بسم الله الرحمن الرحیم
گفتار
اطلاق لفظ مشاور مذهبی به كسانی كه در كنار یك پروژۀ داستانی ـ سریال ـ آن هم با گرایشهای روشن مذهبی قرار دارند به نوعی كم لطفی است. باید به این افراد به دید كارشناس نگاه كرد. در حقیقت باید كار، كاملاً حرفهای دیده شود. وقتی کارشناس مذهبی نظری را مطرح میکند، چون این نظر برآمده از یك دید كارشناسی و دقیق است میتواند روند رویدادهای داستان، شخصیت پردازی و حتی در پارهای موارد میزانسنها را هم متاثر سازد. شاید نویسنده مجبور شود شخصیتی را حذف کند، یا شخصیتی را به درام اضافه نماید. با توجه به این دامنۀ تاثیرگذاری نوع ارتباط كارشناس مذهبی با كل مجموعه چگونه میتواند باشد؟ یا باید به الگویی تن داد كه عملاً كارشناس مذهبی در طی كار یا در بهترین حالت پس از اتمام نگارش فیلمنامه به مجموعه اضافه میشود یا این كه او را از مرحلۀ ایده، طرح یا سیناپس با كار درگیر كنیم. بیشك الگوی دوم پسندیدهتر، كارشناسیتر، حرفهایتر و كم هزینهتر خواهد بود. در حقیقت ارتباط كارشناس مذهبی با گروه سازنده، یك ارتباط مكانیكی نیست كه با اشارۀ كارشناس، فلان سكانس یا فلان دیالوگ حذف شود. ارتباطش اُرگانیک و سیستماتیك است.
با این ارتقای درجه از مشاور صرف به یك كارشناس، میتوان انتظار داشت كارشناس مذهبی بر اساس ایدۀ اولیهای كه توسط فیلمنامه نویس ارائه شده است به پژوهش دست بزند و مواد خام مورد نیاز نویسنده را تامین كند. به این شكل میتوان مدعی شد پژوهش با تولید همراه گشته است.
البته چنین کارشناسی علاوه بر آشنایی با مبانی دینی باید با رسانۀ مورد نظر هم آشنا باشد. در غیر این صورت كارشناس مذهبی چیزی میگوید و فیلمنامه نویس چیز دیگری؛
نویسنده: حجتالاسلام سیدحمید مشكات
منبع: ماهنامه رواق هنر و اندیشه ،شماره هفدهم و هجدهم
Ps147