چندی است حجم تولید فیلمهای تاریخی ـ مذهبی، عمدتاً در سیما، به مثابه گرایشی ویژه و شاخص، افزایش یافته است. محصولات این گرایش درست و ضروری، نیاز به بررسی انتقادی دارند. از این رو، نگاه آسیبشناسانۀ نوشتار حاضر به آثار تولید شده، در زمینۀ پژوهش، به معنای انکار ارزش این آثار و نکات مثبت آنها نیست.
مفهوم
فیلم تاریخ مقدس به نوعی، به تاریخ انبیا و امامان که برترین سلامها بر آنان باد، پرداخته است. این نوع فیلم و به طور کلی، فیلم تاریخی همچون فیلم اقتباسی، شامل طیف متنوعی از فیلمهاست. در این گونه، فیلمهایی وجود دارد که بر اساس اطلاعات تاریخی ساخته شدهاند ـ فیلم عیسای ناصری، ساختۀ فرانکو زفیرلی از این دست است ـ و فیلمهایی که برههای از تاریخ، تنها ظرف زمانی برای وقوع داستان است و عناصر داستانی غیر از عناصر تاریخی هستند؛ مانند فیلمهای روز واقعه، ساختة شهرام اسدی و بن هور، ساختة ویلیام وایلر ازاین نمونهاند. در این طیف، میتوان فیلمهایی را یافت که ترکیبی از روایت تاریخ و روایت تخیلی امروزین هستند؛ مانند سریال پروانهها مینویسند، ساختة محمد نوری زاد.
تحقیق در فیلم تاریخ مقدس
فیلم تاریخی تا اندازهای که به تاریخ میپردازد، به ویژه آن نوع که خط سیر اصلی داستان و شخصیتها را از تاریخ وام میگیرد، به شدت متکی به پژوهش پیش از تولید است. این امر دربارۀ تاریخ مقدس که با معارف دینی و دیدگاههای اعتقادی ارتباط دارد، ضرورتی مضاعف مییابد. در چنین موردی، به هیچ روی، پژوهش را نمیتوان سرسری گرفت. در این باره، باید به پژوهش در خلوص وقایع، زمانبندی، جغرافیا و تحلیل توجه داشت.
1. خلوص وقایع
برای دستیابی به ماجراهای واقعی و حقیقی تاریخی، باید بر منابع معتبر تکیه کرد تا اشتباهات یا احیاناً دروغهای گفته شده را شناخت. دستیابی به خلوص وقایع به معنای کشف حقایق ناگفته ـ حقایق تصریح نشده ـ نیز است. برای نمونه، در بخشی از سریال فرستاده، سلیمان به صلیب کشیده میشود و روز بعد، به فرمان ابن زیاد، تیرباران میگردد. در این هنگام، ابن زیاد در حال سفر به کوفه است؛ در حالی که بر طبق متون معتبر و دست اول، سلیمان پس از دستگیری، به فرمان ابن زیاد، گردن زده میشود.[2] جالب آنكه ماجرا در فیلم، بر اساس کتاب لهوف که کتابی متاخر است، صورت گرفته است.
2. زمان بندی
دست یافتن به خلوص وقایع در تحقیق فیلمنامهای، باید با رعایت ترتیب زمانی صورت گیرد و اینکه آیا چنین ماجرایی در آن زمان، می توانست اتفاق افتاده باشد یا خیر. در سریال حُجر بن عدی، ساختة محمد فنائیان، عمرو بن عاص در ماجرای شهادت حجر، از سوی معاویه، طرف مشورت قرار میگیرد؛ یعنی در زمانی که به لحاظ تاریخی، حدود یک دهه از مرگ او گذشته است.[3] افزون بر این مثال واضح، رعایت نکردن ترتیب و زمانبندی حوادث تأثیرگذاری حوادث بر یکدیگر را دچار تغییر و تحریف میکند. بنابراین، کشف و استخراج زمانبندی حوادث یکی دیگر از بایستههای پژوهش در فیلم تاریخی است.
3. جغرافیا
پرداختن به پژوهش در وضعیت جغرافیایی مناطق یا شهرهایی که داستان در آن رخ میدهد در فیلمنامه، انتخاب لوکشینها و ساختن دکورها امری ضروری است. وضعیت جغرافیایی به منزلۀ عنصر مکان در روایت است که عدم توجه به ویژگیهای جغرافیایی و مکانی داستان، گاه سلسلۀ رویدادهای روایت را دچار تحول و تحریف میکند. یک نمونه برای این مطلب، تصویر شهر بصره در سریال فرستاده است. در سریال، بصره مانند شهرهای قدیمی ایران، با کوچههای پیچ در پیچ، معماری پیچیده و دارای برج و بارو و دروازه تصویر شده است؛ حال آنکه کوفه و بصره از شهرهای تازهتأسیس بود که دارای خیابانکشی و کوچههای منظم و خانههایی با معماری ساده بوده است. همچنین بصره برج و بارو و دروازه نداشت و تکیه بر آن به منزلة عاملی مهم در کنترل شهر در فیلم، نادرست است.[4]
4. شرایط تاریخی
مجموعة عوامل تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، به منزلۀ علل یا دست کم بسترهایی در روایت عمل میکنند و به اقتضای داستان، نمیتوان از پژوهش دربارۀ این عوامل در برهۀ تاریخی مورد نظر، بینیاز بود؛ چرا که عوامل بالا بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند. برای نمونه، نگاهی فرهنگی به برههای از تاریخ، در فیلمی تاریخی یا نگاهی سیاسی، بدون توجه به وضعیت اقتصادی، نگاهی ناقص و ناکامل است. فیلم چه به این عوامل ـ به تمامی ـ بپردازد یا نپردازد فیلمساز از داشتن اطلاعات در این زمینه، بینیاز نیست. نمونههایی که از کاستی در پژوهش دربارۀ یکی از عوامل بالا برخوردارند، در عناوین تفکیک شده ذکر میشوند:
وضعیت اجتماعی
وقایع تاریخی در شرایط اجتماعی خاصی به وقوع میپیوندند که این شرایط در شکلگیری ماجراها و شخصیتها بیتأثیر نیستند. از این رو، پژوهش دربارۀ نظام و طبقات اجتماعی، یکی دیگر از ضرورتهای فیلم تاریخی است. این امر دربارة تاریخ اسلام، از ضرورتی مضاعف برخوردار است؛ چه با تشکیل حکومت در یثرب توسط رسول الله، نظام اجتماعی خاصی شکل گرفت و با شکلگیری نظام خلافت پس از رسول الله و شروع فتوحات، تحولات گسترده و عمیقی، از نظر اجتماعی به وقوع پیوست و ساختار زندگی بیابانی از میان اعراب رخت بربست. ولی نظام قبیلهای در شهرها، در شکلی جدید، به حیات خود ادامه داد. سریال فرستاده، به دلیل عدم توجه به ساختار اجتماعی بصره، وضعیت بصره و نامة اباعبدالله به پنج تن از بزرگان بصره، در ابهام فرو رفت. در نتیجه، این امر موجب مخدوش شدن مأموریت سلیمان، حامل نامة امام گردید. از زمان خلیفة دوم، قبایل بزرگ و کوچک سکنییافته در شهر تازهتأسیس بصره، در پنج دسته قرار گرفتند و هر دسته از قبایل پرشماری تشکیل میشد که تحت امر قبیلهای بزرگ از میان آن قبایل قرار داشت و برای هر دسته، رئیسی انتخاب میشد. زیر نظر این پنج رئیس، گروهی به نام عریف بودند که سهمیة بیتالمال را میان افراد قبیله تقسیم میکردند و مسئول گزارش آمار تولد و مرگ و نیز گرایشهای اعتقادی قبیله بودند.[5] یکی از دلایلی که موجب شد امام تنها به پنج تن از بزرگان بصره نامه بنویسد، نظام اجتماعی حاکم بر بصره بوده است.
