در حال بارگذاری؛ صبور باشید
منبع :
سه‌شنبه

۱۶ فروردین ۱۳۹۰

۱۹:۳۰:۰۰
41938

تزاحم سازه ها

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

بسم الله الرحمن الرحیم

 

تزاحم سازه ها                                          

پخش دفاعیات زنده یاد خسرو گلسرخی[1] در بیدادگاه رژیم پهلوی و همزمانی آن با پخش سخنان جناب آقای دكتر حسن رحیم پور ازغدی در محل كمیتۀ مشترك ضد خرابكاری در میان اهالی سیاست و همچنین منتقدین رسانۀ ملی كه سالهاست این رسانه را متهم به جانب داری از گروه های خاص سیاسی و فكری می كنند بازتاب قابل توجهی داشت. آنان که خسرو گلسرخی و خاستگاه فکری او را می شناختند و از وابستگی های مبارزاتی و حزبی او آگاه بودند هیچ گاه انتظار نداشتند دفاعیات او در بیدادگاه شاهنشاهی را در یکی از پر بیننده ترین برنامه های مناسبتی رسانۀ ملی به تماشا بنشینند. کیفیت نسبتاً خوب صدا و تصویر محاکمه که نشان می داد در پس گذشت این همه سال از زمان دادرسی! به خوبی در آرشیو رسانۀ ملی نگاهداری شده است، به همراه پخش ناگهانی آن که به گفتۀ مجری برنامه یک Surprise برای بینندگان برنامه بود، بر افزایش اقبال آن افزود، به گونه ای كه در دو نوبت دیگر در همان برنامه و خبر 20:30 شبكۀ دوم سیما به نمایش درآمد.

دربارۀ اهمیت پخش این اعترافات و همچنین زنده شدن بسیاری از خاطرات ایام قدیم برای اهالی انقلاب و مردم، جراید كشور، سطرهای بسیار زیادی نوشتند كه همین امر نشان دهندۀ توفیق سازندگان آن برنامه در همراه ساختن سلیقه های متفاوت فكری با خود بوده است. موفقیتی كه بسیار گران سنگ است. چرا كه رسانۀ ملی سالهای سال است از سوی دوست و دشمن به خاطر داشتن نگاه سلبی در بیان تصویریِ رویدادهای قبل و بعد انقلاب مورد انتقاد قرار دارد. انتقادهایی كه نمی توان همۀ آنها را مغرضانه لقب داد.

امّا آن چه بهانۀ شكل گیری این نوشتار شده است ادامۀ یافتن پخش محاکمه با سخنان جناب آقای حسن رحیم پور ازغدی بود. یك همزمانی پرسش بر انگیز!

پرسشها

در پیش تولید یک برنامۀ رسانه ای، بازوی پژوهشی سازندگان برنامه، همیشه بایست به یک پرسش مهم پاسخ دهند که بینندگان هدف آن برنامه كیستند؟ به بیان دیگر اگر قرار است فلان برنامه را تولید کنیم، چه قشری با چه سن و سالی و در چه ساعاتی همراهان برنامه خواهند بود. آن گاه با توجه به این جهت گیری، خود به خود سازه های لازم برای برنامه سازی پیشنهاد می شوند. البته همیشه در به كار گیری سازه ها این اصل عقلانی برنامه سازی رسانه ای را نبایست از ذهن دور داشت كه در ساختمان یك برنامه نمی توان از سازه هایی بهره برد كه هیچ تناسبی با یكدیگر ندارند. شاید هر كدام از سازه ها توان ساخت یك عمارت با شكوه رسانه ای و جلب بیننده را داشته باشند ولی به دلیل تنافر ذاتی، در تركیب با یكدیگر، اثری ناهنجار تولید خواهند كرد.

بیرون كشیدن و پخش مستندی از محاكمۀ خسرو گلسرخی در بیدادگاه رژیم پهلوی با همراهی سخنان منتقدانۀ آقای رحیم پور ازغدی در نوع خود یك برنامه سازی شمرده می شود كه نیازمند تعیین هدف های خود است. نمایش این برنامه ما را به دو پرسش اساسی رهنمون می كند و در حقیقت این مجال در مقام یافتن پاسخ های این پرسش ها است. نخست اینكه بینندگان هدف این برنامه چه كسانی بودند؟ و پرسش اساسی بعدی اینكه این همزمانی در پخش با چه هدفی رخ داده است؟ به بیان دیگر آیا ساختمان این برنامه داری اجزایی متنافر نیست؟

