در حال بارگذاری؛ صبور باشید
منبع :
چهارشنبه

۲۴ فروردین ۱۳۹۰

۱۹:۳۰:۰۰
42556

اسطوره‌های صهیونیستی(بخش هفتم)

در فیلم‌های هالیوودی، دربارۀ پیامبران نوعی رابطۀ علی و معلولی میان ساده­لوحی و پیامبری برقرار است. این تلازمِ جعلی صهیونیستی، باعث می­شود مخاطب، پیامبران را برتر از خود نداند و جذب آن‌ها نشود.

حملۀ هالیوود به عصمت پیامبران و حجیت وحی

در فیلم‌های هالیوودی، دربارۀ پیامبران نوعی رابطۀ علی و معلولی میان ساده­لوحی و پیامبری برقرار است.[1] این تلازمِ جعلی صهیونیستی، باعث می­شود مخاطب، پیامبران را برتر از خود نداند و جذب آن‌ها نشود؛ در نتیجه وحی را به منزلۀ یكی از روش­های معرفت نپسندد و اسیر حس‌گرایی و پوزیتیویسم و عقل معیشت‌اندیش روزمره ـ راسیونالیسم ـ شود.

كنار گذاشتن وحی در زندگی بشری، نتیجه ­ای جز فقر، فساد، تبعیض گستردۀ جهانی، اختلاف طبقاتی، آلودگی‌های گوناگون و حاكمیت پول و ماشین بر زندگانی آدمی ندارد؛ چنان­كه اكنون شاهدیم در نبود وحی، بازی­هایی هم‌چون آزادی رسانه­ها، دموكراسی فریبنده، مكتب­های مادی و غفلت­های صنعتی و سرگرمی­های مضر و بی­فایده، حقیقت تلخ موجود را پوشانده است و مردم دنیا را سرگرم کرده است.

با نگاهی عمیق به استدلال­های فلاسفه، حكما، متكلمان مسلمان و مسیحی در عصمت پیامبران ثابت می­شود كه پیامبران الهی اگر معصوم نباشند هدف از بعثت آن‌ها محقق نمی­شود و راهی برای توجیه و گمراهی باقی نمی­ماند اگر بپذیریم پیامبر اولوالعزمی چون ابراهیم خلیل­الله(ع) برای پول و ثروت و از ترس فرعون، حاضر می­شود همسر خود را خواهر خود معرفی كند و در اختیار فرعون قرار دهد،‌ از كجا معلوم كه در فهم و انتقال وحی هم ترس و پول‌دوستی بر او غلبه نكند؟ از كجا بدانیم كه بقیۀ حرف­های او هم برای قدرت­طلبی و توسعه اموال نبوده است؟

براساس برهان­های عقلی بر عصمت كه در كتاب­های كلامی می­بینیم،[2] همۀ پیامبران الهی، حتی پیش از بعثت هم از هر گناه و آلودگی پاك بوده­اند و عصمت اختیاری بوده است كه به دلیل فهم و درك بالای پیامبران كه والاترین حكیمان عالم بوده­اند در آنان ملكه شده است و خداوند هم با علم قبلی به شایستگی پیامبران، آن‌ها را برای انتقال شریعت خود برگزیده و اگر این چنین نبود،‌ مردم نمی­توانستند به وحیانی بودنِ سخن پیامبران اطمینان كنند و در نتیجه شریعت الهی قابلیت اجرای خود را از دست می­داد پس راهی برای دفاع از وحی و شریعت خدا باقی نمی‌ماند، بعثت پبامبران بی­دلیل می­شد و حكمت خدا زیر سؤال می­رفت.

