دیدگاه شما دربارۀ دانش رسانهای دینی چیست؟
دانش رسانهای به واقع نه یک دانش یا حوزۀ معرفتی مشخص که مجموعهای از شاخهها و گرایشهای مختلف و به هم پیوسته یا شبکۀ درهم تنیدهای از دستاوردهای نظری و تجربی برگرفته از فلسفه، روانشناسی، روانکاوی، جامعهشناسی، مطالعات فرهنگی، اقتصاد، حقوق، ارتباطات، مدیریت، زبانشناسی، نشانهشناسی و شاخههای مختلف هنری است که به صورت یک دانش چندرشتهای یا میانرشتهای اعلام موجودیت کرده و به بحث و بررسی پیرامون طیف گستردهای از موضوعات همچون فرآیند ارتباط، ارتباطگر، مخاطب، معنا، نماد، پیام، مجاری ارتباط، مهارتهای ارتباطی، فضا و بستر وقوع ارتباط، اهداف ارتباط، آثار و پیامدهای ارتباط، شرایط تاثیر، فیلترها یا کنترلگرها، پارازیتها یا عوامل اخلالگر، جنبههای هنری و زیباییشناختی پیام، گونهشناسی ارتباط، مدلهای ارتباطی، روششناسی، چهارچوبهای تحلیل و... اختصاص یافته است. مفروضات زمینهای، ظرفیتهای سازمانی، قواعد و هنجارهای رفتاری، استانداردهای حرفهای، ارتباطات درون و برون سازمانی، فرصتها و محدودیتهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، مذهبی نیز از جمله موضوعاتی هستند که تصریحا و تلویحا در این دانش از آنها سخن به میان میآید. لازم به ذکر است که بخشی از دانش رسانهای ناظر به ابعاد فنی و جنبههای سختافزاری رسانه است که از حوصلۀ این گفتار خارج است. با الهام از تصویرسازی فوق، دانش رسانهای دینی ـ یا منبعث از دین ـ نیز قاعدتا حوزهای خواهد بود که تحت تاثیر و متناسب با منظومۀ باورها، نگرشها، ارزشها، هنجارها، نمادها، اهداف و آرمانها، ترجیحاتِ دین و تجربیات تاریخی و حرفهای کارگزاران و رسانهگردانان مومن، اقتضائات فرهنگ دینی جامعه، نیازها و انتظارات مخاطبان، دستاوردهای علمی و تجربی، فرصتها و محدودیتها و... لوازم دانشی و اطلاعاتی مورد نیاز برای یک فعالیت رسانهای در بخشهای مختلف تدوین راهبردها، سیاستهای اجرایی، برنامهریزی، جذب نیرو، تولید، پخش، مخاطبیابی، تاثیرگذاری، بازخوردگیری و... را فراهم میسازد.
آیا اساسا رسانۀ دینی تعبیر علمی و درستی است؟
رسانۀ دینی نیز مانند همۀ مفاهیم دارای پسوند دینی ـ جامعۀ دینی، علم دینی، حکومت دینی ـ از مصطلحات جدیدی است که تلقیهای مختلفی از آن وجود دارد. تلقی ابتدایی از این مفهوم و تصویر غالب و متفاهم از آن به ویژه با ارجاع به تجربۀ ارباب کلیسا و جامعۀ مسیحی در راهاندازی و ادارۀ دهها شبکۀ رادیویی و تلویزیونی با هدف انتشار پیام دین، به حوزۀ معنایی رسانۀ دینی نوعی تعین قهری بخشیده است. از این رو، رسانۀ دینی، رسانهای است که به نشر و پخش عقاید و باورهای دینی، جهانبینی مذهبی، ارزشهای اخلاقی، آرمانهای متعالی، رهنمودهای قدسی، آیینها و مناسک دینی، احکام و قواعد مذهبی، سبکهای زندگی مومنانه، ابعاد شخصیتی چهرههای الگویی، فراز و فرودهای زیستجهان تاریخی مومنان، تفسیر متافیزیکی حوادث و رویدادها و ترغیب به داشتن زندگی سالم و بانشاط بپردازد. رسانۀ دینی همچنین باید از کیان دین دفاع کند، به تقویت موضع مومنان بپردازد، به شبهات ملحدان و منتقدان پاسخ گوید، نیازهای روحی و معنوی مومنان را تامین کند، بنیادهای معرفتی اهل ایمان را تقویت کند، در موضوعات نوین مرتبط با دین و معنویت اتخاذ موضع نماید، حقگرایی و حقجویی را ترویج کند، با بینشها و ارزشهای انحرافی مبارزه نماید، حساسیتهای متعالی