بطور قطع و يقين مي توان اذعان نمود كه در ميان معابد و مراكز عبادي اديان الهي،مسجد تنها مكاني است كه تمام عناصر و اجزاء آن وحدت آفرين بوده و نمادي از يگانگي ، انسجام و وحدت در آن نمود يافته است. مسجد هم به لحاظ شكلي و ظاهري كه در قالب اجزاء و عناصر مختلف شكل يافته است و هم از نظر محتوايي و ماهوي داراي كاركردهاي افعالي و اعمالي است كه غايت آنها ايجاد وحدت و يگانگي است.در اين مقال سعي بر آن است كه در ابتدا اجزاء وعناصر وحدت آفرين مسجد در قالب شكلي آن و سپس مؤلفه هاي ماهوي وكاركردهاي آن در ايجاد وحدت مورد كنكاش قرار گيرد.
پديده مسجد:
در دين مبيين اسلام محور و كانون تمامي فعاليتها به مسجد ختم مي شود و هيچ فعاليت و فعلي را نمي توان پيدا كرد كه در آميختگي و ارتباط با دين باشد ، ولي به مسجد ختم نشده ،يا مرتبط با مسجد نباشد،اين امر مهم نشان از جايگاه و اهميت محوري است كه مسجد دارد. مسجد اولين پديده جغرافيايي است كه به محض فتح سرزمينهاي كفر توسط سپاه اسلام به عنوان نماد يگانگي،توحيد و مبارزه با شرك و بت پرستي در سرزمينهاي تصرف شده بنا شد. پيامبر اسلام(ص) نيز در هجرت به مدينه اولين مكاني را كه براي استقرار آيين اسلام بنا كرد مسجد قبا بود ؛ تا مردم در حول محور اين مكان مقدس به كسب فضايل انساني و آموزه هاي ديني بپردازند.
مسجد تنها مكاني بود كه مسلمانان در آن دوشادوش هم يكرنگ و يكدل اجتماع مي كردند و اين اجتماع به مصداق "يد الله مع الجماعه" همواره منشاء خير و بركات معنوي زيادي براي آنان بود.
بر همين منوال در فضاي كالبدي شهرها و روستاهاي كشورهاي اسلامي"مساجد" همواره قلب تپنده و جوشان آن بوده اند، نه تنها همه شبكه راههاي ظاهري و بلكه ارتباط دروني و قلبي اهالي آن نيز به مسجد ختم مي شود.
مسجد يادآور استمرار وحدت بين مسلمين است كه اين يادآوري در روز سه ،ياپنج نوبت با نداي الله اكبر و حضور مسلمانان در مسجد جهت اقامه نمازانجام ميگيرد و دائماً به آنها لزوم حفظ اين وحدت را گوشزد مي كند.
در هر منطقه جغرافيايي كه مسجد حضوري فعال دارد،درآن نقطه شعاع نوراني وحدت در فضا آكنده شده و اجتماعي آرام بدون تنش و اختلاف قابل مشاهده است.
با توجه به اينكه امسال از سوي مقام معظم رهبري (دام عزه) سال اتحاد ملي و انسجام اسلامي نامگذاري شده است، واز سويي ديگر همانطور كه اشاره شد، در ميان معابد و اماكن مذهبي اديان زنده دنيا مسجد تنها عبادتگاهي است كه هم از نظر شكل وفرم ، معنا و محتوا و عملكرد ظاهر و باطن آنچنان از ظرفيّت و پتانسيل گسترده و بالايي برخوردار است كه مي تواند به عنوان نماد وحدت و انسجام معرفي گردد. علل عمده و نيز توجيهات عقلي و علمي اين مهم وجود مؤلفه ها و مكانيسم هاي فراواني است كه درارتباط با وحدت در آن امكان طرح مسئله وجود دارد.