بی­دلیل نیست در یهودیت و مسیحیت فعلی كه خدا هم جسمانی و ناقص تصویر شده است، چهره­ای مخدوش، گناه‌كار، ترسو، ساده­اندیش، پول‌دوست و شهوتران از پیامبران خدا‏، نیز تصویر شود. توحید و نبوت دو اصل اساسی هستند كه همدیگر را تأیید، تثبیت و تکمیل می­كنند و با خدشه­دار شدنِ یكی، دیگری هم آسیب می­بیند. بی‌شك یكی از دلایل اصلی ترویج عصمت نداشتن پیام­آوران وحی در رسانه­های صهیونیستی، بی­اعتبار كردنِ خداشناسی توحیدی و لزومِ زندگی دینی است تا بتوانند قوانین بشری را برای استعمار بشر به او غالب كنند و راه برای ظلم و غارت بیشتر آن‌ها باز بماند.

در یهودیت، شأن نبوت، تا پیش­گویی یا پادشاهی سكولار و دنیوی كاهش یافته است و در مسیحیت، مسیح را به خدای تجسم یافته فروكاهیده‌اند و این هر دو، لبۀ تیز یك قیچی هستند كه پیامبری، رسالت و شریعت الهی را از صحنۀ زندگی بشر خارج می‌كرد و باعث می‌شد وحی به كلی از زندگی بشر خارج شود، ولی با مشكلات جدید، بزرگان جدید غرب، بحث تجربۀ دینی و تجربۀ عرفانی[3] را برای وارد كردن دوبارۀ متافیزیك به زندگی بشر، به راه انداختند كه همین هم باعث شد از شأن والای شریعت­آوری پیامبران بكاهد و راهی جدید برای نفی شارعیت آن‌ها باز شود تا شیاطین بتوانند وحی را تا حد یك تجربۀ شخصی فرو بكاهند و خاتمیت را انكار كنند و روشنفكران را پیامبران عصر جدید بنامند به‌گونه­ای كه رسالتِ آن‌ها بازگرداندن بشر به دست‌آوردهای اومانیستی و سكولار غرب است و با بسطِ تجربۀ نبوی، ‌راه نفوذ زرسالارانِ عالَم به همۀ جوامع را هموار كنند.

ژان‌دارك[4]

ژان‌دارك ساختۀ لوك بسون هم یك بازسازی هنرمندانه از اسطوره‌ای فرانسوی بود كه با تدوین غیر تداومی خود باعث مبهم كردن فضای فیلم شد. این فیلم با درآمیختن مكاشفه­های شیطانی و الهام­های  مسیحیایی در ذهن دختركِ ستارۀ فیلم بر نظریه­های جدیدی كه وحی را در حد تجربه­ای شخصی قبول كرده­اند، صحه گذاشت. هم‌چنین به شیطان، قدرتی بخشید كه در الهام­هایی كه ژان خیال می­كرد از سوی خدا و مسیح است،‌ وارد شود.

ژان از كودكی دختری پاك و مؤمن به كلیساست كه با هجوم انگلیسی­ها به روستای سرسبزشان و نابودی آن، كینۀ آن‌ها را در دل خود می­كارد. وقتی كه سرباز انگلیسی به قصد تجاوز، خواهر ژان ـ را كه جای پنهان شدنش را به ژان داده بود ـ  را در برابر چشمان وحشت‌زدۀ ژان كشت، حس انتقام در ژان زنده شد و سپس با اوهام، احساس كرد كه خدا ـ مسیح ـ به او می‌گوید شمشیر بردارد و به جنگ با ارتش انگلیس برود. پس از چندی ژان، این مسئله را با كشیش روستا در میان گذاشت و كشیش به او سفارش كرد كه این مطلب را حتی با والدینش در میان نگذارد. ولی ژان در سال 1429م. به دور از چشم پدر و مادرش روستای خود ـ دومری از توابع اورلئان ـ را ترك كرد و به تنهایی تا لیور در نزدیكی شینون ـ دربار ولیعهد بدون تاج و تخت فرانسه، شارل هفتم ـ رفت.