را برانگیزاند، در اصلاح و پالایش فرهنگ عمومی بکوشد، تذکارهای لازم را متعهدانه ارائه نماید و همواره در دعوت غیرمومنان برای پیوستن به جرگۀ مومنان تلاش کند. این رسانه همچنین باید از موضعی سلبی، از همراهی با سیاستهای رسانهای غالب در جامعۀ مدرن همچون ترویج سکس، بیبندوباری، خشونت، سرگرمیهای مبتذل، موسیقیهای مخرب، مادیگرایی افراطی، مصرفگرایی، بینشها و تمایلات سکولار و لاییک، پوچگرایی و... به شدت بپرهیزد و تا حد امکان مسئولانه با این جریان مبارزه کند. به بیان مختصر، یک رسانۀ دینی تمامعیار، باید علاوه بر مضمون و محتوا، در روح، شکل، قالب، زبان، بیان و مجموع آرایهها و ضمائم نیز دینی یا تابع و متاثر از دین باشد.
با توجه به گسترش ارتباطات رسانه در شعاع جهانی و تکثر ادیان و مذاهب، رسانه چه امکانات فرهنگی و اجتماعی برای دین میتواند فراهم نماید؟
فرآیند پرگسترۀ جهانیشدن به دلیل کوچک شدن و آبرفتگی تدریجی جهان، فشردگی زمان و مکان، مغلوبشدن مرزهای جغرافیایی و فرهنگی و دهها و صدها تحول ریز و درشت دیگر که عمدتا به یُمن ظهور وسایل ارتباطاتی و مواصلاتی مدرن و رسانههای پرقدرت جهانگستر به وقوع پیوسته، امکانات و در عین حال، چالشهایی را برای فرهنگ، عموما و برای دین، خصوصا فراهم ساخته است. برخی از امکاناتی (و گاه محدودیتهایی) که رسانهها به ویژه رسانههای جهانگستر به طور مستقیم و غیر مستقیم برای دین فراهم ساختهاند، از این قرار است: ترغیب و تحریص مومنان متعهد به تبلیغ دین و مرام ایدئولوژیک خود، تعدد و تکثر روزافزون کانالهای تبلیغ و ترویج دین، امکانیابی پراکنش اطلاعات دینی در شمارگان وسیع، امکانیابی بیشتر برای تبلیغ آموزههای دین، آسانترشدن دستیابی به اطلاعات بیشتر از تعالیم و موقعیت دیگر ادیان (کمیت و پراکندگی پیروان، حوزۀ نفوذ، سیاستهای تبلیغی، امکانات)، رشد فزایندۀ دانش مذهبی و اطلاعات دینی تودهها و افراد غیر متخصص (که خود به تنزل جایگاه و کاهش موقعیت فکری و اجتماعی متخصصان مذهبی منجر شده است)، کاهش اتصال سنتی مذهب به تاریخ و فرهنگ ملتها و گروههای قومی، وقوع تغییر در ساختار سنتی ادیان تاریخی (بعضا وقوع تغییر در محتوای اعتقادات، ارزش، مناسک، شعائر و رسوم تحت تاثیر ارتباط با فرهنگهای مختلف)، گسترش ارتباطات متنوع میان پیروان یک دین در سراسر جهان، تعمیق پیوند میان ملل دارای دین مشترک، برهم خوردن مرزهای جغرافیایی ادیان، ورود کنترلناپذیر ادیان به قلمرو نفوذ و حوزۀ استحفاظی یکدیگر، نزدیکی بیشتر ادیان به ویژه ادیان الهی با یکدیگر، و وقوع پدیدۀ چندملیتیشدن تدریجی ادیان، امکانیابی تلفیق و آمیزش نوین ادیان و شکلگیری ادیان التقاطی، امکانیابی ظهور ادیان بیسرزمین یا فاقد مرکزیت مشخص، توسعۀ روزافزون معنویتگرایی دینی یا متاثر از دین، شیوع پدیدۀ مبلغشدن همگانی و ورود فزایندۀ افراد و گروههای مختلف به جرگۀ مبلغان دینی، کنترلناپذیری جریان تبلیغ دین توسط کانالهای مختلف، شیوع تبلیغ غیر مستقیم دین از طریق برنامههای متنوع رسانهای، روند روبه رشد تکثرگرایی و پلورالیزم مذهبی، تقویت همزیستی در عین رقابت آزاد ادیان در مقیاس جهانی، توسعۀ جهانی جنبشهای مذهبی بدون تکیه بر روحانیان و متخصصان مذهبی، مشارکت بیشتر ادیان و مومنان در جنبشهای اجتماعی (همچون جنبشهای صلح، حفاظت از محیط زیست، تبعیض نژادی، تروریسم، جنگ و...)، کالاییشدن اقلام فرهنگی دین، بالارفتن میزان مصرف اطلاعات دینی، شیوع دیدگاههای انتقادی به مذهب و مولفهها و تفسیرهای سنتی آن، امکان بازخوردگیری فرستندگان پیام دینی از مخاطبان متنوع، کاهش خودسانسوری در طرح دعاوی دینی مخالف با قرائتهای رسمی و ترجیحی ، امکان پالایش یا صیقلدهی پیامهای دینی پیش از ارسال، استفادۀ بیشتر از هنر در تبلیغ آموزهها و پیامهای دینی، امکان دریافت پرسشهای مختلف معطوف به دین از طریق مخاطبان، تودهایشدن دین رسانهای و...
