بسم الله الرحمن الرحیم
فراتر از نقد، فراتر از بازتاب
رسانه در بوتۀ نقد
(بخش اول)
نقد، هرچه صریحتر و هرچه بیواسطهتر، بیگمان تاثیر بیشتری خواهد داشت تا نوشتارها و گفتارهایی كه در لفافه و پنهانی به سیاق به در گفتن و دیوار شنیدن عمل میكنند. گزارش زیر ماحصل نشستی طولانی، صریح و دوستانه میان دانشجویان و اساتید دانشگاه امام صادق (ع) و ریاست سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است. تلاش كردیم از فرصت دعوت ماهنامۀ رواق هنر و اندیشه به این جلسه، بهره برده و شمهای البته مفصل از پرسش و پاسخهای این جلسه را به دست چاپ بسپاریم. از این جلسۀ طولانی گزیدههایی هر چند ناقص در جراید كشور بیان شد ولی بیان تفصیلی آن سخنان لازم بود تا شاید برخی پرسشهای مشابه در میان خوانندگان ماهنامه پاسخ داده شوند. بر اساس مرام ماهنامۀ رواق هنر و اندیشه علاوه بر پاسخهای یك مدیر اجرایی به اعتراضها و گلههای وارده، خودِ گلهها نیز ارزش خبری داشته و شایسته است در معرض خوانش عموم قرار بگیرند تا اگر درد مشتركی وجود دارد، دردمند مشترك نیز پیدا شود. اگر پاسخی داده شده به همۀ پرسشهایی باشد كه در اذهان دیگران در خلجان است. از این رو در تنظیم این خبر بر خلاف سیاق دیگر همكارانمان در دیگر مطبوعههای ارجمند، بخش زیادی از فرصت را به پرسشكنندگان دادهایم تا خواننده در جریان صراحت مطالب مطروحه قرار بگیرد و آنگاه با ذهنی آماده پذیرای پاسخهای عالیترین مقام اجرایی نهاد رسانۀ ملی باشد. در تنظیم این نشست تلاش شده فارق از نام و نشان پرسششوندگان (مگر در جایی كه لازم بوده نامی از پرسشكننده آورده شود) روال یك گفتوگوی دو نفرۀ سریع یا همان پینگپنگی رعایت شود تا فارق از ماهیت گزارشگونۀ نوشته، خواننده در مقام یك گفتوگوكننده پرسشهایش را بیان كند و جوابهای عالیترین مسئول اجرایی سازمان صدا و سیما را دریافت كند. به هر حال نوشتههایی از این دست در درازمدت ارزش سندی و تاریخی پیدا نموده و در تحلیل شرایط رسانۀ ملی در زمانهای چون دورۀ ریاست مهندس ضرغامی به كار خواهند آمد.
دوشنبهشبِ 27 آبانماه 1387، مهندس عزتالله ضرغامی به دعوت دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاه امام صادق(ع) که از مدتها پیش صورت گرفته بود، پاسخ گفته و پنهان از چشم رسانهها (بنا به خواستة دانشجویان و البته به استثنای ما) به دانشگاه امام صادق(ع) میرود؛ نماز مغرب و عشا را با ایشان اقامه میکند و سپس پای صحبت یا بهتر بگوییم گلهگذاریشان مینشیند و البته جلسه شش ساعت به طول انجامید. بیشک اگر قول و قرار مهندس عزتالله ضرغامی برای استمرار این جلسه در ماههای آتی نبود، دانشجویان به ختم جلسه در ساعت دوازده و سی دقیقة شب یا همان سی دقیقة بامداد روز سهشنبه 28 آبانماه رضایت نمیدادند.
ولی از تعارفات و تشریفات جلسه و نطق پیش از دستور ریاست محترم سازمان صدا و سیما که بگذریم، گلهها از هر چیز شنیدنیتر بودند و پاسخها شنیدنیتر از آنها و آنگاه پاسخِ پاسخها و سپس اعتراض به این پاسخِ ناگهانی و خلاصه الی آخر...
برای آنکه نخ تسبیحِ بلند شکایات و جوابیهها از دست خوانندة محترم رها نشده و گم نشود، روایت حاضر نسبت به اصل جلسه کمی سیال ارائه خواهد شد، منظور همان سیال ذهن است تا بار از دوشِ ذهن خواننده برداشته شده و بر دوش روایت افتد.
