انتخابات به معنی برگزیدن كسی برای انجام امور مملكتی است و معمولاً انتخابكنندگان مردم هستند. نیاز جوامع بشری به جلوگیری از بینظمی و هرج و مرج، ایجاب میكند كه عدهای به نمایندگی از مردم، ادارۀ امور كشور را بر عهده بگیرند. این امور در كشورهای مدعی مردمسالاری با حضور و انتخاب مردم شكل میگیرد. این گزینش از سویی دیگر تبلور ارادۀ شهروندان یك جامعه در شكلگیری نهادهای سیاسی آن جامعه نیز محسوب میشود؛ در جمهوری اسلامی ایران، بر اساس اصول قانون اساسی، عالیترین مقام اجرایی كشور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای شوراهای شهر، همگی با نظر مردم تعیین میشوند و انتخابات در حقیقت تبلور اراده و خواست مردم است. درانتخابات و در راستای گزینش افراد اصلح، طبیعتاً باید امكانات و محیط مناسب و مساعد برای حضور افرادی از جامعه به عنوان نماینده و نامزد ادارۀ امور كشور از سوی دستگاههای اجرایی و نظارتی مهیا گردد و از سوی دیگر فضای مساعدی برای كسب اطلاعات مردم از وضعیت جامعه و افرادی كه تلاش میكنند ادارۀ امور مملكتی را بر عهده بگیرند، تأمین شود. این مهم در جامعۀ امروز ما بر عهدۀ رسانههای جمعی است و این رسانهها با انتقال اطلاعات و رویدادها در كنار اعتماد مردم به آنها، با طرح نظرات مردم و انتقال آنها به مسئولین و بالعكس میكوشند به نقشآفرینی حائز اهمیت در فرآیند انتخابات بپردازند و اسباب مشاركت بیشتر مردم در امور كشوری خویش را فراهم نمایند. در واقع رسانههای جمعی به طور مستقیم و غیرمستقیم نقش مؤثری را در رساندن اخبار و اطلاعات سیاسی گوناگون به گروههای هدف، تبلیغ ارزشها و آرمانهای سیاسی و مقایسۀ آنها با دیگر جوامع و گفتوگو دربارۀ مواضع كاندیداها ایفا میكنند. به عبارتی دیگر رسانههای گروهی تلاش میكنند هر آنچه را كاندیداهای انتخابات بدان اعتقاد دارند و از آن طرفداری میكنند، به صورت دقیق گزارش دهند. در حقیقت این نقش محوریترین عملكرد رسانههاست؛ چرا كه به مردم و در اصل به رأیدهندگان قدرت تشخیص و انتخاب اعطا میكند و شاید به جرات بتوان گفت كه تقریباً آنچه كه رأیدهندگان در انتخابات میدانند به نوعی از رسانههای جمعی همچون رادیو، تلویزیون و روزنامهها كسب كردهاند. این مجموعه فعالیت همان بسط و گسترش فرهنگ سیاسی و حضور مستقیم مردم در صحنههای مختلف سیاسی و اجتماعی جهت تعیین سرنوشت و ترسیم سیاستگذاریهای مهم در نظام سیاسی است.
در این میان رادیو و تلویزیون را میتوان به عنوان مؤثرترین رسانههای جمعی نام برد كه نقش مهمی در شكلدهی به افكار عمومی در جریان انتخابات ایفا میكنند. وظیفۀ اصلی رسانه كه بیشتر به عنوان رسانۀ ملی شناخته میشود، تبلیغات صحیح، اطلاعرسانی به موقع و ارائۀ تحلیلهای دقیق است كه حساسیت این موضوع وقتی بیشتر میشود كه دیگر رسانههای خارجی با تبلیغات گسترده و مغرضانه تلاش میكنند به مشاركت مردم در انتخابات و روند آن ضربه وارد كنند. در واقع رسانۀ ملی در هر دوره از انتخابات ـ آنچه كه تا كنون شاهد آن بودهایم ـ در كنار وظایف اساسی خود و نقش فعال خود در انتخابات، باید در جنگ تبلیغاتی میان این رسانه و رسانههای خارجی نیز به نحوی پیروز از میدان كارزار بیرون میآمده است. این امر گرچه فراز و نشیب بسیاری را برای رسانۀ ملی به وجود آورده است ولی به نظر میرسد رسانه در روند تكاملی خود از این منظر درسهای بسیاری آموخته است و زمینۀ فعالیت خویش را بیش از پیش شناخته و تلاش میكند روند صعودیای را در مسیر كیفیسازی برنامههای انتخاباتی خود طی كند. تهیه و تولید برنامههای مناسب در راستای اطلاعرسانی و تحلیلهای دقیق كه باعث توسعۀ مشاركت مردمی در انتخابات میشود و سرعت و دقت بیشتر در امر اطلاعرسانی از نتایج پرمشقت و بعضاً مشكلآفرین این تجربه است. این امر باعث شده است كه در انتخابات دهم ریاستجمهوری تمامی شبكههای تلویزیونی ـ سراسری و استانی ـ به تهیۀ برنامههای گوناگون بپردازند. در این راستا تلاش كردهاند تا با ساختاری متفاوت در اجرا به تبیین جایگاه ریاستجمهوری در قانون اساسی و فلسفۀ انتخابات و موضوعاتی از این دست بپردازند كه در كنار تبلیغات ـ به عنوان وظیفۀ ذاتی رسانه ـ میكوشند با هدف قرار دادن تماشاگران از سطوح مختلف فكری و تمام سنین جامعه، آنها را به حضور فعالانه در پای صندوقهای انتخابات، تشویق كنند.