وضعیت فرهنگی
از آنجا که تاریخ مقدس تاریخ چالش حق با باطل و جلوهها و نمودهای متنوع آن در عرصة فرهنگ بوده است، پژوهش دربارة وضعیت فرهنگی برهة مورد نظر و بررسی جریان یا جریانهای فرهنگی مقابل، امری حیاتی است. در سریال ولایت عشق، در شهرهای مختلف مدینه، نیشابور و مرو، حامیان ولایت در قالب جمعیتهای انبوه ظاهر میشوند؛ در حالی که جریانات فکری مدینه از اهل بیت فاصله گرفته بودند و به خلیفۀ اول و دوم گرایش داشتند. در ایران نیز خراسان، ماوراءالنهر و شهرهای مهم آن، مانند نیشابور، مرو و سمرقند مرکز اهل سنت بود و تشیع جز کوفه و سبزوار، مرکز عمده و بزرگی نداشت. استقبال از امام در نیشابور، به دلیل مرکزیت علمی آن شهر در خراسان بوده است و در نتیجه، عالمان شهر و به تبع آنان، مردم برای شنیدن حدیث از ایشان، به منزلة راوی حدیث از رسول الله (ص) جمع شده بودند. به همین دلیل است که امام حدیث سلسلۀ الذهب را با سند متصل به رسول الله (ص) از ایشان نقل میکند.
وضعیت اقتصادی
در سریال امام علی (ع) در کنارهگیری طلحه و زبیر از امام، نقش عامل اقتصادی بسیار کمرنگ نشان داده میشود. البته زبیر و طلحه، به ویژه اولی، سودای خلافت در سر داشتند و عامل سیاسی نیز در این امر نقش داشته است؛ ولی موقعیت اقتصادی بسیار متفاوت آن دو نسبت به زمان رسول الله (ص) و ثروت هنگفتی که در این مدت کسب کرده بودند، عامل تشدید کنندة رویارویی آنان با امام علی (ع) بوده است. همچنین در سریال فرستاده، به عامل اقتصادی به مثابه یکی از کارآمدترین ابزارهای کنترل شهر ـ بزرگان و مردم عادی ـ بصره، یکسره بی توجهی شده است. بصره و کوفه دو شهر نظامینشین بودهاند که به شدت به سهمیه و حقوق بیتالمال وابسته بودهاند. عمر روزی گفته بود که مردم چنان به سهمیة بیتالمال وابسته شدهاند که اگر او بخواهد، میتواند به وسیلة آن، ایشان را از اسلام برگرداند.[6] در این سریال، به جای تکیه بر عامل اقتصادی در کنار عامل فرهنگی و سیاسی، به عنوان عوامل بازدارنده در همراهی اهالی بصره با اباعبدالله، بر عامل برج و دروازة شهر ـ که واقعیت تاریخی ندارد ـ تأکید میشود. نمونهای موفق از توجه به عامل اقتصادی، فیلم محمد رسول الله (ص) است كه در ترسیم فضای مکه و علت مخالفت سرکردگان مشرکان مکه، به ریاست ابوسفیان، با رسول الله، به خوبی عمل كرده است.
وضعیت سیاسی
پژوهش دربارة شرایط سیاسی، گروهها و گرایشهای سیاسی، چنان که پیشتر ذکر شد، ضرورت دارد و این نه بدین معناست که فیلمی که در پی طرح مسائل سیاسی برهة مورد نظر خود است، باید پژوهش لازم را داشته باشد، بلكه پژوهش دربارة شرایط سیاسی، مانند دیگر عوامل فرهنگی و اجتماعی، به مثابه عوامل تأثیرگذار بر هم، لازم است و شاکلة یک اجتماع زنده و واقعی را شکل میدهد؛ حتی اگر فیلم به مسائل سیاسی نپردازد. در سریال امام علی(ع) مخالفت امام با قتل عثمان، به تصویر کشیده شد. صحنة شکستن محاصرة خانة عثمان توسط نزدیکان امام و رساندن آب به او و اینکه معاویه کشته شدن عثمان را حربهای تبلیغاتی قرار میدهد و قتل عثمان را به یاران امام و خود او نسبت میدهد، در همین راستا ارزیابی میشود.
به لحاظ تاریخی، معاویه با وجود داشتن لشگری قابل اعتنا در شام، به عمد، از کمک به عثمان تعلل میکرد تا مخالفان کارش را یکسره کنند. معاویه پس از عثمان، خود را خلیفة بلامنازع میدانست. او هرگز تصور نمیکرد که به تعبیر ابوسفیان، پس از افتادن توپ خلافت در دستان بنی امیه، در نتیجۀ به قدرت رسیدن عثمان، مردم پس از مرگ عثمان، به دور علی (ع) جمع شوند و خلافت او را خواستار شوند. او مرگ عثمان و به قدرت رسیدن خود را میخواست[7].
اگر وضعیت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آن دورة تاریخی مورد پژوهش قرار گیرد، شخصیتهای تاریخی نیز جایگاه مناسب خود را مییابند. البته بر اساس دیدگاه دینی، شخصیتها هستند که جریانات اجتماعی، اقتصادی و ... را میسازند؛ ولی اگرچه انسان در انتخاب ابتدایی خویش مختار است، پس از آن، جریانهای اجتماعی است که او را به پیش میبرد و شاکلة او را شکل میدهد و این به معنای تأثیر متقابل فرد و جریانات گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است. در این مرحله، فرد غل و زنجیرهایی به پای خود بسته که رهایی از آن بسیار دشوار است. تأکیدهای مکرر در بیانات دینی، در انتخاب همنشین و عدم حضور در جمعهای نامناسب، با توجه به همین سازوکار است. همچنین همۀ انسانها پیشرو و جریانساز نیستند، بلكه بر اساس واقعیت عینی و بر اساس متون دینی، اکثریت جامعه دنبالهرو و تابع هستند. در بازشناسی جریانات بالا، رخدادهای تاریخی، مانند جریاناتی مرتبط و در یکدیگر تأثیرگذار به نظر میآید و چنین نگرشی حتی در شخصیترین و درونیترین داستانها، تأثیرگذار خواهد بود؛ اگر مجاز به روایتی شخصی از تاریخ باشیم و اگر اساساً اعتقاد به فیلم شخصی وجود داشته باشد و این گونه فیلم روا باشد. به هر روی، هر شخصیت یا به وجود آورندة یک جریان فکری، سیاسی و ... است یا خود از تابعان و دنبالهروان آن. پژوهش دربارة شخصیت تاریخی، پس از تحقیق در اوضاع اجتماعی، سیاسی و ... موفقتر، ژرفتر و همهجانبهتر خواهد بود.