تحلیل و ارزیابی شما از حضور دین در رسانه (دین رسانهای) چیست؟
دین رسانهای، به استناد تجربیات کلیسایی و قطع نظر از الگوهای مفروض و متخیل، دینی است که به صورتی انضمامی در قالب برنامههای مختلف رسانهای توزیع و انتشار مییابد. به بیان دیگر، دین رسانهای مظروفی است که در ظرف رسانه و در چهارچوب قابلیت و محدودیتهای آن به صورت مستقل یا ضمنی ابلاغ و تبلیغ میشود. دینی که رنگ رسانه را بر خود دارد و متناسب با اقتضائات، ضرورتها، ماموریتها و انتظارات فرهنگی ـ اجتماعی رسانه، مفهومسازی، تفسیر، قالبیابی، برنامهنویسی، تصویرپردازی و القاء میشود. در مفهوم دین رسانهای که ظاهرا مُعرّف ورود ناخواسته و غیر منتظرۀ دین به نظام رسانهای سکولار در جوامع غربی است، این دین است که به منزلۀ بخش انفکاکناپذیری از فرهنگ عمومی جامعه به رسانه راه یافته و در چهارچوب برنامههای معمول آن انعکاس مییابد. در مقابل مفهوم رسانۀ دینی که بیشتر مبین بهرهگیری آگاهانۀ دینمداران از رسانههای مدرن در تبلیغ و ترویج تعالیم دینی در قالبهای مختلف رسانهای است، این رسانه است که باید به تبع دین و ظرفیتهای درونی آن، خود را سازمان داده و در جهت انتشار مطلوب آن برنامهسازی کند.
رسانهها در جوامع سکولار عمدتا با هدف تامین مطالبات و انتظارات مخاطبان دینی، کاهش حساسیتها و اعتراضها، تنوع بخشیدن به برنامههای رایج، جامعهپذیرکردن تودههای دارای پیشینۀ فرهنگ دینی، بسط و تعمیق باورهای مذهبی، ارائۀ تفسیرهای متافیزیکی از حوادث و رخدادهای تاریخی ـ اجتماعی، معنا بخشیدن به زندگی، تقویت بنیادهای اخلاقی، مهار پوچگرایی روزافزون، پاسخیابی برای شبهات ملحدان، تقویت آمیزههای مذهبی فرهنگ غالب، مرتبط ساختن دین با زندگی روزمره، کاهش روند فزایندۀ کجرویها و انحرافات اجتماعی، ترغیب عموم به تامل و تفکر در حقایق دینی، انعکاس فعالیتهای متنوع سازمانهای دینی و... به معرفی دین (باورها، ارزشها، هنجارها، مناسک، آداب، حکایات تاریخی، احوالات اولیای دین) در قالبهای مختلف رسانهای همچون خبر، سخنرانی، میزگرد، مصاحبه، پرسش و پاسخ، آموزش، مستندسازی، جنگ، فیلم و سریال، قصهگویی، موسیقی، کارتون و... روی آوردند. با ارجاع به تجربیات کلیساییان، این ورود تبعی با وجود خدمات نسبی به نشر و تبلیغ دین و تقویت جایگاه آن در ذهنیت تودهها، به دلیل ارجاعات نامتوازن، بهرهگیریهای کلیشهای، قالبسازیهای نامناسب، تفسیرهای مادیگرایانه و سکولار، در دسترس نهادن حقایق بلند، سطحینگری و... پیامدها و تبعات ویرانگری را به بنیادهای اعتقادی مومنان و ظرفیتهای دینی جامعه متوجه ساخت. انتظار میرود که در جامعۀ انقلابی ایران، کارگزاران فرهنگی به ویژه ارباب رسانه با هوشمندی و درایت، ضمن بهرهگیری کامل از ظرفیتهای رسانهای موجود در جهت تبلیغ و ترویج معارف دین متناسب با اقتضائات زمان و نیاز مخاطبان، از بروز چنین پیامدهای نامطلوبی جلوگیری کنند.
