در حال بارگذاری؛ صبور باشید
منبع :
چهارشنبه

۲۴ فروردین ۱۳۹۰

۱۹:۳۰:۰۰
42542

اسطوره های صهیونیستی(بخش پنجم)

شیطان پرستی (ساتانیسم/Satanism) یكی از این نحله‏های مجعولی است كه در دو دهۀ اخیر، حاكم بر بسیاری از آثار هالیوود بوده است و یهود دنیاپرست هم با پشتیبانی مادی و فكری سعی در ترویج این خرافۀ عصر پساصنعت داشته است.

خاندان یهودی لوی(لاوی)، پایه گذاران و مروجین شیطان پرستی

شیطان پرستی (ساتانیسم/Satanism) یكی از این نحله‏های مجعولی است كه در دو دهۀ اخیر، حاكم بر بسیاری از آثار هالیوود بوده است و یهود دنیاپرست هم با پشتیبانی مادی و فكری سعی در ترویج این خرافۀ عصر پساصنعت داشته است. كمپانی‏های یهودی و صهیونیست، امروز هم سردمدار جریان انحرافی معنویت گرا در هالیوود شده‏اند و معناگرایی را بعضاً به پرستش نیروی متافیزیكی شروری فروكاهیده‏اند. به دلیلِ تازگی این مكتب مجعول، خصوصاً در جامعۀ ما و دیگر كشورهای اسلامی، لازم است كه تبیین دقیق‏تری دربارۀ این اسطورۀ صهیونیستی داشته باشیم.

همان‌طور كه گفته شد در میان اقوام باستانی و ادیان تحریف شده، بزرگ نمایی قدرت شیطان وجود داشته است؛ ولی آن‌چه به نام شیطان پرستی امروزه عده‏ای غافل و فریب خورده را به دور خود جمع كرده است، دست پختِ یكی ازخاندان‏های سابقه دار یهودی می‏باشد. خاندان لاوی (لِوی) كه برخی از آن‌ها با همین نام خانوادگی و برخی با شهرت كوهن یا كاهن و اسامی شبیه به این‌ها، از قرن سیزدهم میلادی تاكنون، هشت سده است كه تاریخ مدون و انسجام خانوادگی کم نظیری دارند.[1] تودروس ابولافی رئیس و خاخام كاستیل ولیون (اسپانیای قرن13م.) بود كه یهودیان وی را از نوادگان خاندان سلطنتی یهود می‏دانستند. این خاندان نقش بسیار مهمی در تجهیز سپاهیان صلیبی علیه مسلمانان در شمال اندلس داشتند و از همان سدۀ سیزدهم با فرقۀ شهسواران معبد[2] رابطۀ نزدیكی داشتند. این فرقه غارتگرانی بودند كه حاصل پیوند شوم شهسواران (شوالیه‏های) مسیحی و زرسالاران یهودی بودند و عملیات خویش را در هاله‏ای از سِرّ می‏پوشاندند و خود را عارفان رازدان الهی می‏نمایاندند. اینان از ابتدا متأثر از كابالیست‏های یهودی بودند و از ابتدا با سازمان پنهان و قدرت طلب فراماسونری تعامل گسترده‏ای داشتند و لُژ كهن اسكاتلند را كه هنوز هم شاخۀ اصلی ماسونی به شمار می‏رود، در سیطرۀ خود گرفتند.[3]

خاندان لوی پایه‏گذار مكتب رازآمیز كابالا(قبالا) هم بودند كه این مكتب، عرفانی ناقص و متاثر از میتراییسم (خورشید پرستی) و بت پرستی مصر باستان و خدایان روم و یونان باستان بود. البته در كابالیسم از مفاهیم عرفان اسلامی هم استفاده‏های ناقصی شده است.[4] كابالا تداوم زمینی همان پادشاهی داوودی در ملكوت بود، یعنی همان ایدۀ جهانی شدن پادشاهی داوودی یهود كه اكنون پوسته‏ای عرفانی و رازآمیز برگرفته بود.[5]