همان گونه که مؤلفان کتاب هنر سینما تحلیل میکنند، در روایت کلاسیک، عوامل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی تنها چونان محملها و زمینههایی در روایت هستند و هیچگاه نقش علت را بازی نمیکنند. در مقابل، شخصیتها هستند که به مثابه علل، داستان را پیش میبرند.[8] از این رو، فیلم کلاسیک به عوامل بالا، به طور عمیق نمیپردازد و بیشتر دغدغهها و کشمکشهای شخصیتها را دنبال میکند. به عبارت دیگر، روایت در فیلم کلاسیک، شخصیتمحور است. این امر در رویارویی مخاطب با فیلم نیز اتفاق میافتد و بیننده به ژرفای مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دست نمییابد و بر اساس اصل همذات پنداری، تنها دغدغة شخصیت یا شخصیتهای خوب یا بد فیلم را دارد. همان اتفاقی که دربارة ابن ملجم در سریال امام علی(ع) رخ داده است. ما در این فیلم، خوارج را یک جریان فکری نمییابیم؛ نه در کنارهگیری از صفین، نه رد حکمیت و ایستادن در برابر امام علی (ع) و نه در تصمیم آنان به قتل سه تن، از جمله امام علی (ع) و ... . در برابر، فیلم فرصتهای بسیاری را به ابن ملجم و دلدادگی او به قطام و ... داده است. به عبارت دیگر، فیلم به شخصیت ابن ملجم بیشتر پرداخته است تا ترسیم جریان فکری خوارج که به سرعت، به جریانی سیاسی نیز تبدیل شده بود. داستان طلحه، زبیر، عایشه و جنگ جمل نیز چنین است. در نتیجه، از جریان دنیاطلبی و جمع ثروتهای هنگفت با رقمهای سرسامآور که از دورۀ فتوحات شروع شده و در دورة عثمان، به اوج رسیده بود، غافل میمانیم و تأکیدهای مکرر امام علی (ع) دربارة زهد و رویگردانی از دنیا و سختگیری حضرت بر یاران و اطرافیانش را درک نمیکنیم. طلحه که در زمان رسول الله (ص) لقب طلحه الخیر داشت و زبیر که سیف الاسلام بود؛ کسانی که در دوران محاصره و فقر صدر اسلام، در مدینه، با اخلاص، دست از جان شسته بودند، اکنون در دوران فتوحات، چنان به دنیا آلوده شده بودند که نمیتوانستند حکومت امام علی (ع)، خلیفۀ رسول الله (ص) را تحمل کنند. آنان دیگر قادر به پذیرش بازگشت ارزشهای عصر رسول الله (ص) نبودند. آنان اکنون به دلیل سیاستهای ابوبکر و عمر، در رقیبتراشی برای شخصیت بلامعارض حضرت در منازعات سیاسی، خود را همسطح امام علی (ع) میدیدند. اگر این جریان دنیاطلبی، تکاثر و تفاخر قبیلهای و جریان بدعت را که پذیرش حق را سخت كرده بود و در مقابل، جریان زهدگرایی، عدالت و تقسیم عادلانة ثروت و احیای سنت رسول الله (ص) را در سیرۀ امام علی (ع) نبینیم، تاریخ چند سالة حکومت امام علی (ع) آن گونه که باید، مطرح نشده است؛ بی آنکه قصد این باشد که نقش تخریبگر برخی زنان در آن دوران که در قطام نمود یافته، نفی شود؛ ولی تکیه بر این نقش که بسیاری از عناصر آن تخیلی است، در کنار عدم طرح مناسب عوامل دیگر، در ترسیم عصر علی (ع) تأثیر منفی گذاشته است؛ با اینکه به نظر می رسد فیلم در پی بیان آن عوامل نیز بوده است.
در تاریخ مقدس، آن چنان که در قرآن، دربارة تاریخ رسولان آمده، بیشتر جریانهای معارض وجود دارند؛ کافران، مترفان، منافقان، مستضعفان، مؤمنان، طاغوت و ... . برخی از این عناوین که گاه به صورت مفرد ـ کافر، مؤمن و ... ـ و گاه به صورت جمع آمده است، گاه اشاره به وجه فرهنگی دارد، گاه موقعیت و گاه به موقعیت اقتصادی؛ مانند مترفان و گاه به وجه سیاسی؛ مانند طاغوت. همچنین شخصیتها به منزلة نمایندة این جریانها هستند. این درست که داستان رسولان در قرآن، رمان یا ادبیات نمایشی نیست؛ لیکن در فیلم نیز میتوان شخصیتمحور نبود یا دست كم، به عوامل بالا، به مثابه زمینه و بسترهای تأثیرگذاری که شخصیتها در آن عمل میکنند یا نمیکنند، به نحو مطلوبی پرداخت. چرا ما در گزینش فرم روایی، آنچه را که با دیدگاه دینی ما تناسب بیشتری دارد، دنبال نکنیم؟
5. تحلیل
داشتن تحلیلی جامع از حرکت و برخورد معصومان ـ پیامبران و امامان ـ برای خالق اثر تاریخی، امری لازم است؛ چه فیلم تحلیل حرکت معصوم را دنبال کند یا نکند. تحلیل درست و جامع برآیند پژوهش در زمینههای پیشتر ذکر شده است. روشن است اگر پژوهش دربارة خلوص وقایع، زمانبندی آنها، وضعیت جغرافیایی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و پژوهش در شخصیتها، دچار کاستی باشد، رسیدن به تحلیلی جامع و درست ناممکن خواهد بود. چرا امام علی (ع) در زمان سه خلیفه سکوت میکند و برای احقاق حق خود قیام نمیکند؟ چرا امام حسن (ع) صلح میکند؟ چرا امام حسین (ع) حکومت معاویه را تحمل میکند و به بیعت با یزید تن نمیدهد؟ چرا به مکه می رود؟ چرا از مکه به یمن یا شهرهای مرزی نمی رود و کوفه را انتخاب می کند؟ چرا امام رضا (ع) ولایتعهدی را نمی پذیرد؟ و ...
