هنر اسلامي
عفيف البهنسي
ترجمۀ محمدپور آقاسي
انتشارات سوره مهر، 1387
هنر، شيوه تمدنهای اوليه بشری است. آنچه به نام هنر اسلامی آمده، در واقع شيوه و روش ابداعی خود تمدنهاست كه با تفكر خودشان قابل تطبيق است و به صورت مكتوب و يا تجربی به اثبات رسيده است.
هنر اسلامی از جزيره عرب نشات گرفته است. يعني همان جايی كه اسلام متولد گشته و سپس منتشر شده و اين امكان را پيدا نموده است كه بر تفكر، سياست و اخلاق تسلط يابد.
هنر اسلامی به جهت وحدت و يگانگي خود، از ديگر هنرها متمايز ميگردد. همچنين اين هنر به جهت تنوعش از ديگر هنرها جداست.
كتابي كه در صدد معرفی آن هستيم، يكي از آثاری است كه در زمينه هنر اسلامی تأليف شده و نويسنده از پژوهشهای متعدد در خصوص هنر اسلامی براي تكميل اين كتاب استفاده كرده است.
كتاب حاضر در ده فصل تنظيم شده كه فصل اول با عنوان «تاسيس هنر اسلامی»، به جايگاه و ظهور هنر اسلامي و تحولات سياسی و تكامل هنر اسلامی ميپردازد.
نويسنده در فصل دوم تحت عنوان «ماهيت هنر اسلامی و زيبايی آن» به بررسي مفاهيمی چون فلسفه هنر اسلامی، صورت و تجريد در تصوير اسلامی، و مساله منع تصوير تشبيهی در اسلام ميپردازد، و چنين عنوان ميكند كه هنر اسلامی، مشخصهای دارد كه آن را از هنرهای ديگر مانند هنر غربی، هنر هندی و چينی متمايز ميكند.
اولين مشخصهای كه در هنر اسلامی جلب توجه ميكند اين است كه اين هنر به اشكال تجريدی به صورت گياهان يا اشكال هندسی كه نقش نام دارد، درميآيد و خط عربی در اين هنر با آن عجين شده است. هنر اسلامی بر اساس تفكر فلسفی بنا گرديده و اين تفكر، مويد جاودانگی خداوند و فنای موجودات و كائنات است. اين تفكر جاودانگی خداوند با عجز و ناتوانی انسان، به مقابله برخاسته است. اما اصلاحكننده در واقع عجز و ناتوانی هنرمند از انجام امور واقعی را نميرساند و همچنين وسيلهای براي كتمان روز قيامت نيست، بلكه با ادراك اندك زمينی خود، به صورت مستمر، براي رسيدن به وجود ازلی تلاش ميكند. مولف در فصل سوم ذيل عنوان «آبادانی» مفاهيمی چون عوامل ايجاد شهر عربی و اسلامی، و مشهورترين شهرهای اسلامی را مورد بررسی قرار ميدهد و در فصل چهارم به بررسي اولين مساجد ميپردازد.
نويسنده در ادامه در فصل پنجم تحت عنوان «ساختمان مساجد در سرزمينهای عربی» به بررسی مساجدی چون مساجد سامرا، مساجد موحدين و... می پردازد. فصل ششم به بررسی مساجد ايرانی و تركی، و فصل هفتم به معماری شهری و نظامی، كاخها و اماكن اداری، معماري شهری دوره فاطمی، مغولی، معماری سوريه در قرون وسطی و... اختصاص يافته است.
اما در فصل هشتم با عنوان «هنرهای تصويری اسلامی» نويسنده به بررسی هنر تصويری كاشی كاری، نقاشيهای ديواری، پيكرتراشی در آغاز اسلام، هنر تصاوير خطی و هنر مينياتور پرداخته است.
تصوير اسلامی در اشكال متعدد و موارد مختلف آغاز شد. اين تصوير يا به شكل تصوير تشبيهی است كه در آن نقاش واقعيت و يا اشكال مشخصی را به تصوير كشيده و يا به صورت رمزی است كه در آن هنرمند در صدد تفسير و تأويل گياهان و طبيعت يا اشكال مختلف و متنوع ميباشد.
فصل نهم «نقش عربی» نام دارد كه مفاهيمی همچون انواع نقش در سامرا، نقش هندسی، نقش ظريف گياهی، نقش با تصاوير تشبيهی رمزی، چگونگی آراستن تزيينات در آن جای دارد و فصل دهم، با عنوان هنرهای تطبيقی نيز به بررسی صنايع معدن و فلزكاری، سفالگری، نساجی و فرشبافی و صنايع چوبی می پردازد.