كارل یا شارل هفتم كه مانند پدرش دهن‌بین و خوشگذران بود، باعث سلطۀ انگلیس بر فرانسه شده بود. ژان‌دارك كه به قصر وارد شد،‌ كارل راکه به‌طور ناشناسی در میان افراد پنهان شده بود، را از میان جمعیت شناسایی كرد و اطمینان ولیعهد را به دست آورد و با سپاه كوچكی در نخستین مأموریت خود موفق شد ضرباتی را به سپاهیان انگلستان وارد كند. مردم او را دوشیزۀ اورلئان خطاب می­كردند. او باز هم نداهای آسمانی را برای نجات فرانسه می­شنید. ژان باعث پیروزی فرانسه شد و شارل هم كه اكنون احساس می­كرد یك حامی آسمانی دارد تاج­گذاری كرد و پادشاه فرانسه شد. ژان در ادامه به وسیلۀ انگلیسی­ها دستگیر شد و به جرم رد صلاحیت كلیسا به دلیل ادعای الهام مستقیم الهی از سوی خدا، محاكمه شد. كلیسای انگلیس هم‌چنین او را به جادوگری و رابطه با شیطان متهم كرد. پس از ماه­ها نیز او را مرتد شناختند. ژان كه می­خواست منكر الهام‌های غیبی خود شود و بپذیرد آن‌ها شیطانی­اند، پشیمان شد و بالاخره به حكم ارتداد در 30 می 1431م. در سن 19سالگی در آتش سوزانده شد.

تدوین غیر تداومی لوك بسون، در ابتدا انسان را دربارۀ الهام وحی به ژان به اشتباه می­اندازد. در ادامه نیز، مخاطب شك می­كند كه شاید الهامی در كار نبوده و این ذهن انتقام­جوی ژان است كه او را به برگرفتن شمشیر و قلع و قمع انگلیسی­ها دعوت می­كرده است؛ شاید هم شیطان بوده كه با سوء استفاده از ضعفِ زنانه و احساسات كینه­توزانۀ ژان، او را به برگرفتن شمشیر و قربانی كردن عده­ای انسان و گسترش جنگ فرا می­خوانده است.

با دیدن این فیلم پرسش­های زیادی در ذهن مخاطب پدید می­آید. یكی از منتقدان[5] به برخی پرسش­ها اشاره كرده است:

1. به استناد كدام علامتِ محكم و جدی، ژان و امثال وی به این ایمان رسیده­اند كه تا پای سوختن نیز پیش می­روند؟

2. به گفتۀ ابلیس از كجا بدانیم كه در فیلم ژان‌داركِ لوك بسون، آن نشانه­های الهام‌شونده، توهم و تأویل خود ژان نبوده­اند؟

3. شاید آن شمشیر فقط یك شمشیر جنگاور است كه ژان را به توهم منجی بودن و الهام از سوی خدا رسانده است؟

4. عوامل كلیسای انگلیس چگونه به این نتیجه رسیده­اند كه ایمان آن‌ها از ایمان ژان قوی­تر است و او را می­سوزانند؟

5. آیا هر كس مجاز است با تكیه به ایمان درونی خود‌، ایمان دیگری را تكفیر كند؟ آیا خود در معرض تكفیر نیست؟

و... .

بی‌شك مخاطب غربی و مسیحی كه مسیحیتش بر اساس عقل نیست و هم‌چنین مخاطب ایرانی و مسلمان عوام، كه دینداری­اش تقلیدی است پاسخ این پرسش­ها را در نمی­یابد؛ در نتیجه، در اصلِ لزوم ایمان به وحی و مسیح و سپس در اصل رسالت پیامبران و این‌كه ملاكِ تمایز رسالت الهی و مكاشفۀ شیطانی چیست، شك می­كند، ولی مخاطب فهیم مسلمان كه اصول دینش نه از روی تقلید كه پس از جست­وجو به دست آمده،  به راحتی با ملاك­های عقل سلیم و به دور از شهوت‌، تشخیص می­دهد كه مكاشفاتی كه با نص صریح شرعی و عقل سلیم منافات دارد، شیطانی است. جنگ اگر در مقابله با ظلم باشد، مقدس است و اگر بی­منطق باشد، نامقدس و آدم­كشی است. افزون بر این نشانه­ها، لزوم وجود نبی و نقص تجربۀ عقلی بشر، بسیار روشن است. با استناد به آیه­های محكم الهی كه در آن شیطان از دست‌یابی به بندگان مخلص الهی منع شده است،[6] هیچ خدشه­ای در درستی فهم و ابلاغ وحی از سوی پیام­آوران حق وارد نمی­شود.