***
دکتر امامی: اصلیترین ماموریت سازمان و آنچه باید در رسانۀ ملی صورت بگیرد، مدیریت فرآیند پیام است که از 5 سال پیش مورد تاکید مقام معظم رهبری بوده است. سادهترین تعریف ما دربارۀ فرآیند مدیریت پیام این است که ساز و کار پیشینی یا به تعبیر ادبیات دینی، هدایتی پیشینی برای تولید محتوا در سازمان، از رأس و بالاترین قسمت (گفتمان فرهنگی) تا پایینترین قسمت رسانة ملی (تهیهکنندگی و عامل برنامهای) وجود داشته باشد. محتوا یک بیانی دارد. من چون تا به حال برنامه مینوشتم میدانم بیانی که برای برنامه نوشته میشود چه هست، بیانی که برای تهیهکننده نوشته میشود چه هست. به هیچوجه مدیریت پیام در سازمان وجود ندارد. البته پیش از مدیریت شما، این موضوع در افق برنامة سازمان گنجانده شده بود ولی بعد از مسئولیت شما، در کتاب نوشته شد! ولی به هیچوجه اینها اجرا و عملیاتی نمیشوند. یکی از اساتید ما که از چهرههای برجستۀ صدا و سیما بودند، سر کلاسهای دانشکدۀ صدا و سیما گفت آقای لاریجانی اواخر دوران ریاستشان خدمت مقام معظم رهبری میروند. یکی از معاونین صدا و سیما گزارشهای مفصل و خوبی ارائه میکنند. آقا میگوید: آقای لاریجانی من شما را میشناسم، شما متدین هستید این گزارشها خیلی مهم نیستند. مهم آن چیزی است که از تلویزیون پخش میشود و شما در خانه از تلویزیون میبینید. مهم آن تاثیری است که از تلویزیون میگیرید نه اینکه بگویید ما چه کردهایم. لذا همۀ بچههایی که حرف میزنند گفتههایشان ناظر بر فرایند سازمان است. صدا و سیما از لحاظ فرآیند مدیریت و سازماندهی اشکال دارد. در دورۀ مدیریت شما این اشکال هنوز در سازمان وجود دارد و رفع نشده است. اگر فرایند درست نباشد در هر مقولهای که وارد شوید، بحثها را پیچیدهتر میکنید. باید تلاش شود که فرایند سازمان درست شود.
مهندس ضرغامی: حرف اصلی من هم مهندسی پیام است. شما فرمودید افق رسانه پیش از من بوده در حالی كه افق رسانه کار من است. روز اولی که در این مسئولیت آمدم، گفتم ما اول باید یک مطالعة رسانهای جامع داشته باشیم. شما کارشناسیارشد مدیریت میخوانید. بر اساس مدل swot نظام مدیریت استراتژیک، محیط داخلی سازمان و محیط خارجی سازمان را تعریف کردیم و برای محیط داخلی سازمان شرح مأموریت نوشتیم. در محیط خارجی نیز تهدیدات و فرصتها را احیاء کردیم. البته این کار یک شب و دو شب نبود. ما 6 ماه روی این طرح کار کردیم. همۀ مدیران سازمان درگیر شدند. همۀ معاونین و بدنۀ سازمان و کارشناسانی از بیرون درگیر شدند. در نهایت 32 استراتژی درآمد که بر اساس آن برنامههای بخشهای مختلف نوشته شد که امروز چکیده و خلاصۀ آن به صورت یک کتابچۀ کوچک در جیب هر یک از مدیران ماست و نوع مدیران ما این استراتژیها را میدانند و تمام برنامههای آنان باید پیوست افق رسانه داشته باشد. الان هم هر 2 ماه یکبار هزار نفر از مدیران جمع میشوند و معاونین میآیند و بر اساس افق رسانه گزارش میدهند. یک Power point نیز از خلاصۀ این مطالب تهیه شده که ارائۀ آن حدود 4 ساعت به طول میانجامد. جان و بخش اول افق رسانه هم که به تأیید مقام معظم رهبری رسید، مهندسی پیام است. پیامها یا مستقیم است یا غیر مستقیم و بهتر است پیام غیرمستقیم باشد. برای پیامهایی هم که میگوییم، بلندگو دست نمیگیریم که: آی خلقا... این که دیدید این چنین پیامی داشت شد، بنابراین همۀ کارهای نمایشی که انجام میگیرد، مهندسی پیامش آماده است. در برخی از همین سریالهای پخششده از تلویزیون و همچنین سریالهای ماه مبارک رمضان 20 پیام،30 پیام یا 15ِپیام، بر اساس افق رسانه گذاشته شده كه موفق بوده است. این کار را نیز دستگاههایی غیر از تولید انجام میدهد. این کار را سیما نمیکند بلکه تشکیلات دیگری است. در نهایت مرکز نظارت به ما میگوید فلان سریال این اشکالها را دارد ولی این 15 پیام را نیز داده است. این برای ما ملاک است، نه گزارش معاون سیما. حجم زیادی از مهندسیهای پیام در سریالها است که انشاا... آنها را رسیدگی میکنیم و پس از اطلاع یافتن از پیامهایی که منتقلشده، می شود جلسات کوچکتری گذاشت و آنها را بررسی کرد.