امروزه هم شیطان پرستی با نمادهایی و تفكراتی برگرفته از میتراییسم و هلنیسم و مصر باستان، سعی در ترویج بی‏دینی و بی‌قیدی و بت‏پرستی پس از مدرنیته دارد. باز هم فردی از خاندان یهودی لوی، بنام آنتوان لوی/ لاوی با نوشتن انجیل شیطانی و برپایی كلیسای شیطان[6] از سال 1966م. سعی در تخریب دین مسیحیت و عرفان ناب اسلامی دارد و با ترویج این مكتب تصمیم دارد اروپا و آمریكا را هر چه بیشتر زیر سیطرۀ الیگارشی یهودی ببرد. در این مکتب مانند كابالا، سحر، جادو، راز ورزی، وثنیت و ماده گرایی همچون سم به رگ‏های بشر وارد می‏شود.[7]

مبانی كلامی شیطان پرستان

امروزه شاخه‏های چندی خود را شیطان‏پرست می‏نامند و شامل انواع شیطان پرستان فلسفی، لاوی و دینی، یا سنتی و معاصر می‏شوند و برخی شیطان را موجودی مثبت و برخی منفی می‌دانند؛ ولی همه در چند مسئله اشتراك دارند:

 1. وثنیت و شرك كه از خدایگان مصر و یونان باستان گرفته‏اند و از نمادهای خدا ـ خورشید مانند: یك چشم، نماد خورشید و علامت ستون مخروطی اُبلیسك است.

 2. ثنویت و چندخداگرایی كه معتقد به نوعی استقلال برای شیطان در برابر خدا می شود و در برخی شاخه‏ها معتقد به چندخدای شیطانی هستند.

 3. جبرگرایی و تقدیرگرایی كه قائلند شیطان از میان انسان، برگزیدگانی از پیش و بدون دخالت افراد دارد كه یاران اصلی وی در زمین می‏شوند. در فیلم‏های مبلّغ این مكتب مادی، فردی كه شیطان در او حلول می‏كند، هیچ اراده‏ای از خود ندارد؛ مانند: جن گیر، طالع نحس و... .

 4. قدرت زیاد شیطان[8] یا فضیلت او و ترس از قدرت ابلیس كه حتی می‏تواند جلوی خدا بایستد و یا بر او هم برتری جوید!؟ به دلیل اندیشۀ سست كتاب مقدس به ویژه عهد عتیق دربارۀ خدا، ترس از شیطان و یارانش در كشورهای غربی زیاد است و اسطوره‏های خون آشامان و دراكولاها و موجودات شریر، در هالیوود رونق دارند.

 5. اومانیسم و خودپرستی در همۀ نحله‏های این مكتب جریان دارد. یك شیطان پرست، خود را خدای خود می‏داند و یك پند رایج شیطانی كه در بین آن‌هاست می‏گوید:

هر خدای ارزشمندی بهتر است به جای یك بردۀ پست و به خاك افتاده، یك شریك در قدرتِ خود داشته باشد.[9]

به دلیل همین تفكر است كه سودمحوری و لذت‏طلبی مادی همان‌طور كه پس از رنسانس در غرب رواج یافت، در بین شیطان پرستان به شكل افراطی غلبه دارد تا اندازه‌ای که برای لذت بردن خود حاضرند دوست و هم فرقه ای خود را هم بکشند یا مثله کنند و از خون او بیاشامند.

 6. خرافه‏گرایی و جادوگری را به رسمیت شناخته و با استفاده از حروف عبری  و سمبل‏هایی مانند ستارۀ پنج پر و صلیب معكوس و هلال برعکس، آیین‏ها و شریعتی ویژۀ خود دارند.