در پرداختن به تاریخِ هر یک از امامان، باید تحلیلی جامع از حرکت آنان، به منزلة حرکتی جاری و ادامهدار به دست آورد. در سریال فرستاده که به قیام اباعبدالله، از منظر داستانی فرعی ـ وقایع بصره ـ پرداخته شده، به دلایل قیام اباعبدالله نیز اشارههایی شده است. سلیمان، فرستادۀ امام به بصره، خطاب به رؤسای قبایل بیاباننشین، یكی از دلایل قیام حضرت را انتصابی بودن یزید برمیشمارد و میگوید که خلفای پیشین یا به اجماع انصار و مهاجران یا به انتخاب شورای بزرگان خلیفه شدند؛ اما یزید انتصابی است. این سخنان به معنای نداشتن تحلیل دربارة حرکت معصومان، به مثابه جریانی مرتبط و مستمر است. آیا امام علی (ع) به این دلیل در برابر ابوبکر سکوت کرد كه انصار و مهاجران دربارة خلیفه اجماع داشتند؟ در حالی كه میدانیم چند تن از اصحاب برجسته، از جمله امام، با آن موافق نبودند. از این گذشته، در مقابل نص رسول الله (ص) اجماع ادعایی به چه معناست؟ آیا امام علی (ع) نیز شورای 6 نفره را شورای بزرگان به شمار میآورد؟ نالههای جانسوز حضرت و درد جانکاه او از شورا، در نهجالبلاغه منعکس است[9]. آیا سکوت ده سالة امام حسین (ع) در برابر حکومت معاویه، به دلیل انتخابی بودن وی بود؟ فیلم اساساً دربارة تنوع موضعگیریها و انتخابهای امام در مدینه، مکه و در راه کوفه، دیدگاه و تحلیلی ندارد.
دربارة تحلیل، نکتة خاصی در زمینۀ تاریخ انبیای الهی وجود دارد و آن اینکه حکمت عملکرد یا به تعبیر دقیقتر، مشیت و تقدیر الهی دربارهة رسولی که فیلم بدان میپردازد، باید تحلیل شود. حکمت در عمل خداوند و مشیت او، به منزلۀ انگیزه در فعل انسان است. این به یک معنا، بحث از تأدیب و تربیت رسولان از سوی خداوند نیز است؛ همان گونه که روایاتی نیز در این باره وجود دارد. در روایتی از رسول الله (ص) آمده است که خداوند مرا ادب کرده و من علی (ع) را ادب کردهام و علی (ع) مؤمنان را ادب میکند.[10] گاه پرسشهایی پیش میآید؛ مانند اینکه چرا خداوند آدم را از خوردن از آن شجره، در بهشت منع کرد؟ چرا ابراهیم را امر به ذبح اسماعیل كرد؟ چرا یوسف را به زندان افکند و چرا زندانی شدن او طول کشید؟ چرا یعقوب به عقوبتی چون دوری طولانی از یوسف دچار شد؟ چرا محمد (ص) یتیم به دنیا آمد؟ و ... این بحث را میتوان به نوعی، مرتبط با بحث تحقیق و کشف انگیزة شخصیت دانست؛ ولی از آنجا که دربارة خداوند، اصطلاح انگیزه صحیح نیست و خداوند به تعبیر صحیحتر، نه شخصیت، بلكه علت در روایت است، تعبیر حکمت بهتر است. فیلم تاریخ مقدس اگر بخواهد به عمق برود و از تصویر کردن صرف حوادث و ماجراهای صوری و ظاهری فراتر رود، باید به این نوع تحقیق و یافتن این نگرش تحلیلی تن در دهد. به نظر میرسد راهکار جبران آسیبهای عدم تحقیق بایسته در ابعاد ذکر شده، این باشد که در پروژههای بزرگی چون سریالهای تاریخی، باید تحقیق نه توسط یک نفر ـ فیلمنامهنویس یا فیلمنامهنویس و کارگردان ـ بلكه توسط یك گروه پژوهشی صورت گیرد که دربارة تاریخ مقدس تخصص داشته باشند و دارای همکاری تنگاتنگ و مستمر با فیلمنامهنویس و کارگردان باشند. این گروه لزوماً باید الزامات فیلمنامه و فیلم را بشناسند تا پژوهش فیلمنامهای صورت گیرد. این امر، اگرچه روند تولید را طولانیتر میکند؛ اما نتیجۀ مطلوبتری خواهد داشت و در خلق آثار تأثیرگذار و ماندگار، بسیار مؤثر خواهد بود.
نویسنده: حجتالاسلام سیدحمید میرخندان
منبع:ماهنامه رواق هنرواندیشه،شماره شانزدهم
1. این مقاله بخشی از مقالهای است که پیشتر، در فصلنامۀ سنجش و پژوهش (ویژۀ رسانه و دین) با نام فیلم تاریخ مقدس، به چاپ رسید و اکنون با ویرایش جدید، اضافات و پاورقیهایی که نویسنده به آن افزوده، به چاپ میرسد.
2. طبری از ابومخنف که از بهترین سندها در نقل وقایع کربلاست: تاریخ طبری، محمد بن جریر طبری، تحقیق ابوالفضل ابراهیم، روائع التراث العربی، ج5، ص 358.
3. عمرو عاص در سال 43 ق. از دنیا رفت. (تاریخ طبری، ج 5، ص 181) و حجر بن عدی در سال 51 ق. به شهادت میرسد. (همان، ص253).
4. دربارۀ نحوۀ شهرسازی بصره، نگاه کنید به: معجم البلدان، یاقوت حموی، دارصادر، بیروت، ج 1، ص 430 تا 440؛ فتوح البلدان، احمد بن یحیی بن جابر بلاذری، تحقیق عبدالله انیس الطباع و عمر انیس الطباع، منشورات مؤسسة المعارف، بیروت، ص483 تا 524.
ناصر خسرو که در سال 443 ق. از بصره دیدن کرده بود، در سفرنامۀ خود، داشتن دیوار به دور شهر و دروازه را گزارش کرده است. (نگاه کنید به: العراق قدیماً و حدیثاً، عبدالرزاق حسنی، مطبعة العرفان، صیدا، ص 176 و 177).
5. نگاه کنید به: تاریخ طبری، ج 4، ص 49.
6. نگاه کنید به: تاریخ سیاسی اسلام تا سال چهلم هجری، رسول جعفریان، مؤسسة در راه حق، ص 408، به نقل از: المعیار و الموازنه، ابی جعفر اسکافی، تحقیق محمد باقر محمودی، منشورات محمودی، بیروت، ص 87.
7. در مجادلات ابنعباس با معاویه و نامهنگاریهای آنان، ابن عباس به تعلّل معاویه در کمک به عثمان و اهداف او اشاره كرده است. (نگاه کنید به: شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، دار احیاء التراث العربی، ج 16، ص 154 و 155)
علی (ع) نیز در نامهای به معاویه، تلویحاً به این مطلب اشاره میكند. (نهج البلاغه، سید رضی، جمعآوری صبحی صالح، نامة 37) در کتاب تاریخ امیرالمؤمنین (ع) در این باره، تحلیل خوبی صورت گرفته است. (تاریخ امیرالمؤمنین، آیت الله عباس صفایی حایری، انتشارات مسجد جمکران، ج 1، ص 618 تا 624).
8. هنر سینما، دیوید بوردول و کریستین تامسون، ترجمة فتاح محمدی، نشر مركز.
9. نگاه کنید به: نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبة 3، معروف به خطبۀ شقشقیّه.