یكی از حضار: پرسش آقای امامی ناظر بر این بود که چه افق رسانه و چه کتاب برنامه که در خود سازمان هم مصوب شده بود، چقدر با برنامههای اجرایی از سوی سازمان تطبیق دارد؛ اینکه بگوییم ما افق رسانهای داریم که مورد تأیید رهبری است، دردی دوا نمیکند؟
مهندس ضرغامی: عملکرد را بر اساس شاخصها میشود بررسی کرد ولی اینکه گفته میشود افق رسانه، تأیید رهبری را دارد و ما باید بر این اساس عمل کنیم خُب واقعاً همین طور است ولی اینکه چقدر از آن اجرایی شده، به نظرم این هم باید بررسی شود.
یكی از حضار: کتاب برنامۀ سازمان چطور؟ مگر آن نیز مصوب سازمان نیست؟ آیا کتاب برنامه لغو شده است؟
مهندس ضرغامی: نه، به هیچوجه. گرچه اصل، کتاب افق رسانه است. کتاب برنامه برای سالهای پیش بوده و عملا کارایی نداشته است. کتابی با چنان حجمی که ده سال پیش تنظیم شده است و به صورت ریز و جزیی در همة حوزهها نیز مطالبی دارد، چقدر امروز میتواند کارایی داشته باشد. هر چند مطالب درست و خوبی دارد که امروز نیز همچنان در رسانه استفاده میشود. امروز این کتاب در اتاق همۀ مدیران است ولی دقت کنید که کارها را حجیم کردن و یک حجم زیادی را توقع داشتن، آن هم در کار رسانه با پیچیدگیهای فراوان عملاً بیانصافی و حتی غیر ممکن است.
دکتر امامی: باوجود قولی که شما در ابتدای مسئولیتتان به مقام معظم رهبری دادید که در دورۀ مسئولیتتان تهیهکنندهمحوری را تبدیل به برنامهمحوری کنید امروز شاهدیم که نهتنها این اتفاق نیفتاده، بلکه جریان صورت دیگری به خود گرفته است؛ چرا؟
مهندس ضرغامی: در برنامهای که روز اول پیش از مسئولیتام نوشتم، یکی از بندها در واقع تقویت تهیهکنندگی و اصلاح جریان تهیهکنندگی بود. در این طرح پیشبینی شد تا تهیهکنندگانی که امتحان خوبی پس میدهند و از آن فاکتورهای متعددی که ما به تهیهکننده میدهیم، نمرة قبولی میگیرند، مورد توجه بیشتری قرار گیرند و در کارهای مثبت بیشتری از آنها استفاده شود.
فاکتورهای یک تهیهکنندة خوب هم کم نیست؛ از محتوا گرفته تا مسائل ظاهری و نظارتی، پشت صحنه، قیمت تمام شده، زمان به اتمام رسیدن پروژه و چیزهای دیگری که میخواهم بگویم ولی صلاح نیست. زمانی که یک تهیهکننده فیلمی را میسازد، همة این موارد میشود نمرۀ فیلم و این نمره معدلی است برای کار بعدی تهیهکننده. البته نمیخواهم بگویم مشکلات ما 100% حل شده است ولی کارهای بسیار زیادی در این زمینه انجام گرفته است.