 7. اینان قائل به جسم انگاری خدای شیطانی یا خدای رحمانی ـ در زیرشاخه هایی كه آن را به رسمیت می‏شناسند ـ هستند و معتقدند شیطان به راحتی می‏تواند در جسم افراد گوناگون حلول كند و یا خود را به شكل‏های متفاوتی درآورد و با دوستان و دشمنان خود تعامل عینی داشته باشد.

چهره‏ها و اسامی گوناگون شیطان در سینما

شیطان كه هم اسم عام و هم اسم خاص می‏باشد، بین اهل كتاب به معنای دشمن می‏باشد و ترجمۀ لفظ یونانی دیابولس(Diabolos) می‏باشد كه به معنای سخن چین است و از لفظ یونانی (Diabolo) به معنی تهمت زننده و پنهان كننده گرفته شده است.[10] در زبان عربی از لفظ شطن گرفته شده است و به معنای خبیث و متمرد و بازگشته از راه حق می‏باشد.[11]

در كتاب مقدس، آن را ابدون و اپلیون یعنی هلاك كننده و فرشتۀ جهنم و بعلبزبول(Beelzebul)به معنای خدای فرار و بلغربوب(Beelzebub) به معنای مدفوع، بلعیال، رییس این جهان، رییس دیوها، خدای این جهان، ابلیس، قاتل، پدردروغ گویان، اهریمن، اژد‏ها(Dragon/Deraco)، مار قدیم، دشمن و شیر غرّان هم گویند.[12]  البته اژدها در فرهنگ چینی نماد خوبی و نیكی است. در انگلیسی(Evile)به معنای چیز بسیار بد و گاهی بر شیطان یا یاران او اطلاق می‏شود و(Devil)به معنای شیطان به كار می‏رود كه در زبان یونانی به معنای متهم‏كننده و شاكی است.

شیطان را الهۀ سیاه هم گفته‏اند و اهریمن که در آیین زرتشت مظهر شر و ناخوشی و پلیدی است و(monster)به معنای هیولای بزرگ هم، می‏توانند بر شیطان و یارانش اطلاق شود. متون یهودی گمانه‏زنی‏هایی دربارۀ فرشتۀ شر به نام بیلیار (Biliar)دارند كه به عنوان آخرین دشمن خدا ایفای نقش می‏كند.[13]  هم‌چنین كلمۀ (Demon) كه در افسانه‏های یونان به معنای خدای باقدرت و روح شریر جنّی و شیطان به كار می‏رفته[14] در برخی متون و فیلم‏های غربی به جای شیطان و یارانش به كار می‏رود. برای نمونه در فیلم طالع نحس، نام كودكی كه شیطان در قالب او حلول می‏كند و رییس گروه شیطان پرستان می‏شود و عددشیطانی666[15] بر سر او حك شده است، دیمن می‏باشد. در سنت مسیحی ـ یهودی به موجودات معنوی و روحانی كه در مخالفت و شورش علیه خدا و آسیب رساندن به انسان‏ها مانند شیطان هستند، (Demons) گفته می‏شود.

هم‌چنین نماد اُبلیسك(obilsk)كه همان سرستون‏های سنگی مخروطی شكل خورشیدپرستان[16] می‏باشد، از لفظ ابلیس گرفته شده است كه امروزه هم در كشورهای غربی این نماد زیاد مورد استفاده قرار می‏گیرد و هم در فیلم‏های شیطان‏پرستان؛ مانند طالع نحس(4) ـ انتهای فیلم در قبرستان ـ استفاده می‏شود.

وحش

علاوه بر این‌ها، در كتاب مقدس به شیطان، وحش یا جانور عجیبی كه از چاه بی انتها بیرون خواهد آمد اطلاق شده است[17]؛ البته وحش در كتاب مقدس به دو جانور عجیب هم اطلاق شده كه متابعین اژدها (شیطان) هستند و مردم را به تبعیت از دستورات شیطانی می‏خوانند. یكی از آنان هفت سر دارد و ده شاخ و روی هر شاخ او یك تاج می‏باشد كه روی هر سر او نام كفرآمیزی نوشته شده است. این جانور شبیه پلنگ است با پاهایی مثل خرس و دهانی چون شیر كه اژدها همۀ قدرتش را به او می‏دهد و همۀ مردم دنیا به جز دینداران [مسیحی] او را پرستش می‏كنند! این جانور، از دریا بالا می‏آید.