10. میزان الحکمة، محمد محمدی ریشهری، مکتب الاعلام الاسلامی، ج1، ص78، 428 و 429، به نقل از بحار الانوار، ج16، ص231؛ ج7، ص267.
مفهوم
فیلم تاریخ مقدس به نوعی، به تاریخ انبیا و امامان که برترین سلامها بر آنان باد، پرداخته است. این نوع فیلم و به طور کلی، فیلم تاریخی همچون فیلم اقتباسی، شامل طیف متنوعی از فیلمهاست. در این گونه، فیلمهایی وجود دارد که بر اساس اطلاعات تاریخی ساخته شدهاند ـ فیلم عیسای ناصری، ساختۀ فرانکو زفیرلی از این دست است ـ و فیلمهایی که برههای از تاریخ، تنها ظرف زمانی برای وقوع داستان است و عناصر داستانی غیر از عناصر تاریخی هستند؛ مانند فیلمهای روز واقعه، ساختة شهرام اسدی و بن هور، ساختة ویلیام وایلر ازاین نمونهاند. در این طیف، میتوان فیلمهایی را یافت که ترکیبی از روایت تاریخ و روایت تخیلی امروزین هستند؛ مانند سریال پروانهها مینویسند، ساختة محمد نوری زاد.
تحقیق در فیلم تاریخ مقدس
فیلم تاریخی تا اندازهای که به تاریخ میپردازد، به ویژه آن نوع که خط سیر اصلی داستان و شخصیتها را از تاریخ وام میگیرد، به شدت متکی به پژوهش پیش از تولید است. این امر دربارۀ تاریخ مقدس که با معارف دینی و دیدگاههای اعتقادی ارتباط دارد، ضرورتی مضاعف مییابد. در چنین موردی، به هیچ روی، پژوهش را نمیتوان سرسری گرفت. در این باره، باید به پژوهش در خلوص وقایع، زمانبندی، جغرافیا و تحلیل توجه داشت.
1. خلوص وقایع
برای دستیابی به ماجراهای واقعی و حقیقی تاریخی، باید بر منابع معتبر تکیه کرد تا اشتباهات یا احیاناً دروغهای گفته شده را شناخت. دستیابی به خلوص وقایع به معنای کشف حقایق ناگفته ـ حقایق تصریح نشده ـ نیز است. برای نمونه، در بخشی از سریال فرستاده، سلیمان به صلیب کشیده میشود و روز بعد، به فرمان ابن زیاد، تیرباران میگردد. در این هنگام، ابن زیاد در حال سفر به کوفه است؛ در حالی که بر طبق متون معتبر و دست اول، سلیمان پس از دستگیری، به فرمان ابن زیاد، گردن زده میشود.[2] جالب آنكه ماجرا در فیلم، بر اساس کتاب لهوف که کتابی متاخر است، صورت گرفته است.
2. زمان بندی
دست یافتن به خلوص وقایع در تحقیق فیلمنامهای، باید با رعایت ترتیب زمانی صورت گیرد و اینکه آیا چنین ماجرایی در آن زمان، می توانست اتفاق افتاده باشد یا خیر. در سریال حُجر بن عدی، ساختة محمد فنائیان، عمرو بن عاص در ماجرای شهادت حجر، از سوی معاویه، طرف مشورت قرار میگیرد؛ یعنی در زمانی که به لحاظ تاریخی، حدود یک دهه از مرگ او گذشته است.[3] افزون بر این مثال واضح، رعایت نکردن ترتیب و زمانبندی حوادث تأثیرگذاری حوادث بر یکدیگر را دچار تغییر و تحریف میکند. بنابراین، کشف و استخراج زمانبندی حوادث یکی دیگر از بایستههای پژوهش در فیلم تاریخی است.
3. جغرافیا
پرداختن به پژوهش در وضعیت جغرافیایی مناطق یا شهرهایی که داستان در آن رخ میدهد در فیلمنامه، انتخاب لوکشینها و ساختن دکورها امری ضروری است. وضعیت جغرافیایی به منزلۀ عنصر مکان در روایت است که عدم توجه به ویژگیهای جغرافیایی و مکانی داستان، گاه سلسلۀ رویدادهای روایت را دچار تحول و تحریف میکند. یک نمونه برای این مطلب، تصویر شهر بصره در سریال فرستاده است. در سریال، بصره مانند شهرهای قدیمی ایران، با کوچههای پیچ در پیچ، معماری پیچیده و دارای برج و بارو و دروازه تصویر شده است؛ حال آنکه کوفه و بصره از شهرهای تازهتأسیس بود که دارای خیابانکشی و کوچههای منظم و خانههایی با معماری ساده بوده است. همچنین بصره برج و بارو و دروازه نداشت و تکیه بر آن به منزلة عاملی مهم در کنترل شهر در فیلم، نادرست است.[4]
4. شرایط تاریخی
مجموعة عوامل تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، به منزلۀ علل یا دست کم بسترهایی در روایت عمل میکنند و به اقتضای داستان، نمیتوان از پژوهش دربارۀ این عوامل در برهۀ تاریخی مورد نظر، بینیاز بود؛ چرا که عوامل بالا بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند. برای نمونه، نگاهی فرهنگی به برههای از تاریخ، در فیلمی تاریخی یا نگاهی سیاسی، بدون توجه به وضعیت اقتصادی، نگاهی ناقص و ناکامل است. فیلم چه به این عوامل ـ به تمامی ـ بپردازد یا نپردازد فیلمساز از داشتن اطلاعات در این زمینه، بینیاز نیست. نمونههایی که از کاستی در پژوهش دربارۀ یکی از عوامل بالا برخوردارند، در عناوین تفکیک شده ذکر میشوند:
وضعیت اجتماعی
وقایع تاریخی در شرایط اجتماعی خاصی به وقوع میپیوندند که این شرایط در شکلگیری ماجراها و شخصیتها بیتأثیر نیستند. از این رو، پژوهش دربارۀ نظام و طبقات اجتماعی، یکی دیگر از ضرورتهای فیلم تاریخی است. این امر دربارة تاریخ اسلام، از ضرورتی مضاعف برخوردار است؛ چه با تشکیل حکومت در یثرب توسط رسول الله، نظام اجتماعی خاصی شکل گرفت و با شکلگیری نظام خلافت پس از رسول الله و شروع فتوحات، تحولات گسترده و عمیقی، از نظر اجتماعی به وقوع پیوست و ساختار زندگی بیابانی از میان اعراب رخت بربست. ولی نظام قبیلهای در شهرها، در شکلی جدید، به حیات خود ادامه داد. سریال فرستاده، به دلیل عدم توجه به ساختار اجتماعی بصره، وضعیت بصره و نامة اباعبدالله به پنج تن از بزرگان بصره، در ابهام فرو رفت. در نتیجه، این امر موجب مخدوش شدن مأموریت سلیمان، حامل نامة امام گردید. از زمان خلیفة دوم، قبایل بزرگ و کوچک سکنییافته در شهر تازهتأسیس بصره، در پنج دسته قرار گرفتند و هر دسته از قبایل پرشماری تشکیل میشد که تحت امر قبیلهای بزرگ از میان آن قبایل قرار داشت و برای هر دسته، رئیسی انتخاب میشد. زیر نظر این پنج رئیس، گروهی به نام عریف بودند که سهمیة بیتالمال را میان افراد قبیله تقسیم میکردند و مسئول گزارش آمار تولد و مرگ و نیز گرایشهای اعتقادی قبیله بودند.[5] یکی از دلایلی که موجب شد امام تنها به پنج تن از بزرگان بصره نامه بنویسد، نظام اجتماعی حاکم بر بصره بوده است.