دکتر امامی: ما در حال حاضر 11 دفتر پژوهشی در سازمان صدا و سیما داریم. این مراکز پژوهشی چقدر در محتوایی که به قول شما بر سر سفره مردم از آنتن پخش میشود تاثیر هدایتی دارند؟ برخی از مدیران سازمان که ما در دانشکده با آنها سر و کار داریم، میگویند ما نه تنها تأثیر هدایتی نداریم بلکه حتی گاهی از تاثیرگذاری منع میشویم. مثل آن سربازی که نماز نمیخواند، رفت پیش یک روحانی و گفت آقا میشود با پوتین نماز بخوانیم روحانی گفت بله. بعد یکی از مؤمنها از آن روحانی پرسید: این چه پاسخی بود که به این فرد دادید، روحانی گفت: اگر نه گفته بودم همین نماز را هم نمیخواند. امروز مانند این اتفاق نیز در تلویزیون ما میافتد. اخیراً آقای عیاری میگفت تا به حال در ساختار کشور یک چنین اعتمادی سابقه نداشت که اتفاق بیفتد. چون من این سریال (روزگار قریب) را بدون طرح و فیلمنامه جلوی دوربین بردم. آقای سروش صحت دربارۀ سریال برره به خود من میگفت هر روز صبح که میرسیدم سر برنامه، تا بچهها در حال گریم بودند، فیلمنامه را مینوشتم. حالا چقدر این ماجرا به شهرام جزایری ربط داشت یا ربط نداشت بماند (چون آقای ضرغامی در جایی ادعا کرده بودند که سوژة این مجموعه را خودشان دادهاند و ایشان خواستهاند که با موضوع شهرام جزایری کاری بسازند). دربارۀ مجموعۀ تلویزیونی بزنگاه نیز همین روش وجود داشت. من نمیدانم پس مدیریت پیام کجاست ؟ در آخرین قسمت از مجموعه کارتونی پت و مت کسی میداند که سوژة برنامه چه بوده است؟ (چند نفر به طور همزمان) شرابسازی!! در برنامۀ به خانه بر می گردیم آشپز برنامه چای انگور درست میکرد، بندة خدایی زنگ میزند به شبکۀ 5 میگوید اینکه شراب است. بعد مجری برنامه میگوید آنچه حرام است، گوشت است و مگر میوه هم میتواند حرام باشد‼! اینها در رسانۀ ملی جمهوری اسلامی روی داده است. در سریالهای ماه مبارک سال پیش سوژههای شما تخریب داماد بود. در این سریالها همواره دامادهایی داشتیم که شرور بودند. آیا مسئله کشور این بود؟ در سریالهای ماه مبارک امسال سوژه در غالب مجموعهها معتاد بود، آن هم معتاد جذاب‼ من میخواهم بگویم آیا سیاست نظام این است که ما معتاد را جذاب معرفی کنیم. یک فرآیند هدایتی و یک مغز متفکر که نیازهای نظام جمهوری اسلامی را در سطوح مختلف سازمان ترجمان کند، کجاست؟ آیا اصلاً وجود دارد؟
مسئلۀ دیگر مسئلۀ خشونت از بابت همین فیلمها و برنامههای خشن سینمایی بوده است. امروز ثابت شده و بدیهی است که از اصلیترین عوامل گسترش خشونت در جوامع رسانههایی هستند که فیلمهای خشن پخش میکنند. به عنوان نمونه سینما1 را نگاه کنید. البته گویا قرار بوده شبهای جمعه فیلمهایی پخش شود که مردم ببینند و تخمه بشکنند و از همین رو دیگر فیلمهای معرفتی و معناگرا نمایش نمیدهند.
مهندس ضرغامی: ببینید، شما میخواهید بحث علمی کنیم، بنابراین لازم است قدری با واقعیتهای ما آشنا شوید. شما که زحمت میکشید و در موضوع رسانه کار میکنید و این برای من مغتنم است، خواهشم این است که یک مقدار اصول برنامهسازی را به طور حرفهای فرا بگیرید.