تلویزیون در این انتخابات با حركتی رو به جلو ـ آنچه كه تاكنون در رسانۀ ملی بیسابقه بوده است، آن هم در این سطح انتخابات ـ مناظرۀ نامزدهای انتخاباتی را طراحی نمود. مناظرات انتخاباتی از عمده تكیهگاههای نظامهای سیاسی به خصوص نظامهای لیبرال محسوب میشود و روند تبلیغاتی آن یكی از گرانشگاههای این نظامها به جهت جذاب بودن و ایجاد زمینهای برای دریافت دقیقتر دیدگاههای نامزدها وتوانایی آنها در كنترل وضع موجود در مناظرات و ارائۀ برنامههای دقیق برای آینده تلقی میشوند. در واقع این شیوه یكی از مؤثرترین و جذابترین روشهای جلب حضور مردم در انتخابات به شمار میآید. این تلاش رسانۀ ملی از زوایایی قابل بررسی است كه میتوان از آن به عنوان نقاط مثبت و منفی مناظرات نام برد كه البته میتواند ذخیرهای برای حركتهای بعدی این رسانه تلقی شود؛ گرچه اساسا مناظره، به ویژه مناظرات سیاسی به جهت تجربه نشدن ـ با رعایت مصالحی نانوشته ـ در رسانه گرفتار آفاتی گردید كه میتوان در دیگر مناظرات، آنها را مورد ارزیابی و اصلاح قرار داد. در اینجا به برخی از موارد اشاره میشوند. شاید با بررسی كارشناسان نكات دقیقتر و كاربردی در این رابطه مورد پژوهش قرار گیرند كه البته به نظر نگارنده از ضروریات است و میتواند توشۀ مغتنمی برای فعالیتهای آتی رسانه فراهم آورد.
مواردی كه از آن میتوان به عنوان نقاط مثبت و قابل اعتنای این پدیده نام برد:
ü اعتمادسازی رسانۀ ملی (اعتمادی دو طرفه میان رسانه و مخاطب)؛
ü اطلاعرسانی بیشتر و دقیقتر از مواضع ـ نقش و عملكرد ـ نامزدهای انتخاباتی؛
ü حضور مردم به عنوان مشاركتكننده در انتخابات نه صرفاً مخاطب (به عنوان دریافتكنندۀ منفعلِ پیامِ فرستنده)؛
ü بیان ناگفتههای عرصۀ اقتصادی و سیاسی كشور بنا بر آنچه كه طبق قانونی نانوشته خط قرمز محسوب میشدند؛
ü زمینهسازی برای شكلگیری این تفكر كه مدیریت اجرایی كشور نیاز به برنامهریزی دقیق و گسترده دارد و این امر با فعالیت علمی و عملی در طی سالیان به دست میآید نه با حضور صرفاً یك یا چند ماهه به عنوان نامزد انتخاباتی؛
البته این تجربه همچون هر تجربۀ تازۀ دیگر، دارای برخی ایرادات شكلی و محتوایی بود كه میتوان در آینده در جهت رفع آنها گام برداشت:
ü اجرا نشدن برنامۀ مناظره در مقایسه با چهارچوب یك مناظرۀ صحیح (از نظر دكور، تصویربرداری و اجرا و زمانبندی گفتوگوها)؛
ü رعایت نكردن اخلاق مناظره؛
ü صفآرایی نامزدهای انتخاباتی در برابر یکدیگر (به جهت تجربهنشدن مناظرات در گذشته، آن هم در عرصۀ رسانۀ ملی و البته حاكمشدن دیدگاه غلط نسبت به مناظره)؛
