بسم الله الرحمن الرحیم
پرسش های ناتمام
پنج شنبه 19 بهمن ماه، ساعت 8:30، شبكۀ دوم سیما، برنامۀ مردم ایران سلام؛ آنان كه سحر خیز بودند و البته پیگیر برنامۀ صبحگاهی شبكۀ دوم سیما با یك گفت و گوی ویژه روبرو شدند. ویژه از این جنبه كه برای نخستین بار یك پژوهشگر رسمی تاریخ[1] در مصاف با یك مجری مسلط وادار به پاسخ گویی به پرسش هایی شد كه ذهن بسیاری از طبقات اجتماعی به خصوص جوانان را درگیر خود كرده است. دیدن آن گفت و گوی واقعاً ویژه در آن ساعات ابتدایی روز آن هم در برنامه ای پر مخاطب و جوان، برای هر مخاطب جدی رسانۀ ملی جالب و حیرت انگیز بود. حیرت انگیز به این دلیل كه پرسش های بیان شده در آن برنامه از آن دست پرسش هایی نیستند كه بتوان به راحتی در هر جمعی ـ چه رسد به رسانۀ ملی ـ بیان كرد و در انتظار پاسخ ماند. پرسش هایی كه معمولا به دلیل پایین بودن آستانۀ تحمل مخاطبینشان طرح آنها در هر مجلسی توان ایجاد تنش و برخورد را افزایش می دهد و مطرح كنندۀ آن پرسش ها نیازمند اثبات كردن حسن نیت خود به جمع و مخاطب پرسش خود است تا از گزند اتهام همراهی كردن با بوق تبلیغاتی دشمن در امان بماند. گذشته از اینكه معمولا این پرسش ها پاسخ در خوری نمی یابند. پرسش هایی كه پاسخ خواهی برای آنها تا حدودی به تابو تبدیل شده است.
به جز بخش گفت و گوی خبری شبکه دوم که با اجرای خوب دکتر مرتضی حیدری به اقبال عمومی دست یافته است، می توان گفت آفت اساسی برنامههای گفت و گویی در رسانۀ ملی، کندی و خسته کنندگی آن است. در یک نگاه آسیب شناسانه، به ساختمان اصلی یك برنامۀ گفت و گو محور به سازه های زیر می توان دست یافت:
1.موضوع برنامه
2.اجرای برنامه
3.سخت افزار برنامه
4.زمان پخش برنامه
موضوع برنامه هر چه تخصصی تر باشد از اقبال کمتری در نزد مخاطب عام برخوردار خواهد بود. برنامه ریزان رسانه میبایست شبكۀ پخش كنندۀ گفت و گو را براساس میزان تخصصی بودن موضوع گزینش كنند[2] و اگر موضوع مورد بحث از جمله مسایل مهمی است كه لازم می آورد تمامی مردم در جریان آن قرار گیرند، مانند بررسی برنامه های هسته ای ایران و یا ترمیم ضایعات نخاعی[3] و یا کشف داروی كند كنندۀ پیشرفت ایدز، رسانۀ ملی میتواند با استفاده از مطالب عامه پسند ترِ این حوزه های تخصصی هم از یك طرف نیاز بسیار شدید خبری مردم به فهم این پیامدهای مهم کشورشان را پاسخ گوید و هم با طرح بعضی مسایل علمی به رشد فهم مردم كمك كند. در واقع جای کارشناسانی که با بیانی شیرین و عامه فهم به توضیح فرآیند تولید اورانیوم غنی شده یا نحوۀ به وجود آمدن ضایعۀ نخاعی و ترمیم آن بپردازند، همیشه در برنامههای گفت و گوی رسانه ملی خالی است.
مجری برنامه و یا کسانی که در برنامه جهت گفت و گو حضور مییابند میبایست در هنگام گفت و گو با مردم راحت باشند. اتفاقی که در برنامۀ مورد نظر افتاد. توان جناب آقای سلیمی نمین در انتقال مفاهیم مد نظر خود از راه انتخاب و خواندن متنهای از پیش آماده شده به همراه آرامش و خروش به موقع در هنگام پاسخ دهی به پرسشهای مجری جوان برنامه و پرسش هایی که در حالتی مناظره مانند میان مجری و مهمان برنامه رد و بدل می شد، گفت و گو را دارای طراوت خاصی کرده بود. این میان نقش پرسش هایی كه توسط مجری برنامه و به عنوان پرسش های مفروض جوانان جامعه مطرح می شدند در جذاب تر شدن گفت و گو بیشتر بود. برای نمونه می توان به این موارد اشاره داشت:
هنگامی كه جناب آقای سلیمی نمین[4] در مورد فاجعۀ كشف حجاب سخن می گفتند و بیان می كردند كه رضاخان به زور و بر اساس كج فهمی های خود و با اشارۀ انگلستان و روشنفكران غرب زده حجاب را از سر زنان مردم بر میداشت، مجری برنامه در قالب پرسشی مقدّر[5] میپرسید:
شاید مردم بگویند خُب الان شما هم به زور حجاب را بر سر مردم میکنید![6]
یا هنگامی که جناب آقای سلیمی نمین از وابسته بودن دربار پهلوی به آمریکا و انگلیس سخن می گفتند و اینكه در زمان رژیم پهلوی حق مردم جهت برگزیدن موکلان خویش بسیار محدود بوده است، مجری برنامه باز در قالب یک پرسش مقدّر دیگر، می گفت:
خب آیا الان هم شورای نگهبان با رد صلاحیت ها، حق انتخاب مردم را محدود می نمی کند؟
گذشته از پاسخ هایی كه مهمان برنامه به این پرسش ها دادند[7] و میزان قانع كنندگی آنها برای بینندگان برنامه، این شكل از برخورد در چنین برنامه هایی باعث می شود برنامۀ گفت و گوی زندۀ خبری، به یک گفت و گوی سازنده تبدیل شود. در نظر داشته باشیم هنگامی كه فرهنگ رسانه ای بر توده ها حاكم می شود تا میزان بسیار زیادی راه را برای انتقال مفاهیم آسان تر می سازد. برای نمونه بینندگان این رسانه می دانند به دلیل نوع ساخت و پخش برنامه های زنده، كمترین شدت ممیزی وجود دارد، در نتیجه باور پذیری این برنامه ها نزد بینندگان بیشتر است.