اولاً آیا شما میدانید زمانی که یک فیلم یا یک کار نمایشی ساخته میشود، چند تخصص کنار هم جمع میشوند تا این اثر نمایشی تولید شود: 30 صنف. البته پیشتر 28 تا بوده و به تازگی 2 تا صنف دیگر (برنامهریزان و دستیاران کارگردانها) نیز اضافه شده است. این صنوف مثل حلقههای زنجیر کنار هم میآیند تا یک کار نمایشی صورت بگیرد. در این میان یکی نیز صنف فیلمنامهنویسان است که چند وقت پیش من با آنها جلسه داشتم. این همان بخشی است که شما و نیروهای فکری و کسانی که با فکر و نوشتن و این مقولهها سر و کار دارند، میتوانید در آن به ما کمک کنید. ما الان در هفتۀ کتاب هستیم، کسانی که میتوانند رمان بنویسند، خیلی کم هستند. البته ماهی 50 تا رمان بیرون میآید ولی رمانی که تبدیل به فیلمنامه شود، کم است. ما دو سال است که در این زمینه تشکیلاتی را فعال ساختیم که آقای مجتبی شاکری از جانبازان عزیز مسئول این کار هستند. ایشان رمانهایی را انتخاب میکنند و قراردادی میبندند تا تبدیل به فیلمنامه شود. ولی سیر این کار کند است. اگر اشکالات را بخواهید بدانید، من در این حوزه بعدها اشکالات را میگویم. بنابراین ما در حوزۀ نوشتن فیلمنامه که تنها یک حلقه است، مشکلات زیادی داریم. حال میرسیم به جایی که فیلمنامه پیش از تولید نوشته میشود، و دقیق عیناش انجام میشود ولی آنچه که ما به عنوان واقعیت اثر میبینیم خیلی اوقات در سر صحنه اتفاق میافتد؛ چرا که کار نمایشی یک کار حسّی است. همان جا کارگردان احساس میکند در این فضایی که ایجاد شده، این دیالوگ خاص مناسب است. این مطلب کاملا درستی است و کاملا حرفهای است. علی حاتمی در این زمینه معروف بود. علی حاتمی از لحاظ حرفهای بهترین فیلمنامهنویس است و کارهای خوبی انجام داده است ولی همین آقای حاتمی در صحنه حسی که به او دست میداد بعضی از چیزها را به راحتی تغییر میداد. به قول خودشان درست مانند کسی که قالی میبافد، تار و پود فیلم را گره به گره پشت هم قرار میداد. فیلم مادر و فیلمهای دیگر ایشان همین گونه است. بنابراین گاهی نیز به بازیگر حسهایی دست میدهد و حرفهای دیگری میزند که کارگردان همانها را ضبط میکند. البته این مطلب توجیه فقدان یک فیلمنامۀ خوب و موجه نیست. ولی به هر حال این موارد باید مانند یک حلقه به هم وصل شوند تا یک کار نمایشی خوب شکل بگیرد. بنابراین اگر آقای عیاری چنین حرفی زده، درست است. اگر غیر از این بود باید تعجب میکردیم، چرا که آنگاه خلاف اقتضای حرفهایاش عمل میکرد. دربارۀ موارد دیگر مانند پت و مت نیز پیشتر مطالبی را در روزنامۀ جامجم مطرح کردهام که دوباره تکرار نمیکنم. دربارۀ سینمای 1 چون اسم آوردید، میگویم. برنامة هفتة گذشتة سینما1، فیلم صخرۀ سرخ بود که فیلمی حماسی و البته جنگی است. امروز نظرسنجیها نشان داده است که بیشترین مخاطب ما، مخاطب برنامههای نمایشی است (هم فیلم سینمایی هم سریال). یک بخش از کاری که در سازمان انجام دادیم این بود که فیلمها و سریالهای شرقی را جایگزین فیلمها و سریالهای آمریکایی کنیم تا فرهنگ آمریکایی و غربی بر آثار نمایشی غلبه نداشته باشد. اساس این رویکردِ توجه به فیلمهای غیر آمریکایی و غیر غربی، رویکردِ درستی است. البته در آثار شرقی فیلمها و سریالها و نمایشهای منفی هم یافت میشود که ما به آنها نظر نداریم. به اعتقاد من فیلمهای سامورایی که جنبههای عدالتخواهانه و مبارزه با ظلم در جانمایۀ آنها قرار دارد، فیلمهای خوب و آموزندهای هستند و به نظر من بر خیلی از موضوعات دیگر اولویت دارند. این بحثها برای کشور مفید است و جوان ایرانی امروز باید جوانی شجاع، رزمنده و انقلابی باشد که اگر فردا جنگی روی داد، بتواند از کشورش دفاع کند. پس اصلاً بحث جنگ و خشونت نیست. نگاه ما این گونه نگاهی است.