ظرفیترسانههای دیداری ـ شنیداری در انتقال مفاهیم دینی تا چه میزان است؟
رسانههای دیداری ـ شنیداری (تلویزیون، سینما و اینترنت) به دلیل ویژگیهای هستیشناسی، اقتضائات تکنیکی، قابلیتهای ساختاری، ظرفیتهای بیانی، زبان فنی، مختصات زیباییشناختی، منطق نشانهشناختی، الزام به خلق فضاهای مصنوعی و تخیلی، ماهیت اینجهانی و غلظت ویژگیهای سکولار، محدودیت دانش فنی و آکادمیک گردانندگان و... با وجود امکانات و ظرفیتهای بسیار زیاد برای انعکاس تصویری پدیدهها و واقعیات مشهود و ترجمۀ مصور امور ذهنی و انتزاعی، واقعیات نامریی اینجهانی؛ معمولا برای عینی ساختن و تصویر پردازی از واقعیات جهان فراسو، عالم غیب، حقایق متافیزیکی و استعلایی و یافتن مابهازاهای تصویری متناسب با مشکلات زیادی مواجهاند. معادلسازی تصویری برخی از حقایق و معارف بلند فلسفی، عرفانی و کلامی مندرج در منابع اصیل دینی و برخی از یافتهها و مواجید تجربی و شهودی اهل معرفت و تبدیل آن به تصاویر عینی و رئالیستی اگر نه محال، دستکم بسیار مشکل و در مواردی با دخل و تصرفهای زیاد و بعضا تحریفگرانه توام خواهد بود. بیشک، حقایقی که حتی تصور و ادراک عقلی آن برای سالکان طریق و فرهیختگان متاله خالی از صعوبت نیست، به راحتی نمیتواند در تور تخیل برنامهنویسان و تصویرسازان رسانهای صید شود. البته وجود این سنخ محدودیت، تا کنون مانع ورود ارباب رسانه به این عرصه نشده و نباید بشود. دراماتیزهکردن باورها، ارزشها و حقایق دینی و تصویرپردازی متوازن از شخصیتهای تاریخی و چهرههای الگویی در قالبهای مختلف برنامهای و ادبیات نمایشی، موجب میشود تا عموم مخاطبان به ویژه کسانی که به راحتی امکان سلوک فکری برای نیل به این حقایق را ندارند، به راحتی دستکم به سطحی از این حقایق دیریاب وصول یابند. بیشک، تصویرسازی و معادلیابی دیداری نیز همچون همۀ انواع ترجمهها مشکلات و محدودیتهای خاص خود را دارد و ارباب رسانه باید ضمن وقوف و آگاهی دقیق به کاستیها وآسیبهای محتمل این قبیل برنامهها، تا حد امکان از بروز تبعاتی که خلاف مطلوب را نتیجه میدهد، اجتناب ورزند. نیازی به ذکر نیست که بخش قابل توجهی از حقایق و معارف دینی، به دلیل اقتضائات ویژه، قابلیت زیادی برای سوژهپردازی و پذیرش چهارچوبها و قالبهای متنوع رسانهای دارند.