وضعیت فرهنگی
از آنجا که تاریخ مقدس تاریخ چالش حق با باطل و جلوهها و نمودهای متنوع آن در عرصة فرهنگ بوده است، پژوهش دربارة وضعیت فرهنگی برهة مورد نظر و بررسی جریان یا جریانهای فرهنگی مقابل، امری حیاتی است. در سریال ولایت عشق، در شهرهای مختلف مدینه، نیشابور و مرو، حامیان ولایت در قالب جمعیتهای انبوه ظاهر میشوند؛ در حالی که جریانات فکری مدینه از اهل بیت فاصله گرفته بودند و به خلیفۀ اول و دوم گرایش داشتند. در ایران نیز خراسان، ماوراءالنهر و شهرهای مهم آن، مانند نیشابور، مرو و سمرقند مرکز اهل سنت بود و تشیع جز کوفه و سبزوار، مرکز عمده و بزرگی نداشت. استقبال از امام در نیشابور، به دلیل مرکزیت علمی آن شهر در خراسان بوده است و در نتیجه، عالمان شهر و به تبع آنان، مردم برای شنیدن حدیث از ایشان، به منزلة راوی حدیث از رسول الله (ص) جمع شده بودند. به همین دلیل است که امام حدیث سلسلۀ الذهب را با سند متصل به رسول الله (ص) از ایشان نقل میکند.
وضعیت اقتصادی
در سریال امام علی (ع) در کنارهگیری طلحه و زبیر از امام، نقش عامل اقتصادی بسیار کمرنگ نشان داده میشود. البته زبیر و طلحه، به ویژه اولی، سودای خلافت در سر داشتند و عامل سیاسی نیز در این امر نقش داشته است؛ ولی موقعیت اقتصادی بسیار متفاوت آن دو نسبت به زمان رسول الله (ص) و ثروت هنگفتی که در این مدت کسب کرده بودند، عامل تشدید کنندة رویارویی آنان با امام علی (ع) بوده است. همچنین در سریال فرستاده، به عامل اقتصادی به مثابه یکی از کارآمدترین ابزارهای کنترل شهر ـ بزرگان و مردم عادی ـ بصره، یکسره بی توجهی شده است. بصره و کوفه دو شهر نظامینشین بودهاند که به شدت به سهمیه و حقوق بیتالمال وابسته بودهاند. عمر روزی گفته بود که مردم چنان به سهمیة بیتالمال وابسته شدهاند که اگر او بخواهد، میتواند به وسیلة آن، ایشان را از اسلام برگرداند.[6] در این سریال، به جای تکیه بر عامل اقتصادی در کنار عامل فرهنگی و سیاسی، به عنوان عوامل بازدارنده در همراهی اهالی بصره با اباعبدالله، بر عامل برج و دروازة شهر ـ که واقعیت تاریخی ندارد ـ تأکید میشود. نمونهای موفق از توجه به عامل اقتصادی، فیلم محمد رسول الله (ص) است كه در ترسیم فضای مکه و علت مخالفت سرکردگان مشرکان مکه، به ریاست ابوسفیان، با رسول الله، به خوبی عمل كرده است.
وضعیت سیاسی
پژوهش دربارة شرایط سیاسی، گروهها و گرایشهای سیاسی، چنان که پیشتر ذکر شد، ضرورت دارد و این نه بدین معناست که فیلمی که در پی طرح مسائل سیاسی برهة مورد نظر خود است، باید پژوهش لازم را داشته باشد، بلكه پژوهش دربارة شرایط سیاسی، مانند دیگر عوامل فرهنگی و اجتماعی، به مثابه عوامل تأثیرگذار بر هم، لازم است و شاکلة یک اجتماع زنده و واقعی را شکل میدهد؛ حتی اگر فیلم به مسائل سیاسی نپردازد. در سریال امام علی(ع) مخالفت امام با قتل عثمان، به تصویر کشیده شد. صحنة شکستن محاصرة خانة عثمان توسط نزدیکان امام و رساندن آب به او و اینکه معاویه کشته شدن عثمان را حربهای تبلیغاتی قرار میدهد و قتل عثمان را به یاران امام و خود او نسبت میدهد، در همین راستا ارزیابی میشود.
به لحاظ تاریخی، معاویه با وجود داشتن لشگری قابل اعتنا در شام، به عمد، از کمک به عثمان تعلل میکرد تا مخالفان کارش را یکسره کنند. معاویه پس از عثمان، خود را خلیفة بلامنازع میدانست. او هرگز تصور نمیکرد که به تعبیر ابوسفیان، پس از افتادن توپ خلافت در دستان بنی امیه، در نتیجۀ به قدرت رسیدن عثمان، مردم پس از مرگ عثمان، به دور علی (ع) جمع شوند و خلافت او را خواستار شوند. او مرگ عثمان و به قدرت رسیدن خود را میخواست[7].
اگر وضعیت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آن دورة تاریخی مورد پژوهش قرار گیرد، شخصیتهای تاریخی نیز جایگاه مناسب خود را مییابند. البته بر اساس دیدگاه دینی، شخصیتها هستند که جریانات اجتماعی، اقتصادی و ... را میسازند؛ ولی اگرچه انسان در انتخاب ابتدایی خویش مختار است، پس از آن، جریانهای اجتماعی است که او را به پیش میبرد و شاکلة او را شکل میدهد و این به معنای تأثیر متقابل فرد و جریانات گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است. در این مرحله، فرد غل و زنجیرهایی به پای خود بسته که رهایی از آن بسیار دشوار است. تأکیدهای مکرر در بیانات دینی، در انتخاب همنشین و عدم حضور در جمعهای نامناسب، با توجه به همین سازوکار است. همچنین همۀ انسانها پیشرو و جریانساز نیستند، بلكه بر اساس واقعیت عینی و بر اساس متون دینی، اکثریت جامعه دنبالهرو و تابع هستند. در بازشناسی جریانات بالا، رخدادهای تاریخی، مانند جریاناتی مرتبط و در یکدیگر تأثیرگذار به نظر میآید و چنین نگرشی حتی در شخصیترین و درونیترین داستانها، تأثیرگذار خواهد بود؛ اگر مجاز به روایتی شخصی از تاریخ باشیم و اگر اساساً اعتقاد به فیلم شخصی وجود داشته باشد و این گونه فیلم روا باشد. به هر روی، هر شخصیت یا به وجود آورندة یک جریان فکری، سیاسی و ... است یا خود از تابعان و دنبالهروان آن. پژوهش دربارة شخصیت تاریخی، پس از تحقیق در اوضاع اجتماعی، سیاسی و ... موفقتر، ژرفتر و همهجانبهتر خواهد بود.