جانور دوم كه از زمین بالا می‏آید، دو شاخ مثل قوچ دارد.او صدای وحشتناكی چون اژدها دارد و از آسمان آتش به زمین می‏آورد و مردم دنیا را وادار به پیروی از جانور اول و درست كردن مجسمه‏ای از او و پرستش وی می‏كند. هم‌چنین این موجود همه را مجبور می‏كند كه علامت ویژۀ جانور را بر روی دست راست یا پیشانی خود بگذارند و بدون داشتن عدد 666 نمی‏توان شغلی به دست آورد یا چیزی خرید.[18]

در تفسیر این دو جانور و منظور محتمل از آن‌ها، در مكاشفات یوحنا بین مفسرین مسیحی، اختلاف است[19] ولی در عالم هنر و سینما این تصویرسازی‏ها دست مایۀ آثار گوناگونی دربارۀ شیطان قرار گرفته است؛ چرا كه جذابیت بصری و هیجانی زیادی دارد؛ برای نمونه در فیلم اُمگا كد[20] شیطان به صورت اژدهای بالدار با دو شاخ قوچ مانند در انتهای فیلم، از بدن مسخّرشده‏ای بیرون می‏آید و خود را با چهرۀ واقعی می‏نمایاند و یا در فیلم پسر جهنمی[21] ، موجود شیطانی ستارۀ فیلم ، با رنگ قرمز خود، یادآور جهنم است و در جایی از فیلم دو شاخ قوچ مانندش رشد می‌کنند که او با شکستن آن‌ها، شرارت را از وجود خود دور می‌کند.  