گرچه این موارد صرفاً عناوینی هستند با زیرمجموعۀ بسیار دقیق و گسترده كه از زوایای مختلف جامعهشناسانه و روانشناسانه قابل بررسی هستند ولی اصلاح این امور و تأكید بر محسنات آنها صرفاً بر عهدۀ رسانه نیست و نامزدهای انتخاباتی نیز خود از محوریترین جنبههای مناظرات هستند كه توجه به این امور را باید سرلوحۀ خویش قرار دهند. در واقع تردیدی نیست كه به موازات تمهیداتی كه رسانۀ ملی برای انعكاس مطلوبتر دیدگاههای نامزدهای انتخاباتی اتخاذ میكند، نامزدها نیز باید بكوشند نظراتشان حاوی تحلیل و راهحلهای مؤثر و دقیقتر باشد كه در چنین مجال و شیوهای كه گفتوگو به صورت رودررو شكل میگیرد، بتوانند اعتماد تماشاگران را جلب نمایند؛ در غیر این صورت اثرگذاری این گونه برنامههای انتخاباتی در جهت جلب مشاركت مردم در انتخابات و توسعۀ فرهنگ سیاسی آنها، با مشكل مواجه خواهد شد. ناگفته نماند كه رسانۀ ملی در رابطه با اعتمادسازی و درك رابطه میان اهمیت مطالب برجستهشده در آن و اعتبار رسانه، نقشی اساسی ایفا میكند. در واقع اگر رای عمدۀ نظریهپردازان عرصۀ ارتباطات و رسانه را بپذیریم كه فرستندۀ پیام ـ همان رسانهها ـ بایستی دارای یك اعتبار و مقبولیت باشند تا پیامشان دارای تأثیر باشد، باید دید سرمایهگذاری رسانۀ ملی برای داراشدن مقبولیت و مشروعیت نزد مردم چه اندازه و به چه صورت است؛ به عبارتی دیگر اگر رسانۀ ملی میكوشد تا جایگاهی شایسته در میان مردم به دست آورد، تنها با روندی طوفانی و به مدد مدت محدود انتخابات و به واسطۀ برگزاری مناظرهها این امر میسر نخواهد شد، بلكه باید در نظام اطلاعرسانی این رسانه در تمام طول سال و در بخشهای مختلف خبری و برنامههای دیگر تحولی صورت بگیرد كه در راستای اعتمادسازی مردم باشد به گونهای كه مردم فضاهای مختلف اجتماعی و اقتصادی و سیاسی را به صورت شفاف و فارغ از مصلحتاندیشیهایی كه نوعاً حضور مردم را نادیده میگیرند در پیش چشم خویش ببینند و حضور خود را به عنوان مخاطب میزبان درك كنند و نه میهمان!! آن گونه است كه خود را دخیل در تمام امور كشور میبینند و بالطبع كاستیها و كمبودها را نیز درك خواهند كرد و به درستی به نقش خود در بنای این كشور پی خواهند برد. بدیهی است تلاش برای نیل به این امر باعث بروز نظرات مختلف در حاشیۀ آن خواهد گردید ولی شتاب و تصمیمگیری عاجلانه فارغ از برخی مصلحتاندیشیهای ناصواب در این رابطه و دستیابی به ثمرات آن از دستاوردهای بزرگ رسانۀ ملی در پیشبرد اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی تلقی خواهد شد.