اما پیش از آنكه به دنبال پاسخی برای این دو پرسش باشیم می بایست از اهمیت این پرس و جوها و نگارش این نوشتار سخن گفت. اینكه آیا پخش یك برنامۀ مناسبتی دارای آن درجه از اهمیت می باشد كه به بهانۀ آن به زوایای برنامه سازی سرك كشید؟

در پاسخ این پرسش باید گفت گرایشی كه رسانه، مدیران برنامه ریز و برنامه ساز را وا می دارد تا چنین همزمانی یا تركیبی را ترتیب دهند یك گرایش فكری است كه می پندارد در نمونه های مشابه در سالهای آتی نیز بایست چنین تدبیر تك و پاتك گونه ای را در پیش بگیرد. پس اگر معتقد باشیم این روند دارای اشكال است قلم نزدن دربارۀ آن باعث خواهد شد در آینده نیز شاهد نمایش های همزمان این چنینی باشیم. چرا كه رویكرد و عملكرد رسانه نشان داده است به راحتی توانایی ساختن الگو برای خویش را دارد و یك عمل برای سالیان سال به روالی متداول در برنامه سازی رسانه تبدیل خواهد شد. پس با توجه به اهمیت بحث دربارۀ این همزمانی و توانایی رسانه در فرهنگ سازی برای خود و برنامه سازان خویش، به كنكاش در درستی این نمایش همزمان رسانه ای خواهیم پرداخت. 

بینندگان هدف

در تقسیم بندی بینندگان اصلی رسانۀ ملی، بیشتر بینندگان را طبقۀ متوسط به پایین جامعه[2] تشکیل می دهند. طبقه ای که آن چنان اهل مطالعۀ تاریخ سیاسی و اجتماعی خود نیست و بیشتر ارتباطش با تاریخ از راه خوانش رسانه های مكتوب[3]،کتب درسی تاریخ مدارس[4] و یا رسانه های خاموش[5] است. به بیان دیگر تنها بخش اندکی از بینندگان رسانۀ ملّی را پژوهشگران و یا كسانی تشکیل می دهند که جدای از سن و سالشان دارای میزانی از مطالعات هستند كه بتوانند سره را از ناسره تشخیص دهند.

پخش دفاعیات مرحوم خسرو گلسرخی برای بیشتر جامعۀ ایرانی که جوان و به تعبیری نسل سوم و چهارم انقلاب هستند، تازگی داشته است. همان هایی كه در سیر مطالعاتی خود در هیچ كدام از رسانه های اصلی چون سیما، سینما و رادیو یا حتی كتاب های تاریخ مدارس كمتر نشانی از قهرمانانی چون خسرو گلسرخی یافته اند. این مهم با توجه به وجهۀ اسطوره ایی[6] كه ما در رسانه های دولتی به شخصیت های اصلی و عمدتاً شهید نظام بخشیده ایم[7] در برابر سیمای آشنا، مردمی، قابل دسترسی و مردانه ای كه در همان یك بار پخش دفاعیه از زنده یاد خسرو گلسرخی در ذهن ها نقش بست، بیشتر محل تامل قرار می گیرد.  

به هر حال تعیین گروه هدف، مهمترین اولویت برنامه سازی در رسانۀ ملی است. با توجه به این مهم و در نظر گرفتن محتوای فكری دفاعیات زنده یاد خسرو گلسرخی به این نتیجه می رسیم كه گروه هدف اصلی رسانه از پخش این دفاعیات آن دسته از بینندگان كه انقلاب و تمامی حواشی آن را رقم زده اند نبوده است بلكه هدف، نسلی بوده است كه ما آن را در ادبیات شفاهی خود نسل سوم یا چهارم انقلاب می خوانیم. همان نسلی كه رسانۀ ملی از سر احساس تعهد اخلاقی به جهت جلوگیری از استحالۀ فكری آنها در روبرو شدن با سیمای این قهرمان جدید مبارزاتی بی درنگ پس از پایان پخش دفاعیات زنده یاد خسرو گلسرخی به نمایش سخنان دكتر حسن رحیم پور ازغدی پرداخت.