دجال

موجود دیگری كه در بسیاری آثار هالیوود وجود دارد، دجال می‏باشد. در روایات مسیحی آن را ضد مسیح(Antichrist)یا مسیح دروغین هم گفته‌اند، كه دروغگوست و اتحاد ناسوت و لاهوتی عیسی در یك بدن را نفی می‏كند و دربارۀ جسمانیت خدا در مسیح خدشه دارد![22] در روایات اسلامی دجال، صیغۀ مبالغه از ریشۀ دَجَل می‏باشد كه به معنای بسیار فریبكار و كذاب می‏باشد و پیش از ظهور موعود عصر، می‏آید و خلق را فریب داده و مردم در اطرافش جمع می‏شوند. در كتاب‏های عهد عتیق كه ویژۀ یهودیان است، كلمۀ دجال نیامده ولی برخی مفسرین كتاب مقدس، از برخی مفاد سفر دانیال در عهد عتیق، دجال را استفاده كرده‏اند. در یك جا دانیال نبی(علیه السلام) در رویایی، چهار جانور را می‏بیند كه چهارمی بسیار هولناك است و قربانیان خود را با دندان‏های بزرگ و آهنینش پاره پاره می‏كند و بقیه را زیر پا له می‏كند. این هیولا، ده شاخ دارد كه وقتی دانیال به شاخ هایش خیره می‏شود، یك شاخ كوچكتر از میان آن‌ها ظاهر شده و سه شاخ را از میان می‏برد. این شاخ جدید چشمانی چون چشم انسان داشته و از دهانش سخنان تكبرآمیز بیرون می‏آید و با وجود ازلی مخالفت می‏كند؛ ولی نهایتاً جانور چهارم كشته شده و بدنش در آتش سوزانیده می‏شود. منظور از چهارجانور، چهار سلسلۀ پادشاهی هستند كه ده شاخ جانور چهارم، نماد ده حاكم آن پادشاهی هستند. در آخر پادشاهی دیگر به قدرت می رسد كه با سه تای پیشین متفاوت است و بر ضد خدا سخن می‏گوید. این پادشاه دیگر را برخی مفسرین دجال گفته‏اند كه به گفتۀ سفر دانیال، از بین می رود و سپس قوم خدا (یهود) حاكم می‏شوند.[23] در جای دیگری دانیال در رویا می‏بیند كه در كنار رودخانه اولای در شهر شوش در سلطنت عیلام، قوچی با دو شاخ بلند به همه طرف شاخ می‏زد و هیچ جانداری نمی‏توانست در برابرش بایستد و سپس یك بُز نَر از غرب ظاهر شده و قوچ را از پای در آورد. این بز، یك شاخ بلند در وسط چشمانش داشت و بزرگ شد. ناگاه آن شاخ شكست و چهار شاخ در چهار جهت درآمد، از یكی از این شاخ‏ها شاخ كوچكی درآمد و به طرف سرزمین اسرائیل رشد كرد و قوی شد تا اندازه‌ای كه جلوی قوای آسمانی برخاست و برخی ستارگان را به زمین ریخت و پایمال كرد و عدالت و حقیقت را لگدكوب كرد تا پس از هزار و صد و پنجاه روز، دوباره خانۀ خدا احیا شد. به گفتۀ تورات، آن قوچِ دو شاخ، نماد پادشاهی ماد و پارس است كه توسط بُز كه نماد پادشاهی یونان است به رهبری اسكندر نابود می‏شود و سپس امپراطوری یونان چهار تكه می‏شود و وقتی ظلم آن‌ها از حد بگذرد، پادشاه دیگری به قدرت می‏رسد كه بسیار ظالم و مكار است تا حدی كه بر ضد قوم خدا (یهود) و سرور سروران می‏ایستد؛ ولی سرانجام نابود خواهد شد ولی نه با قدرت بشری. به گفتۀ مفسران آن پادشاه دیگر، دجال می‏باشد. [24]

این مكاشفات، دستمایۀ آثار زیبایی در هالیوود شده است كه مخاطبان بسیاری را هم به خود جذب كرده است. در انتهای فیلم پسر جهنمی، شیطانی را كه بی شباهت به شاخ‏های بسیار بزرگ و پیچیدۀ بُز نمی‏باشد، به تصویر می‏كشد كه توسط پسر مو قرمز جهنمی نابود می‏شود؛ البته خود این پسر جهنمی ـ كه قرار بود كلید قدرت شیطان در دنیا باشد ـ  به واسطۀ عشق، راه ورود شیطان به دنیا را سد كرد. گرچه در این فیلم، موجودات شیطانی و یارانشان آلمانی‌های نازیست هستند كه موجود عجیب و شریری را به نام سموئل از دل مجسمه‏ای از ایران باستان، بیرون می‏كشند تا راه را برای تسلطِ شیطانِ اصلی هموار كنند. در فیلم طالع نحس هم، همین فرازهای كتاب دانیال خوانده می‏شود و با شیطان مبارزه می‏شود، البته در این فیلم، برای یافتن ابزاری برای مبارزه با شیطان باید به اورشلیم (بیت المقدس) رفت. قسمتی از هزینۀ قسمت دوم و سوم این فیلم را دولت غاصب صهیونیستی متقبل شد.[25]

در باب یازدهم كتاب دانیال هم به عقیدۀ برخی مفسرین كتاب مقدس، حرف از دجال شده است كه پادشاه سوریه است و از نژاد یهود می‏باشد.[26] گاهی در سینمای آمریكا حرف از پسر شیطان می‏شود كه بعضاً منظور همان دجال می‏باشد.

