معرفی کتاب
دغدغۀ هر فرد دیندار دربارۀ رسانۀ تلویزیون این است که این پدیدۀ عصر مدرن، چه نسبتی با مبانی و معارف دین، آرمانها و ارزشهای دین، فقه و دستورالعملهای دین دارد. رسانه چه مقدار با دین سازگاری یا تنافی دارد و این ناسازگاری در چه حیطههایی است.
از آنجا که سکولاریسم به منزلۀ ایدئولوژی یا دیدگاه بدیل و جایگزین دین، وجه غالب تفکر دوران معاصر، یعنی دوران مدرن غرب است، برای دینداران، یافتن نسبتهای سکولاریسم با این پدیده ـ رسانه ـ نیز به ناچار و به صورت تضمن صورت میگیرد. در واقع پیش از ورود در بحث نسبت دین و رسانه باید به سراغ موانع دینی شدن رسانه رفت و اینکه چگونه رسانهها در مواجهه با دین قرار میگیرند و یا اینکه فرآیند دینزدایی و دنیاگروی رسانه چگونه است و یا اینکه چگونه میتوان ردپای سکولاریسم را در نظریههای رسانهای یافت و پرسشهای مهمی از این دست که در ذهن هر پژوهشگر، دانشجو و اهل رسانهای وجود دارد.
مجموعهمقالات رسانۀ تلویزیون و سکولاریسم ـ در دو جلد ـ حاصل تلاش اساتید و پژوهشگران حوزۀ دین و رسانه است كه نوشتارهای خود را در جریان دو همایش رسانۀ تلویزیون و سكولاریسم ـ برگزارشده در سالهای 85 و 86 در شهر مقدس قم ـ ارائه كرده بودند؛ همایشهایی كه به همت مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما برگزار گردید. در ادامه به خلاصۀ برخی از مقالههای این مجموعه جهت آشنایی هر چه بیشتر خواننده با این کتاب اشاره خواهد شد.
سکولاریسم و نظریههای ارتباطات
این مقاله نوشتۀ دكتر ابراهیم فیاض ـ از اساتید دانشگاه امام صادق (ع) ـ با مقایسۀ ارتباطات جمعی، ارتباطات انسانی را بر اصل تولید معنا استوار میداند که بر زندگی انسانها تحمیل نمیشود و بر مبنای خانواده و سنتمحور است ولی ارتباطات جمعی بر اصل انتقال معنا استوار است و به دنبال تسلط بر زندگی انسان است و در نتیجه منجر به نابودی خانواده و سنت میشود که منشأ اولی دین اسلام و مسیحیت اولیه (کاتولیک) و منشأ دومی ارتباطات جمعی یهودیت و مسیحیت ثانویه (پروتستان) است.
در ادامه نویسنده برای حل معضل فقر فرهنگی که مدلول ارتباطات جمعی است، الگوی ارتباطات میانفرهنگی که بر اساس ارتباطات درونفردی و بینافردی است را پیشنهاد میکند. همچنین در بعد روششناسی نیز بر روشهای کیفی که بر اساس معنا است به جای روشهای کمی که بر اساس نشانه است، تأکید دارد.
جهان مجازی تلویزیون
نگارندۀ این مقاله ـ حجتالاسلام دكتر هادی صادقی (ریاست مركز پژوهشهای اسلامی صداوسیما) ـ معتقد است در کنار محاکات و تقلید سادۀ تلویزیون از واقعیت و تبیین و انکشاف خاص و هم تلقین و برنامهریزی زندگی مردم، خلق واقعیت مجازی جدید که با واقعیت حقیقی تفاوت و تناسب دارد از ویژگیهای دیگر تلویزیون است که در این جهان مجازی تلویزیون رقیقهای از حقیقت وجود دارد و اگرچه تلویزیون در اشاعۀ فرهنگ سکولار استعداد ویژهای دارد ولی با رعایت اصول و قواعدی میتوان به تلویزیون دینی نیز دست یافت و اگر از دنیوی بودن تلویزیون گریزی نیست ولی از دنیویگرایی تلویزیون میشود رها شد و با جهتگیری الهی، تلویزیون میتواند کارکرد اشارتی خود را در خدمت به مرجعیت الوهی ایفا نماید.
سکولاریسم و روششناسی غالب در تحقیقات رسانههای جمعی
دكتر ناصر باهنر ـ از اساتید دانشگاه امام صادق (ع) ـ در این مقاله با برشمردن روشهای غالب در علوم انسانی و از جمله در مطالعات ارتباطی ـ روش اثباتی، روش انتقادی، روش تفسیری ـ و با بررسی شاخصههای سکولاریستی آنها ـ دنیامداری، انسانمداری، عقلمداری، منفعتطلبانه، علممداری و سودمداری ـ این روشها را با جهانبینی اسلامی که مبتنی بر خدامحوری، دینمداری، آخرتگرایی و تکامل همۀ ابعاد معنوی و فیزیکی بشر است، در تقابل میداند و نتیجه میگیرد که استفاده از این روشهای متداول در علوم انسانی برای محققان دینمدار دستاورد مطلوبی به همراه ندارد و باید به دنبال تدوین و ارائۀ روشهای اسلامی متناسب بود.
