بیش از صد جستار کوتاه در کتاب «حکمتهای پنهان در معماری ایران» نوشته مهندس حبیبالله پورعبدالله تالیف و آورده شده است تا خواننده را با هنر معماری ایران و رازها و اندیشههای نهفته در آن آشنا کند. زیرا شناخت آن همانند رمزگشایی از تاریخ هنر و فرهنگ پُرمعنای ایرانی است.
به گزارش ایبنا، کتاب «حکمتهای پنهان در معماری ایران» خواننده را با هنر معماری ایران و رازها و اندیشههای نهفته در آن آشنا میکند. هر یک از این مباحث، با همه کوتاهی، دربردارنده نکتههایی است که شناخت آنها مانند رمزگشایی از تاریخ هنر و فرهنگ پُرمعنای ایرانی است.
سرآغاز کتاب، جستاری با عنوان «سرزمینی کهن با فرهنگی درخشان» است. در این نوشته از دیرینگی تمدن ایران و لزوم هماهنگی با جهان امروز سخن به میان میآید و تاکید میشود که باید به آثار معماری ایران نه فقط به منزله بناهایی تاریخی، بلکه مانند آثاری که نمایانگر روح زنده و پایدار ایرانیاند، نگریست. چرا که معماری ایران شناساننده روح الفتجو و دیگرپذیر ایرانی و آکنده از مفاهیم معنوی، به صورت رمز و نماد در قالب نقشهای زیباست.
یک نمونه از جلوههای باشکوه معماری سرزمین ایران، «چغازنبیل» است که در جستار «چغازنبیل خوزستان حریم مقدس» بدان پرداخته شده است. این بنا با قدمتی 3200 ساله، طراحی متعالی و برگرفته از نظم کیهانی دارد. نویسنده یادآور میشود که ایلامیها ورود مستقیم به درون نیایشگاه چغازنبیل را شایسته نمیدانستند و وجود فضاهای واسطه را الزامی تلقی میکردند. همین نگرش را بعدها در ورودی تخت جمشید، مسجد شاه اصفهان و دیگر بناهای تاریخی ایران میبینیم.
نویسنده آنگاه از بازتاب اندیشهها و باورهای مذهبی و آداب و رسوم نیاکانی در معماری ایران یاد میکند و در جستار «نخستین سازمان ملل جهان» از برپایی تخت جمشید در دامنه کوه رحمت (میترا/ مهر) به سبب مورد احترام بودن کوه، سخن میگوید و مینویسد که تخت جمشید مرکز معنوی، روحانی و پایگاه مقدس ملی و نشست گاه جشن نوروز بوده است.
«نقش گیاهان در تخت جمشید» که خود نشان از دلبستگی به گل و گیاه در آیین هخامنشیان دارد و نیز «سرزمین سیستان نخستین رصد خانه جهان»، دو نوشتار کوتاه دیگر است که از جلوههای معنوی در هنر و دانش ایرانیان کهن حکایت دارد. به همین گونه در نوشته «ایران را شکوه افزاید»، با رمز و رازهای کاخ فیروز آباد در فارس آشنا میشویم و میخوانیم که هر چند نزدیک به دو هزار سال از بنای کاخ میگذرد و با آن که بیشترین آسیبها را در گذر زمان دیده است، همچنان استوار و پابرجاست.
نویسنده دلیل این امر را در استفاده درست و مؤثر از قوسها که مصرف انبوه مصالح را کم میکند، متقارن بودن دو محور پلان کاخ، طراحی شکل و پیکربندی صحیح، یکپارچه بودن ساختمان به ویژه گنبد آن، میداند.
در گفتاری دیگر، از آتشکده آذرگشسب، یا «شیز»، در آذربایجان یاد میشود و نویسنده آن را «بزرگترین و مهمترین آتشکده ایران باستان» مینامد. از کاخ مداین ساسانیان نیز در دو گفتار «کاخ کسری» و «کاخ ملل» سخن به میان آمده است. این کاخ با وسعتی 58 هکتاری، نمایشگر مهندسی و فرهنگ ساسانی است.
«ارزشهای متعالی» گفتار کوتاه دیگری است که در آن از معناهای ژرف نهفته در نقشهای معماری ایران، نکتههایی برشمرده میشود. نویسنده تاکید میکند که هنر ایران معنای عمیقی در خود دارد و آن رهایی از ارزشهای حقیر و پیوند با ارزشهای متعالی است. به همین گونه از نقش چلیپا (+) در تاریخ دیرینه ایران در گفتاری جداگانه یاد شده است.
این نقش البته با صلیب اروپاییان تفاوت دارد و مظهر سودبخشی، سودرسانی و نماد شگون در ایران بوده است. نویسنده از تکرار نقش چلیپا در تخت جمشید، آرامگاه شاهان هخامنشی، در سفالهای پیش از تاریخ خوزستان، لرستان، سیلک، کاخ بیشاپور، کاخ تیسفون و بسیاری از مکانهای دیگر سخن میگوید.
اندیشههای مانی و تاثیر آن در هنر روزگاران پیشین، موضوع دو گفتار «زیبایی مطلق» و «مانی پیام آور صلح جهانی» است. نویسنده ابتدا توضیح میدهد که زیبایی در نزد مانویان تجلی روح در جسم است و آنان میل به زیبایی را اوج روح در جان میدانستند. در تفکر عرفانی ایران نیز چنین کششی دیده میشود. از سویی دیگر، تزیین و نقاشی در نزد مانویان ارزش والایی داشت و آنها کتابهای خود را با نقشهایی زیبا میآراستند. این دلبستگی به نقاشی، بعدها در هنر ایران تداوم پیدا میکند.