در اسلام، برخلاف مسیحیت و كلام جدید كه ایمان را در حد یك تجربۀ درونی شخصی فروكاهیده­اند، ایمان پشتوانۀ عقلی و معرفتی دارد و ایمان، حكم و عقل در یك راستا هستند نه این‌كه با هم ناسازگار یا در ستیز باشند.

البته این انحراف­ها در بحث تبیین وحی و الهام و خلط آن با تجربۀ شخصی فراگیر در اوان مسیحیت و انحراف­های ضد عقل آن ریشه دارد. پس از معراج عیسی روح الله (ع) و حاکمیت تفکر پولسی شده در مسیحیت بود که اندیشه‌های سه‌گانه‌پرستی و تجسد خدا از اقوام دیگر در میان مردمان راه پیدا كرد و پس از تخریب ستون توحید، نبوت را هم بی­معنا كرد. مسیح، پسر خدا شد كه با تجربۀ شخصی خود دریافت كه باید فدای گناه ازلی شود تا ایمان­داران به او بخشیده شوند. البته هالیوود بحث مكاشفه­های شیطانی و تجربۀ دینیِ غلط را در خود مسیح هم در فیلم آخرین وسوسۀ مسیح به وسیله مارتین اسكورسیزی به تصویر كشید. در این فیلمِ موهن، این پیامبر گران­قدر الهی، فریب شیطان كه خود را به صورت دختر جوانی در آورده است، می­خورد و از صلیب به زیر می­آید و با فاحشه­ای ازدواج می­كند، بچه­دار می­شود و حرف‌های مبلغی مسیحی را انكار می­كند. در انتها، با تلاش یهودای اسخریوطی ـ خائن ـ به اصل خود باز می­گردد و توبه می­كند و به صلیب باز می­گردد و فدا می­شود. این فیلم، حتی از مسیحیت پُولِسیزۀ فعلی هم رد شد و مورد انتقاد جهان مسیحیت قرار گرفت، ولی بالاخره وحی و الهام الهی را به شدت زیر سؤال برده و خدای مسیحیان ـ مسیح ـ را هم مصون از فریب شیطان ندانست. حالا شما خود قضاوت كنید مخاطب بی­دفاع فیلم­های سینمای غرب كه پیامبر و مقدساتش تحت تأثیر مكاشفه‌ها و فریب­های شیطان هستند، به كدامین راه خواهد رفت؟

پرسش

هیچ­گاه از خود پرسیده‌اید این چه سِرّی است که قدرت مؤثر اقتصادی، سیاسی و فرهنگیِ بیش از یک و نیم میلیارد مسیحی دنیا از قدرت سیزده میلیون یهودی جهان کمتر است؟

تبلیغات جهانی، مصائب مسیحِ یهودی و خاتم پیامبران

 زمانی كه فیلم جنجالی مصائب مسیح را حدود 4600 سینما در آمریكا و كانادا به نمایش گذاشتند،[7] این پرسش در ذهنم برجسته شد كه مگر بیشتر سینماداران بزرگ آمریكای شمالی، صهیونیست‌ها و یهودیان نیستند؟ پس چگونه فیلمی كه ظاهراً ضد یهودی است، در این همه سینما، با هم پخش شد؟ اعتراض­های برخی یهودیان علیه این فیلم را باور كنم یا همكاری گستردۀ یهودیان ثروتمند و صاحبان سینماهای زنجیره­ای و تبلیغات جهانی با عوامل فیلم را؟ به راحتی سینماداران و اربابان رسانه در آمریكا، می­توانستند نگذارند این فیلم پخش شود. درست مثل پویانمای محمّد، خاتم پیامبران[8] كه با تلاش شركتی با مالكیت یك عرب در هالیوود ساخته شد و پیش از 11 سپتامبر2001 تكمیل شده بود و بنا بود در 2002 اكران شود؛ ولی به خاطر نیاز غربی­ها و حاكمان صهیونیست كاخ سفید و هالیوود به ایجاد فضای اسلام‌هراسی پس از 11 سپتامبر، بزرگ­ترین دارندگان سالن­های سینمایی زنجیره­ای آمریكا مثل شركت­های لوییوز و ای.ام.سی این فیلم را تحریم كردند. حتی تلاش­های موفق الحریثی‌ رییس شركت بدر اینترناشنال[9] كه تولید كنندۀ این فیلم بود، برای به خدمت گرفتن شركت آیكن پروداكشنز،[10] تهیه‌كنندۀ فیلم جنجالی مصائب‌ مسیح‌ نیز بی­نتیجه ماند.

