در حال بارگذاری؛ صبور باشید
منبع :
شنبه

۲۷ فروردین ۱۳۹۰

۱۹:۳۰:۰۰
42843

خداوندا چو جان دادی دلم بخش

خداوندا چو جان دادي دلم بخش دل عاشق، نه جان عاقلم بخش دروني ده كه بيرون نبود از درد به بيرون و درون نبود ز تو فرد چنان دارم كه تا پاينده باشم نه از جان بلكه از دل زنده

خداوندا چو جان دادی دلم بخش

دل عاشق، نه جان عاقلم بخش

درونی ده که بیرون نبود از درد

به بیرون و درون نبود ز تو فرد

چنان دارم که تا پاینده باشم

نه از جان بلکه از دل زنده باشم

چنان شو جانب خود رهنمایم

که از خود بگسلم سوی تو آیم

چنان کن خانهٔ طینت خرابم

که از هر سو در آید آفتابم

چنان نه یاد خود اندر ضمیرم

که با یاد تو میرم، چون بمیرم

چنان بنیاد عشق افگن درین دل

که روید جاودانی سبزه زین گل

چنانم خوان سوی خویش از همه سو

که رویم در تو باشد از همه روی

چنانم ده می پی در پی عشق

که فردا مست خیزم از می عشق

گرفتارم به دست نفس خود رای

به رحمت بر گرفتاری ببخشای

به نور دل چنان کن زنده جانم

که بعد از مردگی هم زنده مانم

ز نفس تیره کیشم، کش به یک بار

پس آنگه سوی خویشم کش به یک بار

گدائی را چنان ده بار درگاه

کزان درگه نداند سوی خود راه

مرا در شعله‌های شوق خود نه

چو خاکستر شوم بر باد در ده

نسیمی نام زد فرما ز سویت

که بیهوش ابد گردم به بویت

بدان زنده دلان کاندر تف و تاب

نخفتند از غمت، تا آخرین خواب

که چون آید زمان خفتنم تنگ

به بیداری در دم تو کن آهنگ

پس از خوابی که بیداری نیابم

چو بیداری دهی فردا ز خوابم

گشاده کن چنان چشم امیدم

که بخت آرد ز دیدارت نویدم

حیاتی ده مرا در جستجویت

که میرم، تا زیم، در آرزویت

بدان مقصود خواهش بخش راهم

که از تو جز تو مقصودی نخواهم

ز همت نردبانی نه درین خاک

که بتوانم شدن بر بام افلاک

امیدی ده که ره سویت نماید

کلیدی ده که در سویت گشاید

چو دادی از پی طاعت وجودم

به طاعت بخش توفیق سجودم

به کاری رهنمونی کن دلم را

که نسپارد به شیطان حاصلم را

مرا با زندگانی بخش یاری

که تا جان دادنم دل زنده داری

بده با آشنائی آب خوردم

که من زان آشنائی زنده گردم

مبر نزدیک شانم در غم و سور

که دور از من بوند چون توئی دور

نماز من، کزو رویم به پستی است

برون طاعت، درون صورت پرستی است

نیازی ده ز ملک بی نیازی

کزان گردد نماز من نمازی

بهر چه آید درونم دار خرسند

برون هم، زیور خرسندیم بند

چو راه دور نزدیک است پیشم

چنان دار از کرم نزدیک خویشم

که از خود دور صد فرسنگ باشم

به یادت بی دل و بی سنگ باشم

چوره پیش است، زاد منزلم ده

چو جان خواهی ستد، باری دلم ده

چو خواهد خفت، لابد، نفس باطل

پس از بیداریش خسپان تهٔ گل

چو خاکم بر سر افتد در ته خاک

تو کن، بر خاکساری، رحمت ای پاک

تماس با هنر اسلامی

نشانی

نشانی دفتر مرکزی
ایران ؛ قم؛ بلوار جمهوری اسلامی، نبش کوچه ۶ ، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، طبقه دوم، خبرگزاری ابنا
تلفن دفتر مرکزی : +98 25 32131323
فاکس دفتر مرکزی : +98 25 32131258

شبکه‌های اجتماعی

تماس

تمامی حقوق متعلق به موسسه فرهنگی ابنا الرسول (ص) تهران می‌باشد