نویسنده در نوشتهای دیگر با عنوان «هنرهای ایرانی پایه هنر و معماری اسلامی» از تاثیر پذیری خلفای اموی از هنر معماری و سبک و الگوی معماری ساسانی در شرق یاد میکند. ساختن شهر بغداد توسط مهندسان و معماران ایرانی نیز یک نمونه دیگر از تاثیرپذیری خلفای عرب از هنر ایرانی است. چنین موضوعی را باید در گفتار «هدیه خداوند: بغ داد» خواند.
در نوشتهای دیگر از کتاب، به نام «جستوجو برای پیدا کردن رصدخانههای ایران» از رصد خانههای شیراز، شهر ری، همدان و جاهای دیگر یاد میشود و در نوشته «برج لاجیم» نیز از آرامگاهی در سوادکوه مازندران و کتیبه آن آگاهیهایی بهدست داده شده است. در این نوشته درباره خط در نزد ایرانیان و تاثیر آن بر خط کوفی اشارههای ارزندهای میتوان یافت.
«آرامگاه قابوس» و «بلندترین سازه آجری جهان» دو نوشته درباره آرامگاه قابوس وشمگیر در گرگان است. درباره مسجد اردستان نیز در نوشته «تماشاگه راز» اطلاعات کوتاهی دیده میشود. «آرامگاه مولانا» در قونیه نیز عنوان بخش دیگری از کتاب است اما پیش از آن که نویسنده از دژهای اسماعیلیه نام ببرد در گفتار «مفخر تبریز» از ارتباط میان عرفا و هنر و تفکرات مذهبی در آثار نمادین هنر معماری ایران یاد میکند. به گمان نویسنده، این راز و رمز را میتوان در سکوت و محرم اسرار بودن عرفای ایرانی نیز دید.
پیداست که چنین کتابی بدون یادکرد از بنای باشکوه گنبد سلطانیه زنجان کامل نخواهد بود. به همین سبب نویسنده گفتاری از کتاب را با عنوان «ساختمان سلطانیه: شاهکار معماری» به سبک معماری و شیوه ساخت آن اختصاص داده است. از آجرکاری در معماری ایران نیز در صفحات بعد یاد شده و در نوشتار «مکانهای مقدس» و حرمت و قداست آنها، از ساخت مسجد و محرابهای آن گفتوگو به میان آمده است.
آگاهی درباره «مسجد جامع پیربکران» در جنوب غربی اصفهان، «مسجد جامع اصفهان»، «گنبد خاکی کاملترین گنبد ساخته شده» و بنای «گنبد» در معماری ایران، موضوع نوشتههای پی در پی و آگاهیبخش دیگر کتاب «حکمتهای پنهان در معماری ایران» است.
از سویی دیگر، از سر در ورودی مسجد و خانقاه شیخ عبدالصمد در نطنز و گلدسته 37 متری آن، در گفتار «معماری سربلند ایران» آگاهیهایی میتوان بدست آورد و از «شاهچراغ» شیراز و ارزشهای والای معماری بنای آن در نوشتهای دیگر به همین نام، اطلاعاتی کسب کرد.
از دیگر نوشتههای کوتاه کتاب، «هندسه زبان معماری ایران» را باید نام بُرد که در آن از باطن پیچیده طرحهای به ظاهر ساده آثار معماری ایران یاد شده است. «پراکندگی و کثرت» نیز نوشتهای مختصر است که بازگوکننده جنبههای نمادی هندسه در معماری ایران است.
نویسنده از آرامگاه شیخ صفی در اردبیل، فرش مجلل اردبیل به بلندی 52/11 متر و پنهای 25/5 متر و طرحهای نشاط انگیز آن، «عصر زرین معماری» ایران در روزگار فرمانروایی صفویان، از مسجد شیخ لطفالله در اصفهان، از رنگونگارگری در ایران، از مدرسه چهارباغ، پل خواجو و بسیاری از بناهای دیگر که معرف هنر کم مانند ایرانی است، در جای جای کتاب و در جستارهایی جداگانه سخن میگوید و از نفوذ هنر ایران در نزد شاهان هند یاد میکند.
مباحث کوتاه، خواندنی و آگاهیبخش کتاب «حکمتهای پنهان در معماری ایران» به همین مواردی که اشاره شد خلاصه نمیشود و بسیاری نکتههای باریکبینانه و جستارهای دیگر را در کتاب میتوان یافت. هر یک از آن نوشتهها خواننده را با گستره و زیبایی هنر معماری ایران و رازهای پنهان و ژرف آن آشنا میکند.
فهرست برخی دیگر از آن نوشتهها عبارت است از «پهنای جاودانه» درباره نقشهای اسلیمی، «دنیای گونهگون» درباره مقرنسها، «سطوح شفاف و بی وزن» درباره کاربرد نور در معماری ایران، «کمترین» درباره تهذیب و وارستگی معمار ایرانی، «هشت بهشت» درباره درونگرایی معماری ایرانی در ساخت بنا، «شکوه اسرارآمیز» درباره پنجرهها و تاثیر رنگآمیزی در بناهای ایرانی و نیز «گرمابه ایرانی»، مجموعه «گنجعلی خان»، «کاروانسرا» و جستارها و مباحث دیگر که هر کدام دریچهای از خیال و شکوه هنر ایرانی را به روی خواننده میگشایند.
چاپ نخست کتاب «حکمتهای پنهان در معماری ایران» نوشته مهندس حبیبالله پورعبدالله را انتشارات کلهر با شمارگان 3 هزار نسخه و به بهای 68 هزار ریال چاپ و در 290 صفحه منتشر کرده است.