برای آفرینش دجال، شیطان به عنوان نوعی بختك نمایش داده می‏شود[27] كه با زنان انسانی ارتباط جنسی دارد و دجال در نتیجۀ این ارتباط پدید می‏آید. جی.بی.راسل مدعی است نظریۀ ارتباط جنسی دیوها و یا شیطان با زنان انسانی، مورد تأكید كلیسا بوده است، چون بر اساس سنت قدیم آن‌ها می توانند فرشتگان رانده شده‏ای باشند كه به دختران انسان نظر سوء دارند. در سراسر قرون وسطی، این پندار كه زنانِ ساحره طی مراسماتی با شیاطین ارتباط دارند در اروپای خرافی رایج بوده است.[28]

اشعاری نیز در قرون وسطی با مضمون حكمرانی پسرشیطان بر بشر سروده می‏شد. به نوشتۀ جی. بی.راسل، در قرون وسطی گمان بر این بود كه دجال توانایی ظهور در اشكال مختلف از جمله تجمسی از خود شیطان یا پسر شیطان یا فرمانروای قوای شیطان را دارد.[29] او عبارتی از والفستن، اسقف كلیسای ورچستر انگلستان می‏آورد كه دجال همان پسر شیطان معرفی شده است.[30]

 

نویسنده: محمدحسین فرج نژاد

منبع:ماهنامه رواق هنرواندیشه،شماره بیستم

Ps147

 

1. در سدۀ سیزدهم میلادی مهم‏ترین خاندان یهودی دربار آراگون كه به قدرت و ثروت زیادی در جنگ‏های صلیبی رسید، خاندان لوی بود كه در آراگون به نام‏های ابولاوی، ابن لاوی، كاوالریا و كابالریا شناخته می‏شدند.

2. طریقت شهسواران معبد، در آغاز نام دسته‏ای از شوالیه‏های فرانسوی بود كه پس از اشغال بیت المقدس به دست صلیبی‏ها در سال 1118 م در این شهر ایجاد شده و حفاظت از زائران مسیحی را بر عهده داشتند و نام خود را سربازان فقیر مسیح و معبد سلیمان گذارده بودند. به تدریج با انسجام و شهرت فراوانی به صورت مزدوران مسلحی برای پادشاهان صلیبی درآمدند و در 1291 كه جنگ‏های صلیبی پایان یافت، به اروپا بازگشتند ولی سازمان خود را حفظ كرده و رییسی انتخاب كردند به نام استاد اعظم و به صورت پنهانی تداوم و حیات دادند، ولی در سال 1304 فیلیپ چهارم آنان را مخل امنیت فرانسه تشخیص داد و افراد آن را به جرم‏های فساد، جنایت و آشوب، دستگیر كرد و در سال 1312 پاپ آن‌ها را منحل اعلام كرد و فیلیپ آخرین استاد اعظم ظاهری آن‌ها ژاك دموله را در ملا عام اعدام كرد ولی آن‌ها در مناطقی چون پراونیس فرانسه پنهان شده و در قالب فراماسونری و كابالیسم، ایده‏های مادی، مشركانه و قدرت پرستانۀ خود را تا به امروز دنبال كرده‏اند. امروزه طریقت شهسواران معبد از شاخه‏های مهم فراماسونری است و آداب خاصی دارد و در همۀ طریقه‏های ماسونی نام ژاك دموله آخرین استاد اعظم رسمی این فرقه، بسیار گرامی است و نام فیلیپ چهارم، قاتل دموله بسیار منفوراست. به عقیدۀ بسیاری از مورخان، جنبشی كه در سال 1381م در انگلیس علیه كلیسای كاتولیك با نام شورش روستاییان ایجاد شد، توسط عوامل پنهان باقیماندۀ همین گروه بود و پنجاه سال بعد باز یك كشیش به نام جان هاس (John Huss) در جنوب اطریش (بوهیما)، شورشی را با كمك هم‌كیشان، علیه كلیسای كاتولیك آغاز كرد. هدف اینان دگرگونی فرهنگی مسیحی پایه‏ای اروپا و جایگزینی آن با فرهنگی الحادی ـ كابالیستی ـ سكولار بود كه از اصول لاییك مصر و یونان باستان پیروی می‏كرد. این حركات به رنسانس و اخراج دین از صحنۀ زندگی مردم اروپا و تسلط اومانیسم و زرسالاری یهودی بر اروپا و آمریكا انجامید.