تزاحم سازه ها

ساختار برنامۀ مورد بحث از دو بخش تشكیل شده بود. ابتدا پخش دفاعیات زنده یاد خسرو گلسرخی و بعد سخنرانی جناب آقای ازغدی؛ همان طور كه گذشت، پیش گیری از استحالۀ احتمالی، این همزمانی را در پی داشت. چرا كه برنامه سازان محترم، بینندگان هدف خود را از میان قشری برگزیده بودند كه احتمال پدید آمدن این استحالۀ فكری در آنها بسیار بالا بود. با این همه آیا این تركیب كارا بوده است؟ آیا می تواند به عنوان یك الگو برای دیگر برنامه سازی ها مورد استفاده قرار بگیرد؟

می توانیم پاسخ این پرسش ها را از میان لحظه لحظۀ دفاعیات زنده یاد خسرو گلسرخی بجوییم. چرا كه سرچشمۀ استحالۀ احتمالی بینندگان رسانه، سخنان متهم است. همچنان که دیدیم خود متهم به طور صریح و مکرّر با بیانی رسا از ماركسیست ـ لنینیست بودن خود پرده بر می داشت. گرایشی فكری ای كه بر زبان آمدن نام آن برای نسل سوم ما یادآور فروپاشی حقارت بار اتحاد جماهیر شوروی و یا نامه نگاری پیر فرزانۀ انقلاب، امام راحل با آخرین رهبر این امپراطوری اقتصادی و ایدئولوژیك، میخاییل گورباچف می تواند باشد. اگر چه برای نسل قدیمی تر یادآور حزب توده، جنگ سرد، شعار نه شرقی نه غربی و مبارزین مسلح زمان رژیم پهلوی می تواند باشد.

با این همه عنصر مشترك این یادآوری ها یك چیز بیشتر نیست و آن زنده شدن تاریخ انقضای آدم ها و این گرایش فكری است. این مهم حتی در دفاعیات زنده یاد خسرو گلسرخی هم دیده می شد. آنجا كه با شجاعت تمام از پیرو علی(ع) و حسین(ع) بودن خود دم می زد و در كنار بیان نقلی از ماركس، اسطورۀ فكری كمونیسم در رد سرمایه سالاری به حدیثی از حضرت علی (ع) استناد می جست. یا آن دم كه در بیان چرایی مبارزۀ خود با ستم به راه و منش حسین (ع) در قالب حدیثی دست می یازید. شنیدن دفاعیات یک مبارز ماتریالیست كه از پایگاه اندیشۀ دینی به مصاف ستمكاران دربار پهلوی رفته بود بیش از آنكه اغوا كننده باشد برای هر مسلمانی، غبطه برانگیز و روشنگر است. شاید هیچ دفاعی از كیان اندیشه های مبارزاتی دین به اندازۀ نمایش این دفاعیات زنده یاد خسرو گلسرخی در روشن كردن راه درست مبارزۀ حقیقی با ظلم كارا نبوده باشد. راه روشنی كه از میان فهم زندگی مبارزاتی امامان شیعی می گذرد. مهمی كه زنده یاد خسرو گلسرخی در اندازه های فهم خویش به آن دست یافته بود. برای هر شنوندۀ اهل حقیقتی، شنیدن دفاعیه از دین و دین مداری در حالی كه گویندۀ آن دفاعیه خود هیچ نسبتی با دین و اهل دین ندارد، دلپسندتر و قابل پذیرش تر است. بسیار رخ می دهد كه علمای دین به هنگام بیان دلایل خود جهت اثبات حقانیت مطلبی به سخن اهل باطل توسل می جویند. چرا كه هیچ شنونده ای اهل باطل را در بیان این دفاعیات، ذی نفع نمی داند در حالی كه شاید بسیاری از مردم به علل بی شمار، مدافعین دیانت را متهم به داشتن نفع شخصی در این جانب داری فكری كنند و در نتیجه از قدرت اثر استدلالات اهل دین كاسته شود. كوتاه سخن اینكه بینندگان هدف رسانه پس از دیدن و شنیدن دفاعیات خسرو گلسرخی ـ به دلیل اینکه امام حسین (ع) و جنبش حماسی او در میان مردم ایران خاصه نسل جوان جایگاهی رفیع و غیر قابل خدشه دارد ـ به یک استنتاج عقلانی دست می زنند و در پایان، بیشتر از آنکه شیفتۀ شخصیت زنده یاد خسرو گلسرخی شوند، شیفتۀ امام حسین(ع) و عقیدۀ او می شوند. اگر چه نمی توان منکر این رویداد شد که دیدن چنین محاکمه ای که در آن انسانی با سینه ای ستبر، بیانی قوی و در تنهایی برابر دستگاه ظلم می ایستد و از حق و حقوق ملّتش و نه خودش[8] دفاع می کند، شیفتگی نسل جوان به مرام[9] آن مبارز را در پی خواهد داشت.