نویسنده: وحید حیاتی
منبع: ماهنامه رواق هنر واندیشه ،شماره سی و پنجم
در این میان رادیو و تلویزیون را میتوان به عنوان مؤثرترین رسانههای جمعی نام برد كه نقش مهمی در شكلدهی به افكار عمومی در جریان انتخابات ایفا میكنند. وظیفۀ اصلی رسانه كه بیشتر به عنوان رسانۀ ملی شناخته میشود، تبلیغات صحیح، اطلاعرسانی به موقع و ارائۀ تحلیلهای دقیق است كه حساسیت این موضوع وقتی بیشتر میشود كه دیگر رسانههای خارجی با تبلیغات گسترده و مغرضانه تلاش میكنند به مشاركت مردم در انتخابات و روند آن ضربه وارد كنند. در واقع رسانۀ ملی در هر دوره از انتخابات ـ آنچه كه تا كنون شاهد آن بودهایم ـ در كنار وظایف اساسی خود و نقش فعال خود در انتخابات، باید در جنگ تبلیغاتی میان این رسانه و رسانههای خارجی نیز به نحوی پیروز از میدان كارزار بیرون میآمده است. این امر گرچه فراز و نشیب بسیاری را برای رسانۀ ملی به وجود آورده است ولی به نظر میرسد رسانه در روند تكاملی خود از این منظر درسهای بسیاری آموخته است و زمینۀ فعالیت خویش را بیش از پیش شناخته و تلاش میكند روند صعودیای را در مسیر كیفیسازی برنامههای انتخاباتی خود طی كند. تهیه و تولید برنامههای مناسب در راستای اطلاعرسانی و تحلیلهای دقیق كه باعث توسعۀ مشاركت مردمی در انتخابات میشود و سرعت و دقت بیشتر در امر اطلاعرسانی از نتایج پرمشقت و بعضاً مشكلآفرین این تجربه است. این امر باعث شده است كه در انتخابات دهم ریاستجمهوری تمامی شبكههای تلویزیونی ـ سراسری و استانی ـ به تهیۀ برنامههای گوناگون بپردازند. در این راستا تلاش كردهاند تا با ساختاری متفاوت در اجرا به تبیین جایگاه ریاستجمهوری در قانون اساسی و فلسفۀ انتخابات و موضوعاتی از این دست بپردازند كه در كنار تبلیغات ـ به عنوان وظیفۀ ذاتی رسانه ـ میكوشند با هدف قرار دادن تماشاگران از سطوح مختلف فكری و تمام سنین جامعه، آنها را به حضور فعالانه در پای صندوقهای انتخابات، تشویق كنند.
تلویزیون در این انتخابات با حركتی رو به جلو ـ آنچه كه تاكنون در رسانۀ ملی بیسابقه بوده است، آن هم در این سطح انتخابات ـ مناظرۀ نامزدهای انتخاباتی را طراحی نمود. مناظرات انتخاباتی از عمده تكیهگاههای نظامهای سیاسی به خصوص نظامهای لیبرال محسوب میشود و روند تبلیغاتی آن یكی از گرانشگاههای این نظامها به جهت جذاب بودن و ایجاد زمینهای برای دریافت دقیقتر دیدگاههای نامزدها وتوانایی آنها در كنترل وضع موجود در مناظرات و ارائۀ برنامههای دقیق برای آینده تلقی میشوند. در واقع این شیوه یكی از مؤثرترین و جذابترین روشهای جلب حضور مردم در انتخابات به شمار میآید. این تلاش رسانۀ ملی از زوایایی قابل بررسی است كه میتوان از آن به عنوان نقاط مثبت و منفی مناظرات نام برد كه البته میتواند ذخیرهای برای حركتهای بعدی این رسانه تلقی شود؛ گرچه اساسا مناظره، به ویژه مناظرات سیاسی به جهت تجربه نشدن ـ با رعایت مصالحی نانوشته ـ در رسانه گرفتار آفاتی گردید كه میتوان در دیگر مناظرات، آنها را مورد ارزیابی و اصلاح قرار داد. در اینجا به برخی از موارد اشاره میشوند. شاید با بررسی كارشناسان نكات دقیقتر و كاربردی در این رابطه مورد پژوهش قرار گیرند كه البته به نظر نگارنده از ضروریات است و میتواند توشۀ مغتنمی برای فعالیتهای آتی رسانه فراهم آورد.
