سیروس همتی نویسنده نمایشنامه "حکایت دختری که خاتون مغربی را دید" معتقد است: «گرهگشایی با متوسل شدن به بحث شفاعت و معجزه، درام مذهبی را به ورطه تکرار و کلیشه میبرد.»
این دارم نویس و کارگردان تئاتر درباره نگاهش به موضوعات مذهبی و دینی میگوید: «صرف نظر از جایزههایی که به هر متن تعلق گرفته است، معتقدم که مهمترین ویژگی متنهای من، نگاه متفاوت به سوژههای مختلف بوده است. کارهایم را بیشتر شعوری میدانم تا شوری ! تلاش کردهام نسبت به تمام موضوعات پر شور اطرافم نگاهی متفاوت داشته باشم.»
همتی، جسارت و تفکر را دو ویژگی نمایشنامه "حکایت دختری که خاتون مغربی را دید" عنوان کرده و با مقایسه این نمایشنامه با نمایشنامههای قربانی، جاثلیق، محال هم ممکن است، عین، شین، قاف (مسافران) ، ... میگوید: «قصه این نمایشنامه کاملاً ذهنی است. گرچه همواره همین ذهنی بودن داستان نمایشنامههایم باعث شده تا لطمات زیادی به پیشبرد کارهای گروه بخورد؛ اما اعتقاد دارم که باید در تئاتر دینی و مذهبی تغییر بزرگی به وجود آورد.»
او درباره همکاریاش با "جلال خباز" کارگردان اثر میگوید: «هیچ اعتقادی به این ندارم که متنهایم را فقط خودم کار کنم. معمولا دنبال آدمهایی هستم تا چیزی به متن من اضافه کنند. نگاه متفاوت کارگردان، به متن جان دوباره میدهد.»
همتی در پاسخ به این سوال که چرا در سال گذشته بیش از نویسندگی و کارگردانی، به عنوان بازیگر فعالیت داشته، میگوید: «بیایید نگاه منطقی داشته باشیم. به هر یک از این سمتها که توجه کنید میبینید مثلا نویسنده با چند نفر درگیر است. از شخصیتهایی که خلق میکند گرفته تا کارگران و نهادی که تهیهکننده کار به شمار میرود. کارگردان هم علاوه بر همه اینها و شخص نویسنده با گروه اجرایی هم درگیر است. طراح صحنه و لباس هم به همین ترتیب؛ اما بازیگر تنها کسی است که دلمشغولی دیگری غیر از نقش و کارگردان ندارد. می خواهم بگویم مشکلات بازیگر کمتر است، عزت و احترام، پول و موقعیت اجتماعی اش بیشتر است! از این گذشته کارگردان معمولا بیشتر از یک کار در سال نمیتواند انجام دهد و من سال گذشته "مجلس برادرکشی" را روی صحنه بردم.