باید گفت، نتیجۀ پخش چنین دفاعیه ای از رسانۀ ملّی در بدبینانه ترین حالت، ایجاد نوعی حس غرور و شیفتگی در نسلی می كرد که در اوج دوران نیازمندی به چنین قهرمان سازی هایی است. از طرفی در نگاههای کلان سیاست مدارانه و امنیتی كه به ترسیم خطوط قرمز فکری و فرهنگی جامعه می پردازند تبلیغ و ترویج افكاری جنجال برانگیز و حساس تلقی می شود كه زنده و تولید كننده باشند. ایدئولوژی هایی كه مبلغ، سخنگو، حزب و یا ساختمانی داشته باشند. در حالی که تفکرات ماتریالیستی، احزاب کمونیستی و جنبش های خَلقی ـ در ایران و سراسر جهان ـ مرده اند. آنچه از این سلوك اعتقادی در کشورهایی چون کوبا، چین، کرۀ شمالی و روسیه باقی مانده است مترسگی بیش نیست. پس چرایی هراس از پخش بدون ضمیمۀ این دفاعیه چیست؟[10]

با توجه به آنچه آمد، در مورد همزمانی دفاعیات زنده یاد خسرو گلسرخی با سخنرانی جناب آقای ازغدی دو حالت را می توان تصور نمود:

1. اینکه سخنرانی جناب آقای ازغدی پخش نمی شد و همۀ برنامه به پخش دفاعیات خسرو گلسرخی اختصاص می یافت. حاصل چه می شد؟ با توجه به آنچه در سطور بالا آمد، تنها اتفاقی که رقم می خورد به وجود آمدن یک حسّ نوستالژیك در عده ای بود که او را می شناختند(نسل اول و دوم انقلاب) به همراه ایجاد نوعی شیفتگی در نسل سوم و چهارم انقلاب نسبت به یک مبارز؛ اگر چه این تولید شیفتگی با پرسش هایی در مورد جایگاه مبارزاتی خسرو گلسرخی، نگاه مبارزاتیش و تعلقات حزبیش همراه می شد.

تورق کوتاه و سطحی روزنامه ها در فردای پس از پخش برنامه نشان می داد که بیشتر روزنامه ها با توجه به جایگاه خاص فكری و سیاسی خود، این برنامه را تفسیر كرده و در بعضی نمونه ها به مصادره کردن امر در جهت مطلوب خود اقدام نموده بودند. پس بهتر بود هم چنان که شور را می آفرینیم در جهت افزایش شعور هم قدم برداریم. در نتیجه می بایست، مجری برنامه توضیحاتی دربارۀ این مبارز و سرنوشت او برای بینندگان جوان برنامه بیان می كرد.[11]

2. برنامه را در همین شکل فعلی برای بینندگان خود پخش كنیم. در این جا نكتۀ مهم  این است كه در کلام جناب آقای پور ازغدی در توصیف افكار و شخصیت مبارزینی چون خسرو گلسرخی از كلماتی چون مستضعف فکری استفاده شده بود. كلامی كه به تخطئه و تحقیر مبارزینی چون خسرو گلسرخی می پرداخت. به بیان دیگر در پی یك قهرمان سازی ناگهانی و شدید به یك باره ورق برگشته و دست به یك قهرمان زدایی از سیمای کسی که خود رسانه اندکی قبل او را در جایگاه یک قهرمان نشانده بود زده شد. به راستی اگر می گذاشتیم بینندگان هدف برنامه كه همان نسل سوم و چهارم انقلاب هستند از کشف یک قهرمان جدید مبارزاتی لذت ببرند و در شور حاصل از این کشف غرق شوند اتفاق خاصی می افتاد؟

سیاست های رسانه ای باید به سویی هدایت شوند كه یكدیگر را تا جای ممكن نقض نكنند. كنار هم قرار دادن سازه هایی كه با یكدیگر كاركردی متضاد دارند نتیجه ای دلخواه به همراه نخواهد داشت. این نكته از آن رو با اهمیت است كه می تواند چنین راه و رسمی در برنامه سازی در نمونه های مشابه تكرار شود. یعنی ما در سال های آینده باز هم به تعجیل اقدام به پخش یك محاكمۀ دیگر كنیم و بعد گوشه هایی از سخنان یك فرزانه را در رد شخصیت آن مبارز به تصویر بكشیم. ساختن یك اسطوره و بعد تخریب آن پیش از آنكه بهره ای از این اسطوره سازی خود ببریم آن هم در حالی كه گفته های آن اسطوره این گونه در خدمت آموزه های اسلامی است جای پرسش های بسیار دارد.