همان گونه که مؤلفان کتاب هنر سینما تحلیل میکنند، در روایت کلاسیک، عوامل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی تنها چونان محملها و زمینههایی در روایت هستند و هیچگاه نقش علت را بازی نمیکنند. در مقابل، شخصیتها هستند که به مثابه علل، داستان را پیش میبرند.[8] از این رو، فیلم کلاسیک به عوامل بالا، به طور عمیق نمیپردازد و بیشتر دغدغهها و کشمکشهای شخصیتها را دنبال میکند. به عبارت دیگر، روایت در فیلم کلاسیک، شخصیتمحور است. این امر در رویارویی مخاطب با فیلم نیز اتفاق میافتد و بیننده به ژرفای مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دست نمییابد و بر اساس اصل همذات پنداری، تنها دغدغة شخصیت یا شخصیتهای خوب یا بد فیلم را دارد. همان اتفاقی که دربارة ابن ملجم در سریال امام علی(ع) رخ داده است. ما در این فیلم، خوارج را یک جریان فکری نمییابیم؛ نه در کنارهگیری از صفین، نه رد حکمیت و ایستادن در برابر امام علی (ع) و نه در تصمیم آنان به قتل سه تن، از جمله امام علی (ع) و ... . در برابر، فیلم فرصتهای بسیاری را به ابن ملجم و دلدادگی او به قطام و ... داده است. به عبارت دیگر، فیلم به شخصیت ابن ملجم بیشتر پرداخته است تا ترسیم جریان فکری خوارج که به سرعت، به جریانی سیاسی نیز تبدیل شده بود. داستان طلحه، زبیر، عایشه و جنگ جمل نیز چنین است. در نتیجه، از جریان دنیاطلبی و جمع ثروتهای هنگفت با رقمهای سرسامآور که از دورۀ فتوحات شروع شده و در دورة عثمان، به اوج رسیده بود، غافل میمانیم و تأکیدهای مکرر امام علی (ع) دربارة زهد و رویگردانی از دنیا و سختگیری حضرت بر یاران و اطرافیانش را درک نمیکنیم. طلحه که در زمان رسول الله (ص) لقب طلحه الخیر داشت و زبیر که سیف الاسلام بود؛ کسانی که در دوران محاصره و فقر صدر اسلام، در مدینه، با اخلاص، دست از جان شسته بودند، اکنون در دوران فتوحات، چنان به دنیا آلوده شده بودند که نمیتوانستند حکومت امام علی (ع)، خلیفۀ رسول الله (ص) را تحمل کنند. آنان دیگر قادر به پذیرش بازگشت ارزشهای عصر رسول الله (ص) نبودند. آنان اکنون به دلیل سیاستهای ابوبکر و عمر، در رقیبتراشی برای شخصیت بلامعارض حضرت در منازعات سیاسی، خود را همسطح امام علی (ع) میدیدند. اگر این جریان دنیاطلبی، تکاثر و تفاخر قبیلهای و جریان بدعت را که پذیرش حق را سخت كرده بود و در مقابل، جریان زهدگرایی، عدالت و تقسیم عادلانة ثروت و احیای سنت رسول الله (ص) را در سیرۀ امام علی (ع) نبینیم، تاریخ چند سالة حکومت امام علی (ع) آن گونه که باید، مطرح نشده است؛ بی آنکه قصد این باشد که نقش تخریبگر برخی زنان در آن دوران که در قطام نمود یافته، نفی شود؛ ولی تکیه بر این نقش که بسیاری از عناصر آن تخیلی است، در کنار عدم طرح مناسب عوامل دیگر، در ترسیم عصر علی (ع) تأثیر منفی گذاشته است؛ با اینکه به نظر می رسد فیلم در پی بیان آن عوامل نیز بوده است.
در تاریخ مقدس، آن چنان که در قرآن، دربارة تاریخ رسولان آمده، بیشتر جریانهای معارض وجود دارند؛ کافران، مترفان، منافقان، مستضعفان، مؤمنان، طاغوت و ... . برخی از این عناوین که گاه به صورت مفرد ـ کافر، مؤمن و ... ـ و گاه به صورت جمع آمده است، گاه اشاره به وجه فرهنگی دارد، گاه موقعیت و گاه به موقعیت اقتصادی؛ مانند مترفان و گاه به وجه سیاسی؛ مانند طاغوت. همچنین شخصیتها به منزلة نمایندة این جریانها هستند. این درست که داستان رسولان در قرآن، رمان یا ادبیات نمایشی نیست؛ لیکن در فیلم نیز میتوان شخصیتمحور نبود یا دست كم، به عوامل بالا، به مثابه زمینه و بسترهای تأثیرگذاری که شخصیتها در آن عمل میکنند یا نمیکنند، به نحو مطلوبی پرداخت. چرا ما در گزینش فرم روایی، آنچه را که با دیدگاه دینی ما تناسب بیشتری دارد، دنبال نکنیم؟
5. تحلیل
داشتن تحلیلی جامع از حرکت و برخورد معصومان ـ پیامبران و امامان ـ برای خالق اثر تاریخی، امری لازم است؛ چه فیلم تحلیل حرکت معصوم را دنبال کند یا نکند. تحلیل درست و جامع برآیند پژوهش در زمینههای پیشتر ذکر شده است. روشن است اگر پژوهش دربارة خلوص وقایع، زمانبندی آنها، وضعیت جغرافیایی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و پژوهش در شخصیتها، دچار کاستی باشد، رسیدن به تحلیلی جامع و درست ناممکن خواهد بود. چرا امام علی (ع) در زمان سه خلیفه سکوت میکند و برای احقاق حق خود قیام نمیکند؟ چرا امام حسن (ع) صلح میکند؟ چرا امام حسین (ع) حکومت معاویه را تحمل میکند و به بیعت با یزید تن نمیدهد؟ چرا به مکه می رود؟ چرا از مکه به یمن یا شهرهای مرزی نمی رود و کوفه را انتخاب می کند؟ چرا امام رضا (ع) ولایتعهدی را نمی پذیرد؟ و ...