 سرانجام، الحریثی در سال 2005، اُسامه جمال رییس شركت تولید و بازاریابی فیلم فاین میدیا گروپ[11] را برای بازاریابی و پخش این فیلم در كانادا و آمریكا استخدام كرد. تحریم شركت­های بزرگ لوییر و اس.ام.سی هم به حوالی سال2005، مربوط می­شود. بالاخره با تلاش این شركت عربی، بنا شد فیلم به مدت یك هفته، هم‌زمان با عید سعید فطر، به مدت یك هفته در كمتر از صد سینمای آمریكا 93 سالن و برخی سینماهای كانادا به نمایش درآید.[12] آیا واقعاً می­توان پذیرفت كه مصائب مسیح كه به طور هم‌زمان از تبلیغات سرسام­آور بهره جست و در4600 سینما به نمایش درآمد ـ حدود50 برابر بیشتر از انیمیشن مذکور ـ ضد یهودی بوده است؟

بی‌شك باید با تأمل بیشتری با این اثر مسیحی ـ كاتولیكی برخورد كرد. چه چیزهایی در این فیلم پر سر و صدا بود كه با وجود مخالفت برخی یهودیان، سرانِ هالیوود و ابرشركت­های سینمادار آمریكا، آن را چنین تحویل گرفتند؟ آیا مخالفت برخی یهودیان صوری نبود؟ چرا هم‌زمان، برخی خاخام­ها از پخش آن حمایت كردند؟[13] شاید با نگاهی به مضمون­های اصلی طرح شده در این فیلم، پاسخ این پرسش­ها داده شود.

در مصائب مسیح، گرچه عده­ای از یهودیان، مسبب قتل مسیح(ع) معرفی شده­اند، ولی برخی دیگر از كاهنان و بزرگان دینی یهود، جلسۀ سنهدرین را ترك كردند و به این محاكمه معترض بودند. افزون بر این‌كه همان عده از روحانیان یهود هم که باعث تصلیب وی شدند، در فیلم با ظرافت تبرئه می­شوند؛ زیرا آن‌ها ابزار اجرای مشیت الهی در تصلیب جبری مسیح(ع) بوده­اند و از سویی مردم بیت­المقدس هم تصلیب او را از سرانِ خود می­خواستند و در پزهای روشن‌فکری لیبرال، باید به دموكراسی احترام گذاشت. آن‌ها كه با سینمای مسیحی آشناترند، به‌راحتی این تبرئۀ یهود و یهودای خائن را در فیلم­های دیگری چون آخرین وسوسۀ مسیح هم دیده­اند كه چطور اینان تنها ابزارهایی برای اجرای تقدیر الهی معرفی می­شوند، نه ظالمان دنیاپرستی كه به خاطر حفظ قدرت و موقعیت دنیوی خود از دین سوء استفاده می­كنند. همین‌كه در این فیلم، عیسی را فردی سكولار، غیر سیاسی و ذلت­­پذیر می­بینیم، موضع ما را تقویت می­كند. البته اگر اضافه كنیم كه برخی منتقدان در تحلیل مصائب مسیح این نقد را داشتند كه در فیلم بیشتر خشونت و شكنجه مطرح بود نه بررسی دلیل سیاسی ـ اجتماعی تقابل روحانیان یهود با مسیح(ع). شاید كارگردان از روی عمد به بررسی دلایل سیاسی ـ اجتماعی تصلیب ادعایی خود نپرداخته است و با پررنگ كردن مشیت­گرایی، ذلت­پذیری و سكولار بودن مسیح و اتخاذ شیوۀ بودایی ـ هندوییِ مبارزۀ مسالمت آمیز و منفی،[14] در مسیر كلانِ اربابان هالیوود قدم برداشته است و همین دلایل است كه باعث می­شود این فیلم همزمان در 4600 سینما نمایش داده شود و فروش خیره‌كننده­ای داشته باشد. برخی منتقدان بادقت چنین نتیجه گرفته بودند كه سر و صداها هم به نفع فیلم تمام شد و فروش آن را مضاعف كرد.[15]

