در حال بارگذاری؛ صبور باشید
منبع :
پنجشنبه

۱۸ فروردین ۱۳۹۰

۱۹:۳۰:۰۰
42061

تلویزیون و سرگرمی غفلت‌زا

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA

بسم الله الرحمن الرحیم

 

تلویزیون و سرگرمی غفلت‌زا                               

رشد صنعتی در اروپا، افزایش بی‌سابقة تعداد کارخانه‌ها و نیاز فراوان به نیروی کار، موجب گردید بسیاری از مردم برای کار، به سراغ کارخانه‌ها بروند. سیل کارگران خسته از کار روزانه و فشار روحی و روانی وارد شده به آنان، احساس نیازی شدید به سرگرمی و تفریح در آنان پدید آورد و این احساس نیاز هر روز شدیدتر و جدی­تر می­شد.

در آن زمان بود که اصطلاحاتی چون اوقات فراغت، سرگرمی و... به معنایی که امروزه استعمال می­شود، همراه با تمدن صنعتی غرب که کارخانه‌ها به مثابه قلب تپنده و حیات بخش آن بودند، متولد شد.

در طول تاریخ، احساس نیاز در هر زمینه، نیروی محرک و عامل حرکت فرد یا افراد جامعه برای به دست آوردن امکانات و فن‌آوری‌هایی برای برآورده کردن آن نیازهاست. از این رو، تمدن غرب تمامی استعداد و اندیشة خود را جهت ساخت وسایل و ابزار سرگرم كننده برای تفنن و تفریح مردم به کار گرفت. اگر پاسخ درستی به این نیاز داده نمی­شد، تمدن غرب در راه پیشرفت خود، با دست انداز بزرگی مواجه می­گردید. کارخانه‌های بزرگ و متعدد نیاز به کارگران شاداب و پرانرژی داشتند که چونان پیچ و مهره، در اختیار این غول­های مکانیکی قرار گیرند و تمدن غرب برای تبدیل انسان های با هویت و آزاده به کارگرانی رام و مطیع، دست به دامان مخدری قوی و کارساز شد. آن مخدر و افیون چیزی نبود جز سرگرمی مدرن؛ نوعی گذران وقت همراه با بی‌خودی که انسان را نسبت به اصالت خود و درد و رنج و ظلم بزرگی که بر او می­رود، غافل سازد. پس زندگی انسان به سه بخش اساسی تقسیم گردید:

1. کار فشرده و سخت

2. سرگرمی و غفلت

3. خواب.

بدین‌سان، انسان مدرن محل اجتماع درد و لذت، رنج و سرگرمی، و ظلم و شهوت شد. مسابقات مختلف ورزشی، از فوتبال و بوکس گرفته تا خشونت‌هایی شبه ورزشی چون کشتی کچ، دیسکوها، کلوپ­های شبانه و ... همه پاسخی برای نیاز انسان غربی به سرگرمی بودند.

در غرب، بخش زیادی از زندگی انسان را تفریح و سرگرمی پر می­کرد. البته تفریح و سرگرمی به دو گونه است؛ گاهی تفریح همراه با تذکر حقیقت و ارتباطی است که انسان با کل هستی دارد؛ همانند آنچه اسلام به آن سفارش کرده است؛ یعنی مسافرت، گردش، سیر در زمین و ... و گاه تفریح و سرگرمی یعنی لحظاتی که انسان به بهانة درد و رنجی که دارد، از انسان بودن خویش غافل می‌شود و خود را در دریای تخدیر، سرمستی و غفلت غرق می­سازد. آنچه در تمدن مدرن غرب، سرگرمی خوانده می‌شود، بی شک، از قسم دوم است. هنگام تماشای یک مسابقة فوتبال در ورزشگاه، چه اتفاقی می­افتد؟ هزاران نفر در حالی که به چیزی جز توپ، شوت و دروازة تیم مقابل نمی­اندیشند، به هیجان آمده، کف و سوت می­زنند، داد و فریاد می­کشند، سرخورده و ناراحت می­شوند، به همدیگر می­پرند و کتک‌کاری می­کنند. راستی این همه شور و هیجان بدون فکر بر سر چیست؟ بازی؛ یعنی به راه انداختن یك نمایش بیست و دو نفره برای سرگرمی و تفریح و غلیان هیجانات کاذب و دروغین.