(ر.ك: زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیان و ایران، همان، ج 2، ص 27 ـ 26 و همان جلد، ص 243 به بعد، فصل دسیسه‏های سیاسی و فرقه‏های رازآمیز و هم‌چنین ر.ك: داستان حقیقی كابالا، هارون یحیی(اندیشمند ترك تبار)، برگردان باران خردمند، مجلۀ موعود، شماره 62)

3. ر.ك: داستان حقیقی كابالا، همان منبع و هم‌چنین كتاب مبانی فراماسونری(فراماسونری و یهود)، همان.

4. همان منبع، دربارۀ كابالیسم و عرفان‏های دوران پست مدرنیسم در ادامۀ همین مقاله مطالب مفصل‏تری خواهیم آورد.

5. شیخنا در كابالیسم‏های تجلی روحانی داوود می‏باشد كه حامل نور در دنیای ماوراء زمینی است، همان‌طور كه خود جسم زمینی حضرت داوود(ع) پس از موسای نبی حاصل نور در دنیای زمینی بود.

6. (satanic bible)كتاب مقدس شیطانی است و(satan church)كلیسای شیطان است كه آنتوان لوی به عنوان پیامبر شیطانی برای انسجام هر چه بیشتر این مكتب منحرف مادی آن را در آمریكا پایه گذاری كرد.

7. مورخ یهودی كابلا تئودور ریناچ می‏گوید:

كابالا سمی است كه به رگ‏های یهودیت وارد می‏شود و آن را كاملاً در بر می‏گیرد.

ر.ك: داستان حقیقی كابالا، همان منبع، به نقل ازsocieties and subreesive movements,p299.mestaH.webster secret

8. در كتاب مقدس مسیحیان هم انجیل تحت تأثیر آموزه‏های مشركان مصر، یونان، روم و یهودیان منحرف، شیطان دارای چنان قدرتی است كه می‏تواند ببخشد؛ یعنی در مسحیت هم شاهد نوعی وثنیت هستیم و در كنار خدا شیطان دارای قدرت تصویر می‏شود. در قاموس كتاب می‏خوانیم:

وجود شیطان فی الحقیقه موجود و از بنی نوع بشر مشخص‏تر است و به جوقی از ارواح پلیدۀ ریاست و سلطنت می‏باشد. او فرشته‏ای است و مانند دیگر فرشتگان از دیگر ممكنات ممتاز می‏باشد. حال اعم از این‌كه آن امتیاز عقلی باشد، مانند ادراك، ذاكره، تمیز و یا حسی باشد مانند میل، شهوت و یا ارادی باشد مانند اختیار. شیطان خداوند و رییس این جهان و دشمن خدا و انسان است و همواره در پی آن است كه مقاصد و مشیات حضرت قادر ذوالجلال را به عكس نموده و نتیجۀ آن را فاسد سازد.

ر.ك: قاموس كتاب مقدس، برگردان و تألیف مستر هاكس، نشر اساطیر، چاپ اول، بیروت 1928م / 1306ه . ش(و چاپ اول اساطیر: 1377، تهران، ص 545 در انجیل لوقا باب چهارم هم در داستان پیروزی عیسی بر وسوسه‏های مسیح، قدرت شیطان در بردن عیسی به اورشلیم و قرار دادن حضرت در بالاترین نقطۀ خانه خدا (هیكل سلیمان) هویداست و در همان‌جا شیطان ادعا می‏كند كه:

اگر فقط زانو بزنی و مرا سجده كنی، همۀ این مملكت‏ها را با شكوه و جلالشان به تو می‏بخشم؛ چون همۀ این‌ها از آن من است و به هر كه بخواهم واگذار می‏كنم.