گفتگو با: سیدحسین شرفالدین
منبع:ماهنامه رواق هنر و اندیشه ،شماره سی و نهم و چهلم
دانش رسانهای به واقع نه یک دانش یا حوزۀ معرفتی مشخص که مجموعهای از شاخهها و گرایشهای مختلف و به هم پیوسته یا شبکۀ درهم تنیدهای از دستاوردهای نظری و تجربی برگرفته از فلسفه، روانشناسی، روانکاوی، جامعهشناسی، مطالعات فرهنگی، اقتصاد، حقوق، ارتباطات، مدیریت، زبانشناسی، نشانهشناسی و شاخههای مختلف هنری است که به صورت یک دانش چندرشتهای یا میانرشتهای اعلام موجودیت کرده و به بحث و بررسی پیرامون طیف گستردهای از موضوعات همچون فرآیند ارتباط، ارتباطگر، مخاطب، معنا، نماد، پیام، مجاری ارتباط، مهارتهای ارتباطی، فضا و بستر وقوع ارتباط، اهداف ارتباط، آثار و پیامدهای ارتباط، شرایط تاثیر، فیلترها یا کنترلگرها، پارازیتها یا عوامل اخلالگر، جنبههای هنری و زیباییشناختی پیام، گونهشناسی ارتباط، مدلهای ارتباطی، روششناسی، چهارچوبهای تحلیل و... اختصاص یافته است. مفروضات زمینهای، ظرفیتهای سازمانی، قواعد و هنجارهای رفتاری، استانداردهای حرفهای، ارتباطات درون و برون سازمانی، فرصتها و محدودیتهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، مذهبی نیز از جمله موضوعاتی هستند که تصریحا و تلویحا در این دانش از آنها سخن به میان میآید. لازم به ذکر است که بخشی از دانش رسانهای ناظر به ابعاد فنی و جنبههای سختافزاری رسانه است که از حوصلۀ این گفتار خارج است. با الهام از تصویرسازی فوق، دانش رسانهای دینی ـ یا منبعث از دین ـ نیز قاعدتا حوزهای خواهد بود که تحت تاثیر و متناسب با منظومۀ باورها، نگرشها، ارزشها، هنجارها، نمادها، اهداف و آرمانها، ترجیحاتِ دین و تجربیات تاریخی و حرفهای کارگزاران و رسانهگردانان مومن، اقتضائات فرهنگ دینی جامعه، نیازها و انتظارات مخاطبان، دستاوردهای علمی و تجربی، فرصتها و محدودیتها و... لوازم دانشی و اطلاعاتی مورد نیاز برای یک فعالیت رسانهای در بخشهای مختلف تدوین راهبردها، سیاستهای اجرایی، برنامهریزی، جذب نیرو، تولید، پخش، مخاطبیابی، تاثیرگذاری، بازخوردگیری و... را فراهم میسازد.
آیا اساسا رسانۀ دینی تعبیر علمی و درستی است؟
رسانۀ دینی نیز مانند همۀ مفاهیم دارای پسوند دینی ـ جامعۀ دینی، علم دینی، حکومت دینی ـ از مصطلحات جدیدی است که تلقیهای مختلفی از آن وجود دارد. تلقی ابتدایی از این مفهوم و تصویر غالب و متفاهم از آن به ویژه با ارجاع به تجربۀ ارباب کلیسا و جامعۀ مسیحی در راهاندازی و ادارۀ دهها شبکۀ رادیویی و تلویزیونی با هدف انتشار پیام دین، به حوزۀ معنایی رسانۀ دینی نوعی تعین قهری بخشیده است. از این رو، رسانۀ دینی، رسانهای است که به نشر و پخش عقاید و باورهای دینی، جهانبینی مذهبی، ارزشهای اخلاقی، آرمانهای متعالی، رهنمودهای قدسی، آیینها و مناسک دینی، احکام و قواعد مذهبی، سبکهای زندگی مومنانه، ابعاد شخصیتی چهرههای الگویی، فراز و فرودهای زیستجهان تاریخی مومنان، تفسیر متافیزیکی حوادث و رویدادها و ترغیب به داشتن زندگی سالم و بانشاط بپردازد. رسانۀ دینی همچنین باید از کیان دین دفاع کند، به تقویت موضع مومنان بپردازد، به شبهات ملحدان و منتقدان پاسخ گوید، نیازهای روحی و معنوی مومنان را تامین کند، بنیادهای معرفتی اهل ایمان را تقویت کند، در موضوعات نوین مرتبط با دین و معنویت اتخاذ موضع نماید، حقگرایی و حقجویی را ترویج کند، با بینشها و ارزشهای انحرافی مبارزه نماید، حساسیتهای متعالی را برانگیزاند، در اصلاح و پالایش فرهنگ عمومی بکوشد، تذکارهای لازم را متعهدانه ارائه نماید و همواره در دعوت غیرمومنان برای پیوستن به جرگۀ مومنان تلاش کند. این رسانه همچنین باید از موضعی سلبی، از همراهی با سیاستهای رسانهای غالب در جامعۀ مدرن همچون ترویج سکس، بیبندوباری، خشونت، سرگرمیهای مبتذل، موسیقیهای مخرب، مادیگرایی افراطی، مصرفگرایی، بینشها و تمایلات سکولار و لاییک، پوچگرایی و... به شدت بپرهیزد و تا حد امکان مسئولانه با این جریان مبارزه کند. به بیان مختصر، یک رسانۀ دینی تمامعیار، باید علاوه بر مضمون و محتوا، در روح، شکل، قالب، زبان، بیان و مجموع آرایهها و ضمائم نیز دینی یا تابع و متاثر از دین باشد.
