در حال بارگذاری؛ صبور باشید
منبع :
چهارشنبه

۲۴ فروردین ۱۳۹۰

۱۹:۳۰:۰۰
42565

ناگفته ها

از عمر سینمای مستند، یكصد و ده سال می گذرد. چرا كه شروع آن، آغاز اختراع سینما در سال 1895 است. ولی سینمای مستندِ مبتنی بر تحقیق، پس از جنگ اول جهانی رشد خود را آغاز كرد.

از عمر سینمای مستند، یكصد و ده سال می گذرد. چرا كه شروع آن، آغاز اختراع سینما در سال 1895 است. ولی سینمای مستندِ مبتنی بر تحقیق، پس از جنگ اول جهانی رشد خود را آغاز كرد. در آن دوره پژوهش های مردم شناختی، انسان شناختی و به طور كلی جامعه شناختی بر سینمای مستند سیطره داشت. این رویكرد سینمای مستند در آن دورۀ آغازین كه تا پایان سینمای صامت ادامه یافت، بیشتر ناشی از دلایل سیاسی، اقتصادی، توسعۀ اهداف استعماری و محدودیت های مربوط به فن آوری رسانه ای بود كه در اینجا ظرفیت بسط و بحث آن موجود نیست. در آن دوره اصولی برای تحقیق به منظور ساخت فیلم مستند وجود نداشت.

از دهۀ 1950 و پس از جنگ دوم جهانی، اهمیت تحقیق در سینمای مستند به عنوان یك اصل اساسی در تولید، روند روبه رشدی را آغاز نمود. به ویژه هنگامی كه تلویزیون اختراع شد و مستند به صورت بخش جدایی ناپذیر از برنامه های تلویزیونی درآمد و ساختار و كاربردهای فیلم مستند در تلویزیون تنوع یافت، اهمیت تحقیق، روش ها و جلوه های انعكاس یافتۀ آن در فیلم مستند رو به تزاید گذاشت.

به مرور روش های تحقیق در علوم اجتماعی، رسانه و هنر بسیار غنی و متحول شدند. همزمان فن آوری های رسانه ای و ارتباطات جمعی نیز دستخوش انقلاب عظیمی شدند كه این انقلاب از  تحولات مربوط به تبدیل دانش نظری به صنعت سر برآورده بود. در نتیجه، در نیمۀ دوم قرن بیستم، چندین جریان نیرومند تحول آفرین در علوم گوناگون، در عرصۀ مستندسازی و در رسانه ای چون تلویزیون تلاقی كردند و جریان یا جنبش عظیمی به نام مستندهای نو را بر پایۀ پژوهش شكل دادند.

از پی این تحولات به جایی رسیده ایم كه دیگر امروزه می توانیم بگوییم، پژوهش در هر شكل و كیفیتی برای فیلم مستند اولویت دارد. ولی با این سابقۀ تاریخی در زمینۀ حضور پژوهش در ساخته های مستند جهان، و این اندازه از اهمیت و ضرورت پژوهش در آثار مستند، در سینمای مستند ما چه می گذرد؟[1] متاسفانه پژوهش های مستند انجام شده در ایران هم در سطح كیفی و هم كمّی ـ به ویژه كیفی ـ مشكل دارند. منظور من، پژوهش از نوع كیفی Qualitative و یا كمّی Quantitative نیست، بلكه به زبان ساده همان كم و كیف پژوهش است. ویژگی ها، مراحل و فرآیند انجام تحقیق برای تولید برنامه های تلویزیونی به ویژه فیلم مستند ـ كه بسیار به تحقیق وابسته است ـ در كشور ما هنوز شناخته شده نیست و بیشتر بر جنبه های تجربی فردی و بدون نظام علمی متكی است.

در این زمینه، پژوهشگران برنامه ای مناسب ـ كه به عقیدۀ من عضوی از گروه كلان تولید برنامه ها هستند ـ در كشور آموزش نداده و تربیت نكرده ایم. ضرورت انجام این كار و تاسیس این رشته در دانشگاه، به ویژه دانشگاه های مربوط به آموزش علوم رسانه ای و برنامه سازی، سال ها است كه حس می شود.

در تلویزیون، دپارتمان تحقیق، نویسندگی، فیلم نامه و تولید باید یكی و یك جا شوند. همۀ كارهای مربوط به متن، پیش از تبدیل به تصویر و آغاز فرآیند تدوین، باید در دپارتمان تحقیق و نویسندگی انجام شوند. تهیه كننده و كارگردان نیز باید از این جا كار را آغاز كنند و ذهنیتشان نسبت به برنامه تا مرحلۀ آماده سازی آن برای پخش رشد كند. به عقیدۀ من در این مورد تاخیر و غفلت زیادی داشته ایم و برنامه های غیر روایتی، به ویژه مستندهای تلویزیونی از این لحاظ خیلی آسیب دیده اند و این آسیب نباید بیش از این ادامه یابد. راه آن، تربیت پژوهشگر برنامه ای است.

