاري و گچکاري قبل از ظهور کاشيکاري از مهمترين هنرهاي تزئيني آن دوره بودند.
در دوران آل بويه،دو مسجد نائين و نيريز از تزئينات آجر کاري به صورت الگوهاي هندسي بهره جسته اند.در قرون 11و12 ميلادي ،تزئينات آجري به سرعت از شرق ايران به تمام نقاط ديگر گسترش پيدا کرد.
مهمترين نمونه هاي آجرکاري در اين دوره مقبره پير علمدار،چهل دخترا ن و برج ميهماندوست مي باشند.مرحله بعدي تکامل کاشيکاري به صورت ا ستفاده از آجر لعابي رنگي بود.اصلي ترين رنگهاي به کار رفته در کاشي کاري رنگ فيروزه اي بود.در دوران سلجوقيان آجرهاي لعابي فيروزه هاي براي تزئين آجرهاي بناهاي تاريخي استفاده شده است.
گاهي از اين آجرهاي لعابي فيروزه اي براي ايجاد خط نسخ کوفي استفاده شده يا از اين آجرها به صورت پراکنده در ميان آجرهاي معمولي استفاده شده است.قديميترين نمونه خط کوفي روي آجر پخته نشده فيروزه اي رنگ در موزه ايران باستان وجود دارد و مربوط به قرن يازده ميلادي مي باشد.از بناهاي مذهبي ديگري که در ترکيب آنها از کاشيکاري فيروزه اي استفاده شده مي توان به مسجد سيد اصفهان،گنبد قرمز مراغه و مسجد جامع گناباد اشاره کرد..
با حمله مغولان به ايران بسياري از ويژگيهاي سنتي اين هنر دستخوش تغيير شد.با پذيرفتن اسلام توسط ايلخانيان در قرن 13 ميلادي،کاشيکاري به حالت اوليه خود بازگشت،ايلخانيان به ساختن بناهاي مذهبي و غير مذهبي علاقه مند شدند . در اين دوران از کاشيکاري نه تنها در نماي خارجي ، بلکه در نماهاي داخلي ساختمان ها براي تزيين ديوارها و گنبد ها استفاده مي شد .در پايان دوران ايلخاني و ابتداي دوران تيموري هنر کاشيکاري به اوج تکامل و زيبايي خود رسيد و به صورت کاشيکاري معرق جلوه گر شد . در ميان بناهايي که با اين شيوه تزيين شده اند مي توان به مسجد گوهرشاد ، مسجد جامع يزد و مسجد جامع ورامين اشاره کرد .
با آغاز دوره صفوي ، تکنيک ديگري از کاشيکاري ظهور کرد و شرايط اقتصادي و سياسي موجب توليد کاشي هفت رنگ شد . دلايلي که باعث محبوبيت اين تکنيک شد عبارتند از : 1- مقرون به صرفه بودن توليد کاشي هفت رنگ 2- زمان کوتاه تر توليد آن 3- هنرمندان امکان استفاده از تزيينات قبلي را در اين شيوه داشتند . از کاشي هاي مربع شکل خاصي در اين شيوه استفاده مي شد . هر کدام از کاشي ها پخته و در کنار يکديگر قرار داده مي شدند . تا کاشي بزرگتري توليد شود . نقوش عربي در اين دوره به شدت رواج داشت . اين تکنيک تا پايان دوره قاجار متداول بود و استفاده از رنگها در اين شيوه از کاشيکاري در الويت دادن به رنگ هاي زرد و نارنجي روشن، جلوه گر مي شد .
در قرون 8 تا 10 ميلادي ، بيشتر نمونه هاي خطي مربوط به احاديث پيامبر اکرم ( ص ) و امامان معصوم وادعيه به خط کوفي روي سفال ها و سراميک ها در نيشابور به چشم مي خورد.
نکته شايان توجه در تاريخچه کاشيکاري آن است که تکنيک هاي کاشي کاري و فوت و فن آن سينه به سينه و به صورت شفاهي از پدر به پسر و استاد به شاگرد در طول زمان منتقل شده است . در مورد جزييات تکنيک ها و طراحي ها کمتر مي توان به نمونه مستند و ثبت شده اي دست پيدا کرد .
ترجمه : غزال حسين زاده