در اين نوشتارمؤلفه هاي وحدت آفرين مسجد،از حيث فرم، معنا وكاركرد به اختصار براي تبيين و تدقيق بيشتر ارايه مي گردد :
الف) مؤلفه هاي فرم (شكل و ظاهر مسجد) :
وقتي بحث ازفرم و ظاهر مسجد به ميان مي آيد، منظور تمام ابعاد و اضلاع ظاهري و شكلي مسجد است و مراد ساختار فيزيكي و سازه اي و ظاهر آن به عنوان يك كالبد و ساختمان در فضاي دروني روستاها و شهرهاست .اين پيكره مقدس هم به عنوان يك واحد مستقل مذهبي، در فضاي مسكوني و زندگي اجتماعي و هم به لحاظ عناصر و اجزاء تشكيل دهنده و مكمل آن، زمينه هاي وحدت آفرين و انسجام بخش را در ذهن تداعي مي كند كه در ابتدا نمادهاي وحدت به صورت يك پيكره مجزا و مستقل روستايي و شهري مسجد مورد بررسي قرار گرفته و در ادامه اجزاء و عناصر مرتبط با آن نيز مورد كنكاش قرارمي گيرد :
1- ساختمان مسجد :
زماني كه بافت و شاكله يك محدوده جغرافيايي اسلامي را مورد بررسي و بازشناسي نظري قرار دهيم ،خواهيم ديد كه مساجد چه به لحاظ ساختار دروني و چه از بُعد طول وعرض جغرافيايي در ارتباط با ساير عناصر محيط خود از ويژگي و مكانيسم دگرگوني برخوردار مي باشد:
- نخستين بُعد ؛ بعد مذهبي و دين محوري و ايجاد فضاي وحدت بخش و معنوي است
- بُعد دوم؛ برجستگي و نمود ظاهري و فيزيكي مكان مسجد در فضاي مادي مي باشد. جالب اينجاست كه حتي تحقق عيني و مادي مسجد نيز انگاره ها وتصوراتي معنوي در دل خود نهفته دارد به گونه اي كه اولين چيزي كه درذهن ما از منظر مادي تداعي مي شود، حضور يك انسان متعبّد و در حال دعا و نيايش است. گنبد مسجد بسان سر انسان و دو مناره ، همانند دستان او است كه در حال نياز بسوي درگاه احديت بلند شده است. اين انسان عابد در فضاي پر ازدحام زندگي و ساختمانهاي برافراشته اطراف و هياهوي مادي، بدون هيچ توجه به اطراف در كمال آرامش و طمأنينه در حال سير در احوالات كمال گونه خويش است و آنچنان ارتباط محكم واستواري ، با خداي خويش برقرار نموده است كه ناخودآگاه ديگران را نيز به تفكر و تدبر وا مي دارد.
2- مسجد مركز ثقل فضاي شهري :
مسجد در محيط زندگي نه تنها جامعه بشري را به وحدت و همسويي فرا مي خواند بلكه نوع ساختار فضاي روستايي و شهري را با حضور خود چنان شكل مي دهد كه همانند نقطه ثقل وگرانيگاه، ديگر مكانها ومناطق مسكوني ، تجاري ، فرهنگي و عبادي را نيز به سمت خويش متمركز مي سازد.جايي كه مسجد حضور معنوي دارد، دركنار و جوار آن مراكز خدمات عمومي و عام المنفعه شكل مي گيرد واين نوعي زمينه سازي جهت ايجاد همگرايي در اين جوامع است. مراكز آموزشي – مدرسه - حوزه علميه و دانشگاه نزديكترين مراكز فرهنگي و ديني به مسجد مي باشند و پس از آن بازارشكل مي گيرد.اگر نگاهي به حجره هاي بازار جوار مسجد، با ديگر مغازه هاي شهري داشته باشيم، ميزان بهره مندي و تأثيرپذيري روحي و ذهني و قداست خاص آن را نسبت به ديگر مراكز مشابه آن در خواهيم يافت .اين حجره ها از نظر شكل شباهتهاي بسياري نسبت به مساجد دارند، به همين خاطر با تأثير پذيري از فضاي معنوي مسجد، بسياري از مدارس و بازارها به سبك و سياق آن ساخته مي شدند(بهره گيري از معماري و قالبهاي هنري به كار گرفته شده در مسجد) و غالب اين مراكز نوعي وحدت و هماهنگي را از نظر شكل ظاهري با مسجد نشان مي دهند. بر اساس روايات وارده ،پيشوايان دين، مساجد را« بيو ت الله» مي خوانند؛ يعني خانه هاي خدا در روي زمين.