***
کتاب حاضر تلاش دارد تا نسبت بین سکولاریسم و رسانه را از ابعاد مختلف همچون بُعد تکنولوژیکی رسانه، بُعد ارتباطی رسانه (که به مباحثی همچون ریشههای سکولاریسم در نظریههای ارتباطات و نظریههای رسانه و همچنین رهگیری سکولاریسم در فرآیند ارتباطی رسانه میپردازد)، بُعد کارکردی رسانه که فرآیند سکولاریزاسیون را در برنامههای تلویزیونی بررسی میكند و همچنین بُعد هنری (مانند ماهیت زیباییشناسی رسانۀ تلویزیون و نسبت آن با سکولاریسم) را بررسی كند و خواننده میتواند مقالههای متعددی را در حوزههای گوناگون مطالعه نماید.
از ویژگیهای دیگر این کتاب تمرکز ویژۀ مطالب آن بر رسانۀ تلویزیون است. با توجه به اینکه رسانۀ تلویزیون در نسبت با دیگر رسانهها از ویژگیهای متمایز و قویتری برخوردار است و در بسیاری از مباحث رسانهای توجه به این ویژگیها و اقتضائات لازم است در نتیجه مباحث این کتاب از کلیگویی در باب رسانه پرهیز نموده و با پرداختن به رسانۀ ویژهای مانند تلویزیون به کاربردی شدن بهتر مباحث یاری رسانده است.
از ویژگیهای متمایز این کتاب، نگاه بومی و برگرفته از نگاه دینی به مباحث مطرحشده، در باب نسبت رسانۀ تلویزیون و سکولاریسم است و تقریباً در همۀ مقالات رخ مینماید که خود فرصت مغتنمی است تا علاقهمندان به این گونه مباحث را به سمت بررسی مباحث رسانهای از زاویۀ دینی سوق دهد.
با توجه به اینکه این کتاب هم در نوع موضوع و هم در نوع نگاه در میان پژوهشهای رسانهای موجود در کشور کمنظیر است در نتیجه مطالعۀ آن را به خوانندگان محترم نشریه و دانشجویان محترم، اساتید و پژوهشگران و علاقهمندان مباحث رسانهای توصیه میکنیم.
نویسنده: سلمان رضواني
منبع:ماهنامه رواق هنر واندیشه ،شماره چهل و دوم
دغدغۀ هر فرد دیندار دربارۀ رسانۀ تلویزیون این است که این پدیدۀ عصر مدرن، چه نسبتی با مبانی و معارف دین، آرمانها و ارزشهای دین، فقه و دستورالعملهای دین دارد. رسانه چه مقدار با دین سازگاری یا تنافی دارد و این ناسازگاری در چه حیطههایی است.
از آنجا که سکولاریسم به منزلۀ ایدئولوژی یا دیدگاه بدیل و جایگزین دین، وجه غالب تفکر دوران معاصر، یعنی دوران مدرن غرب است، برای دینداران، یافتن نسبتهای سکولاریسم با این پدیده ـ رسانه ـ نیز به ناچار و به صورت تضمن صورت میگیرد. در واقع پیش از ورود در بحث نسبت دین و رسانه باید به سراغ موانع دینی شدن رسانه رفت و اینکه چگونه رسانهها در مواجهه با دین قرار میگیرند و یا اینکه فرآیند دینزدایی و دنیاگروی رسانه چگونه است و یا اینکه چگونه میتوان ردپای سکولاریسم را در نظریههای رسانهای یافت و پرسشهای مهمی از این دست که در ذهن هر پژوهشگر، دانشجو و اهل رسانهای وجود دارد.
مجموعهمقالات رسانۀ تلویزیون و سکولاریسم ـ در دو جلد ـ حاصل تلاش اساتید و پژوهشگران حوزۀ دین و رسانه است كه نوشتارهای خود را در جریان دو همایش رسانۀ تلویزیون و سكولاریسم ـ برگزارشده در سالهای 85 و 86 در شهر مقدس قم ـ ارائه كرده بودند؛ همایشهایی كه به همت مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما برگزار گردید. در ادامه به خلاصۀ برخی از مقالههای این مجموعه جهت آشنایی هر چه بیشتر خواننده با این کتاب اشاره خواهد شد.
سکولاریسم و نظریههای ارتباطات
این مقاله نوشتۀ دكتر ابراهیم فیاض ـ از اساتید دانشگاه امام صادق (ع) ـ با مقایسۀ ارتباطات جمعی، ارتباطات انسانی را بر اصل تولید معنا استوار میداند که بر زندگی انسانها تحمیل نمیشود و بر مبنای خانواده و سنتمحور است ولی ارتباطات جمعی بر اصل انتقال معنا استوار است و به دنبال تسلط بر زندگی انسان است و در نتیجه منجر به نابودی خانواده و سنت میشود که منشأ اولی دین اسلام و مسیحیت اولیه (کاتولیک) و منشأ دومی ارتباطات جمعی یهودیت و مسیحیت ثانویه (پروتستان) است.