بسیار دیده‌ایم انسان‌های مؤدب و موقری را که وقتی پای تلویزیون، به تماشای یک مسابقة حساس فوتبال می­نشینند، حرف‌هایی می­زنند و حرکاتی  انجام می دهند که باورکردنی نیست. اینان در این لحظات، اخلاق و آداب اجتماعی خود را فراموش کرده‌اند؛ چه رسد به حقیقت انسانی و مقام خود در هستی را.

ممکن است کسی پس از تماشای مسابقة فوتبال، برای ورزشکار شدن و تصمیم به تلاش جدی در این عرصه تحریک شود؛ اما بعید است هدف او سلامتی بدن جهت یک زندگی انسانی و با شرافت باشد، بلکه انگیزة اصلی، قهرمانی و ستارة ورزشی شدن است. یعنی هضم شدن در همان فرآیند ایجاد سرگرمی و هیجان کاذب و آنی برای دیگران. این روی دوم سکه است که این ماشین عظیم و مدرن سرگرمی‌ساز نیاز به مواد اولیه و سوخت کافی دارد تا دست­یابی به اهداف از پیش تعیین شده برایش میسر شود.

تلویزیون به مثابه یک رسانة گروهی و وسیلة ارتباط جمعی، کارکردهای متفاوتی می­تواند داشته باشد. سرگرمی، آموزش، اطلاع رسانی و بسیج[1] از جملة این کارکردهاست. با توجه به آنچه امروزه در تلویزیون دنیا وجود دارد ـ البته آموزش، اطلاع رسانی و بسیج در مواقع مورد نظر هست ـ به طور قطع، می­توان گفت سرگرمی حرف نخست را می­زند.

اگر نگاهی از سر تأمل، به برنامه‌های خبری رسانه‌های جهانی داشته باشید، خواهید دید که سمت و سوی حرکت این گونه برنامه­ها که برای آموزش و اطلاع­رسانی تنظیم شده­اند نیز تنوع و سرگرمی است. وُله­های متعدد و جذاب، گزارش­های متنوع و سرگرم کننده، تقسیم اخبار به بخش­های کوچک و گذرا و گویندگان جذاب و بعضاً اهل شوخی، همه نشان از این دارد که تلویزیون پذیرفته است که اخبار نیز باید مخاطب را سرگرم کند، نه اینکه او را نسبت به آنچه از اوضاع و احوال جهان می­شنود، حساس سازد و او را دچار دغدغه کند. مردم از کار روزانه خسته­اند و هزاران مشکل کوچک و بزرگ دارند؛ معنا ندارد که به آنها فشار وارد شود و امنیت روانی آنان خدشه‌دار گردد.

قیافة خوش و شایستة مهرورزی گویندة خبر، شوخی­های لطیف، موسیقی‌های همراه عناوین خبر، متن برنامه­های خبری در آغاز و در پایان، گزارش­های مصور و متنوع، پیام­های بازرگانی پرجاذبه، همه و همه گویی بدان منظور عرضه می­شوند که آنچه را که شنیدیم و دیدیم، دلیلی برای نگرانی و افسردگی و آه و ناله ندانیم.[2]

کم ضررترین برنامه های تلویزیون برنامه­هایی است که ادعایی جز سرگرم کردن مخاطب و تفریح او ندارند و سراپا سرگرم کننده هستند؛ اما وقتی تلویزیون با همین رویکرد سرگرمی، به سراغ مفاهیم جدی زندگی مانند دین می­رود، با آنها بازی می‌کند و آن را تا سطح شوخی­های عوامانه و بذله­گویی تنزل می­دهد، بزرگ‌ترین آسیب­ها را به جا می­گذارد. از زمانی که انسان در مراحل رشدش، به درکی نسبت به محیط و اطراف خود می­رسد، تلویزیون او را شکار می‌کند و لحظه­ای او را وا نمی­گذارد؛ آن‌قدر او را به خود مشغول می­کند که لحظه­ای به فکر خود، گذشته و آینده­اش نیفتد؛ او را در دریایی از سرگرمی غرق می‌سازد و در دلخوشی ای پایان­ناپذیر به غفلت و بی­خبری رهایش می­کند.

