بسم الله الرحمن الرحیم
گفتار
اگر رسانه بخواهد به مثابه یك سازمان وسیع، تأثیر مثبتی بر فرهنگ جامعه داشته باشد، باید به سه مرحله یا سه موضوع توجه كند:
نخست اینكه باید به معضلات فرهنگی جامعه آشنا باشد، بداند نارساییها كجا هستند، آسیبها چیستند و بحرانهای فرهنگی کدامند. اگر رسانه از این اندازه شناخت بیبهره باشد، حتی اگر حرفهای خوبی هم بزند، چون حرفهایش با درد جامعه همسان نیست، بازخوردی نخواهد داشت.
دوم اینكه برنامهسازی باید بر اساس محتواها و بینش صحیح اسلامی صورت گیرد؛ یعنی روی این مسئله تأمل شود كه اگر یك معضل فرهنگی را شنیدیم و خواستیم آن را حل كنیم، میخواهیم با چه بینشی به این موضوع نگاه كنیم. ممكن است این مسئله برای برخی از هنرمندان دغدغه نباشد و آن چیزی را كه به نظرشان میرسد، به طور علنی بگویند و گمان كنند كه دارند وظیفۀ هنریشان را انجام میدهند و در نهایت، میتوانند مدعی شوند كه اگر دیگران حرفی دارند، آنها نیز اثری تولید کنند و حرفشان را بزنند؛ ولی رسانۀ صداوسیما نباید دارای چنین اندیشهای باشد، بلكه بیان مسائل باید با بینش صحیحِ برخاسته از دین اسلام همراه باشد. انجام این رسالت نیز نیاز به دقت همهجانبه دارد و گاه، كار یك نفر نیست.
در مرحلۀ سوم، باید آثار و پیامدهای ساخت و پخش این گونه برنامهها جمعآوری شوند، نه اینكه تنها به بررسی فنی و هنری كار بپردازند یا تهیهكننده و مدیر برنامه ببینند برنامة پخش شده چه اندازه بیننده داشته است، بلكه باید دید مخاطب عام، متوسط یا خاص چه برداشتی از این برنامهها داشته است.
با این الگوی سه مرحلهای، میتوان به سراغ سریالها رفت و آنها را در معرض نقد گذاشت؛ برای نمونه آیا مشكل حاج یونس در سریال میوۀ ممنوعه، مشكل مورد ابتلای جامعۀ ما بودهاست؟ باید دید مردم عادی از دیدن سریال میوۀ ممنوعه، چه برداشتی میكنند. باید دید از رهگذر تخریب چهرۀ افرادی چون حاج یونس، چه چیزی عایدمان میشود. سرانجام، با كنار هم گذاشتن یافتههایی كه از این پرسشها نصیب ما میشود، میتوان به یك آسیبشناسی درست از برنامههای رسانه رسید.
نویسنده :دكتر محمد سلیمی
منبع: ماهنامه رواق هنر واندیشه ،شماره هفدهم و هجدهم
Ps147