البته این ناكارآمدی پژوهش ها هم می تواند ناشی از بی صلاحیتی پژوهشگر برای انجام آن پژوهش باشد و هم ناآشنایی او با زبان رسانه ولی مهمترین عامل این ناكارآمدی ها، ضعف مدیریت غیر تخصصی و ناآشنایی با اصلی ترین و مهمترین جنبۀ رسانه یعنی زبان و ساختار رسانه است.

از مدیریت گفتیم و لازم است یادآور شوم كه یكی از وظایف اصلی مدیریت در هر سازمانی، ارتقاء مستمر و منظم سطح دانش تخصصی، گسترش و تعمیق توان عملیاتی و مهارتی نیروی انسانی آن سازمان، برابر نیازها و اهداف است. راه حل انجام درست این وظایف هم این است كه مدیریت فرهنگی و رسانه ای، آموزش و پژوهش را محور امور مدیریتی قرار دهند كه زیرساخت های فرهنگی هستند.

در یك نگاه كلی به انواع پژوهش به سه نوع پژوهش بر می خوریم. یكی پژوهش های برنامه ای است. این پژوهش ها به نوعی پژوهش كاربردی اند؛ یعنی در نهایت هدف از انجام آن ها این است كه پژوهش یا در خدمت تولید برنامه باشد و یا به تولید تبدیل شود. ولی نباید تصور كنیم كه این نوع پژوهش ها ارزش مستقل ندارند و در همه حال وابسته و یا علّی اند. از ویژگی های بارز این نوع پژوهش ها علاوه بر كاربرد تولیدی، ارزش و اعتبار محتوایی و متدولوژی آن ها است كه به طور مستقل نیز می توانند مورد استفاده قرار بگیرند. برای نمونه پژوهش مجموعه های مستندی چون عروج انسان (75-1971) تولید شده توسط شبكۀ BBC، در دانشگاه ها كاربردی همچون یك كتاب آموزشی رشته های تاریخ تمدن و تاریخ تحولات علوم تجربی را یافته است. یا كتاب هایی مانند ارتباط بین كیهانی، مغز بروكا و كهكشان از تولیدات مستند علمی شبكه CBS هستند كه به طور مستقل از مجموعه های مستند مربوطشان و به صورت كتاب های پرفروش در ایالات متحدۀ آمریكا چاپ شده اند.

پژوهش های دیگری كه به طور مستقل از تولید برنامه مورد استفاده قرار می گیرند، مربوط به مجموعۀ مستند Ominobus (1975) و مبارزه برای زندگی از تولیدات شبكۀ BBC است. برخی از این پژوهش های برنامه ای، نامزد دریافت جایزۀ نوبل هم بوده اند؛ مانند پژوهش فرمول بندی حركات سقوط قطرۀ آب در تئوری ریاضی احتمالات؛ از تولیدات علمی شبكۀ ZDF آلمان؛

از آن سو پژوهش های بنیادین، كارشان تولید و توسعۀ دانش یا بسط شناخت در زمینه های نو و بی سابقه است. به طور خلاصه ایجاد معرفت، شناخت و خلق دانش در زمینه هایی كه پیش از این مورد تعمق، كنكاش و معرفی قرار نگرفته و یا خلق و افزودن جنبه هایی بی سابقه به معرفت انسان دربارۀ خودش، محیطش و جهانی كه در آن به سر می برد از جمله كاركردهای مهم این نوع پژوهش ها است.

ولی پژوهش های استراتژیك حساب و هدف جداگانه ای دارند. پژوهش هایی هستند كه با رویكرد كلانِ كاربردی ـ فرضاً در مقیاس جهانی و یا ملی ـ تدوین می شوند. این نوع پژوهش ها در سینمای مستند، اولویتشان به جنبه هایی از توسعۀ ملی كشور، یعنی نقش فیلم مستند در توسعۀ مقوله های ملی مانند آموزش، ایران شناسی، توسعۀ منابع اقتصادی، ترویج بهداشت، توسعۀ منابع تولید ـ مانند نیرو، مهارت، فرآوری، مواد خام، مدیریت ـ توسعۀ فرهنگ، محیط زیست و نظایر اینها مربوط می شود.

یكی از ویژگی های پژوهش های استراتژیك، مخاطب پژوهی است. فیلم های مستندی كه مبتنی بر تحقیق و به منظور آموزش و یا ایجاد مهارت و یا كارآموزی ـ حرفه ای ـ ساخته می شوند، قطعاً باید مخاطب پژوهشی را پیش از تولید هدف خود قرار دهند. در بیشتر مستندها تغییر ذهنیت مخاطب و توسعۀ شناخت یا آگاهی او نسبت به یك پدیدۀ خاص یا مجموعه ای از پدیده های مرتبط و مهم هدف است ولی در این گونه مستندها نه تنها تغییر ذهنیت بلكه ایجاد آمادگی برای انجام عملی خاص با مهارت های خاص هدف اصلی است. پژوهش فیلم های آموزشی، كارآموزی و گاه تبلیغاتی كه جز به ایجاد و یا تغییر رفتار خاص در مخاطب منتهی نمی شوند از این قبیل است. در تولید این نوع فیلم ها یا این نوع برنامه های تلویزیونی باید این قبیل پژوهش ها را انجام داد و به كار گرفت.