«خانه خدا همان خانه مردم است و اگر نمونه كوچكي از خانه اي بزرگ بنام شهر باشد، منطقاً مي بايست تناسبات و فرمهاي آن در شهر پياده گردد.اصولاً شهر اسلامي مي بايست بر اساس فرم خانه خدا بنيان و بنياد گيرد؛ حال ببنيم درمسجد چه فرمي وجود دارد كه بكار گرفتن آن در فضاي شهري ، شهر اسلامي را به مثابه خانه بزرگ خدا قرار داده و مفهوم دارالمؤمنين را تداعي مي كند. مسجد بالذّات مكاني براي عبادت است،هويت واحد خانه و خانه بزرگ مردم (شهر) الزام مي كند كه تمامي افعالي كه در خانه بزرگ انجام مي شود، حاوي همان هويت و جهتي باشد كه درخانه خدا وجود دارد؛ شايد از اين زاويه بتوان سهل ترفهميد كه چرا قرآن تلاش براي كسب روزي حلال ، تجارت و كسب علم را در برخي روايات بزرگترين عبادت ها دانسته است.همچون :«الكاسب حبيب الله» و نيز روايتي از امام صادق (ع) كه : «تلاش براي كسب روزي حلال چون جهاد در راه خداست» دقيقاً به همين دليل است كه در بنياد گذاري شهر اسلامي بازار از لحاظ فرم معماري، همچون مسجد ساخته مي شود. قوس ها ، مقرنس ها و نقوش اسليمي به همان صورت كه در مسجد مورد استفاده بود، در بازار بكار گرفته مي شد، تا فضايي خلق كند كه شخص خود را بيگانه از فضاي عبادي مسجد نينگارد و به همين دليل فعل خود را عبادت بداند.در همين جا تأكيد مي شود،اين نوع نگرش به شهر كه خانه بزرگتر خدا محسوب مي شود ، در معماري شهري اسلام ، فرمهاي هماهنگ و واحدي خلق كرده است كه اين وحدت، خود از اركان افعال و اعمال در اسلام است.از سوي ديگرچون مسجد محل تعليم و تعلم نيز بود، آنگاه كه افزايش متعلمان ايجاب مي كرد مكانهايي مستقل براي تعليم و تعلم فراهم آيد، باز بنا به هويت واحد عبادت و كسب علم ، مدارس نيز در صورت معماري خودهويتي مسجد گونه يافتند.» 1
3- تأثيرپذيري بسياري از خانه هاي مسكوني از مسجد:
الگو پذيري غالب خانه هاي ساخته شده، در ادوار گذشته از فرم و نماي مسجد در راستاي همگون سازي و وحدت در خانه هاي عادي مردم، با خانه هاي خدا در روي زمين بوده است و در واقع خانه هاي مردم در ادامه فضاي معنوي و فيزيكي مساجد شكل يافته كه اين امر از اصل وحدت رويه در توسعه فضاي مسجد به درون اجتماع مردم تأثير پذيرفته است.
4- مسجد محل پيوند زمين به آسمان :
«معماران جهان اسلام ، عشق و احترام را از مؤلفه هاي اصلي زيباشناسانه مساجد ذكر نموده اند،اگر نماز معراج مؤمن است كه هست پس مساجد اسلامي بايد محل پيوند زمين به آسمان بهشتي باشند. اين نگرش خواسته يا ناخواسته در معماري مساجد ، مجال بروز و ظهور مي يابد؛ بويژه وقتي در نظر داشته باشيم كه اصلي ترين كارفرماي ساخت و ساز مساجد در طول تاريخ ، اهتمام قلبي و احترام معنوي خود مؤمنان بوده است. بيشتر مساجد اسلامي را مردم عادي كوچه و بازار با امكانات مادي و معنوي خود بنيان نهاده و ساخته اند. چه بسيار معماران و كارگران ساده ساختماني كه به صورت رايگان ،يا با حداقل دستمزد در بناي مساجد كار كرده اند. در چنين حالتي آنكه متولي و كارفرماي ساخت مساجد است ، دل مؤمن است؛ چرا كه مسجد خانه خداست و كسي كه به ساختن مسجد اهتمام مي ورزد، درخشت خشت بنا به خداوند مي انديشد و براي رضاي او كار مي كند. پس بندرت معماري را مي توان سراغ گرفت كه در طرح و ساخت مسجد ازتمام نبوع و توانايي خود مايه نگذارد او در تمام مراحل به اجراخروي مي انديشد كه چيزي جز بهشت