در ادامه نویسنده برای حل معضل فقر فرهنگی که مدلول ارتباطات جمعی است، الگوی ارتباطات میانفرهنگی که بر اساس ارتباطات درونفردی و بینافردی است را پیشنهاد میکند. همچنین در بعد روششناسی نیز بر روشهای کیفی که بر اساس معنا است به جای روشهای کمی که بر اساس نشانه است، تأکید دارد.
جهان مجازی تلویزیون
نگارندۀ این مقاله ـ حجتالاسلام دكتر هادی صادقی (ریاست مركز پژوهشهای اسلامی صداوسیما) ـ معتقد است در کنار محاکات و تقلید سادۀ تلویزیون از واقعیت و تبیین و انکشاف خاص و هم تلقین و برنامهریزی زندگی مردم، خلق واقعیت مجازی جدید که با واقعیت حقیقی تفاوت و تناسب دارد از ویژگیهای دیگر تلویزیون است که در این جهان مجازی تلویزیون رقیقهای از حقیقت وجود دارد و اگرچه تلویزیون در اشاعۀ فرهنگ سکولار استعداد ویژهای دارد ولی با رعایت اصول و قواعدی میتوان به تلویزیون دینی نیز دست یافت و اگر از دنیوی بودن تلویزیون گریزی نیست ولی از دنیویگرایی تلویزیون میشود رها شد و با جهتگیری الهی، تلویزیون میتواند کارکرد اشارتی خود را در خدمت به مرجعیت الوهی ایفا نماید.
سکولاریسم و روششناسی غالب در تحقیقات رسانههای جمعی
دكتر ناصر باهنر ـ از اساتید دانشگاه امام صادق (ع) ـ در این مقاله با برشمردن روشهای غالب در علوم انسانی و از جمله در مطالعات ارتباطی ـ روش اثباتی، روش انتقادی، روش تفسیری ـ و با بررسی شاخصههای سکولاریستی آنها ـ دنیامداری، انسانمداری، عقلمداری، منفعتطلبانه، علممداری و سودمداری ـ این روشها را با جهانبینی اسلامی که مبتنی بر خدامحوری، دینمداری، آخرتگرایی و تکامل همۀ ابعاد معنوی و فیزیکی بشر است، در تقابل میداند و نتیجه میگیرد که استفاده از این روشهای متداول در علوم انسانی برای محققان دینمدار دستاورد مطلوبی به همراه ندارد و باید به دنبال تدوین و ارائۀ روشهای اسلامی متناسب بود.
***
کتاب حاضر تلاش دارد تا نسبت بین سکولاریسم و رسانه را از ابعاد مختلف همچون بُعد تکنولوژیکی رسانه، بُعد ارتباطی رسانه (که به مباحثی همچون ریشههای سکولاریسم در نظریههای ارتباطات و نظریههای رسانه و همچنین رهگیری سکولاریسم در فرآیند ارتباطی رسانه میپردازد)، بُعد کارکردی رسانه که فرآیند سکولاریزاسیون را در برنامههای تلویزیونی بررسی میكند و همچنین بُعد هنری (مانند ماهیت زیباییشناسی رسانۀ تلویزیون و نسبت آن با سکولاریسم) را بررسی كند و خواننده میتواند مقالههای متعددی را در حوزههای گوناگون مطالعه نماید.
از ویژگیهای دیگر این کتاب تمرکز ویژۀ مطالب آن بر رسانۀ تلویزیون است. با توجه به اینکه رسانۀ تلویزیون در نسبت با دیگر رسانهها از ویژگیهای متمایز و قویتری برخوردار است و در بسیاری از مباحث رسانهای توجه به این ویژگیها و اقتضائات لازم است در نتیجه مباحث این کتاب از کلیگویی در باب رسانه پرهیز نموده و با پرداختن به رسانۀ ویژهای مانند تلویزیون به کاربردی شدن بهتر مباحث یاری رسانده است.
از ویژگیهای متمایز این کتاب، نگاه بومی و برگرفته از نگاه دینی به مباحث مطرحشده، در باب نسبت رسانۀ تلویزیون و سکولاریسم است و تقریباً در همۀ مقالات رخ مینماید که خود فرصت مغتنمی است تا علاقهمندان به این گونه مباحث را به سمت بررسی مباحث رسانهای از زاویۀ دینی سوق دهد.
با توجه به اینکه این کتاب هم در نوع موضوع و هم در نوع نگاه در میان پژوهشهای رسانهای موجود در کشور کمنظیر است در نتیجه مطالعۀ آن را به خوانندگان محترم نشریه و دانشجویان محترم، اساتید و پژوهشگران و علاقهمندان مباحث رسانهای توصیه میکنیم.
نویسنده: سلمان رضواني
منبع:ماهنامه رواق هنر واندیشه ،شماره چهل و دوم