این فیلم آموزۀ پولسی، یونانی، بت­پرستانۀ سه‌خدا­گرایی[16] را بارها تكرار كرد و هرچه بیشتر موضع رسمی سه اقنوم‌گرایی تقویت شد، ستونِ ضعیف توحید را در مسیحیت فرو ریخت. ستونی كه برخی دانشمندان منصفِ مسیحی چون توماس میشل[17] در حال بازسازی آن بودند و این به نفع اربابان كلیسا و هالیوود نبود. زیرا نفع آنان در گمراهی مردم و عقیدۀ خرافی تثلیث بود نه پررنگ شدن خط توحید و ظلم‌ستیزی و عقلانیتِ مسیحیانِ دنیا.

دلیل دیگری كه می­توان برای تأیید این فیلم به وسیلۀ یهودیانِ زیرك دنیاپرست آورد، این است كه در فیلم، آشكارا با استفاده از زبان عِبری و نمادهای عِبرانی، فرهنگ عِبرانی فلسطین در قرن اول میلادی تقویت می­شد و فیلم به طور ضمنی بر ریشه­دار بودن فرهنگ یهودی در فلسطین و ذوب بودن مسیح و یارانش در شریعت، آداب، سنن، زبان و فرهنگ یهودی صحه می‌گذاشت. انگار سازندگان و تبلیغات‌چی‌های فیلم، ادامه‌دهندگان راه مارتین لوتر و كتاب معروفش مسیح، یهودی زاده شد(1523م) هستند. اگر كسی بگوید چنین نیست، این پرسش بی‌پاسخ می­ماند كه اصولاً چه نیازی برای استفاده از زبان عبری در فیلم وجود دارد؟ مگر تا كنون فیلم‌هایی كه دربارۀ حضرت عیسی بن مریم(ع) ساخته شده­اند، با زبانِ انگلیسی نتوانسته بودند منظور خود را برسانند؟ شاید گفته شود كه كارگردان می­خواسته واقع­گرایی فیلم را بالا ببرد و البته با كمی تأمل، در این پاسخ، شاهدی محكم بر ادعای ما وجود دارد، زیرا واقع­گرایی همان عبری‌گرایی است[18] و حاكمیت روح شریعت یهودی بر عیسی در این فیلم هم مؤیدی بر ادعای ماست، زیرا می­دانیم در تاریخ، كسی كه شریعت را از مسیحیت زدود و شریعت یهود را بر آن حاكم كرد،‌ پولس بود؛ عالمی درباری و یهودی كه ادعای مسیحیت كرد و تثلیث، الوهیت عیسی، جسمانیت خدا و الغای شریعت موسوی و ذلت­پذیری و برخی دیگر انحراف­های مسیحیت را پایه‌گذاری كرد[19] و با جانشین به حق عیسای نبی(ع) یعنی پطروسِ رسول یا پیتر مقدس(ع)  مخالفت­های زیادی داشت و به عبارتی، جانشینی پیامبر خدا را از او غصب كرد.[20]

 

نویسنده: محمدحسین فرج‌نژاد

منبع:ماهنامه رواق هنرواندیشه،شماره بیست ودوم

Ps147

 

 

 

 

1. چرا هالیوود پیامبران را مسخره می­كند؟. پیشین.