نيست. بي شك تصوير و تصّور بهشت بر ضمير پنهان روح معمار تأثير نهاده و در بناي مسجد خود را آشكار مي كند. اگر به دواير گنبد مسجد از درون نگاه كنيم ، هر كس در هر كجا كه نشسته باشد، به نوعي زير مركز يك دايره قرار دارد(وحدت نظر در هدف ونقطه غايي ). گنبد دايره وار و كروي شكل از درون مسجد، ضمن آنكه به آسمان اشاره مي كند، اهل مسجد را به تجمع و گردهمايي در اطراف يكديگر دعوت مي كند.»2 اما در نگاهي وسيعتر مي توان گفت: « تمام طراحي شهر با مسجد مرتبط است و اين امر افزون بر نقش مركزي مسجد در فرآيند بروز شهر ، بگونه اي بسيار دقيقتر از اصل وحدت و انسجام سرچشمه ميگ يرد كه بر همه اجزا و اركان شهر پرتو افكن است.اسلام و هنر در مسجد ، پرشكوهترين تقارن ممكن را با يكديگر دارند. خداي اسلام، الله تعالي نه فقط رحيم و حكيم بلكه جميل هم هست ؛ لذا دوستدار جمال براي همين است.»3
5- مسجد و وحدت در پيروي ازكعبه:
تمامي مساجد موجود در كرة خاكي از حيث سمت و جهت قرا رگيري داراي وحدت جهت و انسجام مي باشند.سمت و سوي همگي آنها به سوي كعبه، اولين خانه خداپرستي و توحيد است. هيچ مسجدي را نمي توان يافت كه جهت و زاويه اي غير از اين داشته باشد و اين ساختمان ظاهري مسجد است كه تمامي مسلمانان را نيز جهت مي دهد و مسير آنها را تنها به يك نقطه واحد منتهي مي كند، نقطه اي كه كمال و سعادت انسان تنها در حركت در اين مسير روشن تعيين و تبيين مي گردد.
6- مسجد و وحدت در جهت دهي به ظواهر شهري :
با توجه به اينكه مسجد ازتقدّس مكاني و معنوي بالايي در ميان عامه مردم برخوردار است و خود مسجد نيز سمت و جهت توحيد را از نظر ظاهري (قبله) و نيز خداپرستي در باطن خويش به همراه دارد؛ همين امر موجب شده است،تا در فضاي روستايي و شهري با الگو قرار دادن جهت و سمت گيري مسجد، بسياري از ديگر سازه ها و ساختمانها با آن هم جهت شوند و نوعي وحدت و همگرايي را درفضاي شهري بوجود آورند؛ چون مردم با اعتقاد قلبي كه نسبت به آموزه هاي ديني دارند و طبق اين آموزه ها هم جهت شدن فرد در انجام امور روزمره با مباني ديني و حتي هنگام خواب(رو به قبله ) در ثواب و اجر اخروي مؤثرخواهد بود. به همين خاطر جهت استقرارمسجد به عنوان مبنا و اصل در ساخت و ساز قرار مي گيرد و در نتيجه فضاي شهري به گونه اي شكل مي گيرد كه اكثريت قريب به اتفاق مردم تا جايي كه ممكن است خود را هم جهت و هم سوي با مسجد قرار مي دهند. شايد يكي از دلايل تغيير قبله مسلمين از مسجد الاقصي، به كعبه ايجاد وحدت خاص در بين مسلمانان و هماهنگ نبودن آنها با قبله ديگر اديان بوده است.
7- مسجد سيماي وحدت شهري :
«در طول تاريخ تمدن اسلامي ، رابطه اي عميق و معني داري بين مساجد و ساير كاربري هاي شهري و شهروندان مسلمان برقرار بوده و همچنان برقرار مي باشد. اگر نقشه پراكندگي مساجد را در كليه شهرها تهيه كنيم، ملاحظه مي شود كه مساجد با داشتن نظمي طبيعي و ارگانيك (نظمي پيجده تر ، انعطاف پذيرتر و منطقي تر از نظم خشك و هندسي)، در سر تا سر شهرها مستقر شده اند ، بگونه اي كه پاسخگوي نياز شهروندان مي باشند.مسجد يك نشانه شهري قوي تلقي ميشود ، نشانه اي فيزيكي و كالبدي ، نشانه اي ذهني ، نشانه ايمان و معنويت ، نشانه پيوند و وحدت مسلمانان و نشانه اي كه جهت آن ، رو به سوي قبله مسلمانان و توحيد است.پس در آن رمزي و گنجي نهفته است. يك ارزش والاست و مظهر رشد ، سازندگي و تعالي شهروندان مي باشد.سيماي كلي مساجد بگونه اي است كه با مشاهده آنها از دور بخصوص مناره ها و گنبد و مشاهده تغييرات كاملاً محسوس آنها از نظر ارتفاع،فرم و حجم رنگ و جنس مصالح بكار رفته نسبت به ساير كاربري هاي اطراف آن ، داراي جاذبه بسيار قوي مي باشند و انسانها را به سمت خود جذب مي كنند. فرم بكار رفته در سر در ورودي مساجد ميل به دعوت و فراخوان عمومي به داخل آن را در اذهان مردم تداعي مي كند.»4