دکتر امامی: بزرگترین کار تحقیقی سازمان صدا و سیما تا چند ماه پیش رضایتسنجی بود. اخیراً دیگر رضایتسنجی هم نیست بلکه مبنا تنها تماشاچیسنجی شده است و پژوهشگران آمار تماشاچی صدا و سیما را میسنجند. ملاک مطالعات پژوهشی و سنجش در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران باید بر اساس اثرسنجی باشد. باید بررسی کنید در سریال بزنگاه چه چیزی بین مخاطب ایرانی توسعه پیدا کرد و حقیقتاً چه قدر بندگی و خداترسی تضعیف یا تقویت شد. پس از ماه رمضان امسال با تهیهکنندگان بسیاری صحبت کردم و همۀ تهیهکنندگان میگفتند اگر عالم و دنیا با مقولۀ رسانۀ ملی مخالفت کنند آب از آب تکان نمیخورد چون همه دیدیم سازمان در برنامههای اخیر ماه مبارک رمضان چگونه مقاومت کرد و میگوید که سوء مدیریتی اتفاق نیفتاده!.
مهندس ضرغامی: دربارۀ رضایتسنجی و آمار مخاطب، اطلاعات آقای دکتر امامی اشتباه است. نظرسنجیهای ما به دو صورت هفتگی در سطح تهران و هر چند وقت یک بار در شهرستانها و در سطح ملی انجام میشود. پس از پخش یک سریال نمایشی نیز یک نظرسنجی در سطح ملی صورت میگیرد. این نظرسنجیها پرسشهای بسیار زیادی دارد و حداقلاش میزان مخاطب و رضایتمندی مخاطب است. بیش از 10 فاکتور در هر نظر سنجی وجود دارد که ما از آن استفاده میکنیم. بنابراین رضایتسنجی به هیچوجه در پژوهشهای صدا و سیما حذف نشده بلکه حدود دو سال است که بخش جدیدی به آن اضافه شده و آن هم اثرسنجی است. البته اثرسنجی روشهای متعددی دارد. بعضیها در دو مرحلة قبل و بعد از سریال عمل میکنند و برخی به اثرسنجی در میان دو جامعة آماری بعد از پخش سریال (آنهایی که دیدهاند و آنهایی که ندیدهاند) میپردازند. البته روشهای دیگری هم هست که همه باید به این نتیجه برسند که مجموعة تلویزیونی مورد نظر در چه بخشی و از چه جنبههایی بر مخاطب تاثیرگذاری داشته است. البته چون این کار جدیدی است و تازه شروع شده است، نمیدانم برای چه حجم و تعداد از مجموعهها تاثیرسنجی مورد استفاده قرار میگیرد.
شبکههای صدا و سیما باید با رقیبهای گردن کلفتی رقابت کنند و یکی از رقبای گردن کلفتِ ما ماهواره است. بر اساس آخرین تحقیقات ما که سال قبل انجام شد، ماهواره حداقل در بین 30% از مردم پوشش دارد. البته بعضی از بزرگان ما مثل آقای رییسجمهور اعتقاد دارند آمار واقعی خیلی بیشتر از اینهاست. در جلساتی که صحبت میکردیم رقم را خیلی بالاتر میدیدند. ولی ما تحقیق کردیم دسترسیهای مردم 30% است. البته این درصد میانگین است. در شهرهای بزرگ بیشتر است و در روستاها کمتر است و البته این آمار در روستاهای مناطق مرزی خیلی زیاد است. ما در یک فضای کاملا رقابتی هستیم و در افق رسانه توضیح دادیم که امروز رقابت وجود دارد و فضا انحصاری نیست. یعنی ما که حرفی میزنیم 10 نفر دیگر هم حرف میزنند. ما یک فیلم نمایش میدهیم، هزار شبکة دیگر هم فیلم نمایش میدهند. طبق آخرین نظرسنجی شبکة فیلمهای سینمایی به زبان عربی(mbc) فقط آن موقع که زیرنویساش عربی بود، به پر مخاطبترین شبکة ماهوارهای تبدیل شده بود؛ چرا؟ تنها به این خاطر که فیلم سینمایی نشان میداد. شبکة سینمایی mbc Action با زیرنویس عربی تنها در این مدت 30 فیلم علیه جمهوری اسلامی پخش کرده است. البته مخاطب این فیلمها تنها کسانی نیستند که ماهواره دارند. امروز کنار برخی خیابانها چقدر دستفروش می بینید که آخرین فیلمهای آمریکا را با قیمتهای نازل عرضه میکنند، آن هم فیلمهایی که همین الان روی پردة سینماهای هالیوود در حال اکران است و البته بدون سانسور. در این چنین فضاهای رقابتی، تلویزیون باید بتواند برنامههای سرگرمکننده بسازد. بنابراین ما باید کار نمایشی را افزایش دهیم و افزایش هم پیدا کرده است. این که در سال 1387 تولید فیلم نمایشی ما چقدر بوده این را نمیدانم، ولی آقای میرباقری میتوانند بگویند. زمانی که ما متوجه میشویم سریالی بسیار پرمخاطب و جذاب در یک ساعتی خاص از ماهواره پخش میشود، ما نیز باید در آن ساعت فیلم دیگری پخش کنیم که خیلیها برای اینکه آن فیلم را نبینند، بیایند پای فیلم و سریال جذاب کشور ما. سطح کارهای نمایشی بالا آمده و کارهای فاخری هم دیده میشود. تکرار نیز کم شده است. جنگ رسانه یعنی همین. در این فضا گرایش ما به فیلمهای هالیوودی و آمریکایی کمتر است و گرایش مخاطب نیز به سمت فیلمهای شفاف ایرانی افزایش یافته است. تولید کارهای ایرانی فوقالعاده بالا رفته و ما از سال گذشته تا به حال حدود 150 فیلم از تولیدات خود صدا و سیما را پخش کردیم. تولید انیمیشن از 50 ساعت در سال تقریبا به 300 ساعت رسیده است ولی ما هنوز 30 تا 40% بیشتر نتوانستهایم جای انیمیشنهای خارجی را پر کنیم. البته اگر دولت به ما پول بدهد ما میتوانیم در 5 سال آینده 100% خودکفا شویم و دیگر فیلم خارجی وارد نکنیم. این مهم سرمایهگذاری میخواهد.
یكی از حضار: مگر ما در کتاب برنامة سازمان برای پخش فیلمهای خارجی محدودیت نداریم؟ فکر میکنم 20% بود، پرسش من این است که آیا الان این نسبت رعایت میشود؟
مهندس ضرغامی: به هر حال ما تا این حد جلو رفتیم و این مسئله در حد توان اصلاح شده است. ولی مهم استدلال است. شما به استدلالی که کردم توجه داشته باشید، چون حجم برنامههای نمایشی باید افزایش پیدا کند.
یكی از حضار: شما میگویید جنگ رسانهای ولی توجه کنید که تنها و تنها 30 % مردم ماهواره و آواز و رقص نگاه میکنند. این میشود 20 میلیون جامعه، پس ما چی؟ ماکه نگاه نمیکنیم چی؟
آقای ضرغامی ما این سیاست و این دید را قبول نداریم. چرا باید به خاطر یک جمعیت سی درصدی، کل افراد جامعه بنشینند و آن چیزها را نگاه کنند. اگر ما به عنوان جمعیت هفتاد درصدیِ جامعه این شکل از برنامهها را نخواهیم، چه باید بکنیم؟
یكی از حضار: اگر قرار است رقابتی نیز با رسانههای دیگر صورت پذیرد، نشان دادن سریالهای اینچنینی و جذابیتهای آنچنانی راهحل نخواهد بود. زمانی میتوانیم رقابت کنیم که بر اساس مزیت رقابتیمان که همان تفکر دینی و انقلابی ماست و بیآنکه متوجه باشیم به شدت جهانی شده است، عمل کنیم. مقام معظم رهبری هم پیشتر مثالی در اینباره زدند که وقتی کلیسا برای جذب مردم از رقص در مناسک دینی استفاده کرد، دیگر فرقی نمیکند مردم در فلان سالن برقصند یا در کلیسا. احساس من این است که با این توجیه بسیاری از اهمالکاریها در صدا و سیما پوشیده میشود. حضرت امام فرمودند آنقدر که پابرهنگان به گردن رادیو و تلویزیون حق دارند، ما نداریم. این یک واقعیت است و تعارف نیست. آنها این نظام را درست کردند و این نهضت را به وجود آوردند. همین جمعیت هستند که پیروزیها را بدست آوردند. صدا و سیمای ما، امروز چقدر رسانۀ انقلاب اسلامی است؟
تماس با هنر اسلامی
نشانی
نشانی دفتر مرکزیایران ؛ قم؛ بلوار جمهوری اسلامی، نبش کوچه ۶ ، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، طبقه دوم، خبرگزاری ابنا
تلفن دفتر مرکزی : +98 25 32131323
فاکس دفتر مرکزی : +98 25 32131258