الگو برداری از این نمونۀ موفق در سایر برنامهها و دادن جسارت به مجری برنامه به عنوان پرسش کننده ای كه در مقام نمایندۀ بخشی از جامعه نشسته است، یا وارد کردن عده ای بینندۀ عادی به برنامه جهت پرسیدن بی محابای چنین پرسش هایی از مهمانان برنامه میتواند به زنده شدن و پر بیننده تر شدن گفتگوها یاری رساند.
سخت افزار هر برنامه[8] نیز به انتقال بهتر حس مورد نظر سازندگان به بینندگان کمک می کند. هر چقدر فضای برنامه از حالت خشک استودیویی فاصله بگیرد دیدن آن برنامه برای مردم جذاب تر خواهد شد. انتخاب برنامۀ مردم ایران سلام جهت این گفت و گو با توجه به مخاطب روزافزون آن به همراه برخورداری این برنامه از دكوری شاداب كه متناسب با یك برنامۀ پر شر و شور صبح گاهی است و فضایی صمیمانه یک الگوی مناسب جهت برگزاری چنین گفتگوهایی است. به تصویر كشیدن مهمان برنامه در هنگام رو به رو شدن با پرسش های مهم مجری و انتخاب زوایای نسبتا خوب برای بیان تصویری چهره و میمیك صورت شركت كنندگان برنامه به انتقال هر چه بهتر مفاهیم آن گفت و گوی صبحگاهی كمك می كرد. این دقت در تصویر گری باعث شده بود در زمان هایی این حس به وجود آید كه مجری برنامه نه به عنوان پرسش مقدّر بلكه از طرف خود و در یك دوئل واقعی در حال مخاطب قرار دادن مهمان برنامه است. حسی كه ایجاد آن در به دست آوردن همراهی بینندۀ سخت پسند و بد بین ایرانی بسیار مهم است.
زمان پخش بیشتر برنامه های گفت و گویی، نیمههای شب است. مانند برنامۀ عصر ایمان یا گفت و گوهای خبری شبکه دوم؛ پخش گفت و گوی دو نفرۀ آقایان شهیدی فر و سلیمی نمین در ساعات آغازین صبح یكی دیگر از علل قابل دیده و شنیده شدن این گفت و گو بود. دقت داشته باشیم گاه میشود یک گفت و گوی این چنینی که توان تبدیل شدن به یک کلیشۀ خسته کننده را دارد در میان یک برنامۀ پر مخاطب ـ چون همین برنامۀ مردم ایران سلام ـ گذاشت تا از این راه به ذهن بیننده وارد شد. این ترفند با توجه به كاهش حوصلۀ بینندۀ ایرانی در نشستن پای برنامه های گفت و گویی، برای در اختیار گرفتن چشم و ذهن او بسیار مؤثر خواهد بود. اگر چه میبایست بعد از ورود با رعایت همۀ الزامات، مخاطب را حفظ نمود.
به هر شكل این برنامۀ زنده می تواند به عنوان یک الگوی خوب جهت برنامه سازی رسانه ای قرار بگیرد و می بایست برنامه سازان كوشای رسانۀ ملی با بر طرف ساختن ضعف های این چنین برنامه هایی به پر بار تر شدن انبان ساخته های رسانه ای بیندیشند.
نویسنده :كارگاه نقد رسانه
منبع :ماهنامه رواق هنر و اندیشه ،شماره هفتم و هشتم
Ps147
1. رسمی به معنای كسی كه سخنانش از طرف مردم و اصحاب فكر به عنوان نظر خرد جمعی اهالی نظام جمهوری اسلامی قلمداد می شود.
3. الگوی موفق مورد نظر، برنامۀ كوله پشتی بود كه با حضور پزشكان شركت كننده در طرح ترمیم ضایعات نخاعی هم به معرفی این موفقیت بین المللی علمی ایران دست زد و هم برنامه آنچنان از اصطلاحات تخصصی پر نشد كه باعث خستگی مخاطب گردد.
4. به یاد داشته باشیم مهمانان برنامه های رسانۀ ملی به دلیل برخورداری از تریبون این رسانه حتی اگر از نظر فكری و عقیدتی در برابر مشی رسانۀ ملی یا بخش زیادی از نیروهای اجرایی و عقیدتی نظام باشند در نظر بینندگان به عنوان پیاده نظام فكری حكومت تلقی خواهند شد و اندیشه های آنان به عنوان مشی رسانه ای و حكومتی تلقی می شود.
5. قرار بود پرسشهای مجری برنامه همان پرسشهایی باشد كه احتمالا به ذهن بینندگان برنامه می رسید. بینندگانی كه بیشتر آنها را جوانان تشكیل می دادند