8- مسجد و وحدت در اعلام اوقات شرعي :
آنگاه كه انسان غرق در زندگي روزمره و انجام امور معيشت و حيات مادي مي گردد. ناگهان يك سروش آسماني در اين هياهو همچون تلنگري بر اذهان مي كوبد و همگان را از اين فضاي مادي براي رجعت و عزيمت معنوي به سراي ديگري مي خواند. پخش اذان از مأذنه تمامي مساجد آنچنان هماهنگ است كه تمامي آنها در يك وقت مشترك و واحد شرعي نداي الله اكبر سر مي دهند. «صوت دلنشين مؤذن و پيام عميق و رساي اذان ، دعوت كننده مسلمانان به نماز جماعت است كه در هر شبانه روز سه يا پنج بار در اوقات صبحگاهان ، نيمروز و شامگاهان به گوش مردم كاملاً آشنا مي باشد،اين وقت شناسي و دعوت ، جزئي از فرهنگ جامعه اسلامي تلقي مي شود، در صورتي كه در غير از اين ساعات اگر از مسجدي صداي اذان شنيده شود، به ذهن مردم عجيب بنظر مي رسد »5
صداي اذان و اوقات شرعي بگونه اي است كه آني و لحظه اي درگستره كره زمين قطع نمي گردد. زيرا در هر لحظه هر موقعيت جغرافيايي واجد يك وقت شرعي در اوقات پنج گانه نماز است كه بصورت مستمر و واحد و باانسجامي ناگسستني،هيچگونه خلل و يا وقفه اي در برآوردن بانگ توحيد ايجاد نمي گردد و دائماً صداي سروش آسماني اذان در دايره زمين ،از سوي نباتات و جمادات و موجودات زنده به آسمان بلند است («يسبح لله ما في السموات و ما في الارض الملك القدوس العزيزالحكيم.»قرآن كريم، سوره جمعه ،آيه 1.) و همه را به وحدانيت و دوري از شرك و بت پرستي دعوت مي كند( اشهد ان لا اله الا الله).
9- مسجد و وحدت در چشم انداز معماري فضاي زندگي:
«وقتي از معماري ايراني در چشم انداز تاريخي آن ياد مي شود. همه چيز ابتدا در چند انگاره كلي مثل:« تواضع » ، « تزئين » ، « مقياس » ، « هندسه » و « وحدت » و .... متعين و آنگاه بي مقدمه در ارتباط با دين و دنيا به سنجش در مي آيد. درقياس و تطبيق با معماري متكلف غرب ، كه اغلب درگير نسبت هاي تأليفي و سامانه هاي ژئومتريك بوده است.اين توجه بسيار به تفكر ماورايي و اين تغيير خوانش ماهيت خاكي معماري به ساحتي افلاكي و آسماني،تاآنجا پيش مي رود كه گاه بطور كلي از مسأله مهم ساختمان دور مي ماند و كمتر از قواعد و ضوابط اقليمي و فرهنگي و محيطي و حرفه اي حرفي به ميان مي آيد.دراينكه بسياري از مبادي و مفاهيم زندگي ما ايراني ها ، حداقل در گستره تاريخي آن ، تبيين رابطه خلق و خالق بوده و گرد اين دايره مي گشته ، ترديدي نيست.»6
10- مسجد و وحدت در رنگ و نماي ظاهري :