همچنین توجه به این نكته لازم است كه سخنرانی جناب آقای رحیم پور ازغدی برای عده ای از دانشجویان در زمان و مکان خاصی صورت گرفته و بی شک با ایشان هماهنگ نشده بود که قرار است سخنانش درست پس از پخش محاکمات یک قهرمان مبارزاتی پخش گردد. شاید اگر چنین اطلاع رسانی دقیقی صورت می گرفت ایشان با آگاهی از كاركردهای اسطوره سازانۀ رسانه، در توصیف راه مبارزاتی او و افکارش دقت و احتیاط بیشتری به خرج می دادند.[12] به یاد داشته باشیم رسانه به دلیل مواجهۀ همیشگی و ناگهانی با بینندگانش نمی تواند حقایق را به یك باره عرضه كند. چرا كه شاید فرصت دوباره ای برای تبیین درست آموزه هایش نداشته باشد. ازدحام تبلیغات بازرگانی، محدودیت پخش برنامه های مختلف و ممیزی های متداول، همگی باعث می شوند بیان حقایق به تدریج انجام پذیرد.

به هر شكل بایست پخش چنین برنامه ای را آن هم از پربیننده ترین شبکۀ رسانۀ ملی به فال نیک گرفت. بی شک در آغاز هر مسیر و شروع هر ابداع و خلاقیتی انتقادات و اشتباهات بسیاری وجود دارد اما آنچه مهم است جسارت و سیاستی است که مدیران رسانۀ ملی در پخش به هنگام این محاکمه به خرج دادند. جسارتی که بی شک حاصل نگاه مثبت و بی طرفانۀ مدیران ارشد رسانۀ ملی به رویدادها و آدم های انقلاب است. لذت دیدن چنین برنامۀ غافلگیر کننده ای و استقبال عامۀ مردم از آن شاید بهترین پاداش برای مدیران این رسانه بوده باشد. پاداشی كه دوست داریم در آینده تكرار شود.

نویسنده : كارگاه نقد رسانه

منبع : ماهنامه رواق هنر و اندیشه ،شماره هفتم و هشتم

 

Ps147

 

 

 

 



1. چهارشنبه 18 بهمن ماه، برنامۀ فوق العاده، شبكۀ سوم سیما؛

2. این متوسط بودن، هم از نظر مالی و هم از نظر فرهنگی ارزیابی شده است؛ این حقیقتی است كه كارشناسان و منتقدین رسانۀ ملی در زیر سؤال بردن با ارزش بودن كثرت بینندگان برنامه های سرگرم كنندۀ این رسانه از آن سود می برند. به بیان دیگر این كثرت كه گهگاه تنه به تنۀ نا اگاهی جمعی می زند همیشه نمی تواند در جایگاه یك معیار درست در تشخیص موفقیت یا عدم موفقیت یك برنامه قرار بگیرد.

3. یه یاد داشته باشیم با توجه به اقبال بیشتر روزنامه ها در ایران و اینكه روزنامه نگاری در نهایت، حركتی در سطح است نه در عمق، می توان نتیحه گرفت كه روزنامه و خوانش ان نمی تواند حایگزین مناسبی برای كتاب های تاریخی باشند. به همین دلیل خوانندۀ پیگیر روزنامه ها اگر چه نسبت به همتای بی بهرۀ خود از این رسانۀ مكتوب، دارای آگاهی بیشتری نسبت به مسائل روز است ولی باز هم از توشۀ كافی برای فهم بسیاری از امور برخوردار نیست.

4. مهمترین ابزار هدایت كنندۀ نسل ها در ایران برای شناخت تاریخ، همین كتاب ها هستند كه البته به دلیل مدرسه ای بودن، دارای تحلیل های جاندار تاریخی نیستند. همچنین به دلیل اینكه زیر چتر حمایتی و هدایتی دولت ها منتشر می شوند از صفت حكومتی بودن برخودار می شوند كه می تواند بی طرفی آنها در تحلیل های تاریخی را زیر سؤال ببرد.    