2. راه و راهنماشناسی‌ معارف قرآن 4 و 5. علامه محمدتقی مصباح یزدی. نشر مؤسسۀ آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره). قم. چاپ دوم. پاییز 1379. فصل عصمت. ص 147 و هم‌چنین بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقاید الامامیه.‌ شیخ محمدرضا مظفر. محاضرات استاد سید محسن خرازی. جزء اول. مؤسسه النشر الاسلامی، التابعه لجامعه المدرسین بقم المقدسه. چاپ ششم. 1420 ه.ق. عقیدتنا فی عصمه الانبیاء. ص 246.

3. عبدالحسین خسروپناه. كلام جدید. مركز مطالعات و پژوهش­های فرهنگی حوزۀ علمیۀ قم. چاپ اول. پاییز 1379. قم. ص 293.

4. ژان دارك (Jeanne d'Arc) اثر لوك بسونِ فرانسویLuk Besson) ) با نام كامل فرستاده، داستانِ ژان‌دارك (The Messenger:The story of Joan of Arc)  محصول سال 1999 می­باشد. این اثر چندمین فیلمی است كه دربارۀ این دختر فرانسوی، در قرن بیستم ساخته می­شود. اولین نسخۀ فیلمِ ژان‌دارك با نام مصائب ژان‌دارك (LaPassion de Jeaned'Arc)  در سال 1927 به صورت سیاه و سفید توسط كارل تئودور درایر ساخته شد و در 1928 در پاریس به مدت 110 دقیقه اكران شد. فیلم دیگر ژان‌دارك با بازی اینگرید برگمن در نقش ژان توسط ویكتور فلمینگ ـ كارگردان بر باد رفته ـ در سال 1948 ساخته شد. برتولت برشت شاعر و نمایشنامه­نویس و كارگردان تئاتر آلمانی (1956 ـ 1898 ) هم بر اساس داستان این قهرمان باكرۀ شجاع فرانسوی، نمایشنامه­ای تراژیك به نام ژان دارك نوشته است. فیلم دنباله­دار ژان: دختر جوان هم در سال 1993 با بازی ساندرین بونر ساخته شد. در سال 1996 نیز خانم كاترین بیگلو، لوك بسون را مدیر تولید پروژه­اش ـ ژان دارك ـ كرد ولی به دلیل اختلاف با هم بر سر انتخاب نقش اول، دو فیلم ساخته شد كه 1998 فیلم ژان‌دارك خانم بیگلو به نقش اولی میرا سوروینو پخش شد و 1999 فیلم لوك بسون به نقش اولی میلا یوویچ پخش شد.

5. حسین پورستار در مطلبی با نام آیا همه چیز تمام شد؟ در وبلاگ­www.poorsattarkhodam.persianblog.com به تاریخ 2/5/1385.

6. شیطان در قسمی اعتراف كرد كه:

فبعزتك لأغوینهم اجمعین الا عبادك منهم المخلصین

یعنی: به عزت و جلال تو(خدا) سوگند كه همگان را گمراه خواهم كرد مگر بندگان مخلص (خالص شده) را. سورۀ ص. آیۀ 83 .

7. جنجال­هایی كه به نفع فیلم تمام شد. مجلۀ دنیای تصویر. شمارۀ 130. خرداد 1383. ص 69.

8. فیلم  Muhammad the last prophet به كارگردانی یكی از كارگردان‌های خوب والت دیسنی به نام ریچارد ریچ كه سال 2001 پیش از حملات 11 سپتامبر، ساخت فیلم را تمام كرد. تهیه‌كنندۀ فیلم، موفق الحریثی رییس شركت بدر انیتر نشنال ‌ (Badr international) بود و فیلم حدود 12 میلیون دلار خرج برداشت و در سال 2004 پس از تحریم­های فراوانِ شركت­های توزیع و پخش فیلم و موانعی كه بر سر راه نمایش عمومی فیلم ایجاد شد، شركت مستقل فاین میدیا گروپ (Fine media Group) به ریاست اُسامه جمال پخش آن را به عهده گرفت. این انیمیشن نود دقیقه­ای مورد تأیید الازهر هم واقع شد. ضمناً یك نسخۀ عربی هم به تولید شركت البدر، به ریاست محی­الدین السعدیه رسید.