با توجه به گسترش ارتباطات رسانه در شعاع جهانی و تکثر ادیان و مذاهب، رسانه چه امکانات فرهنگی و اجتماعی برای دین میتواند فراهم نماید؟
فرآیند پرگسترۀ جهانیشدن به دلیل کوچک شدن و آبرفتگی تدریجی جهان، فشردگی زمان و مکان، مغلوبشدن مرزهای جغرافیایی و فرهنگی و دهها و صدها تحول ریز و درشت دیگر که عمدتا به یُمن ظهور وسایل ارتباطاتی و مواصلاتی مدرن و رسانههای پرقدرت جهانگستر به وقوع پیوسته، امکانات و در عین حال، چالشهایی را برای فرهنگ، عموما و برای دین، خصوصا فراهم ساخته است. برخی از امکاناتی (و گاه محدودیتهایی) که رسانهها به ویژه رسانههای جهانگستر به طور مستقیم و غیر مستقیم برای دین فراهم ساختهاند، از این قرار است: ترغیب و تحریص مومنان متعهد به تبلیغ دین و مرام ایدئولوژیک خود، تعدد و تکثر روزافزون کانالهای تبلیغ و ترویج دین، امکانیابی پراکنش اطلاعات دینی در شمارگان وسیع، امکانیابی بیشتر برای تبلیغ آموزههای دین، آسانترشدن دستیابی به اطلاعات بیشتر از تعالیم و موقعیت دیگر ادیان (کمیت و پراکندگی پیروان، حوزۀ نفوذ، سیاستهای تبلیغی، امکانات)، رشد فزایندۀ دانش مذهبی و اطلاعات دینی تودهها و افراد غیر متخصص (که خود به تنزل جایگاه و کاهش موقعیت فکری و اجتماعی متخصصان مذهبی منجر شده است)، کاهش اتصال سنتی مذهب به تاریخ و فرهنگ ملتها و گروههای قومی، وقوع تغییر در ساختار سنتی ادیان تاریخی (بعضا وقوع تغییر در محتوای اعتقادات، ارزش، مناسک، شعائر و رسوم تحت تاثیر ارتباط با فرهنگهای مختلف)، گسترش ارتباطات متنوع میان پیروان یک دین در سراسر جهان، تعمیق پیوند میان ملل دارای دین مشترک، برهم خوردن مرزهای جغرافیایی ادیان، ورود کنترلناپذیر ادیان به قلمرو نفوذ و حوزۀ استحفاظی یکدیگر، نزدیکی بیشتر ادیان به ویژه ادیان الهی با یکدیگر، و وقوع پدیدۀ چندملیتیشدن تدریجی ادیان، امکانیابی تلفیق و آمیزش نوین ادیان و شکلگیری ادیان التقاطی، امکانیابی ظهور ادیان بیسرزمین یا فاقد مرکزیت مشخص، توسعۀ روزافزون معنویتگرایی دینی یا متاثر از دین، شیوع پدیدۀ مبلغشدن همگانی و ورود فزایندۀ افراد و گروههای مختلف به جرگۀ مبلغان دینی، کنترلناپذیری جریان تبلیغ دین توسط کانالهای مختلف، شیوع تبلیغ غیر مستقیم دین از طریق برنامههای متنوع رسانهای، روند روبه رشد تکثرگرایی و پلورالیزم مذهبی، تقویت همزیستی در عین رقابت آزاد ادیان در مقیاس جهانی، توسعۀ جهانی جنبشهای مذهبی بدون تکیه بر روحانیان و متخصصان مذهبی، مشارکت بیشتر ادیان و مومنان در جنبشهای اجتماعی (همچون جنبشهای صلح، حفاظت از محیط زیست، تبعیض نژادی، تروریسم، جنگ و...)، کالاییشدن اقلام فرهنگی دین، بالارفتن میزان مصرف اطلاعات دینی، شیوع دیدگاههای انتقادی به مذهب و مولفهها و تفسیرهای سنتی آن، امکان بازخوردگیری فرستندگان پیام دینی از مخاطبان متنوع، کاهش خودسانسوری در طرح دعاوی دینی مخالف با قرائتهای رسمی و ترجیحی ، امکان پالایش یا صیقلدهی پیامهای دینی پیش از ارسال، استفادۀ بیشتر از هنر در تبلیغ آموزهها و پیامهای دینی، امکان دریافت پرسشهای مختلف معطوف به دین از طریق مخاطبان، تودهایشدن دین رسانهای و...