5. رسانه های خاموش((Silent Medium در واقع همان وبلاگ ها، فضاهای گفت و گوی مجازی(Chat Roomپایگاه های اینترنتی و دیوار نوشته های شهری هستند. این ها به دلیل داشتن خوانندگان و كاربران بسیار البته در مقایسه با توانایی سخت افزاری و اهداف تعریف شده شان و قدرت تاثیر گذاری متناسب با هزینه های تولیدشان، می توانند رسانه(Medium) نام بگیرند. ولی از آنجا كه این رسانه ها در برابر رسانه های اصلی هر كشور، چون سینما، تیاتر، رادیو، تلویزیون و حتی جراید مكتوبی چون روزنامه ها دارای قدرت پخش و تبلیغ كمتری هستند و از طرفی بیشتر در هنگامۀ پدید آمدن یك رویداد خاص سیاسی،اجتماعی و یا فرهنگی به صحنه می آیند و مانند بسیاری از رسانه های اصلی همیشه در دید و دسترس مردم نیستند، لقب خاموشی(silent)را به همراه خود دارند.

6. یكی از ویژگی های اسطوره همان دست نیافتنی بودن بسیاری از خصوصیات آن است. مانند رویین تن بودن رستم یا آشیل؛

7. كاركرد اسطوره ای پیدا كردن بسیاری از شهدا و بزرگان نظام ایشان را از دسترس عموم خارج می كند. این دست نیافتنی بودن كه با پرداخت های خاص ما تشدید می شوند در حقیقت كاركرد نهاییشان دوركردن آن شخصیت از دسترس یك نسل است. اگر چه با تولد یك الگو رو به رو می شویم ولی این نیاز نسل حاضر نیست. نسلی كه در همه چیز به دنبال نشانی از خویشتن است. همان دنیای حداقلی خود و واقع گرایی آزارندۀ آن؛ به نظر می رسد همین نیاز است كه باعث می شود نحله های فكریی چون لیبرالیسم با شعار تقدس زدایی از هر امر مقدس، بتواند بیشتر در ذهن انسان واقع گرای امروز رخنه كند.

 

8. سخنان زنده یاد خسرو گلسرخی در بیدادگاه پهلوی كه می گفت دفاعیه اش برای چانه زدن بر سر جان خودش نیست را به یاد بیاوریم. به راستی آیا تا به حال چنین دیالوگ ماندگاری را در سریال یا فیلمی سینمایی كه به انقلاب می پردازد، شنیده ایم؟

9. دقت کنید مرام، چیزی غیر از تفکر و اندیشه است. همچنان که بسیاری از این نسل شیفتۀ مرام بسیاری از کاراکترهای سینمایی می شوند. كاراكترهایی لوطی مسلك و اهل بذل و بخشش كه خالی از اشتباه و لغزش نیستند. این شیفتگی ها بیشتر از آنكه عمق داشته باشند و به نضج یافتن یك ایدئولوژی نگران كننده كه نیازمند رویكردهای پیشگیرانه است منتهي شوند، ناشی از نیازهای قهرمان پرورانۀ سنین جوانی است. 

10. آیا گمان می كنیم كه اكنون اوان انقلاب است و پخش این دفاعیه می تواند به منزلۀ تایید گروهك یا حزبی باشد كه فردا در دانشگاه تهران به نفع خویش میتینگ تبلیغاتی برقرار كند!؟

11.جالب آنکه در هر بار پخش این دفاعیات، هیچ توضیح مناسبی توسط مجری با مطالعۀ برنامۀ فوق العاده برای آگاه كردن بینندۀ برنامه از جایگاه مبارزاتی خسرو گلسرخی به عمل نیامد.

 

12. همین سخنرانی درست در شام 22 بهمن ماه، از شبكۀ اول سیما به شكل كامل پخش شد.

تماس با هنر اسلامی

نشانی

نشانی دفتر مرکزی
ایران ؛ قم؛ بلوار جمهوری اسلامی، نبش کوچه ۶ ، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، طبقه دوم، خبرگزاری ابنا
تلفن دفتر مرکزی : +98 25 32131323
فاکس دفتر مرکزی : +98 25 32131258

شبکه‌های اجتماعی

تماس

تمامی حقوق متعلق به موسسه فرهنگی ابنا الرسول (ص) تهران می‌باشد