در تمامي مساجد موجود در جهان اسلام،مشاهده مي شود كه همگي آنها در بكارگيري رنگهاي متنوع از چارچوب وحدت گونه اي پيروي مي كنند استفاده از رنگهاي سبز ، فيروزه اي و آبي، بسيارمعمول و فراگير مي باشد.«از ويژگيهاي بهشت كه در مساجد اسلامي نيز جلوه نمايي مي كند ، رنگ و روشنايي توصيف شده آن در احاديث است. مي گويند: در بهشت طلوع و غروب نيست.گويي هميشه ساعات اول صبح است رنگ آب لاجوردي و آبي فيروزه اي از عمده ترين رنگهاي زمينه اي ديوارها ، كاشي ها ، محراب و گنبد و صحن و شبستان و .... مساجد است.اين رنگ آبي ، رنگ اختصاصي ساعات بامداد است ؛ طيفي از رنگهاي آبي و سبز نزديك به هم تداعي گر آسمان ، بيكرانگي و بي نهايت ، قدرت و وسعت است و سبز ، رنگ رويش و صلح و آرامش و بركت.از ديگر ويژگيهاي معماري مساجد حضور و تجلي دو مؤلفه تكرار و تداوم است ؛ تكرار و تداومي كه كاملاً بر مباني زيباشناسي بنا نهاده شده و تداعي گر عنصر جاودانگي در بهشت است.تكراري كه كاملاً بر تازگي و تنوع تأكيد مي كند ، نه خستگي و ملال خاطر ، از تكرار اجزاي مقرنس ها گرفته،تا تكرار گلبرگها و خطوط و نقوش اسليمي و حتي تكرار عناصر و فضاهاي معماري كلي مساجد.»7
11- وحدت در پذيرش مكان عبادت:
مساجددر ميان تمام مذاهب و فرق مختلف اسلامي، از جايگاه ويژه اي برخوردار بوده و همگي بر منزلت و شأن اين مكان الهي و قدسي اتفاق نظر دارند و از اين نظر نيز مسجد از صدر اسلام تاكنون نه تنها هيچ تغييري از نظر شكلي و ماهوي كه به اصل، بنيان و شأن آن خدشه اي وارد سازد ايجاد نشده ، بلكه در طول تاريخ،تنها همين مكان بعنوان محوريت وحدت از منظر و بعد مكاني روز به روز به نقش و كاركردهاي آن افزوده شده و شاهد افزايش نقش آفريني آن نيز بوده ايم و هيچ مكاني جايگزين كه بتواند نقش مسجد را ايفاء كند، تاكنون در هيچيك از فرق و مذاهب اسلامي مشاهده نشده است.
12- مسجد و انسجام ادواري هنر و معماري اسلامي :
سير تكوين هنر و معماري اسلامي در طي دوره هاي مختلف و تطور زماني در مسجد نمود و ظهور پيدا كرده است. بسياري از مساجد تاريخي و بزرگ فعلي موجود در جهان اسلام در ابتداي ساخت و شكل گيري بسيار ساده بودند؛ اما در طي ساليان متمادي و درطول تاريخ، بسياري از هنرهاي نوين كه برخاسته از ذوق و قريحه ذاتي هنرمندان مسلمان بود، در اين مساجد شكل گرفت و تكامل يافت و در هر عصري هنر و معماري تازه ابداع شد. به همين خاطر اگر بخواهيم به هنر گذشته معماري اسلامي بپردازيم و آن را مورد مطالعه قرار دهيم، با نوعي انسجام و وحدت نسلي و سلسله مراتب تاريخي در هنرهاي بكار گرفته شده، درمساجد مواجه خواهيم شد. در واقع اين مساجد بودند كه وحدتي بين آثار و هنر گذشتگان طي نسلهاي متمادي قبل و بعد ايجاد كرده اند و گسستي در اين زمينه در آن ديده نمي شود ؛ ازطرفي در بروز و ظهور استعدادهاي هنري در مساجد نوعي وحدت رويه در بين همه هنرمندان برقرار بوده است.تمامي سبكها و قالبهاي مختلف هنري در مساجد رشد و نمو يافته اند.(قالبهايي كه با اصل اسلام و ارزشهاي الهي و قدسي در تناقص و تضاد نبودند.)
13- مسجد موضوعي وحدت آفرين :
يكي از موضوعاتي كه مورد اتفاق نظر همه مسلمانان است و مي تواند محور فعاليتها،برنامه ها وكارهاي پژوهشي وتحقيقاتي قرار گيرد، موضوع مسجد است. در طول تاريخ اسلام رويدادها و حوادث بسياري پيرامون جايگاه مسجد رقم خورده است كه در هر موضوعي به تناسب مي تواند سر لوحه ومنشاء برنامه ريزي در حال حاضر قرار گيرد.(يك نمونه ازآن را مي توان به نامگذاري هفته جهاني مسجد، به مناسبت به آتش كشيده شدن مسجد الاقصي ،در 31 اگوست نام برد كه توسط سفراي كشورهاي اسلامي در اجلاس وزراي خارجه كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي مورد تصويب قرار گرفت.)
نویسنده: محمدعلی موظف رستمی