در پرداختن به تاریخِ هر یک از امامان، باید تحلیلی جامع از حرکت آنان، به منزلة حرکتی جاری و ادامهدار به دست آورد. در سریال فرستاده که به قیام اباعبدالله، از منظر داستانی فرعی ـ وقایع بصره ـ پرداخته شده، به دلایل قیام اباعبدالله نیز اشارههایی شده است. سلیمان، فرستادۀ امام به بصره، خطاب به رؤسای قبایل بیاباننشین، یكی از دلایل قیام حضرت را انتصابی بودن یزید برمیشمارد و میگوید که خلفای پیشین یا به اجماع انصار و مهاجران یا به انتخاب شورای بزرگان خلیفه شدند؛ اما یزید انتصابی است. این سخنان به معنای نداشتن تحلیل دربارة حرکت معصومان، به مثابه جریانی مرتبط و مستمر است. آیا امام علی (ع) به این دلیل در برابر ابوبکر سکوت کرد كه انصار و مهاجران دربارة خلیفه اجماع داشتند؟ در حالی كه میدانیم چند تن از اصحاب برجسته، از جمله امام، با آن موافق نبودند. از این گذشته، در مقابل نص رسول الله (ص) اجماع ادعایی به چه معناست؟ آیا امام علی (ع) نیز شورای 6 نفره را شورای بزرگان به شمار میآورد؟ نالههای جانسوز حضرت و درد جانکاه او از شورا، در نهجالبلاغه منعکس است[9]. آیا سکوت ده سالة امام حسین (ع) در برابر حکومت معاویه، به دلیل انتخابی بودن وی بود؟ فیلم اساساً دربارة تنوع موضعگیریها و انتخابهای امام در مدینه، مکه و در راه کوفه، دیدگاه و تحلیلی ندارد.
دربارة تحلیل، نکتة خاصی در زمینۀ تاریخ انبیای الهی وجود دارد و آن اینکه حکمت عملکرد یا به تعبیر دقیقتر، مشیت و تقدیر الهی دربارهة رسولی که فیلم بدان میپردازد، باید تحلیل شود. حکمت در عمل خداوند و مشیت او، به منزلۀ انگیزه در فعل انسان است. این به یک معنا، بحث از تأدیب و تربیت رسولان از سوی خداوند نیز است؛ همان گونه که روایاتی نیز در این باره وجود دارد. در روایتی از رسول الله (ص) آمده است که خداوند مرا ادب کرده و من علی (ع) را ادب کردهام و علی (ع) مؤمنان را ادب میکند.[10] گاه پرسشهایی پیش میآید؛ مانند اینکه چرا خداوند آدم را از خوردن از آن شجره، در بهشت منع کرد؟ چرا ابراهیم را امر به ذبح اسماعیل كرد؟ چرا یوسف را به زندان افکند و چرا زندانی شدن او طول کشید؟ چرا یعقوب به عقوبتی چون دوری طولانی از یوسف دچار شد؟ چرا محمد (ص) یتیم به دنیا آمد؟ و ... این بحث را میتوان به نوعی، مرتبط با بحث تحقیق و کشف انگیزة شخصیت دانست؛ ولی از آنجا که دربارة خداوند، اصطلاح انگیزه صحیح نیست و خداوند به تعبیر صحیحتر، نه شخصیت، بلكه علت در روایت است، تعبیر حکمت بهتر است. فیلم تاریخ مقدس اگر بخواهد به عمق برود و از تصویر کردن صرف حوادث و ماجراهای صوری و ظاهری فراتر رود، باید به این نوع تحقیق و یافتن این نگرش تحلیلی تن در دهد. به نظر میرسد راهکار جبران آسیبهای عدم تحقیق بایسته در ابعاد ذکر شده، این باشد که در پروژههای بزرگی چون سریالهای تاریخی، باید تحقیق نه توسط یک نفر ـ فیلمنامهنویس یا فیلمنامهنویس و کارگردان ـ بلكه توسط یك گروه پژوهشی صورت گیرد که دربارة تاریخ مقدس تخصص داشته باشند و دارای همکاری تنگاتنگ و مستمر با فیلمنامهنویس و کارگردان باشند. این گروه لزوماً باید الزامات فیلمنامه و فیلم را بشناسند تا پژوهش فیلمنامهای صورت گیرد. این امر، اگرچه روند تولید را طولانیتر میکند؛ اما نتیجۀ مطلوبتری خواهد داشت و در خلق آثار تأثیرگذار و ماندگار، بسیار مؤثر خواهد بود.
نویسنده: حجتالاسلام سیدحمید میرخندان
منبع:ماهنامه رواق هنرواندیشه،شماره شانزدهم
1. این مقاله بخشی از مقالهای است که پیشتر، در فصلنامۀ سنجش و پژوهش (ویژۀ رسانه و دین) با نام فیلم تاریخ مقدس، به چاپ رسید و اکنون با ویرایش جدید، اضافات و پاورقیهایی که نویسنده به آن افزوده، به چاپ میرسد.
2. طبری از ابومخنف که از بهترین سندها در نقل وقایع کربلاست: تاریخ طبری، محمد بن جریر طبری، تحقیق ابوالفضل ابراهیم، روائع التراث العربی، ج5، ص 358.
3. عمرو عاص در سال 43 ق. از دنیا رفت. (تاریخ طبری، ج 5، ص 181) و حجر بن عدی در سال 51 ق. به شهادت میرسد. (همان، ص253).
4. دربارۀ نحوۀ شهرسازی بصره، نگاه کنید به: معجم البلدان، یاقوت حموی، دارصادر، بیروت، ج 1، ص 430 تا 440؛ فتوح البلدان، احمد بن یحیی بن جابر بلاذری، تحقیق عبدالله انیس الطباع و عمر انیس الطباع، منشورات مؤسسة المعارف، بیروت، ص483 تا 524.
ناصر خسرو که در سال 443 ق. از بصره دیدن کرده بود، در سفرنامۀ خود، داشتن دیوار به دور شهر و دروازه را گزارش کرده است. (نگاه کنید به: العراق قدیماً و حدیثاً، عبدالرزاق حسنی، مطبعة العرفان، صیدا، ص 176 و 177).
5. نگاه کنید به: تاریخ طبری، ج 4، ص 49.
6. نگاه کنید به: تاریخ سیاسی اسلام تا سال چهلم هجری، رسول جعفریان، مؤسسة در راه حق، ص 408، به نقل از: المعیار و الموازنه، ابی جعفر اسکافی، تحقیق محمد باقر محمودی، منشورات محمودی، بیروت، ص 87.
7. در مجادلات ابنعباس با معاویه و نامهنگاریهای آنان، ابن عباس به تعلّل معاویه در کمک به عثمان و اهداف او اشاره كرده است. (نگاه کنید به: شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، دار احیاء التراث العربی، ج 16، ص 154 و 155)
علی (ع) نیز در نامهای به معاویه، تلویحاً به این مطلب اشاره میكند. (نهج البلاغه، سید رضی، جمعآوری صبحی صالح، نامة 37) در کتاب تاریخ امیرالمؤمنین (ع) در این باره، تحلیل خوبی صورت گرفته است. (تاریخ امیرالمؤمنین، آیت الله عباس صفایی حایری، انتشارات مسجد جمکران، ج 1، ص 618 تا 624).
8. هنر سینما، دیوید بوردول و کریستین تامسون، ترجمة فتاح محمدی، نشر مركز.
9. نگاه کنید به: نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبة 3، معروف به خطبۀ شقشقیّه.
10. میزان الحکمة، محمد محمدی ریشهری، مکتب الاعلام الاسلامی، ج1، ص78، 428 و 429، به نقل از بحار الانوار، ج16، ص231؛ ج7، ص267.