تحلیل و ارزیابی شما از حضور دین در رسانه (دین رسانهای) چیست؟
دین رسانهای، به استناد تجربیات کلیسایی و قطع نظر از الگوهای مفروض و متخیل، دینی است که به صورتی انضمامی در قالب برنامههای مختلف رسانهای توزیع و انتشار مییابد. به بیان دیگر، دین رسانهای مظروفی است که در ظرف رسانه و در چهارچوب قابلیت و محدودیتهای آن به صورت مستقل یا ضمنی ابلاغ و تبلیغ میشود. دینی که رنگ رسانه را بر خود دارد و متناسب با اقتضائات، ضرورتها، ماموریتها و انتظارات فرهنگی ـ اجتماعی رسانه، مفهومسازی، تفسیر، قالبیابی، برنامهنویسی، تصویرپردازی و القاء میشود. در مفهوم دین رسانهای که ظاهرا مُعرّف ورود ناخواسته و غیر منتظرۀ دین به نظام رسانهای سکولار در جوامع غربی است، این دین است که به منزلۀ بخش انفکاکناپذیری از فرهنگ عمومی جامعه به رسانه راه یافته و در چهارچوب برنامههای معمول آن انعکاس مییابد. در مقابل مفهوم رسانۀ دینی که بیشتر مبین بهرهگیری آگاهانۀ دینمداران از رسانههای مدرن در تبلیغ و ترویج تعالیم دینی در قالبهای مختلف رسانهای است، این رسانه است که باید به تبع دین و ظرفیتهای درونی آن، خود را سازمان داده و در جهت انتشار مطلوب آن برنامهسازی کند.
رسانهها در جوامع سکولار عمدتا با هدف تامین مطالبات و انتظارات مخاطبان دینی، کاهش حساسیتها و اعتراضها، تنوع بخشیدن به برنامههای رایج، جامعهپذیرکردن تودههای دارای پیشینۀ فرهنگ دینی، بسط و تعمیق باورهای مذهبی، ارائۀ تفسیرهای متافیزیکی از حوادث و رخدادهای تاریخی ـ اجتماعی، معنا بخشیدن به زندگی، تقویت بنیادهای اخلاقی، مهار پوچگرایی روزافزون، پاسخیابی برای شبهات ملحدان، تقویت آمیزههای مذهبی فرهنگ غالب، مرتبط ساختن دین با زندگی روزمره، کاهش روند فزایندۀ کجرویها و انحرافات اجتماعی، ترغیب عموم به تامل و تفکر در حقایق دینی، انعکاس فعالیتهای متنوع سازمانهای دینی و... به معرفی دین (باورها، ارزشها، هنجارها، مناسک، آداب، حکایات تاریخی، احوالات اولیای دین) در قالبهای مختلف رسانهای همچون خبر، سخنرانی، میزگرد، مصاحبه، پرسش و پاسخ، آموزش، مستندسازی، جنگ، فیلم و سریال، قصهگویی، موسیقی، کارتون و... روی آوردند. با ارجاع به تجربیات کلیساییان، این ورود تبعی با وجود خدمات نسبی به نشر و تبلیغ دین و تقویت جایگاه آن در ذهنیت تودهها، به دلیل ارجاعات نامتوازن، بهرهگیریهای کلیشهای، قالبسازیهای نامناسب، تفسیرهای مادیگرایانه و سکولار، در دسترس نهادن حقایق بلند، سطحینگری و... پیامدها و تبعات ویرانگری را به بنیادهای اعتقادی مومنان و ظرفیتهای دینی جامعه متوجه ساخت. انتظار میرود که در جامعۀ انقلابی ایران، کارگزاران فرهنگی به ویژه ارباب رسانه با هوشمندی و درایت، ضمن بهرهگیری کامل از ظرفیتهای رسانهای موجود در جهت تبلیغ و ترویج معارف دین متناسب با اقتضائات زمان و نیاز مخاطبان، از بروز چنین پیامدهای نامطلوبی جلوگیری کنند.