9. دانش‌نامۀ اینترنتی ویكی پدیا بخش فارسی، ذیل عنوان شیطان پرستی.

10. قاموس كتاب مقدس، همان، ذیل كلمۀ شیطان.

11. المعجم الوسیط، همان، ذیل مادۀ شطن و فرهنگ فارسی عمید.

12. نشانی این نام‏های شیطان را در قاموس كتاب مقدس، ذیل عنوان شیطان می‏توانید بیابید، هم‌چنین در منبع زیر، ذیل كلمۀ          SATANمی توانید مطالبی بیابید: of riligion ,vol 13,p82 Encyclopedia.

13. معرفی اجمالی دجال در ادیان توحیدی، عبدالحسین ابراهیمی، واحد كاروزی تحقیق الهیات ادیان موسسۀ امام خمینی(ره)، قم به نقل از دایرة المعارف دین، ج 1، ص 322.

14. فرهنگ لغت babylon.

15. در كتاب مكاشفات یوحنا باب سیزدهم، از عهد جدید عدد 666 به عنوان عدد جانور یا وحش كه مردم را به تبعیت از شیطان وامی‌داشت، آمده است.

16. آكسفورد ذیل كلمۀ   obliskمی‏نویسد: pointed stone pillartall

17. عهد جدید، مكاشفات یوحنا، باب 11، فقرۀ 7.

18. عهد جدید، مكاشفات یوحنا، باب 13.

19. قاموس كتاب مقدس، همان، ذیل كلمۀ وحوش، ص 905.

20. كُد امگا(Omega Code)، محصول شرکت T.B.N Films که صهیونیست مسیحی است.

21.Hell Boy

22. قاموس كتاب مقدس، همان، ذیل كلمۀ دجال، ص 375.

23. ترجمۀ تفسیری كتاب مقدس به فارسی، قطع جیبی چاپ انجمن بین المللی كتاب مقدس انگلستان، 1995، لندن، سفر دانیال، باب هفتم، پاورقی.

24. همان منبع، باب هشتم، پاورقی.

25. ر.ك: مقالۀ طالع نحس، فیلمی كه شیطان را به جهان سیاست راه داد، از برنامۀ نمایۀ مطبوعات، تهیه شده توسط هیئت امنای كتابخانه‏های كشور.

26. ترجمۀ تفسیری كتاب مقدس، همان، سفر دانیال، باب 11، فقرۀ 37.

27. بختك، دیو مذكری است كه در اسطوره‏های اروپایی با زنان هم آغوش می‏شود. ر.ك: مقالۀ همان شیطان خودمان، تمثال‏های قرون وسطایی از شیطان ناتوان در سینمای نوین آمریكا، كلی جی. وایمن، برگردان ناصر رفیع، مجلۀ عصر آدینه، شمارۀ اول، بهار 85، ص 126.

28. مقالۀ همان شیطان خودمان... به نقل از Jeffrey burtan russell در كتاب witchcraftin the middle ages انتشارات: uaivecity pressithaca,ny:cornell،

29. مقالۀ همان شیطان خودمان به نقل از جی. بی.راسل، در كتاب

30. مقالۀ همان شیطان خودمان به نقل از جی. بی.راسل، در كتاب

تماس با هنر اسلامی

نشانی

نشانی دفتر مرکزی
ایران ؛ قم؛ بلوار جمهوری اسلامی، نبش کوچه ۶ ، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، طبقه دوم، خبرگزاری ابنا
تلفن دفتر مرکزی : +98 25 32131323
فاکس دفتر مرکزی : +98 25 32131258

شبکه‌های اجتماعی

تماس

تمامی حقوق متعلق به موسسه فرهنگی ابنا الرسول (ص) تهران می‌باشد