امروزه پرسش­های اساسی انسان عوض شده اند. اگر روزی پرسش­های جدی انسان در روی این کرة خاکی این بود که:

از کجا آمده­ام، آمدنم بهر چه بود؟    به کجا می­بری آخر ننمایی وطنم؟

اینک پرسش­های او نه تنها رنگ و لعاب دیگری گرفته­اند، بلکه حقیقت دیگری یافته­اند. انسان تلویزیون‌زدة امروز بیش از آنکه از این ناراحت باشد که چرا لحظه­ای در شبانه‌روز، به گفت‌وگوی صمیمانه با خدای خود نمی­نشیند، از این دلگیر است که چرا میهمانی دیشب دیر به پایان رسیده و او نتوانسته برنامة طنز شبانه را تماشا کند و حالا مجبور است چندین ساعت به انتظار تکرار آن بنشیند. تلویزیون در دنیای امروز، زندگی انسان را در غفلت و ابتذال غرق کرده است. البته چنین نیست که این غفلت تنها مربوط به لایه­های عمیق زندگی او باشد، بلکه تلویزیون حتی آدمی را از زندگی روزمرة خود نیز غافل و بی­خبر می­گذارد. در این دنیای رسانه­ها و عصر اطلاعات، ما گمان می­کنیم که باخبر و مطلع هستیم؛ در حالی که از بسیاری از مسائل اطراف زندگی­مان بی­خبریم. این از عوارض جامعة تلویزیون‌زده است که تنها به سرگرمی و تنوع می­اندیشد. این جملة نیل پستمن انسان را به فکر فرو می­برد:

آمریکاییان که سرگرم­ترین ملت جهان غرب هستند، کم اطلاع­ترین و بی­خبرترین مردمی نیز هستند که از حداقل اطلاعات عمومی برخوردارند ... بیش از 70 درصد مردم آمریکا نمی­دانند وزیر امور خارجه­شان کیست! برای مثال، اشاره کنم به موردی دیگر؛ مثلاً به ایران و حادثة گروگان­گیری. من عقیده دارم که هیچ رویدادی در دوران اخیر، به اندازة این حادثه در رسانه­ها و به ویژه در تلویزیون، مورد توجه قرار نگرفته ... حال من این سوال را مطرح می­کنم؛ آیا اغراق آمیز است اگر بگوییم از هر صد نفر آمریکایی، یک نفر نمی­داند که ایرانیان به چه زبانی تکلم می­کنند؟... یا از هر صد نفر، یک نفر دقیق نمی­داند که اصول عقاید و مذهب ایرانیان چیست؟[3]

تلویزیون اگر بخواهد به کارکردهای مرسوم خود در دنیای امروز تن دهد، راهی جز فرو رفتن در دنیای سرگرمی‌ساز غفلت‌آفرین ندارد؛ دنیایی که به نوعی و به زبان تمثیل، در شهر بازی داستان پینوکیو می­بینیم و از آن متأثر می­شویم. بنابراین، بازاندیشی جدی پیرامون تلویزیون و کارکردها و نقش­های آن و ارائة تعریفی جدید از این کارکردها، در جامعه­ای که قرار است تلویزیون در آن، در نقش دانشگاهی بزرگ و فراگیر ظاهر شود و جامعه را به سمت فرهیختگی و فرزانگی سوق دهد، لازم و ضروری است.

 

نویسنده: احمد پهلوانیان[4]

منبع:ماهنامه رواق هنرواندیشه،شماره سیزدهم

Ps147

 



  Mobilization.2

3.  نيل پستمن، زندگي در عيش, مردن در خوشي، دکتر صادق طباطبايي، ص 199.

4. نيل پستمن، زندگي در عيش, مردن در خوشي، دکتر صادق طباطبايي، ص 233, 232.

1. احمد پهلوانیان

متولد سال 1354 شهر یزد

تحصیلات: دانش آموختۀ حوزۀ علمیۀ قم (خارج فقه و اصول)

كارشناسی ارشد ارتباطات از دانشكدۀ صدا و سیما (قم)

كارشناسی ارشد فلسفه از دانشكدۀ بافر العلوم (قم)

تالیفات: رابطۀ نفس با بدن (در حال چاپ)

و...

مسئولیت ها: مدیریت خانۀ هنر و اندیشۀ مركز پژوهش های اسلامی صدا و سیما (1386- 1381)

مدیریت ادارۀ كل خدمات رسانه ای مركز پژوهش های اسلامی صدا و سیما

 

تماس با هنر اسلامی

نشانی

نشانی دفتر مرکزی
ایران ؛ قم؛ بلوار جمهوری اسلامی، نبش کوچه ۶ ، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، طبقه دوم، خبرگزاری ابنا
تلفن دفتر مرکزی : +98 25 32131323
فاکس دفتر مرکزی : +98 25 32131258

شبکه‌های اجتماعی

تماس

تمامی حقوق متعلق به موسسه فرهنگی ابنا الرسول (ص) تهران می‌باشد