ظرفیترسانههای دیداری ـ شنیداری در انتقال مفاهیم دینی تا چه میزان است؟
رسانههای دیداری ـ شنیداری (تلویزیون، سینما و اینترنت) به دلیل ویژگیهای هستیشناسی، اقتضائات تکنیکی، قابلیتهای ساختاری، ظرفیتهای بیانی، زبان فنی، مختصات زیباییشناختی، منطق نشانهشناختی، الزام به خلق فضاهای مصنوعی و تخیلی، ماهیت اینجهانی و غلظت ویژگیهای سکولار، محدودیت دانش فنی و آکادمیک گردانندگان و... با وجود امکانات و ظرفیتهای بسیار زیاد برای انعکاس تصویری پدیدهها و واقعیات مشهود و ترجمۀ مصور امور ذهنی و انتزاعی، واقعیات نامریی اینجهانی؛ معمولا برای عینی ساختن و تصویر پردازی از واقعیات جهان فراسو، عالم غیب، حقایق متافیزیکی و استعلایی و یافتن مابهازاهای تصویری متناسب با مشکلات زیادی مواجهاند. معادلسازی تصویری برخی از حقایق و معارف بلند فلسفی، عرفانی و کلامی مندرج در منابع اصیل دینی و برخی از یافتهها و مواجید تجربی و شهودی اهل معرفت و تبدیل آن به تصاویر عینی و رئالیستی اگر نه محال، دستکم بسیار مشکل و در مواردی با دخل و تصرفهای زیاد و بعضا تحریفگرانه توام خواهد بود. بیشک، حقایقی که حتی تصور و ادراک عقلی آن برای سالکان طریق و فرهیختگان متاله خالی از صعوبت نیست، به راحتی نمیتواند در تور تخیل برنامهنویسان و تصویرسازان رسانهای صید شود. البته وجود این سنخ محدودیت، تا کنون مانع ورود ارباب رسانه به این عرصه نشده و نباید بشود. دراماتیزهکردن باورها، ارزشها و حقایق دینی و تصویرپردازی متوازن از شخصیتهای تاریخی و چهرههای الگویی در قالبهای مختلف برنامهای و ادبیات نمایشی، موجب میشود تا عموم مخاطبان به ویژه کسانی که به راحتی امکان سلوک فکری برای نیل به این حقایق را ندارند، به راحتی دستکم به سطحی از این حقایق دیریاب وصول یابند. بیشک، تصویرسازی و معادلیابی دیداری نیز همچون همۀ انواع ترجمهها مشکلات و محدودیتهای خاص خود را دارد و ارباب رسانه باید ضمن وقوف و آگاهی دقیق به کاستیها وآسیبهای محتمل این قبیل برنامهها، تا حد امکان از بروز تبعاتی که خلاف مطلوب را نتیجه میدهد، اجتناب ورزند. نیازی به ذکر نیست که بخش قابل توجهی از حقایق و معارف دینی، به دلیل اقتضائات ویژه، قابلیت زیادی برای سوژهپردازی و پذیرش چهارچوبها و قالبهای متنوع رسانهای دارند.
گفتگو با: سیدحسین شرفالدین
منبع:ماهنامه رواق هنر و اندیشه ،شماره سی و نهم و چهلم