البته برخی می گویند برای درمان مشكلات مزمن سینمای مستند، باید به سوی بومی سازی پژوهش های مستند برویم. روش علمی، نمی تواند بومی باشد. این پاسخی است به كسانی كه می پندارند برای حل مشكلات مستند رسانه و سینمای ما، باید پژوهش های مستند را بومی نمود. برای نمونه فیزیكدان‌ها در سراسر جهان روش های مشترك و یكسانی دارند. ما فیزیك بومی، ملی و جهانی نداریم. نتایج برآمده از قوانین و قواعد پژوهش های علوم تجربی در همه جا یكسان هستند. البته دربارۀ علوم اجتماعی و هنر این قضیه قابل بحث است.

البته موضوع می تواند بومی باشد و حتی بهتر آن است كه موضوع تحقیق ـ موضوع برنامه ـ بومی و ملی باشد ولی روش بومی در مردم شناسی و یا روش بومی در گیاه شناسی، معنا و مفهومی ندارد. روش علمی، شرقی و غربی ندارد. مكاتب فلسفی، هنری، جامعه شناختی، روان شناختی و... با خصوصیات شرقی و غربی داریم ولی روش علمی در تحقیق و شناخت امور و پدیده ها، نه رنگ آمیزیِ بومی می تواند داشته باشد، نه ملی، نه غربی و نه شرقی؛ تنها می توان گفت یكسان و جهانی است.

البته نباید از قافلۀ تحولات مربوط به شیوه های نوین پژوهش عقب بمانیم. در همۀ این سالها كه از عمر سینمای مستند دنیا می گذرد، روش های نوینی برای پژوهش در حیطۀ مستند ابداع شده است. روش های تبیین، به ویژه روشهای تجربیِ وابسته به فن آوری و ابزار ـ برای افزایش دقت و دریافت تصویری جدید و متفاوت از انسان و جهان ـ دائماً در حال تحول هستند و این تحول، در محتوا، ساختار بصری، فنی و زیبایی شناسی مستندهای تلویزیون هم بسیار موثر واقع شده است. نمونۀ آن توسعه و تحول فن آوری برآمده از علم چند رگه و مختلطی چون بیونیك است. نمونۀ بسیار جالب آن تولیدات مستند BBC Prime با نام حیوان ـ دوربین است كه این تحول و تاثیر را تا مرز حیرت پیش می برد.

از یاد نبریم نگرش فیلمساز از یك سو و نگاه پژوهشگر از سوی دیگر، دو عنصر مهم و كلیدی ساخت فیلم به ویژه فیلم مستند هستند. این دو نگاه، مكمل و گاه منعكس كنندۀ یكدیگرند. آن دو با دو زبان كم و بیش متفاوت از یك موضوع می گویند. یكی زبان علمی و دیگری زبان هنری؛ دومی، ترجمۀ هنرمندانۀ اولی با كمك تكنیك های ارتباطی رسانه است. این دو در كنار یكدیگر اصول اولیۀ سینمای مستند را شكل می دهند. این اصول عبارتند از:

1. طرح حقایق؛

2. ارائۀ دانش شناخت و آگاهی مخاطب نسبت به یك موضوع یا مجموعه ای موضوعات در قالب پژوهش علمی و كارشناسی شده؛

3. خلق عواطف زیبایی شناختی و برانگیختن ذوق هنری در مخاطب نسبت به واقعیت، از راه ابداع فرم ها یا شكل های جدید در تصویر گری جهان واقعی با تدوین صدا و تصویر؛

 

نویسنده: احمد ضابطی جهرمی

منبع:ماهنامه رواق هنرواندیشه،شماره شانزدهم

1. نام بردن از  سینمای مستند به معنای نادیده گرفتن مستندهایی كه در رسانه ساخته و پخش می شوند نیست. از این لفظ یعنی سینمای مستند هر دو را قصد كرده ایم.

تماس با هنر اسلامی

نشانی

نشانی دفتر مرکزی
ایران ؛ قم؛ بلوار جمهوری اسلامی، نبش کوچه ۶ ، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، طبقه دوم، خبرگزاری ابنا
تلفن دفتر مرکزی : +98 25 32131323
فاکس دفتر مرکزی : +98 25 32131258

شبکه‌های اجتماعی

تماس

تمامی حقوق متعلق به موسسه فرهنگی ابنا الرسول (ص) تهران می‌باشد