مواردی كه از آن میتوان به عنوان نقاط مثبت و قابل اعتنای این پدیده نام برد:
ü اعتمادسازی رسانۀ ملی (اعتمادی دو طرفه میان رسانه و مخاطب)؛
ü اطلاعرسانی بیشتر و دقیقتر از مواضع ـ نقش و عملكرد ـ نامزدهای انتخاباتی؛
ü حضور مردم به عنوان مشاركتكننده در انتخابات نه صرفاً مخاطب (به عنوان دریافتكنندۀ منفعلِ پیامِ فرستنده)؛
ü بیان ناگفتههای عرصۀ اقتصادی و سیاسی كشور بنا بر آنچه كه طبق قانونی نانوشته خط قرمز محسوب میشدند؛
ü زمینهسازی برای شكلگیری این تفكر كه مدیریت اجرایی كشور نیاز به برنامهریزی دقیق و گسترده دارد و این امر با فعالیت علمی و عملی در طی سالیان به دست میآید نه با حضور صرفاً یك یا چند ماهه به عنوان نامزد انتخاباتی؛
البته این تجربه همچون هر تجربۀ تازۀ دیگر، دارای برخی ایرادات شكلی و محتوایی بود كه میتوان در آینده در جهت رفع آنها گام برداشت:
ü اجرا نشدن برنامۀ مناظره در مقایسه با چهارچوب یك مناظرۀ صحیح (از نظر دكور، تصویربرداری و اجرا و زمانبندی گفتوگوها)؛
ü رعایت نكردن اخلاق مناظره؛
ü صفآرایی نامزدهای انتخاباتی در برابر یکدیگر (به جهت تجربهنشدن مناظرات در گذشته، آن هم در عرصۀ رسانۀ ملی و البته حاكمشدن دیدگاه غلط نسبت به مناظره)؛
گرچه این موارد صرفاً عناوینی هستند با زیرمجموعۀ بسیار دقیق و گسترده كه از زوایای مختلف جامعهشناسانه و روانشناسانه قابل بررسی هستند ولی اصلاح این امور و تأكید بر محسنات آنها صرفاً بر عهدۀ رسانه نیست و نامزدهای انتخاباتی نیز خود از محوریترین جنبههای مناظرات هستند كه توجه به این امور را باید سرلوحۀ خویش قرار دهند. در واقع تردیدی نیست كه به موازات تمهیداتی كه رسانۀ ملی برای انعكاس مطلوبتر دیدگاههای نامزدهای انتخاباتی اتخاذ میكند، نامزدها نیز باید بكوشند نظراتشان حاوی تحلیل و راهحلهای مؤثر و دقیقتر باشد كه در چنین مجال و شیوهای كه گفتوگو به صورت رودررو شكل میگیرد، بتوانند اعتماد تماشاگران را جلب نمایند؛ در غیر این صورت اثرگذاری این گونه برنامههای انتخاباتی در جهت جلب مشاركت مردم در انتخابات و توسعۀ فرهنگ سیاسی آنها، با مشكل مواجه خواهد شد. ناگفته نماند كه رسانۀ ملی در رابطه با اعتمادسازی و درك رابطه میان اهمیت مطالب برجستهشده در آن و اعتبار رسانه، نقشی اساسی ایفا میكند. در واقع اگر رای عمدۀ نظریهپردازان عرصۀ ارتباطات و رسانه را بپذیریم كه فرستندۀ پیام ـ همان رسانهها ـ بایستی دارای یك اعتبار و مقبولیت باشند تا پیامشان دارای تأثیر باشد، باید دید سرمایهگذاری رسانۀ ملی برای داراشدن مقبولیت و مشروعیت نزد مردم چه اندازه و به چه صورت است؛ به عبارتی دیگر اگر رسانۀ ملی میكوشد تا جایگاهی شایسته در میان مردم به دست آورد، تنها با روندی طوفانی و به مدد مدت محدود انتخابات و به واسطۀ برگزاری مناظرهها این امر میسر نخواهد شد، بلكه باید در نظام اطلاعرسانی این رسانه در تمام طول سال و در بخشهای مختلف خبری و برنامههای دیگر تحولی صورت بگیرد كه در راستای اعتمادسازی مردم باشد به گونهای كه مردم فضاهای مختلف اجتماعی و اقتصادی و سیاسی را به صورت شفاف و فارغ از مصلحتاندیشیهایی كه نوعاً حضور مردم را نادیده میگیرند در پیش چشم خویش ببینند و حضور خود را به عنوان مخاطب میزبان درك كنند و نه میهمان!! آن گونه است كه خود را دخیل در تمام امور كشور میبینند و بالطبع كاستیها و كمبودها را نیز درك خواهند كرد و به درستی به نقش خود در بنای این كشور پی خواهند برد. بدیهی است تلاش برای نیل به این امر باعث بروز نظرات مختلف در حاشیۀ آن خواهد گردید ولی شتاب و تصمیمگیری عاجلانه فارغ از برخی مصلحتاندیشیهای ناصواب در این رابطه و دستیابی به ثمرات آن از دستاوردهای بزرگ رسانۀ ملی در پیشبرد اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی تلقی خواهد شد.
نویسنده: وحید حیاتی
منبع: ماهنامه رواق هنر واندیشه ،شماره سی و پنجم