[9] . Badr International CO.

[10] . Icon Productions CO.

[11].  Fine Media Group

12. آخرین پیامبر. باشكوه و زیبا. منبع پیشین.

13. حتی تظاهراتی علیه فیلم توسط یهودیان سامان داده شد و به دلیل این‌كه پدر مِل گیبسون نقدهایی به هولوكاست داشته است، زخم‌های كهنه­ای تازه شد؛ برخی یهودیان از فیلم حمایت كامل به عمل آوردند و اتهام كشتن مسیح را به برخی علمای دنیاپرست یهود و رومیان متوجه دانستند.

14. دربارۀ ترویج فیلم از شیوۀ بودایی ـ هندویی گاندی كه روش مبارزۀ منفی بود، نك: تحلیلی بر فیلم‌نامۀ مصائب مسیح، چون بره­ای راهی مسلخ. اشكان راد. مجلۀ فیلم‌نگار. شمارۀ 22. تیر 1383. ص 48.

15. جنجال­هایی كه به نفع فیلم تمام شد. منبع پیشین.

16. دربارۀ تأثیرات پولس از بت­پرستان نك: مسیحیت شناسی مقایسه­ای. محمدرضا زیبایی‌نژاد. نشر سروش. چاپ اول. سال 1382. تهران. ص 91 به بعد.

17. كلام مسیحی. توماس میشل. حسین توفیقی. نشر مركز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب (نشر ادیان). چاپ اول. 1377. هم‌چنین در رابطه با مسیحیان مخالف تثلیث نك: تاریخ جامع ادیان. جان بایرناس. علی­اصغر حكمت. شركت انتشارات علمی و فرهنگی. چاپ سیزدهم. بهار 1382. تهران. ص 681. در این منبع می­خوانیم:

میكائیل سروتوسِ اسپانیایی، رهبر فرقۀ اونیتاربانیسم ـ یكی از فرقه­های پروتستان ـ مشاهده كرد كه پس از مطالعۀ دقیق صحف عهد جدید،‌ مسئلۀ تثلیث كه بر حسب اعتقادنامۀ نیقیه برای عموم مسیحیان امری مسجل شده بود، در آن صحف وجود ندارد و معتقد شد كه این عقیده، كفر محض و باطل است. سپس رسالۀ دربارۀ خطاهای تثلیث در 1531 منتشر كرد. ‌

متأسفانه در 1553 خود پروتستان­ها او را زنده زنده در آتش سوزاندند. امروزه در لهستان و ترانسیاوانی پیروان عقاید او كه مخالف تثلیثند، یافت می­شوند.

18. زبان. راهی برای نفوذ صهیونیسم. پیشین.

19. تاریخ جامع ادیان. منبع پیشین. ص 616.

20. تبار انحراف. پژوهش و نشر مؤسسۀ اطلاع‌رسانی و مطالعات فرهنگی لوح و قلم. چاپ یكم. پاییز 1383. قم. ص191. با نام مسیحیت پولسی:‌ عملیات یهود برای تخریب دین مسیح و هم‌چنین در تاریخ جامع ادیان، ص 616 به اختلافات پولس و سایر حواریون اشاراتی شده است.

تماس با هنر اسلامی

نشانی

نشانی دفتر مرکزی
ایران ؛ قم؛ بلوار جمهوری اسلامی، نبش کوچه ۶ ، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، طبقه دوم، خبرگزاری ابنا
تلفن دفتر مرکزی : +98 25 32131323
فاکس دفتر مرکزی : +98 25 32131258

شبکه‌های اجتماعی

تماس

تمامی حقوق متعلق به موسسه فرهنگی ابنا الرسول (ص) تهران می‌باشد